۱۴۰۱ شهریور ۲۹, سه‌شنبه

تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به قتل مهسا امینی با شعار «زن، زندگی آزادی»

اینترنشنال

گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به قتل مهسا امینی در محیط این دانشگاه راهپیمایی کردند و شعارهایی از جمله «زن، زندگی آزادی» سر دادند و سرودهایی از جمله «همراه شو عزیز» را خواندند.

دانشجویان روز یکشنبه پلاکاردهایی به زبان‌های فارسی و کردی در دست داشتند که از جمله آنها «نمی‌خواهم بمیرم» و «خونت پایمال نخواهد شد» بود.

بر اساس فیلم‌های منتشر شده گروهی از نیروهای بسیج به دانشجویان حمله کرده و آنان شعار «بی شرف، بی شرف» سر دادند.

روز شنبه نیز معترضان پس از مراسم خاکسپاری مهسا امینی در مقابل فرمانداری سقز تجمع کردند.

شامگاه شنبه نیز هزاران نفر از اهالی سنندج برای همبستگی و حمایت از مردم سقز با برگزاری تجمع خیابانی و سردادن شعارهای ضدحکومتی، خشم خود را از ماجرای کشته شدن مهسا امینی ابراز کردند.

در همین حال سازمان حقوق بشری هه‌نگاو خبر داد که تعداد زخمی‌های اعتراضات شنبه در سقز، در اعتراض به قتل مهسا امینی، به ۳۳ نفر افزایش یافته و دست‌کم پنج نفر به دلیل وضعیت وخیم جسمانی به مراکز درمانی تبریز منتقل شده‌اند.

این سازمان ضمن انتشار تصویری از یکی از مجروحان سقز نوشت که گلوله ساچمه‌ای به چشم او اصابت کرده و این جوان ۱۸ ساله بینایی چشمش را از دست داده است.

با گسترش خشم عمومی و اعتراضات به کشته شدن مهسا امینی پس از بازداشت او از سوی گشت ارشاد، مقام‌های جمهوری اسلامی همچنان بر انکار مسئولیت حکومت اصرار دارند.

در همین حال، برای روزهای یک‌شنبه و دوشنبه فراخوان عزای عمومی و اعتصاب اعلام شده است.

احزاب کر‌ستان ایران و فعالان مدنی و سیاسی کرد‌ستان، دوشنبه را روز اعتصاب عمومی اعلام کردند.

شاهزاده رضا پهلوی نیز ضمن اعلام پیوستن به عزای عمومی در روزهای یک‌شنبه و دوشنبه گفت: «قتل تکان‌دهنده ژینا (مهسا) امینی به دست رژیم ضد ایرانی و زن‌ستیز جمهوری اسلامی، احساسات عموم ملت ایران را جریحه‌دار کرده است.»

روز شنبه هشتک #مهسا_امینی در توییتر از دو میلیون فراتر رفت. در پی به کما رفتن و جان باختن مهسا امینی پس از بازداشت او از سوی گشت ارشاد، بسیاری از کاربران در توییتر با استفاده از هشتگ #مهسا_امینی اعتراض خود را اعلام کرده و آن را به یکی از داغ‌ترین هشتگ‌ها تبدیل کردند.

-

 «گیسوبُران» زنان معترض ایرانی در پی مرگ مهسا امینی...

 

آناهیتا همتی هم موهایش را تراشید...

شماری از زنان ایرانی، در حرکتی نمادین در اعتراض به جان‌باختن مهسا امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد، زیرمجموعه فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی، با ابراز خشم و سوگ موهای خود را قیچی کردند. در این کارزار اعتراضی که در ساعات گذشته، در روز یک‌شنبه ۲۷ شهریور، آغاز شده و چند زن به آن پیوسته‌اند، زنان معترض با اجرای آیین کهن بریدن گیسو، که در سوگ سیاوش در شاهنامه فردوسی نیز به آن اشاره شده، موهای خود را در مقابل دوربین قیچی می‌کنند. به تعبیر برخی کنشگران، «کمپین گیس‌بُران خروش دوباره زنان ایران» علیه سیاست‌های ضد زن جمهوری اسلامی است.

-

 اعتراضات به قتل مهسا امینی به تهران و شهرهای بزرگ ایران کشیده شد...


در حالی که اکثر شهرهای کردنشین ایران صحنه اعتراضات و اعتصاب هستند، تجمع و تظاهرات معترضان به قتل مهسا امینی به تهران، اصفهان و رشت کشیده شده و نیروهای امنیتی برای متفرق کردن معترضان به پرتاب گاز اشک‌آور متوسل شده‌اند. همچنین زنان معترض روسری‌های خود برداشتند. اعتراضات تهران بعد از ظهر روز دوشنبه با تجمع معترضان در خیابان حجاب این شهر آغاز شد. براساس گزارش‌ها، ماموران امنیتی تعدادی از تجمع‌کنندگان در خیابان حجاب تهران را بازداشت کردند. نیروهای امنیتی در این خیابان و اطراف آن آمبولانس‌ مستقر کرده‌اند و بازداشت‌شدگان را به آمبولانس منتقل می‌کنند.

همچنین معترضان در تهران با وجود حضور گسترده نیروهای امنیتی، مقاومت می‌کنند و به تجمع ادامه می‌دهند، این در حالی است که ماموران امنیتی به سمت معترضان در بلوار کشاورز گاز اشک‌آور پرتاب کردند.

همچنین معترضان در خیابان حجاب تهران خطاب به علی خامنه‌ای شعار «‌این آخرین پیامه» سردادند. پیشتر دانشجویان تعدادی از دانشگاه‌های مهم و اصلی تهران در اعتراض به قتل مهسا امینی در دانشگاه‌های خود تجمع کردند.



-

عصر ۲۸ شهریور در تهران : بازداشت مهناز محمدی، نویسنده و کارگردان در تجمع اعتراضی، همراه با تعداد دیگری از فعالان حقوق زنان بر اساس گزارش شاهدان عینی...



-

 مهسا امینی مــرگ ارشـــــــــــــــــــــادی ...

تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران روز دوشنبه ۲۸ شهریور شاهد اعتراض‌های گسترده‌ای به مرگ مهسا امینی بود که در جریان بازداشت توسط گشت ارشاد جان خود را از دست داد...



۱۴۰۱ شهریور ۲۸, دوشنبه

یک منبع بیمارستانی به ایران اینترنشنال: له‌شدگی بافت مغزی مهسا در پی «ضربات متعدد» به سر

اینترنشنال

منابع بیمارستانی در گفت‌وگو با ایران اینترنشنال خبر دادند مهسا امینی در زمان انتقال به بیمارستان کسری در حدود ساعت ۱۱ شب به هیچ محرکی پاسخ نمی‌داده و مرگ مغزی کامل اتفاق افتاده بوده است.

