تداوم بازداشت و بلاتکلیفی نیلوفر فتحی در زندان اوین : خبرگزاری هرانا – نیلوفر فتحی، معلم ریاضی ساکن تهران علیرغم گذشت ۴۰ روز از زمان دستگیری، کماکان در بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد و از حق دسترسی به وکیل محروم است.
به هدف رشد وارتقای سطح آگاهی بشریت و شناخت حق وحقوق فردی و فهم حقیقت ها و اطلاع رسانی ,در راستای رسیدن به آزادی و برابری و صلح جهانی
۱۴۰۱ آذر ۶, یکشنبه
-
نماینده مردم مهاباد: ۱۰۵ کشته در کردستان، وزیر کشور باید پاسخگو باشد...
نماینده مردم مهاباد در مجلس شورای اسلامی به آمار جانباختگان در مهاباد و مناطق کردنشین اشاره کرد و گفت: شخص وزیر کشور به عنوان رئیس شورای امنیت کشور باید پاسخگوی این وضعیت باشد.
به گفته جلال محمودزاده در یک ماه گذشته براساس آمارهای غیررسمی ۱۰۵ نفر در مناطق کردنشین کشته شدهاند.او در جلسه علنی یکشنبه شش آذر با انتقاد از امنیتی شدن فضای شهرهای کردنشین در جریان اعتراضات سراسری به وزیر کشور برای مدیریت فضای ناآرام کشور تذکر شفاهی داد و خواستار پایان این جو امنیتی شد.به گزارش خبرگزاری حکومتی دانشجو (ایسنا) نماینده مردم مهاباد در مجلس همچنین گفت: «در چند روز گذشته به دلیل برخورد با معترضان، کشته شدن کولهبران و سوختبران از وزیر کشور در کمیسیون امور داخلی سوال مطرح کردم. رییس این کمیسیون میگوید که سوال شما را فعلا به صحن مجلس نمیفرستم و زمانی که اعتراض میکنم میگوید که برو و از من به رئیس مجلس شکایت کن. یعنی برای سوال ملی و قانونی خود باید از سردار جوکار به سردار قالیباف شکایت کنم؟ در کجای آئیننامه مجلس آمده که رئیس کمیسیون سوال ملی نماینده مجلس را علیرغم قانع نشدن نگه میدارد.»
-
سخنرانی وزیر خارجه آلمان و اشاره به نام کشتهشدگان ایران و «برای توی کوچه رقصیدن»...
صدای آمریکا/VOA
۱۴۰۱ آذر ۵, شنبه
-
سفیر آمریکا در سازمان ملل: جمهوری اسلامی حقوق انسانی زنان ایران را نقض کرده است...
لیندا توماس گرینفیلد، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، روز جمعه در بیانیهای به مناسبت روز جهانی رفع خشونت علیه زنان، به اعتراضات ایران اشاره کرد.
او در این بیانیه با اشاره به حقوق زنان و دختران در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی نوشت: «پس از مرگ مهسا امینی، روایتهای دلخراشی شنیدیم که چگونه پلیس گشت ارشاد حقوق انسانی زنان و دختران شجاع ایرانی را که جان خود را برای اعتراض به بی عدالتی به خطر انداختند، زیر پا گذاشت.»
دو روز پیش جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، نیز در بیانیهای پیشاپیش این مناسبت نوشت: «ما در کنار زنان ایران هستیم که برای مطالبه حقوق بشر و آزادیهای اساسی خود با خشونت و ظلم روبرو هستند.»
-
کمیسیون ایالات متحده در امور آزادی مذهبی بینالمللی (USCIRF)، از دولت آمریکا خواست که مقامات جمهوری اسلامی را در خصوص بازداشت اقلیت های دینی مورد مواخذه قرار دهد.
این کمسیون بر پایه گزارشات از جمله گزارشات هرانا از فشارهای سیستماتیک جمهوری اسلامی به اقلیت های دینی، نسبت به بازداشت های اخیر اقلیت ها از جمله بهائیان ، دراویش گنابادی و شهروندان یارسان ابراز نگرانی کرد.
