۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۲, سه‌شنبه

مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE


بیانیه وزارت اطلاعات بیش از آن‌که در پی روشن کردن یکی از مشکوک‌ترین موارد سال‌های اخیر در ایران باشد، گویا تلاشی است برای سرپوش گذاشتن و بستن پرونده‌ای که نگرانی خانواده‌های میلیون‌ها دانش‌آموز را سبب شده است


پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌های گسترده دانش‌آموزان روایت مقام‌های دولتی را در مقصر خواندن کودکان تکرار کرده است.


بیانیه وزارت اطلاعات نشانی از عزم دولت برای حقیقت‌یابی و حفاظت از شهروندان در برابر تهدیدات شناخته و ناشناخته که از وظایف اصلی هر دولتی است، ندارد. بیانیه بیش از آن‌که در پی روشن کردن یکی از مشکوک‌ترین موارد سال‌های اخیر در ایران باشد، گویا تلاشی است برای سرپوش گذاشتن و بستن پرونده‌ای که نگرانی خانواده‌های میلیون‌ها دانش‌آموز را سبب شده است.


بیانیه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، مسمومیت‌ها در مدارس عمدتا دخترانه را به چند دسته استفاده از «بمبک بدبو» برای شوخی، شیطنت و بازیگوشی دانش‌آموزان، «تمارض» برای فرار از مدرسه و همچنین ایجاد مسمومیت با هدف فیلمبرداری از اعتراضات به آن، تقسیم کرد.


این بیانیه کمتر از دو ماه پس از آن صادر شده است که «علی خامنه‌ای» این حملات را «جنایتی» نابخشودنی خواند.


***


ادعاهای وزارت اطلاعات چیست؟

وزارت اطلاعات در این بیانیه بدون توجه درخواست رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر یافتن و مجازات عوامل این حملات با گاز سمی به مدارس دخترانه، ادعا کرد که منشا حملات را یافته که این یافته‌ها عبارتند از این موارد:


بمبک بدبو: «این عامل که در بازار و به‌ویژه در سکو‌های خرید و فروش اینترنتی به فراوانی وجود داشت، پس از استعمال در محیط‌ها موجب پراکندن بوی نامطبوعی می‌شود و معمولاً برای شوخی و تفریح‌های ناسالم و نامتعارف مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت.»


اسپری اشک‌آور و گاز فلفل: «به قصد شیطنت، بازیگوشی، دیگرآزاری و تعطیل نمودن کلاس‌ها.»


هراس ناشی از وجود عاملِ بودار در محیط اطراف: «از جمله مصادیقِ کشف شده که موجب گزارش به اورژانس، آتش‌نشانی، پلیس و حتی انتقال به درمانگاه شده عبارتند از: پرکردن گاز خودرو با روش‌های دستی و غیراستاندارد، قطع و وصل گاز شهری و نشتی مقداری گاز در محیط، آتش زدن ضایعات در زمین کنار مدرسه و انتشار دود در حیاط آن، استفاده از حشره‌کش.»


اهداف ضدامنیتی: «یک یا تعدادی از شیوه‌های پیش‌گفته با هدفِ ایجاد ناامنی یا دامن‌زدن به انگاره‌ی ضعف امنیت در کشور، ایجاد التهاب و آشوب و اعتراض به‌منظور فیلم‌برداری و انعکاس به شبکه‌های فارسی زبان معاند یا با هدف ایجاد تجمع در مقابل آموزشگاه‌ها صورت گرفته است. عوامل این قبیل موارد غالباً بازداشت و تحویل مرجع قضایی شدند.»


هراس جمعی: «مدتی پس از آغاز رویداد‌های ماه‌های گذشته در مدارس کشور، تعدادی از حاذق‌ترین پزشکان و روان‌شناسان ایرانی، فرضیه‌ی هراسِ جمعی را مطرح نمودند. بررسی‌های دقیق میدانی، آزمایشگاهی و معاینات بالینی صحت این فرضیه را برای تعداد قابل توجهی از مدارس اثبات نمود.»


این بیانیه وزارت اطلاعات بسیار شبیه گزارشی‌است که خبرگزاری فارس ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ منتشر کرده بود و در بدون اشاره به منبع، ادعا شده بود که «تحقیقات گسترده نهادهای ذی‌ربط نشان می‌دهد که بیش از ۹۰ درصد حوادث مدارس منشا داخلی داشته و توسط دانش‌آموزان اتفاق افتاده است و شیطنت‌های دوره نوجوانی همزمان با پوشش رسانه‌ای گسترده، این رقابت را بین برخی دانش‌آموزان تسری داده است.»


بیانیه وزارت اطلاعات و آن گزارش بدون منبع خبرگزاری فارس، چند سوال کلیدی را در این میان بی‌پاسخ می‌گذارد.



«رهبر جمهوری اسلامی فصل الخطاب» است یا خیر؟

علی خامنه‌ای روز ۱۵اسفند ۱۴۰۱ درباره موضوع مسمومیت دانش‌آموزان با «مهم» خواندن آن و تاکید بر این که بلاشک افرادی و گروه‌هایی در این مسئله دست دارند گفته بود: «بایستی دستگاه‌های مسوول، دستگاه‌های اطلاعاتی، دستگاه‌های انتظامی دنبال کنند و سررشته‌ این جنایت را پیدا کنند، هم عاملین را، هم مسببین را و این‌ها بایستی به اشد مجازات محکوم بشوند و درباره‌ اینها اشد مجازات بایستی اجرا بشود؛ چون این یک جنایت کوچکی نیست.»


حال دو ماه بعد از این موضع‌گیری صریح و «جنایت» نامیدن حمله گسترده به مدارس دخترانه، وزارت‌خانه‌ای که وزیر آن را رهبر جمهوری اسلامی تعیین می‌کند، طی بیانیه‌ای این فاجعه را به «بمبک بدبو» و «هراس جمعی» و … تقلیل می‌دهد.