به گفته این منبع، ریه‌های او پر از خون شده و کاملا مشخص بود که «بیمار قابل احیا نیست.»

این منبع تاکید کرده شرایط مهسا «به‌گونه‌ای بود که نه قابل احیا بود و نه امکان جراحی وجود داشت زیرا بافت مغزی‌اش آسیب جدی دیده بود و مشخص بود بیمار با یک مشت به این شرایط دچار نشده و باید ضربه‌هایی زیادی به سرش وارد شده باشد.»

این منبع برای تشریح وضعیت توضیح داده اگر «سر فردی در یک تصادف آسیب ببیند ممکن است با انجام جراحی تخلیه هماتوم ایجاد شده، شانس زنده ماندن داشته باشد اما در مورد مهسا آسیب چنان وسیع بوده که امکان جراحی وجود نداشت و نشان دهنده ضربات متعدد و له‌شدگی بافت مغزی بوده است.»

به گفته این منبع بیمارستانی از نظر قانونی اگر مرگ زیر ۲۴ ساعت از زمان بستری اتفاق بیفتد باید حتما به پزشکی قانونی ارجاع داده شود و در مورد مهسا نگه‌داشتن او برای مدتی بیشتر به این دلیل بوده که وقت خریده شود.

ساعتی پیش، بیمارستان کسری در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که مهسا امینی بدون «علائم حیاتی» و در حالت «مرگ مغزی» به این بیمارستان منتقل شده و ۴۸ ساعت پس از احیا بار دیگر دچار ایست قلبی شد و درگذشت.

واکنش فائزه هاشمی به مرگ مهسا امینی: رفتار جمهوری اسلامی با زندانیان، بدتر از اسرائیل است

اینترنشنال

فائزه هاشمی در کلاب‌هاوس گفت: رفتار جمهوری اسلامی با مردم و زندانیان بدتر از اسرائیل است. در حالی که اسرائیل اخیرا یک زن زندانی را که اعتصاب غذا کرده بود آزاد کرد، مقام‌های ایران به اعتصاب غذای این همه زندانی سیاسی که به خاطر نقد کردن زندانی هستند، بی توجهی می‌کنند

دیده‌بان حقوق بشر: مقام‌های ایرانی باید قانون حجاب اجباری را لغو کنند

اینترنشنال

دیده‌بان حقوق بشر جان باختن مهسا امینی را «ظالمانه» خواند و نوشت: «مقام‌های ایرانی باید قانون حجاب اجباری را لغو و قوانین دیگری که زنان را از استقلال و حقوقشان محروم می‌کند، حذف یا اصلاح کنند.»

خانواده مهسا امینی: پیکر مهسا را بدون بررسی دقیق پزشکی قانون به سقز منتقل می‌کنند

اینتزنشنال

خانواده مهسا امینی به ایران اینترنشنال اطلاع دادند که پیکر این زن جوان بدون هیچ بررسی دقیق پزشکی قانونی قرار است با ادامه فشارهای شدید امنیتی برای خاکسپاری به آرمستان «آیچی» سقز منتقل شود.

برخی گزارش‌ها حاکی از فشار به خانواده برای دفن شبانه مهسا امینی است.

خانواده مهسا امینی: پیکر مهسا را بدون بررسی دقیق پزشکی قانون به سقز منتقل می‌کنند

اینتزنشنال

خانواده مهسا امینی به ایران اینترنشنال اطلاع دادند که پیکر این زن جوان بدون هیچ بررسی دقیق پزشکی قانونی قرار است با ادامه فشارهای شدید امنیتی برای خاکسپاری به آرمستان «آیچی» سقز منتقل شود.

برخی گزارش‌ها حاکی از فشار به خانواده برای دفن شبانه مهسا امینی است.

-

بیانیه جمعی از فعالان مدنی و سیاسی در رابطه با فرایند جانباختن مهسا امینی...

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شماری از فعالان مدنی، سیاسی و وکلای دادگستری، طی نامه ای سرگشاده خطاب به مسئولان عالی رتبه کشور، خواستار شفاف سازی در رابطه با فرایند جانباختن مهسا (ژینا) امینی شدند. در بخشی از این بیانیه ضمن انتقاد از برخوردهای خشونت آمیز با شهروندان طی چهار دهه گذشته آمده است: “این اولین بار نیست که با شهروندان و جوانان اینگونه خشن برخورد میشود. از مسئولان و مقامات عالی کشور انتظار داریم؛ ضمن تجدیدنظر و اصلاح روش ها به طور ویژه در خصوص فرایند جانباختن مهسا امینی اقدامات لازم و فوری را انجام داده و به مطالبه عموم مردم که همانا برچیده شدن اینگونه گشت ها است، پاسخ داده شود.” متن این نامه عینا در پی می آید: “همانگونه که مطلعید؛ خانم ژینا (مهسا) امینی اهل سقز که برای مسافرت به همراه خانواده به تهران آمده بود، از سوی گشت ارشاد بازداشت و برای هدایت و آموزش!!! به بازداشتگاه وزرا برده می شود که متاسفانه بلافاصله دچار وضعیت وخیم جسمی شده و به کما می رود و پس از دو روز در بیمارستان کسرا از دنیا می رود. در بیانیه مرکز اطلاع رسانی فراجا از حمله ناگهانی قلبی اسم برده شده است و این در حالی است که خانواده ژینا امینی نظر دیگری دارند و سخنان آنان کاملا بر خلاف بیانیه فراجا است. این برخورد های خشن با شهروندان و جوانان نه اولین بار است و نه طی ۴۴ سال از عمر انقلاب، اهداف نظام سیاسی- عقیدتی را محقق کرده است. آموزه ها و تجارب بشری و علوم انسانی هم تاکید دارند خشونت و سرکوب منجر به هدایت و ارشاد نشده و نخواهد شد. آنچه در یک شیب صعودی شاهد و ناظر هستیم این سبک و سیاق نتیجه‌ی عکس داده است. همواره مردم این پرسش را مطرح می کنند؛ دو تار موی دختران و از آن مهمتر کشتار کولبران و سوخت بران برای اسلام و نظام اسلامی ضرر و زیان بیشتری دارد یا تاراج بیت المال توسط رانت خواران و اختلاس گران؟

