۱۴۰۱ فروردین ۹, سه‌شنبه

-

 گزارش عفو بین‌الملل از سال ۲۰۲۱: ادامه سرکوب، شکنجه و نقض حقوق بشر در ایران...


سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید در سال ۲۰۲۱ هزاران نفر در ایران «برخلاف ضوابط قانونی» بازداشت و بازجویی شده و نیروهای امنیتی از «قوه قهریه مرگبار» و گلوله‌ ساچمه‌ای برای سرکوب اعتراضات استفاده کرده‌اند.

در گزارش سالانه سازمان عفو بین‌الملل درباره ایران، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا آمده که در سال گذشته میلادی، همچنین صدها نفر در ایران تا پایان سال در «حبس ناعادلانه» مانده‌ و زنان، اعضای جامعه همجنسگرا، دوجنسگرا، فراجنسیتی و بیناجنسی و اقلیت‌های قومی و مذهبی همچنان با تبعیض و خشونت نهادینه مواجه بودند. در این گزارش همچنین از محدودیت‌هایی که قانون‌گذاری‌های جدید در زمینه حقوق جنسی و باروری، حق آزادی مذهب و عقیده و دسترسی به اینترنت ایجاد کرده انتقاد شده است.

گزارش سالانه عفو بین‌الملل؛ گفت‌وگو با رها بحرینی پژوهشگر امور ایران

No media source currently available

0:0011:090:00
  
تداوم «گسترده و نظام‌مند شکنجه و سایر رفتارهای ظالمانه و غیرانسانی»، از جمله محروم کردن زندانیان از مراقبت‌ پزشکی مناسب، قصور مقامات جمهوری اسلامی در تضمین دسترسی به‌موقع و عادلانه به واکسن‌ کرونا و ادامه صدور مجازات‌ شلاق، قطع عضو و کور کردن چشم از سوی مقام‌های قضایی از دیگر محورهای این گزارش است. سازمان عفو بین‌الملل همچنین تاکید می‌کند که مقامات جمهوری اسلامی به طور «گسترده» از مجازات اعدام به عنوان «وسیله‌ای برای سرکوب» استفاده کردند. در این گزارش همچنین آمده که در سال گذشته میلادی، در جمهوری اسلامی کماکان مصونیت از مجازات در قبال جنایات علیه بشریت پیشین و جاری مربوط به کشتار مخالفان سیاسی زندانی در سال ۱۳۶۷ و سایر جرایم تعریف شده تحت قوانین بین‌المللی، به شکل «سیستماتیک» ادامه یافت. سازمان عفو بین‌الملل به عنوان نمونه‌ای از مصونیت سیستماتیک جنایت علیه بشریت در ایران نوشته که ابراهیم رئیسی، رئیس سابق قوه قضائیه ایران، به جای این که برای جنایات علیه بشریت مربوط به ناپدیدسازی‌های قهری و اعدام‌های فراقضایی سال ۱۳۶۷ مورد تحقیق و پیگرد قرار بگیرد، در خرداد ۱۴۰۰ به مقام ریاست‌ جمهوری رسید. طبق تاکید سازمان عفو بین‌الملل، در شرایطی که تحریم‌های آمریکا علیه برنامه هسته‌ای ایران، همه‌گیری کرونا و فساد، بحران اقتصادی ایران را عمیق‌تر کرده، و اعتصابات و تظاهرات گسترده صنفی در ایران در جریان بود، «مقامات در اولویت‌دهی به دستمزدهای مناسب، مسکن، مراقبت‌های پزشکی، امنیت غذایی و آموزش در بودجه‌های عمومی کشور قصور کردند».

-

 روایت گشت‌های ارشاد خانگی 

واقعیت این است که ده سالِ آن به مبارزه‌ی علنی و پیش از آن به مبارزه‌ی مخفیانه سر شد! البته خودم را خوش‌شانس می‌دانم که سرانجام در دهه‌ی سوم زندگی‌ام به آزادی که از ابتدا حقم بود رسیدم. چرا که بسیاری از زنان را می‌شناسم که هیچ وقت نتوانستند حتی در کشور و زندگی دیگری، این آزادی را به طور کامل به دست بیاورند و مجبور بودند همیشه زندگی بدون حجاب خود را از خانواده‌های‌شان پنهان کنند.

دختران متولد شده در این خانواده‌ها یا باید تمام عمرشان را در مبارزه‌ی پنهان و آشکار بگذرانند، یا باید به اجبار پوششی تن بدهند که نسل اندر نسل به زنان خانواده‌شان رسیده است. مبارزه با حجاب اجباری که بعد از انقلاب ۵۷ یکی از بارزترین فعالیت‌های مدنی زنان ایران است اگر برای تمام دختران از زمان حضور در جامعه و سن تکلیف معنا پیدا می‌کند برای دختران خانواده‌های مذهبی از خیلی قبل شاید حتی از همان روز که به دنیا می‌آیند آغاز می‌شود؛ گشت ارشادی که آنها باید با آن مبارزه کنند از ابتدا در خانه خودشان است.