۱۴۰۱ آذر ۴, جمعه
نسرین جوادی علیرغم عدم بهبودی کامل از بیمارستان طالقانی به زندان اوین بازگردانده شد
اینترنشنال
اتحادیه آزاد کارگران ایران خبر داد نسرین جوادی، از بازداشتشدگان روز جهانی کارگر سال ۹۸، علیرغم عدم بهبودی کامل از بیمارستان طالقانی به زندان اوین بازگردانده شده و افزود جان این فعال ۶۵ ساله در خطر است
۱۴۰۱ آذر ۳, پنجشنبه
-
این خیزش به انقلاب رسیده...
به قول محضریها، ثبت با سند برابر است
۴۴ سال تلاش، دهها طرح براندازی کوچک و بزرگ از فردای سوار شدن ولایتمداران بر اسب قدرت، دهها طرح انفجار و کشتار از ویرانی حزب جمهوری اسلامی و دفتر ریاستجمهوری گرفته تا سربهنیست کردن احمد خمینی، از جنگ با عراق تا صفآرایی اسرائیل و غرب مقابل جیش اسلام ناب انقلابی محمدی ولایتی، قتلهای زنجیرهای، قتلهای خارج ایران،… و در کنار آن، حضور نه دهها بلکه صدها گروه و سازمان و حزب و جبهه مخالف در داخل و خارج ایران که برخی توپ و تانک و هلیکوپتر و موشکهای اهدایی رژیم بعثی عراق را هم داشتند، به اندازه این خیزش (حالا ۷۰ روزه) نتوانست اعتمادبهنفس و اعتبار ایرانی بودن را به ما بازگرداند. از سوی دیگر، رژیمی که زمینههای ماندگاری خود را حداقل برای ربع قرن دیگر فراهم کرده بود، به گونهای در چشم جهانیان بیاعتبار و متزلزل نشان داده شد که رئیسجمهوری بزرگترین قدرت جهان ناچار شد تمام برنامههایی را که از ماهها پیش از ورودش به کاخ سفید، تدارک دیده بود و هدف اصلی آنها رسیدن به تفاهم با اهل ولایت فقیه بود، کنار بگذارد و به خیابانهای تهران چشم بدوزد و از صفحه تلویزیون و اینترنت، با دیدن جان باختن دهها نوباوه دختر و پسر در خیابانهای خانه پدری، ستایشگر ملتی شود که تا دیروز گمان داشت ویروس اسلام ناب انقلابی محمدی ولایتی همه وجودش را تسخیر کرده است.در این چند هفته، نه تنها دیوار جدایی که رژیم بین داخل و خارج ایران بر پا کرده بود و سالها پیش فرو ریخت و رژیم آن را بازسازی کرد، محو شد، بلکه به زمینی مشترک در داخل و خارج میهن رسیدیم که در آن، سنگی نبود تا به سر هم بزنیم. در این زمین، تنها انقلاب جای داشت. رویدادهای ایران و موضعگیریهای هر یک از ما تکلیف تکتک ما را در برابر مردم و جنبش سرفراز و استوار روشن کرد. احزاب کرد همزمان با پیام دایی ژینا (مهسا)، ضمن کنار گذاشتن اختلافهای دیر و دور و نزدیک، بانگ همبستگی سر دادند و وحدت کشور و حاکمیت ملی را با جان خود تضمین کردند.همبستگی ملی در داخل ایران در خارج کشور هم بازتاب عملی داشت. همانگونه که همدلی ما به همان اندازه که خیزش انقلابی و نسل جوان شعله امید را در دلهای ما روشن کرد، در داخل کشور بازتاب موثری در تحکیم پیوند داخل و خارج برقرار کرد. ماهوارهها دیرگاهی است که دیوار جدایی بین داخل و خارج را فروریختهاند. اینک سطح راه هموارتر از فهم رژیم است.
