۱۴۰۱ شهریور ۸, سه‌شنبه

معاون امور زنان رئیسی: هدف از محدود کردن غربالگری «نظام‌مند» کردن آن است

رادیو فردا

معاون امور زنان ابراهیم رئیسی در دفاع از سیاست‌های جمعیتی دولت سیزدهم، از «محدود شدن غربالگری جنین» با عنوان «نظام‌مند» کردن این موضوع نام برد.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، انسیه خزعلی روز شنبه، پنجم شهریور گفت که توصیه به غربالگری وظیفه پزشک است، ‌اما اگر زنی درخواست کند پزشک می‌تواند برای او غربالگری بنویسد.

بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت ایران، ۲۸ خرداد، دستورالعمل اجرای ماده ۵۳ قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را با هدف «حفظ و مراقبت از جنین سالم» ابلاغ کرد.

بر اساس این دستورالعمل، مادران باردار کمتر از ۳۵ سال که سابقه تولد فرزند دارای مشکلات ژنتیکی و سندروم داون ندارند، نیاز به غربالگری ندارند، اما زنان بالای ۳۵ سال و کسانی که سابقه زایمان فرزندی با مشکلات ژنتیکی یا سندروم داون دارند، باید تحت غربالگری قرار گیرند.

بر اساس دستورالعمل جدید‌ همچنین «مباشرت یا معاونت در سقط جنین جرم‌انگاری و برای فرد خاطی جرایم سنگین در نظر گرفته می‌شود».

در واکنش به ابلاغ این دستورالعمل پنجاه تشکل علمی پزشکی در نامه‌ای خطاب به وزیر بهداشت ایران آن را «مغایر اصول اخلاقی و قانونی» اعلام کردند و خواستار لغو آن شدند و این «بدعت‌گذاری در نظام پزشکی و سلامت کشور» را موجب «تضییع حقوق و سلامت خانم‌های باردار» عنوان کردند.

کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران از نگرانی‌های حکومت و به‌ طور خاص رهبر جمهوری اسلامی است. علی خامنه‌ای بهمن سال ۹۹ در سخنانی بار دیگر بر «ازدواج بهنگام و فرزندآوری» به‌ عنوان «نیازهای حیاتی امروز و فردای کشور» تأکید کرده بود.

در پی تاکید مقامات دولت سیزدهم برای اجرای فرمان‌های رهبر جمهوری اسلامی در حوزه جمعیت ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران، روز ۲۵ آبان قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را برای اجرا به وزارت بهداشت و معاونت امور زنان و خانواده ابلاغ کرد.

ابلاغ این قانون با هدف افزایش جمعیت به هر قیمت و کیفیتی با واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی مواجه شد.

کشف حجاب بازیگر ایرانی؛ معاون رئیسی: چادر کالای فرهنگی است

VOAPNN

یک بازیگر شناخته‌شده سینما و تلویزیون پس از مهاجرت از ایران، با برداشتن روسری‌اش و انداختن آن بر زمین، ضمن مخالفت با حجاب اجباری گفت که پس از این آزادی را انتخاب خواهد کرد.

نیوشا مدبر، ۳۷ ساله بازیگر سینما و تلویزیون است که به‌ویژه با نقش‌آفرینی در سریال «کیمیا» در سال ۱۳۹۴ به شهرت رسید.

او در ویدئویی که در حساب اینستاگرام خود به همراه هشتگ‌هایی از جمله «نه به حجاب اجباری» و «سپیده رشنو» منتشر کرده، می‌گوید، «هر زنی که حجاب ندارد، باعث فساد نمی‌شود.»

خانم مدبر تأکید می‌کند: «از این به بعد می‌خواهم خودم باشم، خود واقعی‌ام بدون سانسور بدون نقاب. انتخاب من آزادی است. من از این به بعد می‌خواهم خودم باشم.»

در مقابل گسترش مخالفت‌ها با حجاب اجباری، مقامات جمهوری اسلامی در تداوم سیاست ترویج «حجاب و عفاف» تسهیلات ویژه‌ای برای فعالان اقتصادی در این عرصه فراهم کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری مهر در روز یک‌شنبه ۶ شهریور، انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری، با تأکید بر این که «وزارت کشور دنبال پشتیبانی از متولیان فرهنگ حجاب و عفاف است»، گفته «ملزومات حجاب و به صورت خاص چادر» قرار است به عنوان «کالای فرهنگی» معرفی شود تا «هم قیمت آن کم شود و هم پشتیبانی‌های لازم برای واردات و حمایت از کارخانه‌ها برای تولید پارچه آن انجام گیرد.»

او همچنین از پی‌گیری‌ها برای تأسیس بازارچه‌های «فروش لوازم حجاب» در هر استان خبر داده و گفته است که وزارت کشور به دنبال «حمایت از اصنافی است که در ارتباط با عفاف و حجاب کار می‌کنند.»

در حالی که اعتراضات عمومی نسبت به حضور «گشت‌های شرعی» تحت عنوان «گشت ارشاد»‌ و «گشت امر به معروف» در خیابان‌های ایران رو به گسترش است،‌ ابراهیم رئیسی هشتم مرداد در دیدار با اعضای ستاد «احیای امر به معروف و نهی از منکر» گفته، دولت سیزدهم جمهوری اسلامی «مصمم به امر به معروف و نهی از منکرات» است.

همچنین رئیس پلیس تهران ادعا کرده است که برخورد با بدحجابی در راستای «مطالبات مردمی» است.

۱۴۰۱ شهریور ۷, دوشنبه

-

گفت‌وگو با پرستو فروهر ، نویسنده،هنرمند و فعال حقوق‌بشر...


«یک روایت» عنوان رشته گفت‌وگوهایی است که تجربیات شخصی و اجتماعی شخصیت‌های شناخته شده ایرانی را روایت می‌کند. این ویژه برنامه تلاش دارد نگاهی صمیمانه و نزدیک‌تر داشته باشد به تجربه زندگی چهره‌های آشنا از زبان خودشان.
در برنامه‌ای دیگر از این مجموعه با پرستو فروهر به گفت‌وگو نشسته‌ایم؛ نویسنده، هنرمند و فعال حقوق‌بشر که در آلمان زندگی می‌کند. او از ۲۳ سال پیش که پدر و مادرش، داریوش فروهر و پروانه اسکندری در تهران و به دست مأموران حکومتی به قتل رسیدند، برای دادخواهی و روشن شدن این ماجرا و شناسایی آمران و عاملان آن در تلاش است. در این برنامه با پرستو فروهر به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا نگاهی نزدیکتر داشته باشیم به ماجرای قتل پدر و مادر او، به عنوان دو فعال سیاسی در ایران و نتیجهای که تلاشهای او تاکنون در این زمینه بهبارآورده است. خانم فروهر، تمرکز ما در این گفت‌وگو، ماجرای قتل فجیع پدر و مادرشما، داریوش و پروانه فروهر است که در اول آذر ۱۳۷۷ در خانه خودشان در تهران به دست مأموران حکومتی کشته شدند. ابتدا به ما بگویید که شما در آن روزها چه می‌کردید و کجا بودید.من سالها بود که ساکن آلمان بودم. از سال ۱۳۷۰ برای ادامه تحصیل آمدم به آلمان و بعد از پایان دوره فوقلیسانسم با دوتا پسرم ساکن آلمان شدم. به هرصورت همیشه نگران سلامت و وضعیت پدرومادرم بودم، ولی همیشه از راه دور این نگرانی و دلتنگی برای آن‌ها در آن سالهای آخر وجود داشت. اگر ممکن است به ما بگویید چطور از این موضوع خبردار شدید و کی به ایران برگشتید؟
یکشنبه بود. معمولاً یکشنبهها پدرومادرم تلفن می‌کردند که با من و دو پسرم صحبت کنند، یکشنبه حوالی ظهر. طول کشیده بود و آن‌ها تلفن نکرده بودند. من منتظر بودم، انتظار تلفن آن‌ها را می‌کشیدم.

-

 سه شهروند مسیحی جهت اجرای حکم حبس احضار شدند...