بد حجابی و تفریح جوانان بیکار و ناامید از آینده بیشتر به انقلاب اسلامی ضرر و زیان زده است یا کوچ آقازاده ها با سرمایه ملت و با رانت پدران و مادران و خوشگذرانی در کشورهایی که مرگ نثارشان می ‌کنیم.بنابراین ما شماری از فعالان سیاسی، مدنی، رسانه ای، حقوق بشری و وکلای دادگستری از مسئولان و مقامات عالی کشور انتظار داریم؛ ضمن تجدید نظر و اصلاح روش ها به طور ویژه در خصوص این حادثه تاسف بار که وجدان عمومی را جریحه دار کرده است، اقدامات لازم و فوری در جهت شفاف سازی و معرفی و مجازات عاملان آن اتخاذ نمایند تا از تکرار اینگونه رفتارهای غیر انسانی و خلاف قانون جلوگیری شود و به مطالبه عموم مردم که همانا برچیده شدن اینگونه گشت ها است، پاسخ داده شود. در پایان ضمن همدردی و همدلی با خانواده ژینا امینی خواهان اجرای کامل قانون و عدالت در این خصوص و در همه موارد مشابه هستیم. امضا کنندگان:

سیاوش حیاتی، حسن امینی، اسماعیل مفتی زاده، لطیف صفری، معروف صمدی، علی شمس برهان، محمد باقر ضیایی، علی اشرافی، محسن رضوی، اجلال قوامی، عبدالله سهرابی، خالد توکلی، رئوف کریمی، جلال جلالی زاده، باقر پیری، هاشم حسین پناهی، یوسف حاجی خوش، مولود خوانچه زرد، سید هاشم هدایتی، سعید زکی، کریم فتاح پور، امید مصطفی پور، خالد سلیمانی آذر، علی والایی، پژمان حبیبی، اقبال محمدی، حمید رضا صمدی، نوشین محمدی، محسن کاویانی، گلاله حقگو، کاوه ساعدپناه، نسرین سهرابی، اسرا فتاحی، هایده زنگنه، شهین محمدی، عادل محمد پور، حامد اکبری، جمیله ویسی، رزا تجری، مقصود اعظمی، عبدالله جهان بین، امجد قسیمی، شورش مظهری، لیلا بصیری، حشمت رحمانی، محمد جواد زارعی، نگار گیتوی، بهزاد محمدی، یاشار کاظمی، سنجر فخری، حامد سهرابی، صدیقه حجت پناه، مسعود ایزدی، هادی خسروی، هاله خسروی، ثریا امیری، محمد رضا عربی، کیوان فخری، سارا کریمی، میثم حسنی، رضا مدیران، ماجد وثوقی، جهانشاه عبدهو، فاروق حاجی، ژینا امینی، حمید محبی، امیر سجادی، مازیار طاطایی، فرهاد مجیدی، عزیز ابراهیمی، ناهید جعفری، بهروز امیری، سعید یارا، کاوه افضلی، صابر صمدی،احسان نیک پی، الله رضا عباسی گوراجوبی،حمید کریمی، علی پرتوی،محسن بیگلری، محمد علی مقنیان، احسن علوی، کیومرث امینی و ابراهیم رستمی.”


آرایش نکن، لباس رنگی نپوش، مرخصی نگیر؛ معلمان زن و تبعیض جنسیتی

IRANWIRE

معلمان زن چه در ادارات و نواحی آموزش و پرورش و چه در مدارس، از نظر نوع پوشش و آرایش ظاهری به شدت در محدودیت هستند

«سال‌های اول معلمی در یک مدرسه پسرانه کار کردم. دفتر خانم‌ها و آقایان در مدارس جداست. دفتر خانم‌ها اتاقی مجاور دفتر مدیر بود. یک اتاق دلگیر و ‌تاریک، با ‌صندلی‌های نامناسب و بی‌کیفیت در حالی که در دفتر آقایان از مبلمان استفاده شده بود.»

روایتی که خواندید، روایت «فریبا»، معلمی با سی سال سابقه است که با «ایران‌وایر» گفتگو کرده است. داستان فریبا تنها داستان تبعیض‌آمیز میان معلمان زن و مرد در مدارس نیست، معلمان پایه‌های اول تا سوم دبستان در اغلب مدارس پسرانه نیز زنان هستند. معلمانی که در مدارس پسرانه تدریس می‌کنند با همکاران مرد تعامل بیشتری دارند و البته خاطرات زیادی از تبعیض میان خودشان و همکاران مرد در ذهن‌شان ثبت شده است. روایت‌هایی از این تبعیض‌ها را در گزارش زیر می‌خوانید.

***

فریبا معلم با سابقه آموزش و پرورش که زمانی در دبستانی پسرانه تدریس می‌کرده به «ایران‌وایر» می‌گوید: «صندلی‌های اتاق ما آنقدر بد بود که کمردرد گرفته بودیم. وقتی من به این مساله اعتراض کردم با واکنش منفی آقای مدیر روبرو شدم. در نهایت یک زنگ تفریح رفتم صندلی چرخان آقای مدیر را به دفتر خانم‌ها آوردم ‌و روی آن نشستم. مدیر که آمد اعتراض کند، گفتم هر موقع شما برای ما صندلی مناسب گرفتید، من صندلی شما را پس می‌دهم.»

او کمی مکث می‌کند، انگار خاطرات آن روزها را در ذهن مرور می‌کند و می‌گوید: «دفتر آقایان معلم، یک جای دیگر بود. دفتر مدیر یک اتاق اختصاصی بود که مجاور دفتر معلمان خانم بود. اتاق ما بسیار تاریک بود. نور اتاق غیرمستقیم و از پنجره‌ای نزدیک سقف و مشرف به اتاق مدیر تامین می‌شد. ولی حتی با این اقدام اعتراضی من هم بهانه آوردند و ترتیب اثری ندادند. تنها اثرش برای من این بود که در زمان ارزشیابی من، نمره مرا کسر کردند. یعنی به نسبت بقیه همکاران من نمره کمتری گرفتم. هیچ تغییر دیگری پیدا نشد، همان شرایط ادامه پیدا کرد.»

فریبا در مورد مرخصی همکاران زن در ادامه می‌گوید: «اگر آقایان نیاز به مرخصی داشتند، به راحتی اجازه داده می‌شد. نفر جایگزین هم برای تدریس نیاز نداشتند. ولی وقتی ما خانم‌ها نیاز به مرخصی داشتیم، اولین بهانه این بود که باید نیروی جایگزین معرفی می‌کردیم.»