با تاکید بر این گفته که هیچکس در خارج نماینده انقلاب زنان و نوجوانان و اینک همه اهل خانه نیست و ملت ایران برای رهبری انقلاب به کسی وکالت نداده است، آرزوی من در طول سه دهه اخیر اتفاقا برپایی یک جمع همبسته بر پایه مدارا و احترام متقابل بین متفکران، اهل قلم و فعالان سیاسی و فرهنگی بوده است. بارها تا آستانه تشکیل این جمع رفتیم و بعد، نفس اماره و منیت و کیش شخصیت بعضی از ما خیمه را هنوز بر پا نکرده، فرو انداخت؛ اما این بار با وضع دیگری مواجهیم.از یکسو در داخل ایران رودخانهای در خروش است که در آن همه یکدل و خوشآوازند؛ با طنین یک هارمونی روحنواز که نتهایش از جنس آزادگی و عشق است. در این ارکستر هماهنگ، آنکس که سمفونی عشق و آزادی را رهبری میکند، زنان و نوجواناناند. برای اولین بار در موسیقی جنبشی که جهان را به اعجاب انداخته است، همچون حیطه فقه، تقلید از میت جایز است. به عبارت دیگر، حتی در پردهای از این آهنگ دلنواز که در روزهای تظاهرات بر جان مینشیند، به قول حمید مصدق نازنینم که ایکاش بود و زمزمهها را میشنید، «سخنی نیست ز دارایی داماد و عروس/ چهرهای نیست عبوس».هر روز وقتی ایمیلهایم را میگشایم، شگفتیام از بلندنظری و شایستگی نسل انقلابی بیشتر میشود. در میان پیامها، کمتر سخنی میبینم که بوی جدایی و خطکشی بدهد. در چنین فضایی، بایسته است که ما در خارج، با حفظ هویت سیاسی و تعلقات فکری خود، بر اساس میثاقی که میتوان بندهایش را با اتفاقنظر معین کرد، هیئتی را برگزینیم که معرف همه نحلههای فکری جامعه ما باشد و در عین حال بتواند در پیوند با داخل، نه فقط کارشکنی و نقض عهد را محکوم کند و مذموم بداند، بلکه هر روز بیش از پیش، برای رسیدن به نقطه برپایی یک شورای ملی یا کنگره ملی تلاش کنیم.برخورد مثبت اغلب اهل نظر در داخل و خارج کشور با نوشته دو شماره پیش من در ایندپندنت فارسی دلم را روشن کرد. پیدا بود که نسل دهه ۸۰ و جنبشی که چراغ آن را عصاره یک قرن مبارزه برای دستیابی به مردمسالاری روشن کرده، از خطکشیهای ما عبور کرده است. در این جنبش همه «خودی»اند. بین ترک و فارس و کرد و بلوچ و عرب و ترکمن و تالش و لر و قشقایی و گیلک و مازندرانی ایرانی هیچ تفاوتی نیست. نه کسی در مقام نکیر و منکر پرسشگر دین و آیین تو است و نه مقام و جایگاه سابق و لاحق به امتیاز گرفتن یا بیاعتبار شدن شخص منجر میشود. همه عاشقیم و معبودمان همه ما را فرزندان خود میداند و حقه مهر خود را به نام فرد یا گروهی به ثبت نرسانده است.در این خیزش به انقلاب رسیده، به قول محضریها، ثبت با سند برابر است؛ یعنی آنکس که فریاد میزند «رهبر ما قاتله، ولایتش باطله» گفته خود را با جوهر خونش ثبت کرده است. در این سفر از استبداد به مردمسالاری، باز به قول محضریها، هیچ خیاری [اختیار] از جمله «خیار غبن» [امکان فسخ معامله برای شخصی که از معامله زیان فاحش دیده است] به جز «خیار مردمسالاری» مقبول نیست و آنکه به این میدان قدم مینهد، نخست «اسقاط کافه خیارات» [از بین بردن تمام اختیاراتی که به موجب آنها میتوان قرارداد را به صورت یک جانبه از بین برد] را اعلام میکند و گزینهای جز مردمسالاری، آن هم از نوع غیردینی آن، نمیجوید.یک بار کلاه بر سرمان رفت. امروز نه خمینیهای معمم و کلاهبهسر اعتباری دارند و نه مردم برای خوابرفتگان دعوای ۲۸ مرداد ارزشی قائلاند. شکوهمند خیزشی برخاسته است که در آن، از ایران تا دوحه و از بیروت و بغداد تا برلین و واشنگتن و تورنتو… رنگینکمان عزیزکم کیان جای خدا را تسخیر کرده است. مبارک باد این انقلاب سرفراز و پیروز باد این ملت عاشق و همدل و یکجان!
