تهران- ایرنا- گفتمان جهانیشدن، امروزه یکی از جدیترین و مهمترین واژههای رایج در سطح روابط بینالملل میباشد، جهانیشدن از یک آغاز جدید، گفتمانهای جدید، نگاه جهانگرایانه جدید و در کل از یک جهان جدید حکایت دارد. این جریان به صورت فراگیر در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع بشری را درگیر مسائل مشترک و فراگیر و چالشهای گوناگون نموده و انسانها را با دنیای دگرگون شونده، نفوذپذیر و ناآشنا و فاقد حد و مرز و غیرقابل کنترل، و پیچیده مواجه ساخته است.
تصویب معاهدات و انطباق قوانین داخلی با آنها از سوی کشورها، مهم ترین و شفاف ترین شکل از تکثیر قواعد مزبور در سطح جهان است. در مورد سایر اسناد و موازین بین المللی نیز هنجارهایی وجود دارند که جامعه جهانی آنها را پذیرفته و تکثیر کرده است. حفظ صلح و امنیت بینالمللی یکی از پیشنیازهای اصلی تحقق و اجرایی شدن همه حقوق بشری است، سایر حقوق بشری از جمله حقوق مدنی، سیاسی و حتی حق بر توسعه یا محیطزیست سالم در سایه شوم جنگ و ناآرامی رنگ میبازند. هدف اصلی از تشکیل شورای حقوق بشر این بود که این شورا مسؤولیت ارتقای احترام جهانی برای حمایت از حقوق بشر را بر عهده گیرد و آزادیهای اساسی برای همه مردم را صرفنظر از تمایزات و استثناها تضمین کند.
جهانیشدن پیامدهای مثبت و منفی مهمی برای ابعاد گوناگون امنیت انسانی اعم از امنیت نظامی، اقتصادی، فرهنگی و روانی داشته است. جهانیشدن یک پدیده اجتنابناپذیر است و به جای اینکه با آن به مخالفت بپردازیم باید راهکارهایی را برای جلوگیری از آسیب و صدمه به کشورهای توسعه نیافته پیدا کنیم و زمینه را برای ایجاد یک رابطه پایدار و سالم که همه نوع بشر در آن سهیم باشند و از آن سود ببرند فراهم کنیم. جهانیشدن با کمرنگ نمودن مرزهای سیاسی، انسانی، زیستی و فرهنگی میان انسانها، تاثیراتی را بر صلح گذاشته است.
یکی از پیامدهای جهانیشدن، همگرایی در عرصه جهانی و مواجه شدن همه ملتها با ریسکهای مشترک و تقدیر مشترک است. شتاب و تراکم ارتباطات و تسهیل انواع مبادلات این امکان را به وجود آورده است که پیامدهای بسیاری از اقدامات خود را به خارج از مرزها منتقل کنیم. از نظر برگر، برای برخی جهانیشدن، نوید جامعه مدنی بینالمللی را میدهد که شامل دمکراتیزه شدن و صلح جهانی است. برای گروهی نیز جهانیشدن، مفهومی به جز روبه رو شدن با تهدید برتری طلبی سیاسی و اقتصادی آمریکایی همراه با پیامدهای فرهنگی آن به همراه نمیآورد. در واقع، تهدیدات این چنانی و نویدهای آن چنانی، تهدیدی بیش نیستند و این ادعاها بازتابی از تصویر پیچیده جهانیشدن است که از تصورات ما شکل گرفته است (برگر و هانگتینتون، ۱۳۸۴: ۲۸-۷).
جهانیشدن، پدیدهای چند بعدی است؛ از این رو اقتصاد، سیاست، فرهنگ و امور بسیاری را در بر میگیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین رفته و یا کم رنگ میشود؛ کشورها نقش گذشته خود را از دست میدهند، و به جای قوانین داخلی، قوانین بینالمللی بر کشورها حاکم میگردد (رجایی، ۱۳۸۰: ۴۰). به طور کلی، در فرآیند جهانیشدن، ویژگیهای اصلی دولت ملی همانند اهمیت و نقش مرزها، رو به زوال است.
از طرفی اگر معنی واژه صلح را در لغت مورد بررسی قرار دهیم؛ مرحوم دهخدا در لغت نامه ذیل واژه صلح چنین مینویسد: «آشتی، سلم، تراضی میان متنازعین، سازش، هدنه، هواده، مقابل حرب و جنگ» (دهخدا، ۱۳۳۴: ۳۰۵). صلح در لغت به معنای مسالمت و سازش آمده است (قرشی، ۱۳۷۱: ۱۴۱). بعضی از حقوقدانان نیز در تعریف صلح آورده اند: «صلح؛ در اصطلاح، عبارت از تراضی و تسالم بر امری است، خواه تملیک عین باشد یا منفعت و یا اسقاط دین و یا حق و یا غیر آن» (طاهری، ۱۴۱۸ ه.ق: ۵۰۵). صلح به عنوان یک امر مشترک بین همه برقرار میشود و پایدارترین وضعیت صلح آنگاه تحقق مییابد که صلح جهانی و «صلح برای همه» مقصد و مورد نظر باشد و پیش نیاز زندگی نوع بشر به عنوان یک کل تلقی شود. جهان امروز جهانی رسانهای است و ارتباط و گفت و گوی میان ملتها و حتی اصحاب اندیشه و سیاست از مسیر رسانههای جمعی را بازشناخته و در خدمت صلح مدارا و همزیستی عموم انسانها به خدمت گرفته است. صلح مقولهای فراتر از فقدان جنگ و درگیری نظامی است. فرآیندی برآمده از وضعیتهای آزاد و زمینهها و ساختارهای به دور از خشونت و زور است.