در جمهوری اسلامی، مقصر همیشه رسانه‌ها هستند

وزارت اطلاعات در بخشی از بیانیه خود مسمومیت‌های زنجیره‌ای و پوشش رسانه‌ای آن را به مخالفان جمهوری اسلامی نسبت داده و مواردی از موضع‌گیری‌ها و انتشار اخبار را تحت عنوان «نقش اردوگاه خصم در شکل‌گیری و استمرار غائله‌ مدارس» عنوان کرده است.


در این بخش از بیانیه وزارت اطلاعات آمده است: «امپراطوری رسانه‌ای به موج‌آفرینی کم سابقه پیرامون موضوع و متهم‌سازی نظام به ناکارآمدی پرداختند و در نهایت نظام را به‌عنوان عاملِ ایجاد مسمومیت در مدارس دخترانه معرفی کردند! جریان تحریف با روایت‌سازی مجعول، ادبیاتی همچون «حملات شیمیایی و بیولوژیک به مدارس» را تولید و ترویج کرد.»


سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی سال‌هاست که گناه اعتراضات مردم، کمی‌ها و کاستی‌ها را به گردن رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور می‌اندازند؛ اما هرگز توضیح نمی‌دهند که مگر مخاطب کل این رسانه‌های چند نفر هستند؟ و همچنین این موضوع مغفول می‌ماند که مگر جمهوری اسلامی رسانه ندارد؟


فارغ از رسانه‌های مکتوب، تصویری، صوتی که به صورت انحصاری در اختیار جمهوری اسلامی هستند، سال‌هاست که نهادهای امنیتی و نظامی با صرف هزینه‌های گزاف «گردان‌های سایبری» را برای جهت‌دهی به فضای مجازی سازماندهی می‌کند.


وزارت اطلاعات در این بیانیه توضیح نمی‌دهد که چطور دانش‌آموزان صدها مدرسه طی بیش از پنج‌ ماه موجب «شکل‌گیری و استمرار غائله‌ مدارس» شده‌اند؟


در ادامه همین بخش از این بیانیه ادعا شده است «همزمان با جریان مسلط رسانه‌یی اردوگاه دشمن، متأسفانه برخی رسانه‌های داخلی و انسان‌رسانه‌های وابسته و بعضی تریبون‌های خاص در مرکز و برخی استان‌ها و تعدادی از سیاسیون امتحان پس داده و مردود شده و عوامل فتنه ۸۸ همان خطوط ابلاغی امپراطوری رسانه‌ای جریان سلطه را، عینا در پیش گرفتند.»


این در حالی‌ست که فارغ از اظهارات رهبر جمهوری اسلامی، در این مدت ده‌ها تن از مقامات نظام در این رابطه سخن گفتند. از نمایندگان مجلس تا مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی، سردبیر سابق روزنامه کیهان و روحانیان سرشناس از جمله «محمدتقی فاضل میبدی.»


«مهرداد ویس‌کرمی»، عضو کمیسیون آموزش مجلس انقلابی، نیز در این رابطه گفته بود: «مسمومیت مدارس عامدانه بود؛ یک عده می‌خواستند مدارس دخترانه را تعطیل کنند.»


از سوی دیگر «محمدحسن آصفری»، عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس نیز در رابطه با نتایج جلسه این کمیته با نهادهای امنیتی در رابطه بررسی علل مسمومیت دانش آموزان، ۲۱ فروردین ۱۴۰۲، گفته بود: «این کمیته هفته گذشته جلسه‌ای تشکیل داد اما متاسفانه خروجی در جلسه نداشتیم چون هنوز دستگاه‌های امنیتی نتوانسته‌اند سرنخ‌های اصلی مسمومیت‌ها را به دست آورند.»


وزارت اطلاعات به عنوان یکی از این دستگاه‌های امنیتی مشخص نکرده است که چطور تنها با گذشت ۱۷ روز توانسته است نه فقط سر نخ‌های اصلی را پیدا، که همه جوانب آن را هم کشف و آشکار کند.



چرا نهاد امنیتی یک نگرانی ملی را تقلیل می‌دهد؟

در بخش دیگری از بیانیه اخیر وزارت اطلاعات در رابطه با مسمومیت مدارس دخترانه، ضمن تقلیل موضوع آمده است: «از نکات بسیار قابل تامل این‌که در اکثر قریب به اتفاق موارد، ادعای بدحالی مختص دانش‌آموزان بوده است و مصادیق بسیار نادر و انگشت‌شماری از اعلام مسمومیت در کادر آموزشی یا عوامل خدماتی مدارس گزارش شده است.»


این در حالی‌ست که محمدحسن آصفری، عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس برای بررسی علت مسمومیت دانش آموزان، تایید کرده بود که تا روز ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ « پنج‌هزار دانش آموز در ۲۳۰ مدرسه در ۲۵ استان کشور مسموم شده‌اند.»


تعداد دانش آموزان مسموم شده پس از پایان تعطیلات نوروزی، با توجه به میانگین حمله روزانه به ده ها مدرسه، به عددی به مراتب بزرگتر از عدد اعلام شده توسط این نماینده مجلس می‌رسد.


از سوی دیگر بسیاری از خانواده‌های دانش آموزان مسموم شده بارها تایید کردند که فرزندانشان درگیر عوارض طولانی مدت مسمومیت شده‌اند.


شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان اخیرا از مسموم شدن چند تن از معلمان مدرسه‌ای در کرج و انتقال آن‌ها به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان «ثارالله» کرج خبر داده بود. پیش از آن هم بارها خبر بستری شدن کادر آموزش مدارسی که مورد حمله قرار گرفته بودند منتشر شده بود.


این بیانیه وزارت اطلاعات همچنین توضیح نمی‌دهد که چطور بیش از ۵هزار دانش‌آموز همزمان به «بمبک بد بو»، «اسپری اشک‌آور و گاز فلفل» و … دسترسی پیدا کردند، یا چطور ممکن است دانش‌آموزان از مدارس مختلف در شهرها و استان‌های کشور به صورت همزمان دچار «هراس جمعی» شده‌اند.