خبرگزاری هرانا – ژوزف شهبازیان، سمیه (سونیا) صادق و مینا خواجوی قمی، شهروندان مسیحی طی ابلاغیه ای جهت اجرای حکم حبس به شعبه یک اجرای احکام دادسرای اوین احضار شدند.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ژوزف شهبازیان، سمیه (سونیا) صادق و مینا خواجوی قمی، شهروندان مسیحی طی ابلاغیه‌ای جهت اجرای حکم حبس به دادسرای اوین احضار شدند.بر اساس ابلاغیه ی که روز دوشنبه ۷ شهریورماه، توسط شعبه یک اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب اوین صادر و به ایمان سلیمانی وکیل مدافع این شهروندان ابلاغ شده است، از این شهروندان خواسته شده تا ظرف مدت ۱ روز از زمان درج این ابلاغیه در سامانه ثنا در شعبه مذکور حاضر شوند.

پیشتر در تاریخ ۲۶ مردادماه، حکم ژوزف شهبازیان به ۱۰ سال حبس تعزیری، محرومیت از حقوق اجتماعی، منع خروج از کشور و منع عضویت در دسته جات و گروه ها و تبعید، مینا خواجوی به ۶ سال حبس تعزیزی و سمیه صادق به ۴ سال حبس تعزیری که محکومیت وی به جزای نقدی به مبلغ ۴۰ میلیون تومان تبدیل شده بود، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر انقلاب تهران، عینا تایید شد.ایمان سلیمانی در این خصوص به هرانا گفت: “تایید حکم بدون توجه به اصول مسلم حقوقی و فقهی و اصل تناظر و اصل قانونی بودن جرم و مجازات و سایر اصول آیین دادرسی و حق دفاع و بدون برگزاری جلسه رسیدگی و بدون توجه به دفاعیات مبسوط ومستدل صورت گرفته است.”این شهروندان به مواردی از جمله “تشکیل دسته و گروه غیرقانونی با هدف برهم زدن امنیت کشور، اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ مسیحیت تبشیری و تشکیل کلیسای خانگی” متهم شده اند.جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این شهروندان مسیحی در تاریخ ۸ خرداد امسال در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار و طی ابلاغیه ای در تاریخ ۱۷ خرداد، توسط این شعبه به ریاست ایمان افشاری، مجموعا به ۱۶ سال حبس، جزای نقدی، محرومیت از حقوق اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور، محکوم شدند. ژوزف شهبازیان شهروند ۵۷ ساله ارمنی تبار تیرماه سال ۹۹ به همراه شماری از نوکیشان مسیحی در یک مراسم دینی در منطقه یافت آباد تهران بازداشت شده بود. مرداد همان سال آقای شهبازیان با قرار وثیقه‌ دو میلیارد تومانی به طور موقت آزاد شد. سمیه صادق و مینا خواجوی قمی نیز بازداشت و مدتی بعد با قید وثیقه‌ به طور موقت آزاد شدند.


-

  عطاالله ظفر، شهروند 78 ساله بهائی جهت تحمل حبس بازداشت و به زندان اوین منتقل شد!!!

خبرگزاری هرانا – صبح امروز دوشنبه ۷ شهریور، عطاالله ظفر، شهروند بهائی جهت تحمل دوران محکومیت یک ساله خود، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. بازداشت این شهروند ۷۸ ساله پس از حضور در دادسرا، جهت تحویل نامه پزشک مبنی بر عدم توانایی تحمل حبس صورت گرفته است. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح امروز دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱، عطاالله ظفر، شهروند بهائی جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد. این شهروند بهائی ۷۸ ساله هنگامی که برای تحویل نامه پزشک مبنی بر عدم توانایی تحمل حبس به دادسرای اوین مراجعه کرده بود، بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت به زندان اوین منتقل شد. یک منبع مطلع از وضعیت آقای ظفر به هرانا گفت: “انتقال وی جهت تحمل دوران حبس در حالی صورت گرفته است که آقای ظفر دچار مشکلات جسمی متعددی است، خصوصا بیماری قلبی که نیازمند رسیدگی مداوم و مصرف منظم دارو است.”

عطاالله ظفر به همراه یک شهروند بهائی دیگر به نام عباس طائف در تاریخ ۵ مهرماه ۹۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند. ماموران در زمان بازداشت ضمن تفتیش منزل برخی از لوازم شخصی آن ها را ضبط کرده و با خود بردند. عباس طائف در تاریخ ۴ آذرماه ۹۸ و عطاالله ظفر در مهرماه همان سال، با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شدند. این شهروندان سپس توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شدند که این حکم در تیر ماه سال گذشته توسط شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.



۱۴۰۱ شهریور ۶, یکشنبه

بیانیه بیش از ۸۰ فعال مدنی: خودکشی سعدا خَدیرزاده، زن‌کشی است

IRANWIRE

سعدا خدیرزاده، در دوران بارداری‌اش دستگیر شده و در طول دوران مدت بارداری و پس از زایمانش تحت فشارهای امنیتی بوده است.

بیش از ۸۰ فعال حوزه برابری جنسی و جنسیتی با انتشار بیانیه‌ای نسبت به وضعیت خَدیرزاده، زندانی سیاسی کرد، در بند زندان زندان مرکزی ارومیه هشدار داده‌اند و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط او شده‌اند.

امضا کنندگان این بیانیه اقدام به خودکشی این مادر زندانی را اقدام به قتل حکومتی و زن‌کشی خوانده‌اند. به تازگی خبر اقدام به خودکشی این زن زندانی کرد برای فعالان برابری اتنیکی و جنسیتی نگرانی‌های بسیاری ایجاد کرده است.

سعدا خدیرزاده، در دوران بارداری‌اش دستگیر شده و در طول دوران مدت بارداری و پس از زایمانش تحت فشارهای امنیتی بوده است. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۱ فیلمی از اعتراف‌های اجباری او به همراه تکذیب خبر خودکشی‌اش پخش کرد.

این بیانیه به در حاشیه بودن شرایط این زن زندانی سیاسی کرد، ارجاع داده است و رسانه‌ها، فعالان حقوق بشر و فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی را به توجه بیشتری در رابطه با زندانیان زن، اعم از سیاسی و جرایم عمومی، که ابعاد مختلفی از تبعیض را تجربه می‌کنند دعوت کرده است: «سعدا خدیرزاده زن و مادر زندانی کردی است که ابعاد مختلفی از ستم در پیکر او بازنمایی می‌شوند، از جمله تبعیض جنسیتی، تبعیض به زنان به حاشیه رانده شده، و تبعیض به مادران به طور کلی و مادران زندانی به طور خاص. با وجود وضعیت نگران‌کننده این زن زندانی در ماه‌های گذشته و اطلاع رسانی برخی فعالان حقوق بشر، خاصه فعالان حقوق بشر کرد، وضعیت این زندانی سیاسی در فضای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بزرگ و حتی توسط خود فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی مورد توجه ویژه‌ای واقع نشد.»

این بیانیه همچنین با پیوند زدن وضعیت سعدا خدیرزاده در ماه‌های گذشته در شرایط اسفناک بند زنان زندان ارومیه به وضعیت نگران‌کننده دیگر زندانیان، خصوصا زندانیان زن در زندان‌های سراسر ایران، با اشاره به نامه اخیر ۱۶ زن زندانی سیاسی درباره شیوع دوباره کرونا در بند زنان اوین هشدار می‌دهند که: «تراکم بالای جمعیت و مساله عدم دسترسی زندانیان به حداقل‌های سلامت و بهداشت، به بخشی از روند از بین بردن سازماندهی شده و آسیب جدی به زندانیان تبدیل شده است.»

امضا کنندگان این بیانیه از فعالان مدنی و رسانه‌ها درخواست کرده‌اند: «از فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی، فعالان حقوق بشر، فعالان اجتماعی و سیاسی و همینطور از تمام رسانه‌ها می‌خواهیم، در مورد وضعیت زندانیان زن، خبررسانی و اقدام‌های حمایتی جدی تری انجام دهند، به ویژه درباره آنهایی که لایه‌های در هم‌تنیده تبعیض و محرومیت را تجربه و به دشواری از شرایط خود در زندان اطلاع‌رسانی می‌کنند، مانند سعدا خدیرزاده و زندانیان زن عرب در زندان شیبان و سپیدار. ما خواستار پرسشگری همراه با آگاهی جنسیتی در پرونده زندانیان زن، افزایش حساسیت به شرایط زندانیان باردار، مادر و فرزندانشان، افزایش حساسیت نسبت به وضعیت زندانیان زن به حاشیه رانده شده و زندانیان زن بیمار و دارای معلولیت، انعکاس شرایط و نیازهای زندانیان زن در رسانه‌ها و بلند کردن خواست آزادی زندانیان سیاسی و زندانیان جرایم عمومی که خطری را متوجه جامعه نمی‌کنند، هستیم.»