در این خانواده‌ها می‌شود کوچکترین مبارزان و معترضان به حجاب اجباری را دید. دختران کوچکی که هنوز به سن تکلیف هم نرسیده‌اند اما برای این که عادت کنند از سه چهار سالگی روسری سر می‌کنند. تجربه دیداری من از یکی از این دختران چهار ساله این بود که وقتی به او گفتند چون پدربزرگ مذهبی و سنتی‌اش اینطور دوست دارد که روسری سرش کند، روسری را برد و تقدیم پدر بزرگش کرد و گفت اگر دوست داری خودت سر کن! در بسیاری از موارد، این معترضان کوچک و شیرین‌زبان در این خانواده‌ها یا با تشویق یا با تهدید در نهایت تبدیل به همان چیزی می‌شوند که خانواده‌ها می‌خواهند و این اعتراض‌های شیرین اما واقعی‌شان تبدیل به خاطره از شیرین زبانی‌شان می‌شود. جمهوری اسلامی ایران با اجباری کردن پوشش اسلامی برای زنان، تنها راه الگوسازی برای خانواده‌های مذهبی را از بین برد؛ اما نباید فراموش کرد که بسیاری از این خانواده‌ها پیش از انقلاب ۵۷ و حتی خیلی پیش‌تر از آن هم نخستین و محکم‌ترین مانع برای انتخاب آزادانه پوشش برای زنان بوده‌اند. اتفاقی که بعد از انقلاب ۵۷ برای زنان افتاد این بود که حجاب آنها هم تبدیل به مستمسکی در دست مردان شد. در تمام این سالها چه بسیار دختران مسئولان حکومتی که تصاویر بی حجاب‌شان منتشر شده است و بعد همین تصویر برای پدر و مادری که در سیستم ظلم، دستی بر آتش داشته‌اند دردسر درست کرده است و همین، راه را برای دیگر دختران این خانواده‌ها تنگ‌تر و صعب‌العبورتر خواهد کرد. ممکن است با خودتان فکر کنید زنی که دیگر احتیاج مادی به خانواده‌اش ندارد و به عنوان یک فرد مستقل در جامعه زندگی می‌کند می‌تواند هر طور می‌خواهد لباس بپوشد و اگر هنوز می‌گوید بخاطر خانواده‌ام حجاب دارم از ضعف اوست؛ اما این حس را اگر بشود نام ضعف بر آن نهاد هر موجود زنده‌ای نسبت به خانواده‌اش دارد. روابط عاطفی و ارتباطات انسانی در خانواده‌های مذهبی هم مثل سایر خانواده‌هاست و کسی دلش نمی‌خواهد به یکباره از تمام مراودات و محبت‌های خانوادگی محروم و طرد شود؛ حتی اگر این را هم بخواهد به عنوان بهای آزادی‌اش بپردازد در مرحله بعد باید بتواند خودش را راضی کند که کاری کند که پدر و مادرش ناراحت شوند و غصه بخورند...

ادامه گزارش : در سایت کلمه 


۱۴۰۱ فروردین ۸, دوشنبه

-

 «روند خوفناک اعدامهای هفتگی در زندان رجایی شهر»

 نامه زندانی سیاسی سعید اقبالی


کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام پنجشنبه ۴ فروردین ۱۴۰۱، زندانی سیاسی سعید اقبالی در نامه ای پیرامون روند خوفناک اعدامهای هفتگی در زندان رجایی شهر نوشته است که اعدامها روزهای چهارشنبه صورت میگیرد و صدای ماشینهای مرگ شبهای سه شنبه در بند ۴ (جایی که وی محبوس است) به گوش می رسد. سعید اقبالی تاکید کرده اند در صحنه اعدام؛ مسئولان زندان، دادستانی و اجرای احکام برای اطمینان از اجرای حکم و مرگ زندانی حضور دارند.سعید اقبالی در نامه خود نوشته است که روند اعدامها از سال ۶۰ تا کنون موجب مرگ انسانهای بسیاری از جمله زندانیان سیاسی شده است، اما اکنون این روند به شکل خوفناک‌تری بصورت «اعدامهای هفتگی» در جریان است.سعید اقبالی در نامه خود نوشته است که در زندان گوهردشت مکانی به نام «سوییت» وجود دارد که متشکل از چندین سلول انفرادی است. از این سلولها از یک سو برای تنبیه زندانیان و از سوی دیگر برای انتقال زندانی جهت اجرای حکم اعدام استفاده می شود، که «هولناکترین استفاده از این مکان است». سعید اقبالی در نامه خود گفته است که مسئولان زندان برای تسکین وجدانشان در آخرین لحظات زندگی فرد محکوم به اعدام، به وی «مواد مخدر و قرص» می‌دهند.این زندانی سیاسی در پایان نامه خود از زندانیان سیاسی که در همین زندان اعدام شده اند از جمله برادران حمزه سواری، زانیار و لقمان مرادی، فرزادکمانگر، علی صارمی، غلامرضا خسروی، رامین حسین پناهی، ریحانه جباری و شیرین علم هولی نام برده و تاکید کرده است:با تمام این تجربیات و مشاهدات که وجود آدمی را به صلابه می‌کشد. قدرتمندان بی‌قدرت بدانند! زیر بار این مصائب نه تنها کمر خم نمی‌کنیم بلکه هر طناب دار، هر گلوله و باتومی که نثار مردممان می‌کنید ما را مصمم‌تر و شما را به پایان نزدیکتر می‌کند...