هدف نهایی حقوق بین الملل کنونی اول صلح است و نه حتی عدالت اما به تدریج عدالت به درون مفهوم صلح رفته و آن را متحول ساخته است. در ۱۹۸۶ مجمع عمومی اعلامیه ای تحت عنوان حق بر صلح تصویب کرد. و صلح به عنوان یک حق بشری شناخته شد. از آن زمان در پیوند مفهوم سنتی و سخت صلح با حقوق بشر، صلح دو بعد پیدا کرده است. صلح منفی که همان فقدان جنگ است و صلح مثبت که شامل رعایت و تضمین رعایت حقوق بشر هم هست و به عبارتی در نظریه کانتی، صلح منفی را هم تضمین میکند (مقامی، ۱۳۹۵). به منظور دستیابی به صلح پایدار، جوانان صلیب سرخ و هلال احمر باید افراد و انسانها را بهعنوان نقطه آغاز اقدامات در نظر آورند و تنوعات را با نظر مثبت نگریسته و احترام متقابل را نمایش دهند و با بی عدالتی، عدم مساوات و فقر مقابله نمایند (بیانیه نهایی همایش، ۱۳۸۲: ۸۱). در صلح پایدار، اصل تنوّع و تکّثر نه تنها در عرصه زیستبوم، بلکه در عرصه فرهنگی بسیار مورد توجّه است. امروزه نه تنها طرفداران محیط زیست، بلکه اقتصاددانان خردمند پذیرفتهاند که حتّی توسعه اقتصادی نیازمند هویّت مستقل فرهنگی است و هیچ کشوری بدون داشتن هویّت مستقل فرهنگی توسعه نمییابد؛ زیرا انسان بدون فرهنگ، درخت بی ریشه است (عظیمی، ۱۳۷۳: ۱۸۷) و این امر مستلزم پذیرش «دیگری» است. جهانی که در آن دیگری وجود نداشته باشد، دستخوش رکود خواهد شد؛ زیرا، در فرهنگ و طبیعت تنوّع میتواند نوعآور باشد و زمینه را برای یافتن روشهای خلاقانه و غیرخطی هموار سازد (زاکس، ۱۳۷۷: ۱۱۲).
اسناد بینالمللی گوناگونی چون میثاق جامعه ملل، پیمان بریان-کلوگ، کنوانسیونهای چهارگانه ژنو، منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر بر ضرورت حفظ صلح و امنیت بینالمللی تأکید کردهاند، اما شاید بیانیه کنفرانس ۱۹۶۸ تهران را بتوان نخستین سندی دانست که برخورداری از صلح را از منظر حقوق بشر مورداشاره قرار داده است. این بیانیه با برقراری ارتباط میان صلح و حقوق بشر به این نکته تأکید میکند که صلح جهانی آرمان بشر است و صلح و عدالت لازمه قطعی تحقق کامل حقوق و آزادیهای بشر است. این بیانیه زمینه را برای طرح و شناسایی «حق بر زندگی در صلح» بهعنوان حقی بشری در قطعنامه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۶ نیز اعلامیه استانبول که سند بیست و یکمین کنفرانس بینالمللی صلیب سرخ بود، فراهم آورد (سایت تبیان).
ماده ۳۹ منشور ملل متحد مقرر کرده است که: «شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیهصلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احراز و توصیههایی خواهد کرد یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی به چه اقداماتی برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید مبادرت شود» (عباسی و دیگران، ۱۳۸۰: ۴۲). هدف از وضع ماده ۳۹ که به شورای امنیت اجازه داده است برای استقرار صلح و امنیت بینالمللی به اقداماتی دست بزند، این بوده که از نظر سیاسی، نظمی در پهنه گیتی پدید آید و به هیچ عنوان منظور این نبوده است که عدالت حاکم شود یا موازین حقوق بینالملل دقیقاً اجرا گردد (فلسفی، ۱۳۶۹: ۴۳). بنابراین ماده ۳۹ منشور بهطور مشخص سه عامل را مختلکننده صلح دانسته است: تهدید علیه صلح، نقض صلح و عمل تجاوز. ضمن اینکه ماده ۱ منشور مذکور نیز، تجاوز را کاربرد نیروی مسلح توسط یک دولت علیه حاکمیت، تمامیت ارضی، یا استقلال سیاسی دولتی دیگر، یا کاربرد آن از دیگر راههای مغایر منشور ملل آنچنانکه در این تعریف آمده است (فلسفی، ۱۳۶۹: ۱۹۷). تهدید صلح به همان اندازه تجاوز معنا و مفهوم وسیعی دارد. صلح و امنیت بینالمللی ممکن است در اثر عوامل مختلفی به مخاطره بیفتد ازجمله اختلافات میان دولتها و بحرانهای داخلی کشورها (فلسفی، ۱۳۶۹: ۶۹). بعدها تروریسم بینالمللی تبدیل به یکی از مصادیق دائمی تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی شد و حتی برخی از قطعنامههای شورا از آن به عنوان جدیترین تهدیدات علیه صلح و امنیت بینالمللی یاد نمودهاند (سادات میدانی، ۱۳۸۱: ۱۹).