چرا هیچ سندی از خرید «بمبک بدبو» یا «اسپری اشک‌آور و گاز فلفل» در این حجم وسیع منتشر نشده است؟ اساسا چطور و چرا کودکان زیر سن قانونی به چنین ابزاری دسترسی دارند؟ آیا هیچ نظارتی بر بازار خرید و فروش گاز فلفل و اسپری اشک‌آور نمی‌شود؟ و در آخر مهم‌ترین سوال بی‌پاسخ این پرونده ملی که همچنان پس از صدور این بیانیه نیز «بی‌پاسخ» مانده است: «چرا تصویری از عامل یا عوامل مسمومیت مدارس در حین اقدام برای انتشار ماده مسموم کننده منتشر نمی‌شود؟»


اگر بنابر ادعای وزارت اطلاعات، کودکان، خودشان را مسموم کرده‌اند، چرا تصاویر دوربین‌های مدار بسته مدارس منتشر نمی‌شود؟


در کنار این سوال‌ها مسائل دیگری نیز مطرح است: سرنوشت افراد بازداشتی ادعایی مسئولان جمهوری اسلامی از عوامل مسمومیت دانش آموزان چه شد؟


وزارت اطلاعات جمهوری در این بیانیه در پاسخ به تمامی آن سوال‌ها تنها تاکید می‌کند «شبکه انتشار مواد مسموم‌کننده در کشور» قطعا وجود خارجی ندارد، اما «شبکه‌های متعدد در فضای مجازی» وجود دارند که شایعه می‌سازند واهدافی چون «دامن زدن به مدرسه‌هراسی، تلاش برای تعطیلی مدارس، به اعتراض کشاندن اولیا دانش‌آموزان، متهم‌سازی تعمدی نظام جمهوری اسلامی و افراد و جریانات معتقد به نظام» دارند.


این بار هم تنها متهم ناکارآمدی و جنایت جمهور اسلامی «فضای مجازی» قلمداد شده تا آخرین شریان‌های گردش آزاد به سعی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی تنگ‌تر شود.



مشکلات کارگران اهل سنت چیست؟!

کارگر اهل سنت تنها از دست ستم تضاد و فاصله فاحش طبقاتی که نتیجه یک سیستم اقتصادی غیرانسانی است رنج نمی‌برد، بلکه با اضافه شدن ستم ملی، عقیدتی و اینکه شهروند درجه پایین است کرامت انسانیش تماماً زیر سوال رفته است. نمونه این طیف این روزها در کولبری ملت کورد و سوخت بری ملت بلوچ نمایان است.




راه چاره از بین بردن این ستم‌ها تقسیم قدرت مرکز با جامعه اهل سنت ایران در یک سیستم غیرمتمرکز است، سیستمی که جامعه اهل سنت ایران را به بخشی فعال از قدرت و حاکمیت تبدیل کند و آرام آرام به تمام ستم‌های انباشته شده خاتمه دهد.


به امید روزی که ستم از جامعه خصوصاً از قشر کارگر رخت بر بندد و حقوق همگان رعایت شود.


فردین باسامی سخنگوی جبهه اهل سنت ایران



زخمی شدن دو خواهر در جریان خیزش انقلابی در دیواندره

کُردپا



در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی چهار شهروند معترض بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر جان خود را از دست دادند و شماری از معترضان نیز زخمی شدند.



کُردپا روایت زخمی شدن دو خواهر اهل دیواندرە کە در مراسم چهلم محسن محمدی و فواد قدیمی، از جانباختگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی از زبان یکی از نزدیکان آنها بازگو می‌کند.


کُردپا بە دلایل امنیتی در این گزارش از اشاره به اسامی این دو خواهر خودداری می‌کند.


نحوه زخمی شدن این دو معترض؛


این منبع مطلع به کُردپا گفت: پس از برگزاری مراسم چهلم فواد قدیمی و محسن محمدی، نیروهای سرکوبگر برای پراکنده کردن معترضان که شعارهای ضدحکومتی می‌دادند، اقدام به شلیک به سوی معترضان کردند. معترضان در داخل شهر شیشه ماشین‌های سپاه شکستند و نیروهای سرکوبگر معترضان را مورد تعقیب و گریز قرار دادند و این دو خواهر به همراه یک معترض دیگر بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر زخمی شدند.


این منبع مطلع افزود: والدین این دو خواهر ابتدا متوجه زخمی شدن فرزندانشان نشده بود و پس از متوجه شدن با نیروهای سرکوبگر درگیر و با حضور گسترده مردم در محل درگیری، نیروهای سرکوبگر موفق به بازداشت این دو خواهر نشده بودند.


تعداد ساچمەهای شلیک شده به سوی این دو خواهر


به گفته این منبع مطلع به کُردپا، پس از اصابت گلوله‌های به این دو خواهر، یکی از آنان از ناحیه لب به شدت زخمی و در پی آن قسمت بالای لبش دچار افتادگی شده و نیاز به درمان دارد و دیگری از ناحیه بازوی چپ، سینە و ساق دست بر اثر اصابت ١٠ گلوله ساچمه‌ای زخمی شده بود.


مداوای این دو خواهر در منزل از بیم بازداشت توسط نیروهای سرکوبگر


این منبع مطلع اظهار داشت: یکی از این دو خواهر دو بار مورد عمل جراحی قرار گرفته و تاکنون چند ساچمه در بدن وی باقیمانده است و بازوی وی گوشت اضافه آورده است.


این منبع مطلع اذعان داشت: خانواده این دو خواهر از بیم بازداشت از انتقال فرزندانشان به بیمارستان خودداری کردند و فرزندانشان توسط پرستاران داوطلب در منزل مورد مداوا پزشکی قرار گرفتند.



۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

حجاب اجباری به سنگ قبرها رسید؛ شهرداری کرمانشاه خواستار تعویض فوری عکس شد

رادیو فردا


 


تصویری که خبرگزاری فارس از پوشاندن عکس بدون حجاب دختر متوفی در کرمانشاه منتشر کرده است


مرکز اطلاع‌رسانی شهرداری کرمانشاه، پس از انتشار تصویر سنگ قبر دختری در شبکه‌های اجتماعی با عکس بدون حجاب او، خواستار تعویض سریع آن شد.


این مرکز اعلام کرد: «از خانواده‌های متوفی هنگام دریافت مجوز تدفین، تعهدنامه‌ عدم درج تصاویر بانوان را اخذ می‌کنیم که متأسفانه این خانواده رعایت نکرده و درخواست شده هرچه سریع‌تر نسبت به تعویض آن اقدام شود.»


در این بیانیه آمده که خانواده مرحومه «ه. ش.» هنگام دریافت مجوز تدفین، این «تعهدنامه را امضا کرده‌اند، اما متأسفانه چند ماه پس از تدفین و در خارج از ساعت اداری اعلام شده و همچنین به دور از چشم نگهبانان اقدام به نصب تصویر این مرحومه بر روی سنگ قبر می‌کنند.»



در این بیانیه آمده است: «علی‌رغم تماس‌های مکرر و با وجود ارائه فرصت بنابر درخواست خانواده متوفی، هنوز اقدامی صورت نگرفته و سازمان آرامستان شهرداری کرمانشاه نیز در حال طی مراحل قانونی برای برداشتن این تصویر از روی سنگ قبر است.»


این نخستین‌ بار نیست که با درج عکس بدون حجاب زنان بر روی سنگ قبر مخالفت رسمی می‌شود.


مخدوش کردن، برداشتن و پوشاندن سنگ قبر حاوی عکس زنان در دیگر شهرهای ایران نیز پیشتر خبرساز شده بود.


سعید غضنفری، مدیرعامل وقت سازمان بهشت زهرا در سال ۱۴۰۰، گفته بود نصب عکس بدون حجاب روی قبر زنان ممنوع است و انتظامات بهشت زهرا «جلوی نصب سنگ‌های با تصاویر مکشوفه و غیرمتعارف» را می‌گیرد.


این خبر همزمان با حضور گسترده زنان بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی شهرهای مختلف ایران منتشر می‌شود.


مخالفت مقام‌های جمهوری اسلامی با پوشش اختیاری به اندازه‌ای است که حتی اجازه درج تصویر بدون حجاب زنانی که فوت شده‌اند را نیز نمی‌دهند.



۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

عفیف نعیمی شهروند بهایی و زندانی سیاسی سابق بازداشت شد

عفیف نعیمی، شهروند بهایی و زندانی سیاسی سابق توسط نیروهای حکومتی در شهر کرج بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.




بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز شنبه ٩ اردیبهشت ۱۴۰۲ (٢٩ آوریل ٢٠٢٣) عفیف نعیمی، از مدیران سابق جامعه بهایی ایران (یاران ایران) و زندانی سیاسی سابق، توسط نیروهای حکومتی در یک باغ حومه کرج بازداشت شد.


از دلایل بازداشت این شهروند و اتهامات مطرح شده علیه وی، تا لحظه انتشار این خبر اطلاع دقیقی در دسترس قرار نگرفته است.


عفیف نعیمی، در مرداد ماه ١٤٠١، توسط نیروهای حکومتی بازداشت و در آذر ماه همان سال از زندان قزلحصار کرج آزاد شده بود.


وی بعدها توسط دادگاه انقلاب کرج در پرونده مشترکی با ١١ شهروند بهائی دیگر، به ٧ سال زندان، ۵ میلیارد تومان جزای نقدی و مجازات‌ تکمیلی محکوم شد.


عفیف نعیمی پیشتر نیز توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به حبس محکوم شده و در سال ٩٧، پس از سپری کردن ده سال حبس از زندان آزاد شد.



خشونت خانگی؛ قتل یک زن توسط همسرش در تهران

هرانا



به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک زن در تهران توسط همسرش به قتل رسید.


علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در این خصوص اظهار کرد: ساعت ۱۹، روز چهارشنبه ۹ فروردین ماه سال جاری، مادر مقتول در پی مراجعه به کلانتری ۱۴۴ جوادیه تهرانپارس از عدم پاسخگویی تلفن دختر خود “مهناز، ۴۰ ساله” خبر داد.


وی گفت: “با اعلام این خبر، مأموران کلانتری به خانه محل سکونت مهناز و همسرش مراجعه کرده و وارد خانه شدند که در بازرسی داخل خانه، جسد مهناز در داخل اتاق پذیرایی و در حالی که مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار گرفته بود، کشف شد.”


ولیپور گودرزی با بیان اینکه “پس از پایان تحقیقات میدانی بررسی فرضیه وقوع قتل خانوادگی و ارتکاب قتل توسط همسر مهناز در دستور بازپرس ویژه قتل قرار گرفت”، افزود: متهم پس از ارتکاب جرم به شمال تهران رفته و در آنجا قصد داشته خودکشی کند که توسط مردم نجات پیدا کرده اما زخمی شده بود که کارآگاهان راهی بیمارستان مورد نظر شدند و با هماهنگی‌های لازم با مرجع قضائی متهم را دستگیر کردند.


متهم به قتل “مهران، ۴۵ ساله” ضمن اعتراف به قتل همسر خود گفت: “از قبل با همسر اختلاف داشتیم که روز حادثه پدرم قصد داشت به منزل ما بیاید که همسرم مخالفت کرد و سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و با ضربات چاقو وی را به قتل رساندم و از منزل خارج شدم در ادامه نیز قصد خودکشی داشتم که توسط مردم به بیمارستان منتقل شدم.”


رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: “حال عمومی متهم در بیمارستان موردنظر مساعد گزارش شده است و تحقیقات در رابطه با این پرونده همچنان ادامه دارد.”