۱۴۰۱ فروردین ۶, شنبه

-

 بیانیه مشترک ۳۷ سازمان مدافع حقوق بشر در خصوص تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سی و هفت سازمان حقوق بشری و مدنی ایرانی، منطقه‌ای و بین‌المللی دیگر با انتشار بیانیه‌ای مشترک از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستند که در نشست پیش روی این شورا به نفع قطعنامه تمدید ماموریت گزارشگر ویژه ایران رای دهند. در این بیانیه از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته شده است تا در چهل و نهمین جلسه این شورا از تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران حمایت کنند. امضاکنندگان این بیانیه با توجه به مصونیت کامل مقامات ایرانی در خصوص نقض گسترده و نظام‌ مند حقوق بشر، تمدید ماموریت را ضروری توصیف کرده‌اند. امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به نقض حق حیات از طریق استفاده از مجازات اعدام علیه کودک مجرمان و صدور و اجرای حکم اعدام برای افرادی که اتهامات آنان مطابق با قوانین بین‌المللی “جنایات جدی” تعریف نمی‌شود را مغایر با قوانین بین‌المللی توصیف کردند. به علاوه، همانگونه که در گزارش پیشین گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران برجسته شده است، تبعیض در قانون و عمل علیه زنان و دختران، افراد متعلق به اقلیت‌های ملی، مذهبی و یا زبانی همچنین همجنسگرایان و دوجنسگرایان زن و مرد و افراد ترنس کماکان یک واقعیت فراگیر و روزمره است و این تبعیضات گسترده خشونت علیه زنان و دختران را تداوم می‌بخشد. به باور امضاکنندگان این بیانیه، در چنین شرایطی تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران به منظور نظارت، مستندسازی و گزارش به شورای حقوق بشر سازمان ملل از هر زمان دیگری حیاتی‌تر است.

اسامی سازمان‌های امضاءکننده این بیانیه در ادامه می‌آید:

مرکز عبدالرحمن برومند
طرفداران حقوق بشر
مرکز آفریقایی مطالعات دموکراسی و حقوق بشر
حقوق بشر برای همه در ایران
سازمان عفو بین‌الملل
عرصه سوم
ماده ۱۸
ماده ۱۹
انجمن حقوق بشر مردم آذربایجانی در ایران
جمعیت حقوق بشر کردستان در ایران-ژنو (KMMK-G)
گروه حقوق بشر بلوچستان
موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره (CIHRS)
مرکز حقوق بشر در ایران
مرکز حامیان حقوق بشر
شبکه بین‌المللی حقوق کودک
اتحاد جهانی برای مشارکت شهروندان – CIVICUS
کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران
Conectas Direitos Humanos
همه با هم علیه مجازات اعدام  (ECPM)
آزادی از شکنجه
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (HRAI)
دیده‌بان حقوق بشر
تاثیر بر ایران
کمیسیون بین المللی حقوق دانان
فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر (FIDH)
سرویس بین‌المللی حقوق بشر (ISHR)
حقوق بشر ایران
مرکز اسناد حقوق بشر ایران
عدالت برای ایران
شبکه حقوق بشر کردستان
گروه بین المللی حقوق اقلیت
اقدام آشکار بین المللی
بنیاد سیامک پورزند
اتحاد برای ایران
ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام
سازمان جهانی مبارزه علیه شکنجه (OMCT)
شش رنگ: شبکه لزبین‌ها و ترنس‌جندرهای ایرانی


۱۴۰۱ فروردین ۳, چهارشنبه

-

 گزارش آماری سرکوب و اعدام در سال ۱۴۰۰ در ایران / دستکم ۳۶۶ اعدام در یک سال...


دستکم ۳۶۶ اعدام در سال ۱۴۰۰ و دستکم ۳۵۷۶ بازداشت و ۱۱۹ قتل، کارنامه سیاه «جمهوری اسلامی» در یک سال

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، ۲۸ اسفند ۱۴۰۰، گزارش آماری سرکوب و اعدام در سال ۱۴۰۰، نشاندهنده استمرار و افزایش موج سرکوب و اعدام در ایران، بازداشتهای خودسرانه و نقض آزادی بیان و آزادی های فردی و اجتماعی، قتل های خودسرانه توسط ماموران حکومتی، شکنجه و صدور حکم های سنگین در زندانها برای زندانیان سیاسی و همچنین سرکوب اقلیتهای قومی و مذهبی بوده است.

گزارش آماری:

اعدام: ۳۶۶ نفر در یک سال

بازداشت: ۳۵۶۷ نفر در یک سال

قتل های خودسرانه: قتل ۱۱۹ شهروند در یک سال

اعدام دستکم ۳۶۶ زندانی در سال ۱۴۰۰:

بر اساس گزارش مرکز آمار کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، در سال ۱۴۰۰ دستکم ۳۶۶ زندانی اعدام شده اند.

آمار اعدامها به تفکیک از این قرار است:

۳۴۲ مرد
۱۳ زن
۷ کودک مجرم ( شامل ۶ مرد و یک زن)
۴ زندانی سیاسی

آمار اعدامها به تفکیک ماهها از این قرار است:

فروردین ۲۰ نفر
اردیبهشت ۱۱ نفر
خرداد ۱۴ نفر
تیر ۴۹ نفر
مرداد ۳۹ نفر
شهریور ۲۷ نفر
مهر ۳۶ نفر
آبان ۲۰ نفر
آذر ۴۴ نفر
دی ۴۴ نفر
بهمن ۲۲ نفر
اسفند ۴۰ نفر

بیشترین اعدامها در زندانهای گوهردشت، ارومیه، زاهدان و اصفهان بوده است.

اعدام کودک مجرمان:

برغم محکومیت های بین المللی برای توقف اعدام کودک مجرمان در ایران، در این بازه زمانی دستکم ۷ کودک مجرم اعدام شدند که یکی از آنها زن بوده است.
بدلیل سکوت خانواده ها و دیوار سانسور احتمال اینکه این آمار بیشتر بوده باشد وجود دارد.