به گفته او، معلمان زن در ادارات و نواحی، حتی برای گرفتن مرخصی بدون حقوق، دچار دردسرند: «یک همکارم از آن خانم‌هایی بود که موقع بارداری دچار حالت تهوع شدید می‌شد، او ‌برای درخواست مرخصی بدون حقوق به اداره رفته بود. مسئول مقطع به او گفته بود: «اینها ادا و اطوار زنانه است.» او هم که آن لحظه هم عصبی بوده و هم حالت تهوع داشته، روی میز مسئول مربوطه بالا آورده بود. در حالی که اگر یک همکار مرد، برای مرخصی بدون حقوق مراجعه می‌کرد، نسبت به زنان مشکل کمتری پیدا می‌کرد.»

معلمان زن چه در ادارات و نواحی آموزش و پرورش و چه در مدارس، از نظر نوع پوشش و آرایش ظاهری به شدت در محدودیت هستند. «فریبا» با وجود این که حالا در دبیرستان دخترانه تدریس می‌کند، می‌گوید: «در مدارس، اجازه پوشیدن شلوار جین را نداریم. جدا از آن ما نمی‌توانیم در مورد خیلی از مسایل برای بچه‌ها حرف بزنیم. زمانی از بچه‌های کلاسم خواستم تا هر سوالی درباره مسایل مختلف دارند بپرسند، ‌بسیاری از سوال‌های دختران، درباره بلوغ رابطه جنسی و این دست مسایل بود. وقتی این موضوع را به طور خیلی مختصر در دفتر دبیران بین همکاران عنوان کردم، با برخورد منفی همکاران مواجه شدم که می‌گفتند: چرا بچه‌ها را پررو می‌کنی؟ واکنش مدیر مدرسه از همه آن‌ها بدتر بود.»

فریبا در ادامه می‌گوید: «بچه‌ها به برخی از مشاوران مدارس اعتماد ندارند. ما نمی‌توانیم اگر دانش‌آموزی مشکل و مساله‌ای داشت و به ما اعتماد دارد، کمک زیادی به او بکنیم. چرا که اول از همه متهم می‌شویم چرا مساله را به مشاور ارجاع نداده‌ایم. ‌ولی وقتی مشکل را ما مطرح کنیم تنها راه‌حل از دید مدیران، اخراج دانش آموز از مدرسه است. توجه داشته باشید کسانی به سمت مدیر مدارس انتخاب می‌شوند که نگاه کاملا بسته مذهبی و سنتی دارند. آن‌ها اگر بفهمند دانش‌آموزی ترنس است، او را اخراج می کنند. معلمی هم که در موضوع مداخله کرده، توبیخ می‌شود. این محدودیت بسیار آزار دهنده است.»

بیگاری و بی‌عدالتی جنسیتی
«فاطمه» معلم دیگری که با «ایران‌وایر» گفتگو کرده، معتقد است تبعیض و بی‌عدالتی و بیگاری کشیدن کلا در آموزش و پرورش نسبت به سایر ارگان‌ها و سازمان‌ها فراوان و آزاردهنده است: «خوب نوع برخوردها که فرق می‌کند، اغلب مدیران رده‌بالا مرد هستند. دیده‌ام آن‌ها کار آقایان را راحت‌تر راه می‌اندازند. استدلال سنتی آن‌ها این است که مرد سرپرست خانواده است، خرج زن و بچه را می‌دهد. آن‌ها با همین تفکر انتخاب شده‌اند تا این باور را به زنان منتقل کنند که زنان شاغل، جایگاه برابری با مردان شاغل ندارند.»

«ریحانه» یکی دیگر از معلمانی است که تجربه خود را با «ایران‌وایر» در میان گذاشته است. او که در یک دبستان پسرانه تدریس کرده، می‌گوید: «به‌خاطر دانشگاهی که رفته بودم، آقای مدیر آن‌قدر اطمینان داشت که بچه‌های خودش را در کلاس من گذاشت. ولی رفتارش با همکاران زن و پرسنل آقا به هیچ‌وجه یکسان نبود. ما معلمان زن و مرد در مدرسه تحت مدیریت او تنش‌های بسیاری داشتیم. مدام تذکر می‌داد آقای فلان! خانم بهمان! چرا این رنگ را پوشیده‌ای؟ من تا آن جایی که امکان داشت سعی می‌کردم از مانتو و وسایل رنگی استفاده کنم. منظورم از لباس رنگی این هست که تا مدرسه با آن لباس‌ها می‌رفتم، آن‌جا در اتاق همکاران شال یا روسری را عوض می‌کردم و یک روسری رنگی می‌پوشیدم. ولی باز تذکر می‌داد که این را استفاده نکن! از همان مقنعه استفاده کن. خوب بچه‌ها خیلی برایشان جالب بود و دوست داشتند. خودتان می‌دانید که بچه‌ها رنگ‌ها را دوست دارند.»

او در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که در سال‌های اخیر مدیران، کمتر به تیپ ظاهری و پوشش گیر می‌دهند، ولی کماکان مدیرانی هستند که با زنان برخورد سخت‌تری دارند. لباس‌های رنگی برای بچه‌های جوان و نوجوان جذابیت بیشتری دارد: «همکاران متاسفانه این‌قدر از پوشش سیاه و تیره استفاده می‌کنند که بچه‌ها به من می‌گفتند: خانم! دلمان پوسید از بس معلم‌هایمان لباس تیره می‌پوشند. می‌خواهم بدانید که فضای آموزش و پرورش به‌خصوص بین خانم‌ها این وضعیت را دارد. در عین اینکه اگر ما آرایش داشتیم، در مدرسه باید حتما پاک می‌کردیم. من خیلی اهل آرایش نیستم، ولی همکارانی که به مدرسه می‌آمدند، اگر خط چشم هم داشتند، پاک می‌کردند. اگر وارد مدرسه می‌شدند و هنوز آرایش داشتند، از طرف مدیر و معاون و یا کادر اجرایی تذکر گرفتند.» به باور او نگاه جنس دومی به زنان شاغل در آموزش و پرورش در هیچ دوره و زمانی از بین نرفته، فقط شکل ماجرا تغییر پیدا کرده است.

آرایش نکن، لباس رنگی نپوش، مرخصی نگیر؛ معلمان زن و تبعیض جنسیتی

IRANWIRE

معلمان زن چه در ادارات و نواحی آموزش و پرورش و چه در مدارس، از نظر نوع پوشش و آرایش ظاهری به شدت در محدودیت هستند

«سال‌های اول معلمی در یک مدرسه پسرانه کار کردم. دفتر خانم‌ها و آقایان در مدارس جداست. دفتر خانم‌ها اتاقی مجاور دفتر مدیر بود. یک اتاق دلگیر و ‌تاریک، با ‌صندلی‌های نامناسب و بی‌کیفیت در حالی که در دفتر آقایان از مبلمان استفاده شده بود.»