متن بیانیه فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی درباره وضعیت وخیم زندانیان زن

خبر هولناک اقدام به خودکشی سُعدا خَدیرزاده، زندانی سیاسی کرد، در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ در بند زنان زندان مرکزی ارومیه و پخش بخش‌هایی از اعترافات تلویزیونی او توسط خبرگزاری قوه قضاییه در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۱ به همراه تکذیب خبر خودکشی، بار دیگر لزوم توجه خاص به وضعیت زندانیان زن، به ویژه زندانیان زنی را که فرصت دیده شدن و شنیده شدن کمتری دارند، یادآور شد. نامه اعتراضی ۱۶ زن زندانی سیاسی در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ از زندان اوین نیز دلیل دیگری شد برای نوشتن این بیانیه و هشدار درباره وضعیت وخیم زندانیان زن اعم از زندانیان سیاسی و جرایم عمومی.

تقاطع تبعیض‌ها در زندگی سعدا خدیرزاده

سعدا خدیرزاده، مادر زندانی، که گفته می‌شود برای اعمال فشار به همسرش زندانی شده، تقریبا تمام دوره بارداری را در بازداشت موقت و بلاتکلیفی در وضعیت اسفناک بهداشتی و تراکم بالای جمعیت در زندان ارومیه گذراند. پیش از زایمان، خبرهایی هشداردهنده از وضعیت او منتشر شد و خود در فایلی صوتی از زندان در اردیبهشت ماه با اعلام اعتصاب غذا در ماه هشتم بارداری، از فشارهای امنیتی برای اعتراف‌گیری، شکنجه روانی و آزارهای کلامی با ماهیت جنسی پرده برداشت. او با اعتراض به جلوگیری از آزادی‌اش با وجود بارداری، شرایط وخیم سلامت و ارائه مدارک پزشکی لازم، اظهار کرد که «گروگان» گرفته شده است و گفت: «درخواست دارم صدای من باشید، کسی را ندارم کارهایم را پیگیری کند.» (اطلاعات بیشتر در این مورد)

سعدا خدیرزاده زن و مادر زندانی کردی است که ابعاد مختلفی از ستم در پیکر او بازنمایی می‌شوند، از جمله تبعیض جنسیتی، تبعیض به زنان به حاشیه رانده شده، و تبعیض به مادران به طور کلی و مادران زندانی به طور خاص. با وجود وضعیت نگران‌کننده این زن زندانی در ماه‌های گذشته و اطلاع رسانی برخی فعالان حقوق بشر، خاصه فعالان حقوق بشر کرد، وضعیت این زندانی سیاسی در فضای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بزرگ و حتی توسط خود فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی مورد توجه ویژه‌ای واقع نشد.

ما، جمعی از فعالان حقوق زنان، اقدام به خودکشی سعدا خدیرزاده را بخشی از فرایند قتل حکومتی زندانیان از طرفی و زن‌کشی سیستماتیک در جمهوری اسلامی از طرف دیگر می‌دانیم. چرا که خودکشی زنان در شرایط سلطه جنسی و جنسیتی و تحت فشار در دسته زن‌کشی‌ها ـ سوسایدال فمیساد ـ قرار می‌گیرد. جدای از وضعیت وخیم حقوق بشر و نقض حقوق زندانیان در زندان‌های جمهوری اسلامی، خاصه زندان‌های حاشیه، وضعیت زنان زندانی سیاسی و آنها که در رابطه با اتهامات انتسابی به همسرانشان و برای اعمال فشار به آنها زندانی شده‌اند، معمولا حامل بار شدید سلطه جنسیتی نیز هست.

زندان یا شکنجه‌گاه زنان

علاوه بر آمار بالای اعدام‌، سرکوب خونین و کشتار مردم معترض در خیابان‌ها، به کشتن دادن زندانیان به طور کلی و زندانیان سیاسی به طور خاص، در زندان‌های جمهوری اسلامی اوج گرفته است. در چنین شرایطی جدای از وضعیت وخیم امنیت زندان‌ها، تراکم بالای جمعیت و مساله عدم دسترسی زندانیان به حداقل‌های سلامت و بهداشت، به بخشی از روند از بین بردن سازماندهی شده و آسیب جدی به زندانیان تبدیل شده است. زندانیان زن در این وضعیت در شرایط ویژه‌‌تری قرار دارند.

در نامه‌ ۱۶ زن زندانی سیاسی از زندان اوین برای هشدار درباره شیوع دوباره کرونا در بند زنان اوین آمده است: «هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود، با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.» (متن کامل نامه)

در محکومیت وضعیت وخیم زندانیان زن در زندان‌های سراسر ایران از بعد حقوق زنان، همچنین باید در نظر داشت که اتهام بسیاری از زندانیان زن جرایم عمومی، ریشه در تبعیض‌های جنسی و جنسیتی دارد. بسیاری از این زندانیان در شرایطی که به ازدواج در کودکی واداشته شده بوده و در معرض انواع خشونت‌های جنسی و جنسیتی چون خشونت خانگی، اقتصادی و قانونی بوده‌اند، به جرم‌های انتسابی دست زده‌اند یا در چنین شرایطی به این اتهام‌ها دستگیر شده‌اند. همچنین، مصادیق خشونت جنسی و جنسیتی از زمان مواجهه زنان با پلیس تا زمان بازداشت، بازجویی، دادگاه و زندان بسیار زیاد است. این موارد شامل آزار و تعرض جنسی و جنسیتی، انجام تست بکارت و همچنین جرم‌انگاری حیات آزادانه زنان در رابطه با پوشش و آزادی‌های اولیه انسانی می‌شود. این روند تبعیض‌آمیز، زنان را در یک شرایط قانونی و قضایی اساسا جرم‌انگارانه قرار می‌دهد. همچنین باید توجه داشت که زندانیان زن از اقدام‌های حمایتی عمومی و خاص کمتری برخوردارند و به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی مردسالار حاکم بر ایران در بسیاری از اوقات بی‌نام و بی‌چهره می‌مانند.

ما چه کنیم؟

ما، گروهی از فعالان حقوق زنان، علاوه بر خواست آزادی فوری و بدون قید و شرط سعدا خدیرزاده همراه با نوزادش سولینا (آلا)، از فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی، فعالان حقوق بشر، فعالان اجتماعی و سیاسی و همینطور از تمام رسانه‌ها می‌خواهیم، در مورد وضعیت زندانیان زن، خبررسانی و اقدام‌های حمایتی جدی تری انجام دهند، به ویژه درباره آنهایی که لایه‌های در هم‌تنیده تبعیض و محرومیت را تجربه و به دشواری از شرایط خود در زندان اطلاع‌رسانی می‌کنند، مانند سعدا خدیرزاده و زندانیان زن عرب در زندان شیبان و سپیدار. ما خواستار پرسشگری همراه با آگاهی جنسیتی در پرونده زندانیان زن، افزایش حساسیت به شرایط زندانیان باردار، مادر و فرزندانشان، افزایش حساسیت نسبت به وضعیت زندانیان زن به حاشیه رانده شده و زندانیان زن بیمار و دارای معلولیت، انعکاس شرایط و نیازهای زندانیان زن در رسانه‌ها و بلند کردن خواست آزادی زندانیان سیاسی و زندانیان جرایم عمومی که خطری را متوجه جامعه نمی‌کنند، هستیم.