اسامی کودک مجرمان اعدام شده عبارتند از:
بهاءالدین قاسم زاده در زندان مرکزی ارومیه / ابراهیم شه بخش در زندان مرکزی اصفهان/ سجاد سنجری در زندان کرمانشاه/ آرمان عبدالعالی در زندان گوهردشت/ علی اکبر محمدی در زندان نیشابور/ محمد تازه کار در زندان مشگین شهر و خاتون حمیدی در زندان مرکزی قزوین.

اعدام زنان در سال ۱۴۰۰۰ در ایران:

در سال ۱۴۰۰ دستکم ۱۴ زن اعدام شدند ( یک نفر کودک مجرم بوده است)

اعدام زندانیان سیاسی :

در سال ۱۴۰۰ دستکم ۴ زندانی سیاسی اعدام شدند.

حیدر قربانی ۴۸ ساله در زندان مرکزی سنندج با اتهام بغی و عضویت در حزب دمکرات در تاریخ ۲۸ آذر اعدام شد.

عبدالباسط ریگی ۳۳ ساله اهل سراوان پس از ۳ سال حبس با اتهام محاربه در تاریخ ۲۷ دیماه ۱۴۰۰ اعدام شد.

مهران نقدی و جهانبخش عباسی با اتهام محاربه بدلیل آتش زدن پمپ بنزین در محله دره گرم خرم آباد و قتل ۲ مامور نیروی انتظامی در سال ۹۷ در تاریخ ۲۲ دیماه ۱۴۰۰ در زندان مرکزی خرم آباد اعدام شدند.

دستگیریها در سال ۱۴۰۰:

بر اساس گزارشهای گردآوری شده توسط کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام در سال ۱۴۰۰ دستکم ۳۵۶۷ شهروند توسط ماموران حکومتی بازداشت شدند .

آمار دستگیری ها از این قرار است:

دستگیری‌های سیاسی: ۱۹۱۸نفر
دستگیری‌های خودسرانه: ۴۷۶نفر
دستگیری‌های اجتماعی: ۱۱۰۳نفر
دستگیری‌های پیروان سایر ادیان: ۷۰نفر

دستگیریهای سیاسی:

دستگیریهای سیاسی شامل دستگیری شهروندان در جریان اعتراضات سراسری، اعتراضات معلمان، کارگران، بازنشستگان و سایر اقشار، دستگیریها در جریان تحریم انتخابات نمایشی، در جریان برگزاری مراسم ختم برای جانباختگان، برگزاری مراسم مذهبی و … بوده است.

در جریان قیام خوزستان (معروف به قیام تشنگان) دستکم ۱۰۰۰ شهروند دستگیر شدند. ( در آمار بازداشتهای زندانیان سیاسی تنها شمار ۳۰۰ نفر از میان این هموطنان که اسامی آنها نزد کانون حقوق بشری موجود است لحاظ شده است.)

در جریان قیام اصفهان نیز صدها نفر از هموطنان بازداشت شدند.

دستگیریهای خودسرانه:

دستگیریهای خودسرانه با عناوین مختلف و ساختگی از جمله انتشار تصاویر غیراخلاقی در اینترنت، شرکت در مراسم و جشن ها، اقدام به تهیه و انتشار ویدئوهای دوربین مخفی، شرکت در میهمانی مختلط و ….. از طرف مامورین حکومتی و امنیتی صورت گرفته است.

دستگیریهای اجتماعی:

دستگیریهای اجتماعی با اتهاماتی از جمله ارازل و اوباش، سرقت، کلاهبرداری و … انجام شده است.

دستگیری پیروان سایر ادیان : این دستگیریها در رابطه با پیروان آیین بهایی و مسیحیت و … صورت گرفته است.

شکنجه در سال ۱۴۰۰ در زندانهای ایران:

در سال ۱۴۰۰ ماموران حکومتی همچنان از اهرم شکنجه برای سرکوب در زندانها استفاده کرده اند.

روشهای شکنجه که در زندانها مورد استفاده قرار گرفته است از یک سو شکنجه های عریان مانند شلاق، شکستن اعضای بدن و سایر موارد موارد شکنجه برای فشار و اعتراف گیریهای اجباری همچنین انداختن زندانی در سلول انفرادی و یا انتقال به سلولهای فوق امنیتی و نگهداری زندانی در مدت بسیار طولانی در چنین شرایطی بوده است.

از سوی دیگر شکنجه های پنهان از جمله محروم کردن زندانیان از حداقل حقوق زندانی، گرسنگی دادن به زندانیان، کف خوابی، نبود حداقل امکانات در زندانها، تحویل ندادن داروی زندانی، قطع تماس و ملاقات و … نیز از اهرم های شکنجه برای درهم شکستن و سرکوب زندانیان بوده است.

همچنین در بیرون زندانها شاهد گرداندن جوانان تحت عنوان ارازل و اوباش و تحقیر آنها در شهرها و در انظار عمومی بوده ایم.

قتل های خودسرانه در سال ۱۴۰۰:

در سال ۱۴۰۰ طبق آمار گرد آوری شده توسط کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام دستکم ۱۱۹ شهروند توسط ماموران مسلح حکومتی کشته شده اند.
این ۱۱۹ نفر شامل کولبران، سوختبران، صیادان، چوپانها، کسبه و … بوده است.
در اکثر این موارد شهروندان توسط ماموران مسلح هنگ مرزی، ماموران دریابانی، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران، ماموران بسیج و لباس شخصی ها به قتل رسیده اند.