روایتی که خواندید، روایت «فریبا»، معلمی با سی سال سابقه است که با «ایران‌وایر» گفتگو کرده است. داستان فریبا تنها داستان تبعیض‌آمیز میان معلمان زن و مرد در مدارس نیست، معلمان پایه‌های اول تا سوم دبستان در اغلب مدارس پسرانه نیز زنان هستند. معلمانی که در مدارس پسرانه تدریس می‌کنند با همکاران مرد تعامل بیشتری دارند و البته خاطرات زیادی از تبعیض میان خودشان و همکاران مرد در ذهن‌شان ثبت شده است. روایت‌هایی از این تبعیض‌ها را در گزارش زیر می‌خوانید.

***

فریبا معلم با سابقه آموزش و پرورش که زمانی در دبستانی پسرانه تدریس می‌کرده به «ایران‌وایر» می‌گوید: «صندلی‌های اتاق ما آنقدر بد بود که کمردرد گرفته بودیم. وقتی من به این مساله اعتراض کردم با واکنش منفی آقای مدیر روبرو شدم. در نهایت یک زنگ تفریح رفتم صندلی چرخان آقای مدیر را به دفتر خانم‌ها آوردم ‌و روی آن نشستم. مدیر که آمد اعتراض کند، گفتم هر موقع شما برای ما صندلی مناسب گرفتید، من صندلی شما را پس می‌دهم.»

او کمی مکث می‌کند، انگار خاطرات آن روزها را در ذهن مرور می‌کند و می‌گوید: «دفتر آقایان معلم، یک جای دیگر بود. دفتر مدیر یک اتاق اختصاصی بود که مجاور دفتر معلمان خانم بود. اتاق ما بسیار تاریک بود. نور اتاق غیرمستقیم و از پنجره‌ای نزدیک سقف و مشرف به اتاق مدیر تامین می‌شد. ولی حتی با این اقدام اعتراضی من هم بهانه آوردند و ترتیب اثری ندادند. تنها اثرش برای من این بود که در زمان ارزشیابی من، نمره مرا کسر کردند. یعنی به نسبت بقیه همکاران من نمره کمتری گرفتم. هیچ تغییر دیگری پیدا نشد، همان شرایط ادامه پیدا کرد.»

فریبا در مورد مرخصی همکاران زن در ادامه می‌گوید: «اگر آقایان نیاز به مرخصی داشتند، به راحتی اجازه داده می‌شد. نفر جایگزین هم برای تدریس نیاز نداشتند. ولی وقتی ما خانم‌ها نیاز به مرخصی داشتیم، اولین بهانه این بود که باید نیروی جایگزین معرفی می‌کردیم.»

به گفته او، معلمان زن در ادارات و نواحی، حتی برای گرفتن مرخصی بدون حقوق، دچار دردسرند: «یک همکارم از آن خانم‌هایی بود که موقع بارداری دچار حالت تهوع شدید می‌شد، او ‌برای درخواست مرخصی بدون حقوق به اداره رفته بود. مسئول مقطع به او گفته بود: «اینها ادا و اطوار زنانه است.» او هم که آن لحظه هم عصبی بوده و هم حالت تهوع داشته، روی میز مسئول مربوطه بالا آورده بود. در حالی که اگر یک همکار مرد، برای مرخصی بدون حقوق مراجعه می‌کرد، نسبت به زنان مشکل کمتری پیدا می‌کرد.»

معلمان زن چه در ادارات و نواحی آموزش و پرورش و چه در مدارس، از نظر نوع پوشش و آرایش ظاهری به شدت در محدودیت هستند. «فریبا» با وجود این که حالا در دبیرستان دخترانه تدریس می‌کند، می‌گوید: «در مدارس، اجازه پوشیدن شلوار جین را نداریم. جدا از آن ما نمی‌توانیم در مورد خیلی از مسایل برای بچه‌ها حرف بزنیم. زمانی از بچه‌های کلاسم خواستم تا هر سوالی درباره مسایل مختلف دارند بپرسند، ‌بسیاری از سوال‌های دختران، درباره بلوغ رابطه جنسی و این دست مسایل بود. وقتی این موضوع را به طور خیلی مختصر در دفتر دبیران بین همکاران عنوان کردم، با برخورد منفی همکاران مواجه شدم که می‌گفتند: چرا بچه‌ها را پررو می‌کنی؟ واکنش مدیر مدرسه از همه آن‌ها بدتر بود.»

فریبا در ادامه می‌گوید: «بچه‌ها به برخی از مشاوران مدارس اعتماد ندارند. ما نمی‌توانیم اگر دانش‌آموزی مشکل و مساله‌ای داشت و به ما اعتماد دارد، کمک زیادی به او بکنیم. چرا که اول از همه متهم می‌شویم چرا مساله را به مشاور ارجاع نداده‌ایم. ‌ولی وقتی مشکل را ما مطرح کنیم تنها راه‌حل از دید مدیران، اخراج دانش آموز از مدرسه است. توجه داشته باشید کسانی به سمت مدیر مدارس انتخاب می‌شوند که نگاه کاملا بسته مذهبی و سنتی دارند. آن‌ها اگر بفهمند دانش‌آموزی ترنس است، او را اخراج می کنند. معلمی هم که در موضوع مداخله کرده، توبیخ می‌شود. این محدودیت بسیار آزار دهنده است.»

بیگاری و بی‌عدالتی جنسیتی
«فاطمه» معلم دیگری که با «ایران‌وایر» گفتگو کرده، معتقد است تبعیض و بی‌عدالتی و بیگاری کشیدن کلا در آموزش و پرورش نسبت به سایر ارگان‌ها و سازمان‌ها فراوان و آزاردهنده است: «خوب نوع برخوردها که فرق می‌کند، اغلب مدیران رده‌بالا مرد هستند. دیده‌ام آن‌ها کار آقایان را راحت‌تر راه می‌اندازند. استدلال سنتی آن‌ها این است که مرد سرپرست خانواده است، خرج زن و بچه را می‌دهد. آن‌ها با همین تفکر انتخاب شده‌اند تا این باور را به زنان منتقل کنند که زنان شاغل، جایگاه برابری با مردان شاغل ندارند.»