امضاکنندگان اولیه، به ترتیب حروف الفبا:

آزاده پورزند (پژوهشگر حقوق بشر)

آزاده دواچی ( پژوهشگر و فعال حقوق زنان)

آزاده زیلایی

آسیه امینی

آیدا قجر (روزنامه‌نگار و مدافع حقوق بشر)

الاهه مشعوف (فعال زنان و حقوق بشر)

الهه امانی (رئیس شبکه بین فرهنگی زنان)

الهه امیدی

الهه ایمانیان (کنشگر و پژوهشگر فمینیست)

امیرا ذوالقدری (فعال برابری جنسی و جنسیتی)

اندیشه جعفری

انوشه مشعوف (روانشناس)

پروانه حسینی (پژوهشگر و فعال حقوق زنان)

پروین ملک (فعال زنان)

پری عسگری (مدیر تلویزیون الوند و بنیانگذار سازمان زنان خاورمیانه)

ترانه روستا (فعال حقوق زنان)

توران جیگاره‌ای

تونیا ولی اوغلی (کنشگر حقوق زنان)

جلوه جواهری

رضوان مقدم (پژوهشگر و کنشگر حقوق زنان)

روناک فرجی (روزنامه‌نگار)

سارا دماوندان (روزنامه‌نگار)

ساينا ش. (طراح)

سمانه سوادی (کنشگر برابری جنسیتی)

سوسن رخش (جامعه‌شناس و فعال حقوق زنان)

سولماز ایکدر (روزنامه نگار)

سونیا کریمی

سهیلا آذربخت

سهیلا ستاری (فعال سیاسی-مدنی و پژوهشگر امور زنان و تکنیک)

سیمین اسکویی (دادخواه)

شقایق نوروزی (موسس صفحه#می_تو ایران)

شمیم آزاده

شهرزاد ارشدی (هنرمند و کنشگر عدالت اجتماعی)

شهرزاد چنگلوایی (هنرمند)

شهلا انتصاری (فعال سیاسی و حقوق زنان)

شهلا شفیق (جامعه شناس و نویسنده)

شهلا عبقری (استاد دانشگاه)

شهین نوائی

شیما شهرابی (روزنامه‌نگار)

شیوا محبوبی (فعال حقوق زنان و آزادی زندانیان سیاسی)

شیوا نظرآهاری

صبا آلاله (روانشناس بالینی)

صونا کاظمی (استاد دانشگاه)

طیبه رحیلی

عصمت بهرامی

فاطمه اختصاری (نویسنده)

فاطمە کریمی

فتحیه زرکش

فرح طوطی پور

فرح کمانگر

فرزانه سوری

فروغ شلالوند (عضو خانواده خاوران، فعال دادخواهی و حقوق زنان)

فریبا بقراطی

فریده پورعبدالله (کنشگر حقوق بشر)

فلورا روحانی

کاوه کرمانشاهی

گلرخ جهانگیری (فوق‌لیسانس جامعه‌شناسی، فعال حقوق زنان)

محبوبه پوکرت

محبوبه عباسقلی زاده

مریم دهکردی (روزنامه‌نگار)

منصوره شجاعی (پژوهشگر و‌فعال جنبش زنان)

منیره کاظمی (مدافع حقوق زنان)

منیژه حبشی (حقوقدان)

مهدیه گلرو (فمینیست)

مهرانگیز کار (نویسنده و حقوقدان)

مهشید پگاهی

مهناز قزللو (مدافع حقوق بشر)

مهین خدیوی (شاعر و ناشر)

مولود حاجی‌زاده (روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان)

میترا فاضلی

مینا خانی (فمینیست و تحلیلگر اجتماعی)

میهن روستا

نازیلا طوبایی (از خانواده‌های دادخواهان)

ندا دهقانی

نسیم روشنایی

نسیم مقرب-صحرا (فعال حقوق زنان)

نعیمه دوستدار (روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان)

نگین شیرآقایی (رورنامه‌نگار و کارآفرین)

نيره انصاری (حقوق‌دان، متخصص حقوق بین‌الملل و کوشنده حقوق بشر)

هایده روش (زندانی سیاسی سابق و کنشگر مدنی)

یاسمین فهبد (پژوهشگر و آرتیویست)

بازداشتگاه وزارت اطلاعات شیراز؛ بهیه معنوی پور، شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی

بهیه معنوی‌پور

بهیه معنوی‌پور، شهروند بهایی ساکن شیراز، با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ آزاد شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی؛ روز پنج شنبه سه شهریور ۱۴۰۱، بهیه معنوی‌پور شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز آزاد شد.

آزادی خانم معنوی‌پور با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است. تا لحظه تنظیم این گزارش از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دست نیست.

بهیه معنوی‌پور ۳۲ ساله همزمان با چند تن دیگر از شهروندان بهایی ساکن شیراز روز ⁧سه شنبه ۲۸ تیر، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ماموران در هنگام بازداشت اقدام به تفتیش منزل این شهروند کردند. وی پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شدند.

بازداشتگاه وزارت اطلاعات شیراز؛ بهیه معنوی پور، شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی

بهیه معنوی‌پور

بهیه معنوی‌پور، شهروند بهایی ساکن شیراز، با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ آزاد شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی؛ روز پنج شنبه سه شهریور ۱۴۰۱، بهیه معنوی‌پور شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز آزاد شد.

آزادی خانم معنوی‌پور با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است. تا لحظه تنظیم این گزارش از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دست نیست.

بهیه معنوی‌پور ۳۲ ساله همزمان با چند تن دیگر از شهروندان بهایی ساکن شیراز روز ⁧سه شنبه ۲۸ تیر، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ماموران در هنگام بازداشت اقدام به تفتیش منزل این شهروند کردند. وی پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شدند.

آیا امکان حق طلبی و انتقاد از دولت و دولتمردان در ایران وجود دارد؟ اطلاعیه ۱۴۶۲

با توجه به موج گسترده سرکوب، شکنجه، حبس های طولانی مدت و حتی اعدام در مورد منتقدین ومعترضین به نقض حق آزادی اندیشه و بیان و شرایط نابسامان کشور بدلیل سومدیریت رهبر و مسؤلین دولت جمهوری اسلامی ایران، ما فعالان حقوق بشر، خشونت دولت جمهوری اسلامی ایران با منتقدین و معترضین رامحکوم کرده و خواستار نظارت بر سیستم دادرسی ایران، و توقف برخوردهای قهری و خشونت آمیز آنها هستیم. کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران نمایندگی منطقه جنوب آلمان تهیه و تدوین: شهلا شاهسونی Die Versorgung & die Verfassung: Shahla Shahsavani گویندگان: امیرحسین کریمی، زهرا رهایی، شهلا شاهسونی Erzählungen: Amirhosein Karimi, Zahra Rahaei, Shahla Shahsavani #حق #بشر #اعلاميه_جهانى_حقوق_بشر آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط کانون دفاع از حقوق بشر در ایران قابل استفاده برای همکان است حتی بدون ذکر نام کانون.

آیا امکان حق طلبی و انتقاد از دولت و دولتمردان در ایران وجود دارد؟ اطلاعیه ۱۴۶۲

با توجه به موج گسترده سرکوب، شکنجه، حبس های طولانی مدت و حتی اعدام در مورد منتقدین ومعترضین به نقض حق آزادی اندیشه و بیان و شرایط نابسامان کشور بدلیل سومدیریت رهبر و مسؤلین دولت جمهوری اسلامی ایران، ما فعالان حقوق بشر، خشونت دولت جمهوری اسلامی ایران با منتقدین و معترضین رامحکوم کرده و خواستار نظارت بر سیستم دادرسی ایران، و توقف برخوردهای قهری و خشونت آمیز آنها هستیم. کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران نمایندگی منطقه جنوب آلمان تهیه و تدوین: شهلا شاهسونی Die Versorgung & die Verfassung: Shahla Shahsavani گویندگان: امیرحسین کریمی، زهرا رهایی، شهلا شاهسونی Erzählungen: Amirhosein Karimi, Zahra Rahaei, Shahla Shahsavani #حق #بشر #اعلاميه_جهانى_حقوق_بشر آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط کانون دفاع از حقوق بشر در ایران قابل استفاده برای همکان است حتی بدون ذکر نام کانون.