۱۴۰۲ اردیبهشت ۹, شنبه

احضار فتح‌ الله رستمی به دادگاه ویژه روحانیت ارومیه

روز پنجشنبه هفتم اردیبهشت، فتح‌ الله رستمی، روحانی اهل سنت ساکن سردشت به دادگاه ویژه روحانیت ارومیه احضار شد.




به نقل از کردپا، روز پنجشنبه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، فتح‌ الله رستمی، روحانی اهل سنت ساکن سردشت به دادگاه ویژه روحانیت ارومیه احضار شد.


تاکنون از دلایل احضار و اتهامات مطروحه علیه آقای رستمی، اطلاعی حاصل نشده است.


فتح الله رستمی، امام جمعه روستای “مراغان” از توابع سردشت، در تاریخ بیست و پنجم بهمن‌ ماه ۱۴۰۱، در ورودی شهر ارومیه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از اتمام دوران بازجویی از یکی از بازداشتگاه‌های امنیتی ارومیه به زندان این شهر منتقل شده بود.


وی نهایتا در تاریخ پانزدهم اسفند ماه ۱۴۰۱، با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان ارومیه آزاد شد.



تداوم بازداشت؛ انتقال نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی به زندان کرمان

نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی ساکن کرج علیرغم گذشت سی روز از زمان دستگیری کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد. وی اخیرا از بازداشتگاه اداره اطلاعات کرمان به زندان این شهر منتقل شده است.




به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی ساکن کرج کماکان در زندان کرمان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.


یک منبع مطلع نزدیک به خانواده خانم شهیدی به هرانا گفت: “علیرغم گذشت سی روز از زمان دستگیری نهاله، وی همچنان از داشتن وکیل انتخابی محروم است. وی طی روزهای اخیر از بازداشتگاه اداره اطلاعات کرمان به زندان این شهر منتقل شد.”

وی مورخ هشتم فروردین ماه، در ایستگاه قطار کرمان در مسیر برگشت به کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و سپس به بازداشتگاه اطلاعات کرمان منتقل شد.


تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.


نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی و فعال حقوق کودکان پیشتر نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را داسته است.



۱۴۰۲ اردیبهشت ۸, جمعه

روایت اقوام «هستی حسین‌پناهی»؛ جای جسم سخت روی سرش بود

صدای آمریکا


 هستی حسین‌پناهی، دانش‌آموز معترض اهل دهگلان


اقوام و نزدیکان دانش‌آموز ۱۶ ساله اهل دهگلان کردستان که پس از ۵ ماه از کما بیرون آمده می‌گویند: «هستی در اعتراضات شرکت داشت، تهدید شده بود و جای ضربه جسم سخت روی سرش بود.»


روزنامه اعتماد در گزارشی نوشته است: «یکی از اقوام هستی حسین‌پناهی می‌گوید اینکه می‌گویند هستی مورد ضرب و شتم قرار گرفته به تایید بعضی از پزشکان او صحت دارد. چون پزشکان در معایناتی که از هستی داشتند، عنوان کردند؛ بر روی سر او ضربه بر اثر جسمی سخت مشاهده شده است.»


در جریان سرکوب اعتراضات سراسری توسط ماموران جمهوری اسلامی در روز ۱۹ آبان، هستی حسین‌پناهی، نوجوان دانش‌آموز اهل روستای «قروچای» در دهگلان استان کردستان، بر اثر «ضربه باتوم» به سرش به کما رفت.


بنا بر گزارش‌هایی که همان زمان منتشر شد، «ماموران با باتوم هستی و چند دانش‌آموز دیگر» را ضرب و جرح کردند و هستی حسین‌پناهی در حالی که سعی داشت «از دست نیروهای سرکوبگر فرار کند»، متوجه شد که «نیروهای امنیتی سرویس مدرسه‌اش را تعقیب می‌کنند» و به همین دلیل «خود را از ماشین در حال حرکت با سرعت بسیار پایین، پرت» کرد.


این اتفاق موجب شد تا هستی به کما برود. اما چند روز پیش، پس از ۵ ماه که این دانش‌آموز در کما بود، ناگهان خبرگزاری‌ها و برخی کاربران در فضای مجازی عنوان کردند؛ هستی به هوش آمده و از بیمارستان مرخص شده، اما به خاطر آسیبی که به مغزش وارد شده، روی ویلچر می‌نشیند.


مادر این نوجوان هم در فضای مجازی اعلام کرد که هستی نمی‌تواند با دیگران ارتباط برقرار و صحبت کند.



۱۴۰۲ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

آزادی ملیحه نظری، نوکیش مسیحی، از زندان اوین

ملیحه نظری، نوکیش مسیحی زندانی، پس از تحمل هشت ماه حبس، روز دوشنبه، چهارم اردیبهشت ماه از زندان اوین آزاد شد. خانم نظری به دلیل باور مسیحی و فعالیت صلح‌آمیز دینی، و به اتهام «اداره دستجات غیرقانونی با هدف برهم زدن امنیت کشور»، به ۶ سال زندان محکوم شده بود.




سایت محبت نیوز با انتشار این خبر، و به نقل از منابع مطلع نوشت «دیوان‌عالی به دلیل بیماری فرزند با عفو این نوکیش مسیحی موافقت کرده است.»


این سایت که خبرهای مربوط به مسیحیان را پوشش می دهد، افزود «خانم نظری دارای همسر و دو پسر است. پسر بزرگ خانم نظری از بیماری سرطان رنج می‌برد.» پسران وی ۱۸ و ۲۵ ساله هستند.


این شهروند مسیحی اخیراً همراه با سارا احمدی، دیگر شهروند مسیحی زندانی، جز ۳۰ نفر از زنان زندانی سیاسی و عقیدتی بند زنان زندان اوین بود که در نامه‌ای خواهان توقف اعدام معترضان و پایان دادن به صدور احکام ناعادلانه در ایران شدند.