«ریحانه» یکی دیگر از معلمانی است که تجربه خود را با «ایران‌وایر» در میان گذاشته است. او که در یک دبستان پسرانه تدریس کرده، می‌گوید: «به‌خاطر دانشگاهی که رفته بودم، آقای مدیر آن‌قدر اطمینان داشت که بچه‌های خودش را در کلاس من گذاشت. ولی رفتارش با همکاران زن و پرسنل آقا به هیچ‌وجه یکسان نبود. ما معلمان زن و مرد در مدرسه تحت مدیریت او تنش‌های بسیاری داشتیم. مدام تذکر می‌داد آقای فلان! خانم بهمان! چرا این رنگ را پوشیده‌ای؟ من تا آن جایی که امکان داشت سعی می‌کردم از مانتو و وسایل رنگی استفاده کنم. منظورم از لباس رنگی این هست که تا مدرسه با آن لباس‌ها می‌رفتم، آن‌جا در اتاق همکاران شال یا روسری را عوض می‌کردم و یک روسری رنگی می‌پوشیدم. ولی باز تذکر می‌داد که این را استفاده نکن! از همان مقنعه استفاده کن. خوب بچه‌ها خیلی برایشان جالب بود و دوست داشتند. خودتان می‌دانید که بچه‌ها رنگ‌ها را دوست دارند.»

او در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که در سال‌های اخیر مدیران، کمتر به تیپ ظاهری و پوشش گیر می‌دهند، ولی کماکان مدیرانی هستند که با زنان برخورد سخت‌تری دارند. لباس‌های رنگی برای بچه‌های جوان و نوجوان جذابیت بیشتری دارد: «همکاران متاسفانه این‌قدر از پوشش سیاه و تیره استفاده می‌کنند که بچه‌ها به من می‌گفتند: خانم! دلمان پوسید از بس معلم‌هایمان لباس تیره می‌پوشند. می‌خواهم بدانید که فضای آموزش و پرورش به‌خصوص بین خانم‌ها این وضعیت را دارد. در عین اینکه اگر ما آرایش داشتیم، در مدرسه باید حتما پاک می‌کردیم. من خیلی اهل آرایش نیستم، ولی همکارانی که به مدرسه می‌آمدند، اگر خط چشم هم داشتند، پاک می‌کردند. اگر وارد مدرسه می‌شدند و هنوز آرایش داشتند، از طرف مدیر و معاون و یا کادر اجرایی تذکر گرفتند.» به باور او نگاه جنس دومی به زنان شاغل در آموزش و پرورش در هیچ دوره و زمانی از بین نرفته، فقط شکل ماجرا تغییر پیدا کرده است.

۱۴۰۱ شهریور ۲۷, یکشنبه

-

 شاهزاده رضا پهلوی : خشم خود را به اتحاد برای رسیدن به فردای بدون جمهوری اسلامی پیوند بزنیم...

شاهزاده رضا پهلوی در پیامی ضمن اعلام عزای عمومی در روزهای یک‌شنبه و دوشنبه در سوگ مهسا امینی و «همه فرزندان جان‌باخته ایران»، تاکید کرد ملت ایران باید سوگ و خشم کنونی خود را به همبستگی ملی برای رسیدن به فردایی بدون ظلم و ستم جمهوری اسلامی پیوند بزند.

شاهزاده رضا پهلوی در پیامی اعلام کرد: «قتل تکان‌دهنده ژینا (مهسا) امینی به دست رژیم ضد ایرانی و زن‌ستیز جمهوری اسلامی، احساسات عموم ملت ایران را جریحه‌دار کرده است.»

او افزود: «این احساس مشترک، این سوگ ملی، این خشم ملی، نمودار عزم و اراده ملتی است که برای احقاق حقوق خود تا پای جان ایستاده است. مقاومتی ۴۳ ساله که با خون ندا رنگین شد و با خون ژینا پایان نخواهد یافت. ما نیاز داریم تا این سوگ و خشم را بیش از پیش به همبستگی ملی و امید به فردایی بدون ظلم و ستم جمهوری اسلامی پیوند بزنیم.»

شاهزاده رضا پهلوی گفت: «امروز مردم سقز نشان دادند که اجازه نمی‌دهند این جنایت عریان، با خاکسپاری دختر بی‌گناه شهرشان، ژینا، به فراموشی سپرده شود. اما ژینا فقط دختر سقز نبود. او فرزند ایران بود؛ و یک ایران امروز دادخواه فرزندانش است؛ دادخواه ندا و پویا، پژمان و نیکتا، وحید و نوید، ریرا و ژینا.»

او خاطرنشان کرد: « از این رو، بیاییم یکشنبه و دوشنبه ۲۷ و ۲۸ شهریور، در روزهای عزای عمومی و سوگواری ملی برای ژینا امینی، یاد و نام او و همه فرزندان جان‌باخته ایران را گرامی و زنده نگه داریم.»

شهبانو فرح پهلوی نیز در پیامی در واکنش به «مرگ دلخراش ژینا (مهسا) امینی به دست رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی» نوشت: «بار دیگر فرزندی از ایران زمین به دست گزمه‌های حکومتی ضد ایرانی جان خود را از دست داد. من به عنوان یک مادر ایرانی این مصیبت بزرگ و دردناک را به مادر و پدر ژینا و بازماندگان او از صمیم قلب تسلیت می گویم.»

۱۴۰۱ شهریور ۲۵, جمعه

-

 نماینده ویژه آمریکا در امور ایران: ایران باید به خشونت علیه زنان پایان دهد...

رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، مرگ مهسا امینی را «وحشتناک» خواند و نوشت: «مسئولان مرگ او باید پاسخگو باشند و ایران باید به خشونت علیه زنان به دلیل استفاده از حقوق اساسی خودشان، پایان دهد.»

عدم رعایت اصل تفکیک جرائم؛ گزارشی از آخرین وضعیت راحله احمدی در زندان اوین

خبرگزاری هرانا

راحله احمدی، فعال مدنی که واپسین روزهای دوران حبس خود را در بند زنان زندان اوین سپری میکند، امروز چهارشنبه ۲۳ شهریور، در پی عدم رعایت اصل تفکیک جرائم مورد تهاجم یک زندانی متهم به جرائم عمومی قرار گرفت. خانم احمدی در پی این اقدام و اضطراب ناشی از آن، با مشکلاتی در راه رفتن مواجه شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۱، راحله احمدی، فعال مدنی، واپسین روزهای دوران محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین سپری میکند.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده خانم احمدی به هرانا گفت: “امروز یک زندانی متهم به جرائم عمومی در بند زنان زندان اوین، قصد ضرب و شتم خانم احمدی را داشت که با دخالت ماموران از آن ممانعت به عمل آمد. در نتیجه این اقدام و شوک وارده بر راحله، وی با حال نامساعد جسمی و بروز مشکلاتی در راه رفتن مواجه شده است. پیشتر نیز زندانی ها دیگری توسط همین فرد تهدید به ضرب و شتم شده بودند. با این حال تصمیمی برای اصلاح شرایط گرفته نشده است.”
راحله احمدی در تاریخ ۱۳ مردادماه امسال، از بند زنان این زندان به مرخصی اعزام شد. او روز دوشنبه ۱۴ شهریورماه، علیرغم شرایط جسمی نامساعد و با وجود اینکه که تنها ۲ هفته به پایان دوران محکومیت ۳۱ ماهه اش مانده بود، به زندان اوین بازگشت.