۱۴۰۱ شهریور ۴, جمعه

-

 پروژه «نسل‌کشی تدریجی بهائیان» چگونه در جمهوری اسلامی رقم خورده است؟ گزارش تحقیقی کمپین حقوق بشر درباره مصادره املاک و اموال بهائیان در سمنان...


مصادره اموال بهائیان در سمنان؛ از نقش مستقیم نیروهای امنیتی تا ستاد اجرایی فرمان امام خمینی

پرونده مصادره املاک شهروندان بهائی ساکن سمنان از سال ۱۳۹۸ گشوده شد؛ در آن زمان دادخواستی از سوی ستاد اجرائی فرمان امام استان سمنان به دادگاه اصل ۴۹ قانون اساسی ارجاع شده بود که براساس آن از دادگاه مربوطه درخواست شده بود که چند پلاک ثبتی را که مالکین آن از «افراد بهائی» هستند به نفع «ستاد اجرائی فرمان امام خمینی» مصادره و ضبط شود. در بهمن‌ماه سال ۱۴۰۰ حکم مصادره املاک خصوصی بسیاری از شهروندان بهائی در سمنان به نفع «ستاد اجرایی حضرت امام» توسط  قاضی محمد قاسم عین‌الکمالی، رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان صادر شد و بعدتر نیز شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران رأی بدوی دادگاه سمنان را تأیید و علاوه بر آن اتهام جاسوسی را نیز متوجه شهروندان بهایی ساکن کرد. این حکم با استناد به «گزارش وزارت اطلاعات» درخصوص کشف اسناد مربوط به املاک شهروندان بهائی از منزل آقای جمال‌الدین خانجانی صادر شد. در واقع تایید گزارش یک نهاد امنیتی (وزارت اطلاعات) درباره کشف اسناد در خانه آقای خانجانی، اساس صدور حکم دادگاه بوده است. در رای دادگاه، آقای جمال‌الدین خانجانی «مسئول تشکیلات غیرقانونی بهائیان» معرفی شده که در جریان تفتیش منزل وی «چند فقره پلاک ثبتی» کشف شده است. املاکی که بنا به ادعای گزارش نهادهای امنیتی در اختیار «تشکیلات بهائیت» بوده‌اند. تاکید بر اینکه «تشکیلات بهائیت» مالکیت این املاک را در اختیار داشته در ادامه همان روایت متکی به گزارش وزارت اطلاعات است. روایتی که بر مبنای آن  تشکیلات بهائیت قصد داشته از طریق اجاره این املاک و کسب درآمد از آنها، در نقاط مختلف کشور «سرمایه‌گذاری» و «نیازهای مالی تشکیلات» را تامین کند. روایتی که مقامات امنیتی و قضایی برای پیشبرد آن بر چند موضوع تاکید و تمرکز ویژه‌ای داشتند؛ یکی تایید و اصرار بر «فعالیت تشکیلات بهائی در ایران» و دیگری «کشف اسناد از خانه آقای جمال‌الدین خانجانی و تاکید بر ریاست وی بر تشکیلات یاران ایران». مواردی که در واقع زمینه‌ساز اصلی برای استناد دادگاه به اصل ۴۹ قانون اساسی و صدور حکم مصادره اموال شهروندان بهائی بوده است. ااصل 49 قانون اساسی دولت را موظف کرده است تا «ثروت‌های ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوء‌استفاده از موقوفات، سوء‌استفاده از مقاطعه‌کاری‌ها و معاملات دولتی، فروش زمین‌های موات و مباحات اصلی، دایر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بیت‌المال بدهد». 

گزارش وزارت اطلاعات مبنی بر کشف اسناد ملکی از خانه آقای خانجانی و ادعای ریاست وی بر تشکیلات بهایی و روایت غیر شفاف از چگونگی «کسب ثروت» از این املاک جهت تامین نیازهای مالی تشکیلات، زمینه اصلی برای «غیر مشروع» دانستن این املاک را  فراهم کرد تا دادگاه رای مصادره این املاک را به نفع «ستاد اجرایی حضرت امام» صادر کند. با نگاهی به روایت مقامات امنیتی و قضایی می‌توان دریافت که روند پرونده‌سازی برای رسیدن به هدف نهایی حاکمیت یعنی گرفتن «حق زندگی» از شهروندان بهائی، چگونه طی شده تا دادگاه حکم مصادره املاک بسیاری از شهروندان را صادر کند و دادگاه تجدیدنظر نیز رای دادگاه انقلاب سمنان را تایید کند. سعید دهقان در رشته توئیت خود با اشاره به تایید حکم مصادره املاک شهروندان بهائی توسط دادگاه تجدید نظر نوشته بود « شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران (با قضاوت حسن بابایی و بهزاد ابراهیمی) حکم دادگاه انقلاب سمنان را به دستور اطلاعات و با این ادعای جدید و عجیب تایید و قطعی کردند که «جاسوسی آنها به نفع اجانب محرز است». 

گزارش از کمپین حقوق بشر



-

 سلام فرمانده ... نوزادن رها شده...



استان گلستان؛ منزل شخصی شاهین صمیمی و هدی کنعان، توسط نیروهای امنیتی در گرگان تفتیش شد

چشم لیگ برتر فوتبال ایران به حضور زنان در ورزشگاه روشن شد

بی بی سی

حضور پانصد تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی در مسابقه استقلال تهران و مس کرمان را شاید بتوان در جنبش زنان و تاریخ ورزش بعد از انقلاب ثبت کرد.

امروز (پنج‌شنبه) برای اولین بار این پانصد زن در یک مسابقه لیگ برتر ایران، قانونی و با داشتن بلیت و بدون ضرب‌وشتم و گاز اشک‌آور و بازداشت، در جایگاه ویژه زنان، در ورزشگاه فوتبال تماشا کردند.

گفته شد بلیت‌ها در بازار سیاه تا دو میلیون تومان فروش رفته است.

البته باز هم گفته شد زنان حاضر در ورزشگاه «گزینش» شده بودند تا مطابق «شئونات» رفتار و حجابشان را حفظ کنند به خصوص که چشم دوربین‌ها به آنها دوخته شده.

حبیب‌الله شیرازی رئیس هیات فوتبال استان تهران گزینشی بودن تماشاگران زن را تکذیب کرد و گفت «همه باید از طریق سامانه بلیت فروشی اقدام می‌کردند.»

به گزارش ایسنا پنجاه زن هم بدون بلیت به ورزشگاه رفتند که سی نفرشان «به روش‌های مختلف» توانستند وارد ورزشگاه آزادی شوند.
تماشاگران زن، تیم میزبان یعنی استقلال را تشویق می‌کردند و سرمربی و بازیکنان استقلال پیش از شروع بازی به سمت آنها رفتند و با تشویق مواجه شدند.

حساب توییتر وابسته به باشگاه فوتبال استقلال هم از آنها استقبال کرد: «از اینکه امروز در ورزشگاه آزادی حضور دارید، خوشحالیم.»

بسیاری از کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویر زنان در ورزشگاه آزادی از «دختر آبی» یاد کردند.

اکانت «صدای تاج» نوشت برای حضور زنان در ورزشگاه «دو نفر نقش مهمی» داشتند: «اول سحر خدایاری یا دختر آبی که جانش رو در این راه گذاشت و دوم وریا غفوری که با حمایت از حق زنان در این مورد، جایگاهش در استقلال رو از دست داد.»

در ویدئوهایی که منتشر شده صدای تماشاچیان زن به گوش می‌رسد که دختر آبی را فریاد می‌کنند. سی اردیبهشت ۱۳۹۸ تیم استقلال در همین ورزشگاه مسابقه داشت، اما نه در لیگ برتر ایران، بلکه در لیگ قهرمانان باشگاه آسیا با العین. در آن مسابقه، سحر خدایاری سعی کرد وارد ورزشگاه شود اما بازداشت و با وثیقه آزاد شد.

او بعد برای پیگیری پرونده خود به دادگاه مراجعه کرد اما گفتند دادگاهش به تعویق افتاده است. سحر خدایاری ۱۸ شهریور ۹۸ خودسوزی کرد. این موضوع بازتابی جهانی داشت.

این البته اولین بار نیست که زنان بعد از انقلاب توانسته‌اند رسما در ورزشگاه فوتبال تماشا کنند.