مأموران اطلاعات سپاه، دهم تیر ماه ۱۳۹۹، به منزل ملیحه نظری، در آریاشهر تهران هجوم برده و این نوکیش مسیحی را در حضور همسر و فرزند بیمارش بازداشت و برخی از وسایل شخصی وی از جمله کامپیوتر، تعدادی کتاب و تلفن همراه را ضبط کردند. دستکم ۳۵ شهروند مسیحی، درپی یورش هماهنگ نیروهای امنیتی، در روزهای دهم و ۱۱ تیرماه، به منازل مسیحیان در چند شهر از جمله تهران، کرج و ملایر بازداشت، بازجویی یا زندانی شده‌اند. از این افراد، فقط خانم نظری و ژوزف شهبازیان، در بازداشت باقی ماندند. ملیحه نظری شهریورماه ۹۹ با قرار تودیع وثیقه آزاد شد.


خانم نظری در مراسم کلیسای خانگی موسوم به «یک دلان»، شرکت کرده بود که کلیسایی ویژه بانوان مسیحی در تهران بوده‌است. از شهریور ماه سال گذشته، خانم نظری برای تحمل حبس راهی زندان اوین شد.


در ماه های اخیر، گروهی از نوکیشان از زندان آزاد شده اند و دیوان عالی اعاده دادرسی سه شهروند مسیحی زندانی، سارا احمدی، همایون ژاوه و ژوزف شهبازیان را پذیرفته است.


در ماه های اخیر، تعدادی از زندانیان عقیدتی، درپی «موافقت» رهبر حکومت، با پیشنهاد قوه قضائیه برای «عفو و تخفیف مجازات ده‌ها هزار نفر» از متهمان و محکومان، آزاد شده‌اند.


عفو بین‌الملل گفته‌است که رهبر جمهوری اسلامی برای فرونشاندن اعتراض‌های بین‌المللی، با آزادی زندانیان موافقت کرده است.



۱۴۰۲ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه

دخترخوانده‌ امدادگر بلژیکی زندانی در ایران خود را در یک سلول کوچک حبس کرد

ایران اینترنشنال



دخترخوانده‌ الیویه وندکاستیل، امدادگر بلژیکی محبوس در زندان‌های جمهوری اسلامی، در اقدامی نمادین و در اعتراض به بازداشت و حبس پدرخوانده‌اش، خود را در سلول کوچکی در جنوب بلژیک حبس کرد.


مانون برابانت،‌ دختر خوانده‌ الیویه وندکاستیل از ساعت شش بعدازظهر روز شنبه به وقت محلی، به مدت ۲۴ ساعت خود را در سلولی دو متری حبس کرده و خواهان آزادی پدرخوانده‌اش شد.


هدف از این اعتراض نمادین برجسته کردن بدرفتاری‌هایی است که با امدادگر بلژیکی زندانی در ایران می‌شود.


اولیویه وندکاستیل، امدادگر ۴۱ ساله بلژیکی که از بهمن ماه سال ۱۴۰۰ در ایران بازداشت است، از جمله به جاسوسی متهم و به حبس محکوم شده است.


حاجا لحبیب، وزیر امور خارجه بلژیک، هفته گذشته گفت که در تماس تلفنی با حسین امیرعبداللهیان، همتای ایرانی خود، نسبت به شرایط حبس این شهروند بلژیکی اعتراض کرده و خواهان انتقال او به کشورش شده است.


دی‌ ماه سال گذشته خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، نوشت که این امدادگر بلژیکی، متهم به چهار اتهام «جاسوسی، همکاری با آمریکا علیه ایران، قاچاق ارز به مبلغ ۵۰۰ هزار دلار و پولشویی» است.


احکام صادر شده برای این شهروند بلژیکی از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به این ترتیب است که او در رابطه با اتهام اول به ۱۲/۵ سال حبس، در مورد اتهام دوم نیز به ۱۲/۵ سال حبس، در مورد اتهام سوم به ۲/۵ سال حبس، «ضبط ارز قاچاق، پرداخت جزای نقدی معادل دو برابر بهای ریالی دلارها به قیمت روز» و «۷۴ ضربه شلاق» و در مورد اتهام چهارم، به ۱۲/۵ سال حبس و «مصادره اصل مال درآمد و عواید حاصل از ارتکاب جرم منشا و جرم پولشویی»، محکوم شده است.


نزدیکان این زندانی همه اتهام‌ها علیه او را رد کرده‌اند.


پیش از این و با امضای توافق‌نامه تبادل زندانی میان تهران و بروکسل، گمانه‌زنی‌هایی درباره احتمال مبادله این امدادگر بلژیکی با اسدالله اسدی، دیپلمات محکوم شده جمهوری اسلامی در بلژیک مطرح شد.


اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی در وین، تیر ماه سال ۹۷ به اتهام تلاش برای بمب‌گذاری در گردهمایی سازمان مجاهدین خلق در فرانسه بازداشت و در بهمن ۹۹ در دادگاه بلژیک به ۲۰ سال زندان محکوم شد.


او در دادگاه حاضر نشد و پس از صدور این حکم هم درخواست تجدیدنظر نکرد.



پلمب یک مرکز تفریحی به دلیل “رقص زنان بدون حجاب”

هرانا



به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک مرکز بزرگ تفریحی در گرگان پلمب شد.


در این گزارش، علت پلمب این واحد صنفی “رعایت‌ نکردن موازین اخلاقی و قوانین صنفی و رقص بانوان بدون حجاب” عنوان شده است.


هر ساله تعداد قابل توجهی از اماکن کسب و یا اقامتگاه های گردشگری، به دلایل مختلفی از قبیل عدم رعایت “حجاب اجباری” توسط مراجعه کنندگان یا متصدیان، عدم رعایت “شئونات اسلامی”، اجرای موسیقی زنده، رقص و پایکوبی و یا سرو غذا در ماه رمضان توسط مراجع ذی ربط پلمب می شوند. ممانعت از ادامه روند فعالیت این اماکن با توجیهات فوق امری مسبوق به سابقه است که غالبا با فرا رسیدن ماه رمضان افزایش می یابد.