راحله اصل احمدی، فعال مدنی زندانی و مادر صبا کردافشاری آذرماه ۱۳۹۸ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال و ۲ ماه حبس محکوم شد. بر اساس دادنامه صادره توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، راحله اصل احمدی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق همکاری با رسانه های «معاند»” به ۳ سال و شش ماه حبس و از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” به ۸ ماه حبس و در مجموع به ۴ سال و ۲ ماه حبس محکوم شده بود. خانم احمدی از بابت اتهام “تشویق به فساد از طریق کشف حجاب در اماکن عمومی و انتشار آن در فضای مجازی” نیز تبرئه شد. از این میزان با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۳ سال و شش ماه حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق همکاری با رسانه های «معاند»” در خصوص خانم احمدی قابل اجرا است. این حکم نهایتا با عدم اعتراض به رای صادره و تسلیم به رای، به ۲ سال و هفت ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.

خانم احمدی نهایتا در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ پس از حضور در شعبه ۳ اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب تهران بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد.

پیشتر این فعال مدنی در پی تبعید دخترش صبا کردافشاری به زندان قرچک ورامین با مشکلات پزشکی ناشی از فشار عصبی مواجه و دچار پارگی دیسک شده و برای راه رفتن نیازمند به استفاده از واکر شده است.

این فعال مدنی پیشتر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، در پی بروز علائم کرونا و محروم ماندن از رسیدگی مناسب پزشکی در زندان، به مرخصی درمانی ۵ روزه اعزام شده بود.

جلسه رسیدگی به اتهامات پروین محمدی در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد

خبرگزاری هرانا

امروز چهارشنبه ۲۳ شهریور، پروین محمدی، فعال کارگری در شعبه‌ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و با قرار کفالت به شیوه موقت آزاد شد. خانم محمدی پیشتر در خصوص این پرونده به صورت غیابی به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از اتحادیه آزاد کارگران ایران، پروین محمدی در شعبه‌ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد.

براساس این گزارش، وی به همراه وکیل مدافع خود، حسین تاج در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران حاضر شد اما پرونده‌ وی به دلیل عدم حضور قاضی، به شعبه‌ ۲۶ ارجاع و مجدداً در این شعبه مورد محاکمه قرار گرفت.

وی تا زمان صدور رای با قرار کفالت ۲۰۰ میلیون تومانی به شیوه موقت آزاد شده است.

همزمان اتحادیه آزاد کارگران ایران با انتشار بیانیه ای خواهان پایان دادن به پرونده‌سازی‌های امنیتی علیه تمامی کارگران و مزدبگیران و آزادی فعالین صنفی و سیاسی زندانی شد.

در بخشی از این بیانیه با اشاره به اینکه پرونده خانم محمدی در پی اقدام امنیتی مسئولین خانه کارگر علیه وی گشوده شده است، آمده: خانه کارگر در مقام یک جریان سیاسی-امنیتی در چند دهه‌ی گذشته نقشی جدی در سرکوب و انحلال تشکل‌ها و شوراهای مستقل کارگری ایفا و با نفوذ پلیسی در مراکز کارگری مانع از ایجاد تشکل‌ها و محافل مستقل کارگری شده و بطور مشخص در وضعیت فلاکتبار فعلی کارگران و مزدبگیران نقشی محوری ایفا کرده‌ است.

وی روز دوشنبه ۲۱ شهریورماه جهت اجرای حکم ۱ سال حبس به شعبه اجرای احکام دادسرای اوین احضار شده بود.

در اسفند ماه سال ۹۹، وکیل مدافع پروین محمدی، پس از مراجعه به شعبه یک واحد اجرای احکام دادسرای اوین، از صدور حکم ۱ سال حبس برای این شهروند مطلع شد.

اتهام مطروحه علیه این شهروند تبلیغ علیه نظام از طریق ایراد سخنرانی در جمع کارگران بازنشسته حول مطالبات بازنشستگان و نیز مصاحبه درباره آتش سوزی پلاسکو عنوان شده است. احضار خانم محمدی در خصوص پرونده‌ای صورت گرفت که در سال ۹۶ برای این فعال کارگری ایجاد شده و وی به صورت غیابی محکوم شد.

پروین محمدی پیشتر نیز به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود و دفاع از حقوق کارگران سابقه بازداشت و محکومیت داشته است. وی در تاریخ ۶ اردیبهشت‌ماه ۹۸، به همراه تعدادی از فعالین کارگری در پارک جهان نما واقع در اتوبان تهران-کرج بازداشت و نهایتا به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. او در تاریخ ۱۶ آذرماه ۹۸ جهت تحمل دوران محکومیت به زندان کچویی منتقل و اردیبهشت‌ماه امسال پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب کرج از صدور حکم آزادی زودهنگام خود مطلع شد.

عدم رعایت اصل تفکیک جرائم؛ گزارشی از آخرین وضعیت راحله احمدی در زندان اوین

خبرگزاری هرانا

راحله احمدی، فعال مدنی که واپسین روزهای دوران حبس خود را در بند زنان زندان اوین سپری میکند، امروز چهارشنبه ۲۳ شهریور، در پی عدم رعایت اصل تفکیک جرائم مورد تهاجم یک زندانی متهم به جرائم عمومی قرار گرفت. خانم احمدی در پی این اقدام و اضطراب ناشی از آن، با مشکلاتی در راه رفتن مواجه شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۱، راحله احمدی، فعال مدنی، واپسین روزهای دوران محکومیت خود را در بند زنان زندان اوین سپری میکند.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده خانم احمدی به هرانا گفت: “امروز یک زندانی متهم به جرائم عمومی در بند زنان زندان اوین، قصد ضرب و شتم خانم احمدی را داشت که با دخالت ماموران از آن ممانعت به عمل آمد. در نتیجه این اقدام و شوک وارده بر راحله، وی با حال نامساعد جسمی و بروز مشکلاتی در راه رفتن مواجه شده است. پیشتر نیز زندانی ها دیگری توسط همین فرد تهدید به ضرب و شتم شده بودند. با این حال تصمیمی برای اصلاح شرایط گرفته نشده است.”
راحله احمدی در تاریخ ۱۳ مردادماه امسال، از بند زنان این زندان به مرخصی اعزام شد. او روز دوشنبه ۱۴ شهریورماه، علیرغم شرایط جسمی نامساعد و با وجود اینکه که تنها ۲ هفته به پایان دوران محکومیت ۳۱ ماهه اش مانده بود، به زندان اوین بازگشت.