قتل در زندانها در سال ۱۴۰۰:

دستکم ۸ زندانی در زیر شکنجه کشته شدند
۴ زندانی در زندانها به قتل رسیدند
۱ زندانی براثر اعتصاب غذا و بی تفاوتی مسئولان زندان کشته شد.

اسید پاشی به کودک همسر

 

مردی در یکی از روستاهای شهرستان جهرم که اقدام به اسیدپاشی بر روی همسر ۱۷ ساله خود کرده بود بازداشت شد. اسید، یکی از معدود محصولاتی است که بازار خرید و فروش آن در کشور هرگز از رونق نیفتاده است. علاوه بر سهولت دسترسی و تهیه اسید در بازارهای ایران، نبود قوانین پیشگیرانه کافی نیز بر تداوم جرمی تحت عنوان “اسیدپاشی” موید شده است. “ماموران انتظامی بخش کردیان در بررسی‌های اولیه مطلع شدند که فردی حدودا ۲۵ ساله به علت اختلاف خانوادگی پس از پاشیدن اسید بر روی اعضای بدن همسرش سریعا از محل متواری شده است”


اسید پاشی اسید پاشی اسید پاشی...

کودک همسر‌ کودک همسر کودک همسر....

۱۴۰۱ فروردین ۲, سه‌شنبه

-

هراس حکومت ایران ، از نمادهای و آیین های ملی، عید نوروز 

و حمله به شادی‌گستری ...


گفت‌وگو با احسان مهرابی، روزنامه نگار، درباره برخورد خشن با تجمع نوروزی به ویژه در مناطق 

کرد نشین و هراس مسئولان جمهوری اسلامی از نمادهای ملی پیش از اسلام...


ادامه گزارش رادیو فردا

-

 نازنین زاغری : آزادی من باید شش سال پیش اتفاق می‌افتاد...

نازنین زاغری رتکلیف، شهروند ایرانی بریتانیایی در اولین اظهاراتش پس از بازگشت به بریتانیا، ضمن درخواست برای آزادی همه کسانی که در ایران به ناحق بازداشت شده‌اند، گفت او باید همان شش سال پیش آزاد می‌شد. زاغری که هفته گذشته آزاد شد و به بریتانیا بازگشت روز دوشنبه در یک کنفرانس خبری در لندن گفت: «تا وقتی همه کسانی که به ناحق در ایران زندانی هستند به خانواده‌های خود نپیوندند، احساس آزادی هرگز کامل نخواهد بود.» او به ویژه از مراد طاهباز شهروند سه تابعیتی ایرانی-بریتانیایی-آمریکایی نام برد و به دیگر زندانیان دوتابعیتی و زندانیان عقیدتی در ایران اشاره کرد و گفت: «مراد طاهباز حس می‌کند او را جا گذاشته‌اند و من و انوشه آشوری به خانه برگشته‌ایم. مراد باید با ما به خانه برمی‌گشت.» زاغری ادامه داد: «افراد زیادی هستند که ما نامشان را نمی‌دانیم و در ایران در زندان رنج می‌کشند. من معتقدم عدالت در ایران معنا ندارد و در بدترین حالت، شما یک محاکمه ناعادلانه دارید و اگر بخت داشته باشید با یک قاضی نیمه‌منصف مواجه می‌شوید.» نازنین زاغری ۴۳ ساله و انوشه آشوری ۶۷ ساله، دیگر شهروند ایرانی بریتانیایی که سال‌ها در ایران زندانی بودند پنج‌شنبه هفته گذشته آزاد شدند و همزمان اعلام شد بدهی مربوط به تانک‌های چیفتن از سوی لندن به تهران پرداخت شد. زاغری ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ در فرودگاه بین‌المللی «امام خمینی» تهران زمانی ‌که قصد داشت همراه کودک ۲۲ماهه‌اش به بریتانیا بازگردد، با اتهام «جاسوسی»‌ از سوی ماموران سپاه پاسداران بازداشت شد. او در نشست خبری از همه کسانی که برای بازگردادن او به بریتانیا کمک کردند، سپاس‌گزاری کرد و گفت: «وکلا در ایران درباره حقوق بشر کار چندانی نمی‌توانند بکنند ولی وکیلم فوق‌العاده بود.» او همچنین گفت خانواده‌اش در ایران می‌خواستند حرف بزنند «اما شرایط در ایران مشکل است». این شهروند دوتابعیتی همچنین با تاکید بر این که آزادی او باید شش سال پیش اتفاق می‌افتاد، اضافه کرد در همان هفته‌های اول بازداشتش به او گفته بودند که در ازای یک درخواست از بریتانیا بازداشت شده و تا زمانی که این درخواست اجابت نشود در زندان باقی می‌ماند. او که از عملکرد وزرای خارجه بریتانیا در این زمینه انتقاد کرد، با کنایه گفت مقام‌های جمهوری اسلامی به این حرف خود برای مبادله پایبند بودند. در حالی که آزادی دو شهروند دوتابعیتی همزمان با مذاکرات وین برای احیای برجام صورت گرفته، زاغری گفت: «همه حق آزادی دارند و زندگی هیچ کس با یک قرارداد جهانی وابسته باشد. سرنوشت باقی زندانیان در ایران نباید به یک توافق گره بخورد.» زاغری در پاسخ به سوالی درباره شرایط انفرادی گفت که ترجیح می‌دهد درباره تجربه‌اش در این زمینه صحبت نکند. او با این حال درباره شرایط زندان گفت: «وقتی در زندان بودم فرصت زیادی درباره دنبال کردن سیاست نداشتم و وقتی دخترم در ایران بود از فرصت ملاقات‌ها برای معاشرت با او استفاده می‌کردم.» همچنین ریچارد رتکلیف همسر نازنین زاغری در این نشستی خبری از دولت و پارلمان بریتانیا برای آزادی همسرش تشکر کرد. ...

