برابری
- برابری ، نظریهای بر پایة اعتقاد به همانند بودن انسانها از جنبة وجودی و در نتیجه، لزوم رفتار یکسان با آنها. تأکید بر برابری انسانها با یکدیگر پیشینهای طولانی دارد، ولی در چند قرن گذشته، بویژه بعد از انقلاب فرانسه و دورة روشنگری، این اندیشه به نیرویی عمده برای تغییرات اساسی در حقوق عمومی و سیاسی در اروپا و شمال امریکا تبدیل شده و بتدریج بر کشورهای غیر اروپایی نیز اثر گذاشته است .در دهههای اخیر، مجامع بینالمللی، به منظور تأکید بر برابری انسانها با قطع نظر از نژاد، رنگ، طبقة اجتماعی، مذهب، ثروت، مقام، جنس و جز اینها، چندین مقاوله نامه و اعلامیه، تصویب کردهاند .آنچه در اندیشة برابری از دیر باز مطرح میشده، جنبة نظری آن بوده است. باتوجه به این که امور در ظاهر با یکدیگر تفاوتهای محسوسی دارند، اعتقاد به برابری، مستلزم فرعی دانستن تفاوتها و یکسان دیدن این اشیای بظاهر متفاوت و متنوّع از نگاهی کلّی است. با توجه به این نکتة مهم که «برابری حکم میکند تا افراد همسان از حقوق همسان برخوردار شوند»، پرسش جدّی این است که وجود تفاوتهای بسیار در نژاد، رنگ، خصوصیات محیطی، وضع تاریخی و سیاسی و مالی، بهرههوشی، قابلیّت فنّی، ویژگیهای جسمی و سایر تفاوتهای میان انسانها، و نیز با تمایزهایی که در مراحل مختلف زندگی برای آنها پیش میآید (مانند کسب مهارت، موفقّیت در امتحان، شهروند یا بیگانه بودن، التزام به قانون، و فضیلتهای اخلاقی)، آیا همة انسانها باید در یک گروه قرار گیرند و قوانین و امکانات و فرصتها برای همة آنها یکسان باشد، یا آنکه در طبقات و گروههای متعدّد دستهبندی شوند و با افراد هر طبقه و گروه یکسان برخورد شود .