راحله اصل احمدی، فعال مدنی زندانی و مادر صبا کردافشاری آذرماه ۱۳۹۸ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال و ۲ ماه حبس محکوم شد. بر اساس دادنامه صادره توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، راحله اصل احمدی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق همکاری با رسانه های «معاند»” به ۳ سال و شش ماه حبس و از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” به ۸ ماه حبس و در مجموع به ۴ سال و ۲ ماه حبس محکوم شده بود. خانم احمدی از بابت اتهام “تشویق به فساد از طریق کشف حجاب در اماکن عمومی و انتشار آن در فضای مجازی” نیز تبرئه شد. از این میزان با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۳ سال و شش ماه حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق همکاری با رسانه های «معاند»” در خصوص خانم احمدی قابل اجرا است. این حکم نهایتا با عدم اعتراض به رای صادره و تسلیم به رای، به ۲ سال و هفت ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.

خانم احمدی نهایتا در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ پس از حضور در شعبه ۳ اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب تهران بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد.

پیشتر این فعال مدنی در پی تبعید دخترش صبا کردافشاری به زندان قرچک ورامین با مشکلات پزشکی ناشی از فشار عصبی مواجه و دچار پارگی دیسک شده و برای راه رفتن نیازمند به استفاده از واکر شده است.

این فعال مدنی پیشتر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، در پی بروز علائم کرونا و محروم ماندن از رسیدگی مناسب پزشکی در زندان، به مرخصی درمانی ۵ روزه اعزام شده بود.

جلسه رسیدگی به اتهامات پروین محمدی در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد

خبرگزاری هرانا

امروز چهارشنبه ۲۳ شهریور، پروین محمدی، فعال کارگری در شعبه‌ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و با قرار کفالت به شیوه موقت آزاد شد. خانم محمدی پیشتر در خصوص این پرونده به صورت غیابی به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از اتحادیه آزاد کارگران ایران، پروین محمدی در شعبه‌ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد.

براساس این گزارش، وی به همراه وکیل مدافع خود، حسین تاج در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران حاضر شد اما پرونده‌ وی به دلیل عدم حضور قاضی، به شعبه‌ ۲۶ ارجاع و مجدداً در این شعبه مورد محاکمه قرار گرفت.

وی تا زمان صدور رای با قرار کفالت ۲۰۰ میلیون تومانی به شیوه موقت آزاد شده است.

همزمان اتحادیه آزاد کارگران ایران با انتشار بیانیه ای خواهان پایان دادن به پرونده‌سازی‌های امنیتی علیه تمامی کارگران و مزدبگیران و آزادی فعالین صنفی و سیاسی زندانی شد.

در بخشی از این بیانیه با اشاره به اینکه پرونده خانم محمدی در پی اقدام امنیتی مسئولین خانه کارگر علیه وی گشوده شده است، آمده: خانه کارگر در مقام یک جریان سیاسی-امنیتی در چند دهه‌ی گذشته نقشی جدی در سرکوب و انحلال تشکل‌ها و شوراهای مستقل کارگری ایفا و با نفوذ پلیسی در مراکز کارگری مانع از ایجاد تشکل‌ها و محافل مستقل کارگری شده و بطور مشخص در وضعیت فلاکتبار فعلی کارگران و مزدبگیران نقشی محوری ایفا کرده‌ است.

وی روز دوشنبه ۲۱ شهریورماه جهت اجرای حکم ۱ سال حبس به شعبه اجرای احکام دادسرای اوین احضار شده بود.

در اسفند ماه سال ۹۹، وکیل مدافع پروین محمدی، پس از مراجعه به شعبه یک واحد اجرای احکام دادسرای اوین، از صدور حکم ۱ سال حبس برای این شهروند مطلع شد.

اتهام مطروحه علیه این شهروند تبلیغ علیه نظام از طریق ایراد سخنرانی در جمع کارگران بازنشسته حول مطالبات بازنشستگان و نیز مصاحبه درباره آتش سوزی پلاسکو عنوان شده است. احضار خانم محمدی در خصوص پرونده‌ای صورت گرفت که در سال ۹۶ برای این فعال کارگری ایجاد شده و وی به صورت غیابی محکوم شد.

پروین محمدی پیشتر نیز به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود و دفاع از حقوق کارگران سابقه بازداشت و محکومیت داشته است. وی در تاریخ ۶ اردیبهشت‌ماه ۹۸، به همراه تعدادی از فعالین کارگری در پارک جهان نما واقع در اتوبان تهران-کرج بازداشت و نهایتا به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. او در تاریخ ۱۶ آذرماه ۹۸ جهت تحمل دوران محکومیت به زندان کچویی منتقل و اردیبهشت‌ماه امسال پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب کرج از صدور حکم آزادی زودهنگام خود مطلع شد.

اعدام کودک و نوجوان در ایران، اطلاعیه ۱۴۷۶

اطلاعیه ۱۴۷۶ اعدام کودک و نوجوان در ایران کانون دفاع از حقوق بشر در ایران کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان مجازات اعدام به عنوان سنگین‌ترین نوع از انواع مجازات‌ها در سیستم حقوقی و کیفری مطرح است و همواره نیز مورد مخالفت شدید بسیاری از محافل حقوق بشری و نهادهای بین‌المللی قرار گرفته و لغو اجرای این مجازات از سوی کشورهای مختلف روند فزاینده‌ای داشته است. مجازاتی که نقض فاحش حقوق انسان‌ها است و هیچ راهی برای جبران آن وجود ندارد. آرمان عبدالعالی کودکی بود که… گویندگان: محسن سبزیان، شهناز عیدان Narrators: Mohsen Sabziyan, Shahnaz Eidan تدوینگر: سمانه بیرجندی Editor: Samaneh Birjandi #حق #بشر #اعلاميه_جهانى_حقوق_بشر آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط کانون دفاع از حقوق بشر در ایران قابل استفاده برای همکان است حتی بدون ذکر نام کانون.

مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...