گزارش از ایران اینترنشنال


۱۴۰۰ اسفند ۲۹, یکشنبه

قتل جوانان

 

یک شهروند بلوچ بر اثر تیراندازی نیروهای نظامی در استان کرمان کشته شد.روز گذشته ۲۶ اسفند ماه ۱۴۰۰، یک شهروند بلوچ بر اثر تیراندازی نیروهای نظامی در محور بم به جیرفت کشته شد.هویت این شهروند بلوچ "مسلم شه بخش" ۱۸ ساله فرزند حاج رضا عنوان شده است.


جوونای مملکت رو همینطوری پرپر میکنن.

دست یه سری اراذل و اوباش اسلحه دادن که نه از انسانیت چیزی حالیشونه نه از قانون. اونوقت با لباس شخصی میرن توی خیابون و هر کی که دلشون بخواد رو بی دلیل میکشن. خانواده ی مقتول هم دستشون جایی بند نیست چون قانون همیشه طرفدار ظالمه.

آی دنیا که چالش black lives matter راه میندازید، ای سازمان ملل و موسسات بین‌المللی که ادعای کمک به مردم نیازمند کمک رو میکنید، کلاهتون رو بذارید بالاتر چون توی ایران ما هر روز توسط پلیس کشته میشیم.

۱۴۰۰ اسفند ۲۸, شنبه

-

 وزیر خارجه دولت فدرال آلمان با اشاره به تحولات هفته‌های اخیر در شرق اروپا بر ضرورت بازبینی خطوط اصلی استراتژی امنیت ملی این کشور تاکید کرد...


آنالنا بربوک روز جمعه، ۸۱ مارس در سخنرانی خود در برلین به ارائه پیشنهادهایی برای تدوین سیاست‌های امنیتی جدید آلمان پرداخت و وعده داد در ماه‌های آینده این موضوع را در گفت‌وگو و رایزنی با نهادهای دیگر و پارلمان فدرال (بوندس‌تاگ) پیگیری کند.

سیاستمدار حزب سبزها با اشاره به تهاجم نظامی روسیه به اوکراین گفت: «وقتی پای جنگ و صلح و مسئله عدالت و بی‌عدالتی در میان باشد، هیچ کشوری، حتی آلمان نمی‌تواند بی‌طرف بماند.»

dw_farsi



۱۴۰۰ اسفند ۲۷, جمعه

قصور پزشکی

 

طی سال جاری؛ تشکیل مجموعا ۱۸۵ پرونده قصور پزشکی در کرمانشاه و ایلام.

مدیرکل پزشکی قانونی کرمانشاه از تشکیل ۴۴ پرونده قصور پزشکی در کرمانشاه طی یازده ماهه سال جاری خبر داد. همچنین بنابر اعلام رئیس سازمان نظام پزشکی ایلام طی سال جاری ۱۴۱ پرونده قصور پزشکی از کادر درمان در این استان تشکیل شده است.


کنکور و دانشگاه دولتی قبول شدن شده فقط برای کسایی که کنکور رو بعضی سوالاتشو میتونن بخرن یا فقط مال اونایی که سهمیه دارن!

اشخاصی که حتی ذره ای توی دبیرستان درس نخوندن و به جرئت میتونم بگم دانش علوم تجربی من از اینترنی که با سهمیه قبول شده از من بیشتره حتی!

اشخاصی که نه تنها کنکور رو اینجوری دور میزنن، بلکه توی دوران اینترنتی و رزیدنتی هم یه دونه کشیک بیمارستان رو واینمیستن و حتی دانش تجربی هم ندارن!

بعدش هم که به واسطه ی پول ددی و آشنا بازی توی نظام پزشکی توی بیمارستان شروع به کار میکنن و نتیجه‌اش میشه قصور پزشکی که جون مردم زیر دست همچین افراد نا لایقی از بین میره.

من هم قربانی این افراد سهمیه ای توی کنکور هستم

کسی که رتبه اش بسیار بدتر از من بود بخاطر سهمیه ی پدر جانبازش جای من رو توی دانشگاهی که میخواستم گرفت...

۱۴۰۰ اسفند ۲۵, چهارشنبه

خبرنگاران

 

روز دوشنبه ۲۳ اسفندماه، خبرنگاران و روزنامه‌نگاران روزنامه همشهری در اعتراض به عدم پرداخت دست از کار کشیده و در دفتر این روزنامه تجمع کردند.

به گزارش منتشر شده، تجمع روزنامه نگاران در اعتراض به عدم پرداخت عیدی و مزایای مربوطه صورت گرفته است. همچنین آنها ضمن اعتراض به نبود حمایت مالی از روزنامه نگاران همشهری نسبت به تاخیر مکرر پرداخت‌ها اعتراض دارند.

روز دوشنبه ۲۳ اسفندماه، خبرنگاران و روزنامه‌نگاران روزنامه همشهری در اعتراض به عدم پرداخت دست از کار کشیده و در دفتر این روزنامه تجمع کردند.