دو روز بعد از مرگ دختر آبی، فیفا اعلام کرد هیاتی را به ایران می‌فرستد تا ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال را در این کشور بررسی کند.

پس از سفر این هیات، سی شهریور ۹۸ فیفا ایران را ملزم به حضور زنان در ورزشگاه برای مسابقات ملی و بین‌المللی کرد.

۱۸ مهر ۹۸، درست یک ‌ماه بعد از خودسوزی دختر آبی، چهار هزار زن برای نخستین بار بعد از انقلاب اجازه یافتند فوتبال مردان را در ورزشگاه تماشا کنند. در آن روز ایران ۱۴ بر صفر کامبوج را شکست داد.
اما آیا رویداد امروز به این معناست که رفتن زنان به ورزشگاه برای تماشای فوتبال مردان از این به بعد یک اتفاق عادی می‌شود؟

به دشواری می‌توان دلیلی یافت که چنین می‌شود.

نظام جمهوری اسلامی یا حداقل بخش قدرت‌مدار آن به هر قیمتی که بوده سعی کرده است جلوی حضور زنان در ورزشگاه را بگیرد.

فروردین همین امسال برای مسابقه ایران با لبنان در مشهد، «نزدیک به سه هزار بلیت» به زنان فروخته شد اما هیچ‌یک به ورزشگاه راه پیدا نکردند بلکه یگان ویژه نیروی انتظامی با گاز اشک‌آور و اسپری فلفل از آنها استقبال کرد.

مبارزه مستمر زنان ایرانی که در راهش جان هم داده‌اند و نیز فشارهای بین‌المللی جمهوری اسلامی را وادار به رعایت هرچند محدود این حق بدیهی کرده است.

گزینشی بودن حضور زنان در ورزشگاه از همان سال ۹۸ و بازی ایران و کامبوج مطرح بوده است. مدیریت جمعیت زنان ممکن است رویکردی جدید باشد در حالی که تخلف بعدی می‌تواند به محرومیت ایران از فیفا ختم شود.

از دیگر مسائل مطرح در این زمینه آن است که معلوم نیست آیا این اجازه فقط محدود به تهران می‌ماند یا در شهرهای دیگر مثل ماجرای مشهد، به مجازات زنان منجر نمی‌شود؟

همچنین آیا امنیت زنان در برگشت از ورزشگاه تامین می‌شود؟

فعلا اما تماشاچیان زن طرفدار استقلال که در ورزشگاه بودند راضی به خانه رفته‌اند. استقلال این بازی را یک بر صفر از مس کرمان برد.

چشم لیگ برتر فوتبال ایران به حضور زنان در ورزشگاه روشن شد

بی بی سی

حضور پانصد تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی در مسابقه استقلال تهران و مس کرمان را شاید بتوان در جنبش زنان و تاریخ ورزش بعد از انقلاب ثبت کرد.

امروز (پنج‌شنبه) برای اولین بار این پانصد زن در یک مسابقه لیگ برتر ایران، قانونی و با داشتن بلیت و بدون ضرب‌وشتم و گاز اشک‌آور و بازداشت، در جایگاه ویژه زنان، در ورزشگاه فوتبال تماشا کردند.

گفته شد بلیت‌ها در بازار سیاه تا دو میلیون تومان فروش رفته است.

البته باز هم گفته شد زنان حاضر در ورزشگاه «گزینش» شده بودند تا مطابق «شئونات» رفتار و حجابشان را حفظ کنند به خصوص که چشم دوربین‌ها به آنها دوخته شده.

حبیب‌الله شیرازی رئیس هیات فوتبال استان تهران گزینشی بودن تماشاگران زن را تکذیب کرد و گفت «همه باید از طریق سامانه بلیت فروشی اقدام می‌کردند.»

به گزارش ایسنا پنجاه زن هم بدون بلیت به ورزشگاه رفتند که سی نفرشان «به روش‌های مختلف» توانستند وارد ورزشگاه آزادی شوند.
تماشاگران زن، تیم میزبان یعنی استقلال را تشویق می‌کردند و سرمربی و بازیکنان استقلال پیش از شروع بازی به سمت آنها رفتند و با تشویق مواجه شدند.

حساب توییتر وابسته به باشگاه فوتبال استقلال هم از آنها استقبال کرد: «از اینکه امروز در ورزشگاه آزادی حضور دارید، خوشحالیم.»

بسیاری از کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویر زنان در ورزشگاه آزادی از «دختر آبی» یاد کردند.

اکانت «صدای تاج» نوشت برای حضور زنان در ورزشگاه «دو نفر نقش مهمی» داشتند: «اول سحر خدایاری یا دختر آبی که جانش رو در این راه گذاشت و دوم وریا غفوری که با حمایت از حق زنان در این مورد، جایگاهش در استقلال رو از دست داد.»

در ویدئوهایی که منتشر شده صدای تماشاچیان زن به گوش می‌رسد که دختر آبی را فریاد می‌کنند. سی اردیبهشت ۱۳۹۸ تیم استقلال در همین ورزشگاه مسابقه داشت، اما نه در لیگ برتر ایران، بلکه در لیگ قهرمانان باشگاه آسیا با العین. در آن مسابقه، سحر خدایاری سعی کرد وارد ورزشگاه شود اما بازداشت و با وثیقه آزاد شد.

او بعد برای پیگیری پرونده خود به دادگاه مراجعه کرد اما گفتند دادگاهش به تعویق افتاده است. سحر خدایاری ۱۸ شهریور ۹۸ خودسوزی کرد. این موضوع بازتابی جهانی داشت.

این البته اولین بار نیست که زنان بعد از انقلاب توانسته‌اند رسما در ورزشگاه فوتبال تماشا کنند.

دو روز بعد از مرگ دختر آبی، فیفا اعلام کرد هیاتی را به ایران می‌فرستد تا ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال را در این کشور بررسی کند.

پس از سفر این هیات، سی شهریور ۹۸ فیفا ایران را ملزم به حضور زنان در ورزشگاه برای مسابقات ملی و بین‌المللی کرد.

۱۸ مهر ۹۸، درست یک ‌ماه بعد از خودسوزی دختر آبی، چهار هزار زن برای نخستین بار بعد از انقلاب اجازه یافتند فوتبال مردان را در ورزشگاه تماشا کنند. در آن روز ایران ۱۴ بر صفر کامبوج را شکست داد.
اما آیا رویداد امروز به این معناست که رفتن زنان به ورزشگاه برای تماشای فوتبال مردان از این به بعد یک اتفاق عادی می‌شود؟

به دشواری می‌توان دلیلی یافت که چنین می‌شود.

نظام جمهوری اسلامی یا حداقل بخش قدرت‌مدار آن به هر قیمتی که بوده سعی کرده است جلوی حضور زنان در ورزشگاه را بگیرد.

فروردین همین امسال برای مسابقه ایران با لبنان در مشهد، «نزدیک به سه هزار بلیت» به زنان فروخته شد اما هیچ‌یک به ورزشگاه راه پیدا نکردند بلکه یگان ویژه نیروی انتظامی با گاز اشک‌آور و اسپری فلفل از آنها استقبال کرد.

مبارزه مستمر زنان ایرانی که در راهش جان هم داده‌اند و نیز فشارهای بین‌المللی جمهوری اسلامی را وادار به رعایت هرچند محدود این حق بدیهی کرده است.

گزینشی بودن حضور زنان در ورزشگاه از همان سال ۹۸ و بازی ایران و کامبوج مطرح بوده است. مدیریت جمعیت زنان ممکن است رویکردی جدید باشد در حالی که تخلف بعدی می‌تواند به محرومیت ایران از فیفا ختم شود.

از دیگر مسائل مطرح در این زمینه آن است که معلوم نیست آیا این اجازه فقط محدود به تهران می‌ماند یا در شهرهای دیگر مثل ماجرای مشهد، به مجازات زنان منجر نمی‌شود؟

همچنین آیا امنیت زنان در برگشت از ورزشگاه تامین می‌شود؟

فعلا اما تماشاچیان زن طرفدار استقلال که در ورزشگاه بودند راضی به خانه رفته‌اند. استقلال این بازی را یک بر صفر از مس کرمان برد.