-

 🔴 جایزه "بنیاد استفان" در آلمان به ماری محمدی تعلق گرفت

 ماری محمدی نوکیش مسیحی و فعال حقوق بشر ایرانی، جایزه سالانه "بنیاد استفان برای مسیحیان تحت آزار و اذیت" را دریافت کرد.بنیاد استفان که مرکز آن در شهر فرانکفورت آلمان قرار دارد، از مسیحیانی که به دلیل باور مذهبی‎شان تحت آزار و پیگرد قرار می‌گیرند، حمایت می‌کند.در بیانیه این بنیاد آمده است که جایزه امسال آن به دلیل "از خودگذشتگی و شجاعت ماری محمدی در اطلاع‌رسانی از وضعیت نوکیشان مسیحی و نقض حقوق بشر در ایران" به وی اهدا می‌شود.

ماری محمدی پیش از خروج از کشور، از جمله در جریان اعتراضات آبان ۹۸ و همچنین موج اعتراضات به سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی با موشک‌های سپاه پاسداران، بازداشت شد و مدتی را در زندان قرچک به سر برد.این نوکیش مسیحی همچنین به دلیل فعالیت‎های مدنی در آذر ماه ۱۳۹۸ از حضور در دانشگاه و ادامه تحصیل محروم شده بود.

-

 🔴 تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانته‌آ بهرام


مرکز اطلاع‌رسانی پلیسِ تهران از تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانته آ بهرام، بازیگران سرشناس سینمای ایران به علت "جرمِ کشف حجاب در ملاءعام  و انتشار تصاویر در فضای مجازی" خبر داده است. این مرکز گفته است که "پرونده نامبردگان به دادسرای ارشاد ارسال شده است".

امام‌جمعه‌ زابل: عاملان و آمران جنایت جمعه خونین زاهدان باید مجازات شوند

شبکه کلمه| مولانا “عبدالرشید شه‌بخش”، روز جمعه (اول اردبیهشت ۱۴۰۲) در مراسم عید فطر زابل با اشاره به جنایت جمعه‌ خونین زاهدان و خاش که در آن صدها نفر کشته و زخمی شدند، تاکید نمود که این حوادث بسیار سنگین و در این قرن و این دیار بی‌سابقه بود.




ایشان اضافه کرد: این حادثه برای تمام مردم مخصوصا خانواده شهدا و زخمی‌ها، فرزندان یتیم شهدا و پدران و مادرانی که تنها عصای پیری‌شان را در این جنایت از دست داده‌اند بسیار سخت است؛ این جنایت نه بخشیدنی است و نه فراموش‌شدنی.


مولانا عبدالرشید افزود: مردم استان مخصوصا علما و خانواده شهدا و زخمی‌ها تقاضای اکید دارند که دادگاه واقعی تشکیل شود که فقط حق و عدالت را در نظر بگیرد و دستوردهندگان و مرتکبین این جنایت به کیفر اعمال ننگین‌شان برسند.


مدیر حوزه علمیه بدرالعلوم زابل هشدار داد که اگر مسئولین کشوری و قضایی عدالت زیر پا بگذارند و حق مظلوم را نادیده بگیرند، لکهٔ ننگی بر پیشانی‌شان خواهد ماند.



۱۴۰۲ اردیبهشت ۴, دوشنبه

-

 به دنبال فشار شماری از مسئولان برای برخورد با زنان در خصوص رعایت حجاب اجباری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان این ادعا که "کشف حجاب ها طراحی بهائیان است"، گفت: "در این پدیده یک تعداد محدودی هستند که به سرویس های اطلاعاتی دشمن وصل هستند که عمدتا در حوزه فرقه بهائیت متمرکز هستند."

جواد کریمی قدوسی، رویکرد نیروی انتظامی برای برخورد با "بی حجابی" را روش هوشمند دانست و تهدید کرد: "تاکید داریم که وزارت اطلاعات باید به این هسته ها ضربه بزند."

۱۴۰۲ اردیبهشت ۳, یکشنبه

-

 به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کیفرخواست پرونده هشت تن از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایذه، صادر شد.

یک منبع مطلع از جزییات پرونده در گفتگو با هرانا گفت: “چندی پیش بهمن بهمنی، محسن احمدپور، بهروز سلحشور، رسول بداغی، وحید عباسی، رضا عرب پور، صادق قاسمی و اسماعیل موسوی نظری در پرونده ای مشترک بابت اتهاماتی از قبیل “محاربه، افساد فی الارض و عضویت در گروه های مخالف نظام” توسط یکی از شعب بازپرسی دادسرای ایذه تفهیم اتهام شدند. پرونده این افراد پس از صدور کیفرخواست به تازگی به شعبه چهارم دادگاه انقلاب اهواز ارجاع داده شده است.”


۱۴۰۲ فروردین ۳۱, پنجشنبه

-

 🔸مخالفت صریح علی خامنه‌ای با برگزاری #رفراندوم در ایران، و تغییر عبارت «مردمِ همیشه‌فهیمِ» کشور به مردمی «فاقد تحلیل» در ادبیات وی، موجی از واکنش‌ها را در فضای مجازی فارسی‌زبان به راه انداخت که پس از دو روز هم‌چنان ادامه دارد.


🔸شبکه‌های اجتماعی مملو از نوشته‌هایی درباره «لخت‌ شدن دیکتاتور»، «خیال‌‌پردازی پدر زورگو» و «دیکتاتورتر شدن» رهبر جمهوری اسلامی همزمان با افزایش سن اوست. سخنرانی خامنه‌ای در روز تولد او انجام شد.