به گزارش منتشر شده، تجمع روزنامه نگاران در اعتراض به عدم پرداخت عیدی و مزایای مربوطه صورت گرفته است. همچنین آنها ضمن اعتراض به نبود حمایت مالی از روزنامه نگاران همشهری نسبت به تاخیر مکرر پرداخت‌ها اعتراض دارند.

حتی خبرنگارانی که ازادی بیان ندارن و هر چیزی که بهشون دیکته میشه تا منتشر کنن هم حقوقی درقات نمیکنن.

بعد میگن چرا از ایران میرید وقتی توی کشور خودمون هم کار هست هم میتونید تحصیل کنید! شما حتی به کارکنان خودتون هم که به نفع شما مینویسن حقوق نمیدید!

۱۴۰۰ اسفند ۲۴, سه‌شنبه

-

 دلایل فراگیر شدن زباله‌گردی در ایران در گفتگو با علیرضا شریفی یزدی/ آزاد محمدی...

ماهنامه خط صلح – دکتر «علیرضا شریفی یزدی» معتقد است که «در حال حاضر زباله‌گردی فاجعه‌بارترین رخداد جامعه‌ی ما از نظر اقتصادی نیست، بلکه صرفاً یکی از مرئی‌ترینِ آن‌هاست». این کارشناس حوزه‌ی روانشناسی اجتماعی در گفتگو با خط صلح اذعان داشت که مهم‌ترین عامل فراگیری مشاغل کاذبی چون زباله‌گردی و جمع‌آوری ضایعات در سال‌های اخیر، مشکلات و معضلات اقتصادی است که امروزه در ایران وجود دارد. او البته باور دارد که چون بازیافت زباله سودهی دارد، باندهایی هم حول محور آن تشکیل شده است که زباله‌گردها را جذب و از این افراد به نحوی سوءاستفاده می‌کنند. مشروح گفتگوی خط صلح با علیرضا شریفی یزدی را در ادامه می‌خوانید. به نظر می‌رسد که زباله‌گردی و جمع‌آوری ضایعات که تا همین چند سال پیش منبع درآمد جمعیت خاص و اندکی بود (اغلب تحلیل‌های جامعه‌شناختی آن را محدود به بی‌خانمان‌ها یا برخی از حاشیه‌نشین‌ها می‌دانست) امروز به پدیده‌ای فراگیر تبدیل شده است. نظر شما در این خصوص چیست؟ علت را چه می‌دانید؟
رشد اقتصادی ایران در دهه‌ی نود شمسی -یعنی از سال ۹۱-۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ که مربوط به دوره‌های دولت‌های دهم، یازدهم و دوازدهم بوده- بعضاً بین منفی ۶ تا منفی ۳ درصد و در دوره‌هایی هم مثبت یک تا مثبت ۲ درصد بوده. با این ارقام به طور خوش‌بینانه رشد اقتصادی کشور طی دهه‌ی گذشته را می‌توان صفر در نظر گرفت. وقتی رشد اقتصادی کشوری صفر باشد، شاهد گسترش فقر، افزایش اختلاف طبقاتی، کاهش جمعیت طبقه‌ی متوسط و به همان نسبت رشد طبقه‌ی فرودست در آن جامعه خواهیم بود. این مسئله همراه با پیامدهایی است که امروز به طور عریان شاهد بخشی از آن‌ها هستیم؛ از جمله حاشیه نشینی، بیکاری، ظهور و بروز انواع جرایم و آسیب‌های اجتماعی و مشاغل کاذب. یکی از نمودهای عینی آن در سطح شهر مسئله‌ی زباله‌گردی است که شما نیز به آن اشاره کردید. در حال حاضر زباله‌گردی فاجعه‌بارترین رخداد جامعه‌ی ما از نظر اقتصادی نیست، بلکه صرفاً یکی از مرئی‌ترینِ آن‌هاست؛ به این معنا که قابل رویت است و در نتیجه حساسیت برانگیز می‌شود. این در حالیست که زیر پوست شهر آسیب‌های دیگری وجود دارد که بعضاً هم عمیق‌تر و هم اثرگذارترند. دلیل دیگر، مسئله‌ی مهاجرت است که خود عوامل مختلفی دارد؛ مهاجرت از مناطق روستایی به شهری، از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ‌تر و از شهرهای بزرگ‌تر به کلان‌شهرها. چنین مهاجرت‌هایی خود موجب حاشیه‌نشینی وسیع به ویژه در کلان‌شهرها شده است. بسیاری از افرادی که مهاجرت می‌کنند سواد کمی دارند و مهارت خاصی ندارند. در واقع افرادی هستند که از جا کنده شده‌ بودند و در جای جدید هم استقرار چندانی نیافته‌اند. این افراد برای تامین مایحتاج روزانه‌ی خود مجبور به انجام ساده‌ترین کارها هستند که زباله‌گردی یک از آن‌هاست. دلیل دیگر را می‌توان افزایش جمعیت معتادان در جامعه‌ دانست. مطالعات نشان می‌دهد که بخش بزرگی از زباله‌گردها کسانی هستند که اسیر اعتیادند و برای تامین مخارج اعتیادشان این شغل کاذب را برمی‌گزینند. عده‌ای دیگر از زباله‌گردها اتباع خارجی هستند؛ یعنی کسانی که از مرزهای شرقی به صورت غیر قانونی وارد کشور می‌شوند. این مهاجران معمولاً اجازه‌ی اقامت قانونی و اجازه‌ی کار ندارند. در نتیجه جذب باندهای بازگرداندن زباله‌ها می‌شوند و به این شکل همین جمعیت، جمعیت دیگری را نیز همراه خود می‌کند. در نظر داشته باشید که بخشی از دم و دستگاه زباله‌گردی اساساً قابل مشاهده نیست. در واقع مسئله فقط مربوط به کسی که کیسه‌ای در دست می‌گیرد و داخل سطل‌های زباله را وارسی می‌کند، نیست. کسانی هم هستند که خودروهای سنگین و امکانات دارند، به دیگران حقوق پرداخت‌ می‌کنند و اتفاقاً ممکن است درآمد نسبتاً بالایی هم داشته باشند. تک‌تک مواردی که ذکر کردم، می‌تواند بخش مهمی از دلایل فراگیر شدن زباله‌گردی در سال‌های اخیر باشد. اما همان‌طور که در ابتدا اشاره کردم، به نظر من مهم‌ترین عامل، مشکلات و معضلات اقتصادی است که امروز بر جامعه‌ی ما عارض است.
یکی از عوامل فراگیر شدن زباله‌گردی به زعم شما حاشیه‌نشینی و مهاجرت و به خصوص مهاجرت به کلان‌شهرهاست. آیا فکر نمی‌کنید افرادی که مدت زیادی است در کلان‌شهرها زندگی می‌کنند و یا کسانی که به اصطلاح بومی آن‌جا هستند نیز ممکن است بخشی از زباله‌گردهای امروز را تشکیل دهند؟ با توجه به مطالعات اکتشافی بخش زیادی از افرادی که سالیان طولانی در کلان‌شهری استقرار پیدا کرده‌اند، توانسته‌اند حداقلی از امکانات زندگی را برای خودشان فراهم کنند. به این صورت که با مهارتی که کسب کرده‌اند، در کارگاه، شرکت یا موسسه‎ای شغلی پیدا کرده و مشغول به کار هستند. دستکم این‌ است به عنوان کارگر فصلی شغلی دارند. البته این به آن معنا نیست که این افراد غیرممکن است شرایط اقتصادی‌شان به جایی برسد که زباله‌گردی کنند. ممکن است برخی نیز مجبور به زباله‌گردی شوند، اما تعدادشان نسبت به مهاجرین و حاشیه نشین‌ها بسیار کم‌تر است. معمولاً بیش‌تر زباله گردها کسانی هستند که یا شب‌ها به مناطق حاشیه‌ای شهرهای بزرگ برمی‌گردند یا این که در فصل‌های مناسب مثل بهار و تابستان در پارک و خیابان و داخل اتوبوس شب را به صبح می‌رسانند و در طول روز زباله‌گردی می‌کنند. به این معنا که محل استقرار مشخصی ندارند. معتادین کارتن‌خواب که زمستان‌ها بیش‌تر از گرم‌خانه‌های شهرداری‌ها استفاده می‌کنند، از این جمله‌اند. در این بین گروهی هم هستند که علی‌رغم سکونت داشتن در داخل شهر، به دلایل مختلف اعم از این‌که از کار بیکار شده‌اند و یا درآمدشان کفاف دخل و خرجشان را نمی‌دهد، زباله‌گردی می‌کنند. این نکته را هم در نظر داشته باشید که وقتی امروز صحبت از حاشیه‌نشین‌ها می‌کنیم، دیگر نباید یک جمعیت مطلق و خاص را مبنا قرار دهیم. هزینه‌ی زندگی و اقامت در داخل کلان‌شهرها به شدت بالا رفته است. همین مسئله باعث شده که روزبه‌روز به جمعیت آن‌هایی که از مرکز شهر فاصله می‌گیرند و به سمت حاشیه‌ها رانده ‌می‌شوند، افزوده ‌شود. شما پیش‌تر در گفت‌وگویی از رابطه‌ی مشاغل کاذب و تشدید معضلات اجتماعی سخن به میان آورده بودید. تاثیر این زباله‌گردی بر جامعه چیست؟ ...
منبع گزارش : ماهنامه خط صلح