هشدار زندانیان سیاسی درباره شیوع گسترده کرونا در بند زنان زندان اوین

بالاترین ها

شماری از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه‌ای درباره وضعیت زندانیان‌ در شرایط شیوع کرونا در این زندان ابراز نگرانی کردند.

به گزارش آواتودی، ۱۶ زن زندانی سیاسی در نامه خود عنوان کرده‌اند: چندین هفته است که سویه‌ جدید کرونا در بند زنان اوین شیوع پیدا کرده و هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود.

آنها با ابراز نگرانی درباره اوج‌گیری مجدد کرونا در زندان و وضعیت سلامتی زندانیان افزودند: با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌ عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌ عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.

این زندانیان با بیان اینکه اخیرا عسل محمدی و ثمین احسانی در زندان به کرونا مبتلا شده‌اند، اظهار داشتند: آنها تمام شب را در اتاقی که فاقد امکانات بوده و بیشتر به یک سلول شباهت دارد نگهداری شده‌اند، در حالی که تمام مدت درب اتاق قفل بوده و‌ بیماران با وجود ضعف شدید حتی قادر به راه رفتن تا محل تهیه آب هم نبوده‌اند. زندانبانان حتی یک بار در طول شب به آنان سر نزدند و‌ در پاسخ به اعتراض بیماران گفته‌اند؛ مگر ما پرستار هستیم؟

۱۶ زن زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین عنوان کردند: این اولین بار نیست که بند زنان در اوین و سایر زندان‌ها از جمله قرچک ورامین شاهد این وضعیت بی‌توجهی به شرایط جانی و‌ سلامت زندانیان است. اما آنچه این روزها شرایط را وخیم کرده‌، افزایش هر روزه‌ آمار زندانیان زن مبتلا به کرونا بوده و این در حالی است که در بند زنان بیماران ریوی و قلبی نیز حضور دارند!

اسامی زندانیان معترض به عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان در زندان اوین به این شرح است: هستی امیری نرگس ادیب، فریبا اسدی، لیلا قلیخانی‌‌گنجه، سپیده قلیان، زهره سرو، ملیحه جعفری، نسرین جوادی، گلاره عباسی، صبا کردافشاری، زینب همرنگ، عالیه مطلب‌زاده، شکیلا منفرد، عسل محمدی، نرگس محمدی و فرنگیس مظلوم.

هشدار زندانیان سیاسی درباره شیوع گسترده کرونا در بند زنان زندان اوین

بالاترین ها

شماری از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه‌ای درباره وضعیت زندانیان‌ در شرایط شیوع کرونا در این زندان ابراز نگرانی کردند.

به گزارش آواتودی، ۱۶ زن زندانی سیاسی در نامه خود عنوان کرده‌اند: چندین هفته است که سویه‌ جدید کرونا در بند زنان اوین شیوع پیدا کرده و هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود.

آنها با ابراز نگرانی درباره اوج‌گیری مجدد کرونا در زندان و وضعیت سلامتی زندانیان افزودند: با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌ عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌ عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.

این زندانیان با بیان اینکه اخیرا عسل محمدی و ثمین احسانی در زندان به کرونا مبتلا شده‌اند، اظهار داشتند: آنها تمام شب را در اتاقی که فاقد امکانات بوده و بیشتر به یک سلول شباهت دارد نگهداری شده‌اند، در حالی که تمام مدت درب اتاق قفل بوده و‌ بیماران با وجود ضعف شدید حتی قادر به راه رفتن تا محل تهیه آب هم نبوده‌اند. زندانبانان حتی یک بار در طول شب به آنان سر نزدند و‌ در پاسخ به اعتراض بیماران گفته‌اند؛ مگر ما پرستار هستیم؟

۱۶ زن زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین عنوان کردند: این اولین بار نیست که بند زنان در اوین و سایر زندان‌ها از جمله قرچک ورامین شاهد این وضعیت بی‌توجهی به شرایط جانی و‌ سلامت زندانیان است. اما آنچه این روزها شرایط را وخیم کرده‌، افزایش هر روزه‌ آمار زندانیان زن مبتلا به کرونا بوده و این در حالی است که در بند زنان بیماران ریوی و قلبی نیز حضور دارند!

اسامی زندانیان معترض به عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان در زندان اوین به این شرح است: هستی امیری نرگس ادیب، فریبا اسدی، لیلا قلیخانی‌‌گنجه، سپیده قلیان، زهره سرو، ملیحه جعفری، نسرین جوادی، گلاره عباسی، صبا کردافشاری، زینب همرنگ، عالیه مطلب‌زاده، شکیلا منفرد، عسل محمدی، نرگس محمدی و فرنگیس مظلوم.

۱۴۰۱ شهریور ۳, پنجشنبه

-

 تداوم بازداشت و بلاتکلیفی ۴ شهروند بهائی در تهران و کرج

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهوش ثابت (شهریاری)، فریبا کمال آبادی، عفیف نعیمی و سامان استوار، شهروندان بهائی علیرغم گذشت ۲۵ روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر می برند.

یک منبع مطلع با بیان اینکه مراحل بازجویی این چهار شهروند بهائی کماکان ادامه دارد، به هرانا گفت: «مهوش ثابت از زمان دستگیری تاکنون، علیرغم پیگیری ها و مراجعات متعدد همسر وی به دادسرای اوین، از برقراری تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده؛ امری که موجب افزایش نگرانی نزدیکانش در خصوص وضعیت وی شده است. همچنین عفیف نعیمی علیرغم تاکید پیشین پزشکی قانونی مبنی بر ناتوانی وی در تحمل حبس، هم اکنون در یکی از بازداشتگاه های امنیتی در کرج نگهداری می شود؛ او بیش از سه هفته است که تماسی با خانواده خود برقرار نکرده است. به علاوه سامان استوار دیگر شهروند بهائی، در سلول انفرادی یکی از بازداشتگاه های امنیتی در کرج تحت بازجویی بسر می برد.» وی ادامه داد: «همچنین شفیق اسلامی، نعمت الله شادپور و نیما شادپور شهروندان بهائی ساکن یزد که در تاریخ  ۲۸ تیرماه امسال توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند، طی روزهای اخیر با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند. آزادی آقایان شادپور با تودیع قرار وثیقه ۱ میلیارد و سیصد میلیون تومانی برای هر کدام صورت گرفته است.» پیشتر یک منبع مطلع نزدیک به خانواده اعضای سابق “یاران ایران” به هرانا گفته بود: «مهوش ثابت (شهریاری) و فریبا کمال آبادی پس از بازداشت در تهران به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند. همچنین پرونده عفیف نعیمی در شعبه ۷ بازپرسی کرج در حال رسیدگی است.»

روز یکشنبه ۹ مردادماه امسال، ۷ شهروند بهائی، توسط نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف کشور بازداشت شدند. همچنین منازل دستکم ۳۷ شهروند بهائی دیگر مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. یکی از شهروندان بهائی بازداشتی پس از ساعاتی آزاد شد. بعد از این اقدامات، همزمان با انتشار اطلاعیه وزارت اطلاعات، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با انتشار ویدیویی شهروندان بهائی بازداشت شده را به جاسوسی، نفوذ در مهدکودک‌ها و ترویج بی حجابی در کشور متهم کرد. به گفته سیمین فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهائی در سازمان ملل “گزارشات منتشر شده توسط جمهوری اسلامی در رسانه ها، مجددا ثابت کرد که شهروندان بهائی در ایران صرفاً به دلیل اعتقادات دینی خود تحت آزار و اذیت سیستماتیک قرار می گیرند.”مهوش ثابت (شهریاری)، فریبا کمال آبادی و همچنین عفیف نعیمی که از بیماری قلبی رنج می‌برد، شهروندان بهائی و سه عضو سابق مدیران جامعه بهائی ایران موسوم به “یاران ایران” هستند.شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.


۱۴۰۱ شهریور ۲, چهارشنبه

-

تفتیش منزل شاهین صمیمی و هدی کنعان، زوج بهائی ساکن گرگان...