۱۴۰۲ فروردین ۳۰, چهارشنبه

-

 مطالبه آزادی گلرخ ایرایی از سوی فعالان مدنی؛ «او در فرایندی کین‌توزانه به زندان محکوم شد»

۲۰ فعال سیاسی و اجتماعی و شماری از زندانیان سیاسی زن سابق، در بیانیه‌ای خواستار آزادی بی‌قید و شرط گلرخ ایرایی، فعال مدنی و از بازداشت‌شدگان خیزش سراسری شدند. در این بیانیه تاکید شد که خانم ایرایی در یک فرآیند «مذبوحانه، ناعادلانه و کین‌توزانه» به هفت سال زندان محکوم شده است.این بیانیه حدود یک هفته پس از آن منتشر شد که گلرخ ایرایی پس از ۲۰۰ روز بلاتکلیفی در زندان با حکم قاضی ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، بار دیگر به حبس تعزیری و تحمل هفت سال زندان محکوم شد.شماری از فعالان سیاسی و اجتماعی همراه با تعدادی از زندانیان سیاسی زن سابق در بیانیه‌ای نوشتند: «با گذشت بیش از هفت ماه از قیام‌ ژینا که فریاد "زن، زندگی، آزادی" را به کوچه و خیابان‌های سراسر کشور رساند و سپهر تازه‌ای برای رهایی زنان از ستمی تاریخی نمایان شد، شاهد موج دوباره بازداشت و حبس و صدور احکام سنگین برای فعالان سیاسی و اجتماعی هستیم.»به گفته آن‌ها با وجود اعلام «عفو عمومی بهمن‌ ماه گذشته» و ادعای آزادی تعداد زیادی از زندانیان، همچنان شماری از فعالان سیاسی و اجتماعی در زندان و بندهای امنیتی با «احکام ظالمانه» محبوس‌‌‌اند.امضاکنندگان نامه، گلرخ ابراهیمی ایرایی را یکی از این فعالان زندانی خواندند که سخنی جز در حمایت از «ستم‌‌دیدگان و طردشدگان» و مطالبه حقوق پایمال شده انسان‌ها از هر قشری و گروهی» نگفته و تلاشی جز برای از بین بردن «تمام اَشکال تبعیض علیه تمامی انسان‌ها» نکرده است.


۱۴۰۲ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

-

۲۰۰ روز بازداشت به جرم اطلاع‌رسانی.
خبرنگاران جاسوس نیستندروزنامه هم‌میهن در ویژه‌نامه‌ای به بهانه گذشت ۲۰۰ روز از بازداشت الهه محمدی خبرنگار سرویس اجتماعی خود نوشت که در حال حاضر روزنامه‌نگاران بیش از مطالبه هر نوع گشایشى نیازمند آن هستند که مسئولان بپذیرند رسانه‌هاى داخل کشور، ابزار دشمن و خبرنگاران آنها، جاسوس نیستند.»
در این ویژه‌نامه یادداشت‌های متعددی از روزنامه‌نگاران نیز منتشر شده است.عباس عبدی هم درباره بازداشت الهه محمدی نوشت: «اگر اتهام وی خبررسانی است که مسئولیت آن با مدیرمسئول است که بارها پذیرفته و اگر چیز دیگری است، باز هم این نحوه برخورد مجاز نیست. اگر شما حق دارید که برخورد کنید، مردم نیز حق دارند که از همه حقوق برخوردار شوند.»جواد روح سردبیر هم‌میهن نیز نوشته است: «طنزآمیزتر و تلخ‌تر، تصوری است که اهل قدرت از توان و قدرت ما روزنامه‌نگاران دارند. تصور (یا بهتر است بگوییم «توهم») اینکه، چند روزنامه -و حتی فراتر از آن، کل رسانه‌های منتقد و مخالف وضع و ساختار موجود- چنان قدرت و توانی دارند که جامعه را رهبری کنند و سازمان دهند و به جان آنان اندازند و حتی براندازند.»اکبر منتجی سردبیر روزنامه سازندگی در این ویژه‌نامه نوشته است: «بین روزنامه‌نگاران همیشه شایعه‌ای مطرح بود مبنی بر اینکه به محض آنکه روزنامه‌نویس شدی، در جایی خاص پرونده‌ای برایت باز می‌شود و روز به‌ روز بر آن افزوده می‌شود. این پرونده، همیشه باز است و همیشه در دسترس. کاری با تو ندارند تا زمانی که بازداشت شوی. آنگاه آن پرونده روی میز گذاشته می‌شود و تو باید پاسخگوی همه‌ آنچه نوشته بودی و نوشته‌ای، باشی.»پوریا عالمی طنزنویس هم در یاداشت کوتاهی نوشته است: «ما نیاز داریم برای رسیدن به آینده و به گذشته وصل باشیم. نیاز داریم کسی نهیب بزند و قایق‌بانان و کشتی‌داران را از خطر برخورد به صخره‌ها آگاه کند. کسی باید نور بر تاریکی راه و دریای فریبکار بتاباند تا سرنشینان قایق به سلامت به مقصد برسند. روزنامه‌نگاران، نگهبانان محترم چراغ‌های کوچک فانوس‌های دریایی قدیمی هستند که سیاستمداران، آنان را مزاحم و اضافی می‌بینند و مردم تا موقعی که نور چراغ فانوس دریایی خاموش نشده باشد، از حضور آنان مطلع نمی‌‌شوند.»احمد زید‌آبادی روزنامه‌نگار و فعال سیاسی نیز با اشاره به بازداشت الهه محمدی و نیلوفر حامدی نوشته است: « این فقط مجازات آن‌ دو نیست، بلکه مجازات کل جامعۀ روزنامه‌نگاری کشور است که برای رهایی همکاران خود از بند، کاری از دستش برنمی‌آید و به هر دری می‌زند با قفلی بزرگ روی آن روبه‌رو می‌شود.»گفتنی است با گذشت ۲۰۰ روز از بازداشت «الهه محمدی» به جرم پوشش خبری کشته شدن مهسا امینی ، این روزنامه‌نگار در زندان قرچک ورامین در بلاتکلیفی به سر می‌برد...

مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...