۱۴۰۰ اسفند ۲۳, دوشنبه

-

 وزیر ارتباطات ایران امکان دسترسی نهادهای امنیتی به اطلاعات کاربران را تایید کرد...
وزیر ارتباطات ایران روز دوشنبه ۲۳ اسفند تایید کرد که نهادهای امنیتی  می‌توانند با دریافت مجوز از قوه قضائیه به داده‌های کاربران ایرانی در  «پیام‌‌رسان‌های داخلی» دسترسی داشته باشند. عیسی‌ زارع‌پور به خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است که نهادهای امنیتی  «در موارد خاص» با حکم قضات ویژه و مجوز رئيس قوه قضائیه دسترسی خواهند داشت ولی توضیح نداده است که «موارد خاص» شامل چه مواردی می‌شود و صرفا به مردم گفته است «خیال‌شان بابت حفاظت از داده‌ها راحت باشد». حکومت ایران در سال‌های اخیر با فیلتر کردن پیام‌رسان تلگرام و سیگنال و همچنین اختصاص ده‌ها میلیارد تومان برای حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی، قصد جایگزینی این پیام‌رسان‌ها را داشت که نتایج نظرسنجی‌ها متعدد بیانگر شکست خوردن این پروژه پرهزینه است.


 

رادیو فردا 

مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...