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۱، منزل شاهین صمیمی و هدی کنعان زوج بهائی ساکن گرگان، توسط ماموران اداره اطلاعات مورد تفتیش قرار گرفت. یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “امروز ۲ شهریورماه ساعت ۸ و نیم صبح منزل آقای شاهین صمیمی و همسرش هدی کنعان زوج بهائی و مدرس موسیقی کودکان از سوی ماموران اداره اطلاعات مورد تفتیش قرار گرفت. حکم بازرسی نیز به نام خانم کنعان بود. ماموران شماری از وسایل شخصی این شهروندان از جمله تلفن همراه، تبلت، کتب مذهبی، دفتر و ادوات موسیقی ارف، فلوت، میز و صندلی کلاس های آموزش کودکان را ضبط کرده و با خود بردند و به آنها گفته شده دوباره تماس میگیریم.”

طی هفته های اخیر، هرانا در گزارشاتی متعدد، از افزایش اعمال فشار توسط نهادهای امنیتی بر شهروندان بهائی خبر داد. در این راستا شماری از منازل و اراضی شهروندان بهائی در روستای روشنکوه ساری مصادره و یا تخریب شد. همچنین روز یکشنبه ۹ مرداد، ۷ شهروند بهائی در شهرهای مختلف ایران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و منازل دستکم ۳۷ شهروند بهائی دیگر مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. یکی از این شهروندان پس از ساعاتی آزاد شد. بهنام ممتازی نیز روز پنجشنبه ۲۰ مرداد، با تودیع قرار وثیقه از زندان قزوین آزاد شد.

بعد از این اقدامات، همزمان با انتشار اطلاعیه وزارت اطلاعات، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با انتشار ویدیویی شهروندان بهائی بازداشت شده را به جاسوسی، نفوذ در مهدکودک‌ها و ترویج بی حجابی در کشور متهم کرد. به گفته سیمین فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهائی در سازمان ملل “گزارشات منتشر شده توسط جمهوری اسلامی در رسانه ها، مجددا ثابت کرد که شهروندان بهائی در ایران صرفاً به دلیل اعتقادات دینی خود تحت آزار و اذیت سیستماتیک قرار می گیرند.” شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.


اختصاصی ایران‌وایر؛ فریب فیفا با ۵۰۰ زن گزینشی در بازی استقلال

IRANWIRE

زنان گزینشی عمدتا از نیروهای حراست و کارکنان نیروی انتظامی هستند.

پس‌ از انقلاب اسلامی و ممنوعیت‌ها برای ورود زنان به ورزشگاه‌ها، زنان ایران رسما از آغاز دهه شصت، از ورود به استادیوم‌‌های آزادی و امجدیه (شیرودی) و سایر ورزشگاه‌های کشور برای تماشای فوتبال منع شدند.

فدراسیون جهانی فوتبال، طی یک‌‌دهه اخیر بارها به ایران نامه نوشت و خواستار باز شدن قفل درهای ورزشگاه‌ها به روی زنان شده است.

حتی «جیانی اینفانتینو»، رییس فیفا با «حسن روحانی»، رییس جمهور پیشین ایران ملاقات کرد، اما نتیجه‌ای برای زنان ایران نداشت.

هفته اول مرداد، رسانه‌های ایران از رسیدن نامه‌ای از فیفا در مورد ورود زنان به ورزشگاه‌ها خبر دادند. «حمید سجادی»، وزیر ورزش و جوانان گفت که این نامه الزام‌آور نیست، ولی هفته گذشته مشخص شد که فیفا در مورد حضور زنان در لیگ برتر ایران جدی‌تر از گذشته شده است.

نامه‌ اخیر فیفا، بر ورود زنان به ورزشگاه‌ها در لیگ برتر فوتبال مردان تاکید کرده و لحن آن دستوری است. حالا فدراسیون فوتبال با سرپرستی «میرشاد ماجدی» مامور شده تا با نمایشی دیگر، با حضور گزینشی زنان در دیدار استقلال تهران و مس کرمان، بار دیگر فیفا را متقاعد کند که زنان برای ورود به ورزشگاه‌های ایران مشکلی ندارند.

قرار است از بازی استقلال و حدود ۵۰۰ زن به عنوان دروغی جدید به فیفا، برای آزاد بودن حضور زنان در ورزشگاه‌های ایران استفاده شود.

استقلال، مجری نقشه سرپرست فدراسیون
«احمد وحیدی» وزیر کشور درباره بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها گفته است: «این موضوع مانعی ندارد، اما شرطش این است که ورزشگاه‌ها آماده باشند. تا این آمادگی‌ها به وجود بیاید، زمان می‌برد. ورزشگاه‌هایی که آمادگی دارند و تا حدی که بتوانند این بحث را پوشش بدهند، منعی برای حضور بانوان ندارند.»

وزیر کشور کمترین علاقه‌ای برای ورود زنان به استادیوم‌ها ندارد و حتی پس‌از فاجعه استادیوم مشهد و پاشیدن اسپری فلفل به صورت زنانی که قصد ورود به ورزشگاه‌ را داشتند نیز، از ماموران امنیتی ورزشگاه تقدیر و حمایت شده بود.

منابع ایران‌وایر مطلع شده‌اند که وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال دستور داده تا در دیدار پیش‌روی استقلال در ورزشگاه آزادی، شرایط حضور زنان گزینشی فراهم شود.

ماجدی سرپرست فدراسیون که شاید در مجمع هشتم شهریور حکم خروج از فدراسیون را دریافت کند، «مصطفی آجورلو» را دعوت کرده و از او خواسته تا باشگاهش در «مدیریت» این مسئله به او کمک کند. سردار مصطفی آجرلو قرار است برای حضور زنان گزینشی در بازی هفته سوم استقلال به فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و وزارت کشور کمک کنند.

قرار براین است که از طریق هیات‌ فوتبال استان‌ها، ۵۰۰ مربی و بازیکن زن معرفی شوند و با دراختیار قرار دادن شماره ملی خود، در سامانه بلیط فروشی ثبت نام شوند. این زنان عمدتا از نیروهای حراست و کارکنان نیروی انتظامی خواهند بود.

به این ترتیب در روز بازی استقلال با مس کرمان یعنی پنجشنبه سوم شهریور، زنانی وارد ورزشگاه آزادی می‌شوند تا رضایت فیفا را جلب کنند.

سامانه بلیت فروشی بلااستفاده برای زنان
از زمانی که فدراسیون فوتبال سایت بلیت‌فروشی را به راه انداخته، زنان جز در چند مورد خاص آن هم اوایل راه‌اندازی سامانه، موفق به تهیه بلیت نشدند. این سامانه، برای کد ملی زنان ایران قفل است و به آن‌ها اجازه خرید بلیت را نمی‌دهد.

در دیدار پرسپولیس و فولاد خوزستان با بازگشایی سامانه، زنان پرتعدادی قصد خریداری بلیت را داشتند، اما با وارد کردن مشخصات در سامانه با پیام عدم‌ تطابق مشخصات فردی مواجه شدند.

در مواردی هم «تکمیل ظرفیت»، پیامی بود که از طی شدن ادامه مراحل تهیه بلیت ممانعت می‌کرد.

برای بازی پیش‌رو هم ۵۰۰ کد ملی از پیش جمع‌آوری شده در هیات فوتبال استان‌ها و در سامانه ثبت می‌شود، تا باز هم زنان مشتاق فوتبال با خطای سامانه مواجه شوند.

برخی از کارشناسان حتی در رسانه‌های بین‌المللی و غیرفارسی زبان، بارها ادعا کرده‌اند که بعید است فدراسیون جهانی فوتبال از این پولتیک و بازی ایران آگاه نباشد.

زنانی که چون سامانه به رویشان بسته است، احتمالا بازهم مقابل ورزشگاه تجمع می‌کنند، اما راهشان نمی‌دهند؛ یا باز گاز فلفل به صورت‌شان می‌زنند یا با ون‌های نیروی انتظامی به بازداشتگاه منتقل می‌شوند. فیفا هم طبق معمول واکنشی نشان نمی‌دهد.

در عوض، تصاویر زنان گزینشی زینت‌بخش رسانه‌های حکومتی می‌شود که از این اتفاق، به عنوان «گامی رو به جلو» و تدبیر دولت ابراهیم رییسی یاد خواهند کرد.

مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...