سند مهم دیگر بینالمللی، که به زمینههای صلح پرداخته، «اعلامیه هزاره سازمان ملل متحد» است. اعلامیه هزاره سازمان ملل متحد در اجلاس هزاره که از ۶ تا ۸ سپتامبر ۲۰۰۰ در نیویورک تشکیل شده بود به تصویب رسید. این اعلامیه منعکسکننده نقطه نظرات سران ۱۴۷ کشور و دولت و در مجموع ۱۹۱ ملت میباشد. در این اعلامیه هم نیازهای واقعی مردم سراسر دنیا و هم همگرایی قابل توجه دیدگاههای دولتها نمایان است. ارزشهای بنیادین ضروری روابط بینالملل در قرن ۲۱ در این اعلامیه عبارتند از: آزادی، برابری، همبستگی، بردباری، احترام به طبیعت و مسئولیت مشترک (مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد در تهران ،۱۳۷۹: ۴-۳). قطعنامه شماره ۲۶۲۵ (۲۴ اکتبر ۱۹۷۰) مجمع عمومی درباره اعلام اصول حقوق بینالمللی درباره روابط دوستانه و همکاری بین دولتها طبق منشور سازمان ملل نیز در این زمینه اعلام داشته است که هیچ دولتی به تنهایی و یا با چند دولت دیگر حق ندارد در امور داخلی و خارجی کشور دیگر دخالت نماید. بنابراین دخالت نظامی و یا هرگونه دخالت دیگر به هر شکل که باشد و یا تهدید علیه شخصیت دولت و یا سازمانهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن، تجاوز به حقوق بینالملل تلقی میگردد (شفیعی، ۱۳۸۰: ۱۰۶- ۷۷). بااینحال برخی از تلاشهای حقوق جامعه بینالملل در معرفی این حق به جهانیان قابل اشاره است و این مهم در روند جهانی شدن نیز می تواند بیش از پیش تاثیرگذار باشد. اقداماتی چون تعیین روز جهانی صلح را میتوان یکی از تلاشهای جامعه بینالملل برای تضمین و تأکید بر حق بر صلح، بهعنوان حق بنیادین بشری به شمار آورد.
برگر، پیتر و ساموئل هانتینگتون (۱۳۸۴)؛ چند جهانی شدن: گوناگونی فرهنگی در جهان کنونی، ترجمه علی کمالی و لادن کیانمهر، تهران: انتشارات روزنه.
بیانیه نهایی همایش بین المللی ائتلاف جوانان صلیب سرخ و هلال احمر برای صلح و دوستی (۱۳۸۲)؛ نشراداره کل روابط عمومی جمعیت هلال احمر.
درستی، احمد (۱۳۸۰)؛ «جهانی شدن و خاورمیانه عربی»، مجله مصباح، شماره ۳۷.
دهخدا، علی اکبر (۱۳۴۳)؛ لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران.
رجایی فرهنگ (۱۳۸۰)؛ پدیده جهانی شدن: وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، آگاه
زاکس، ولفگانگ (۱۳۷۷)؛ «جهان واحد»، نگاهی به مفاهیم توسعه، ترجمه فریده فرحی و وحید بزرگی، تهران، نشر مرکز.
سادات میدانی، سید حسن (۱۳۸۱)؛ بررسی صلاحیت قانونگذاری شورای امنیت با تأکید بر تصمیمات شورا پس از جنگ سرد، (پایاننامه کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران).
سایت تبیان، جایگاه صلح در حقوق بین الملل.
شفیعی، نوذر (۱۳۸۰)؛ «جهانی شدن و سازمانهای غیر دولتی»، مصباح، شماره ۳۷.
عباسی، علیرضا و دیگران (۱۳۸۰)؛ منشور سازمان ملل متحد و اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری، تهران، نشر بهدید.
عظیمی (ارائی)، حسین (۱۳۷۳)؛ مدارهای توسعهنیافتگی در اقتصاد ایران، تهران، نی.
فلسفی، هدایت الله (۱۳۶۹)؛ «شورای امنیت و صلح جهانی»، مجله تحقیقات حقوقی، شماره ۸.
قرشی، سید علی اکبر (۱۳۷۱)؛ قاموس قرآن، ج ۴، چاپ ششم، تهران، دار الکتب الإسلامیة.
مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد در تهران (۱۳۷۹)؛ اعلامیه هزاره ملل متحد.