منبع: ایندپیندنت
توضیح: این مقاله قسمتی از یادداشت آقای نوری زاده است.
-
شورای حقوق بشر به تشکیل کمیته حقیقتیاب درباره سرکوب اعتراضات در ایران رای مثبت داد...
شورای حقوق بشر سازمان ملل در سیوپنجمین نشست ویژه خود در روز پنجشنبه سوم آذر، به تشکیل یک کمیته حقیقتیاب جدید برای انجام تحقیقات در مورد گزارشهای «نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اعتراضاتی که پس از ۲۵ شهریور آغاز شد» رای مثبت داد.
در جریان این رایگیری ۲۵ عضو این شورا رای مثبت، شش عضو - شامل ارمنستان، چین، کوبا، پاکستان، ونزوئلا و اریتره - رای مخالف و ۱۶ عضو این شورا رای ممتنع دادند.این نخستینبار است که چنین کمیتهای برای بررسی موارد نقض حقوق بشر در ایران تشکیل میشود. قرائت نتیجه توسط رئیس شورای حقوق بشر با تشویق کنشگران و برخی دیپلماتهای حاضر در این نشست همراه شد.چند گروه از فعالان حقوق بشر ایرانی از جمله رها بحرینی، پژوهشگر امور ایران در عفو بینالملل، نیز در این نشست حضور داشتند و گزارشهای خود از کشتار کودکان و آزار و ارعاب خانوادههای قربانیان به دست ماموران امنیتی جمهوری اسلامی را ارائه کردند.خدیجه کریمی، نماینده جمهوری اسلامی ایران، در ژنو پیشتر دولتهای غربی را به استفاده از شورای حقوق بشر برای هدف قرار دادن ایران متهم کرده و این اقدام را «شرمآور» خوانده بود.
آیدا راستی؛ بازداشت هنرمند بهایی به خاطر پست اینستاگرامی حمایت از اعتراضات
IRANWIRE
بیش از ۱۰ هفته از شروع اعتراضات مردمی در ایران میگذرد و جمهوری اسلامی برای بقای خود دست به هر نوع خشونتی زده است. کشتار، بازداشت، ضرب و شتم و تخریب اموال معترضان روشهای حکومت ایران برای مقابله با مردم است.
سازمانهای حقوق بشری از بازداشت دستکم ۱۵هزار تن از شهروندان خبر داده است. بازداشت شدگان از اقشار مختلف جامعه هستند. دانشجویان، اساتید، دانشآموزان، معلمان، روزنامهنگاران، نویسندگان، شاعران، فعالان حوزههای اجتماعی، مدنی و سیاسی، هنرمندان و ورزشکاران بخشی از بازداشتشدگان را تشکیل میدهند.
بازداشت شهروندان بهایی همچون ۴۳ سال گذشته در هفتههای اخیر نیز همچنان ادامه داشته است. بهاییان بازداشت شده مانند سایر هموطنان دربند، بلاتکلیف و بدون اتهام مشخص در زندانهای جمهوری اسلامی بهسر میبرند و هیچ مسوولی حاضر به پاسخگویی به خانوادههای آنها نیست.
«آیدا راستی قلاتی»، هنرمند جوان بهایی، یکی از بازداشت شدگان هفتههای اخیر است. او بیش از هشت هفته است که دستگیر و در بند ۲۰۹ زندان «اوین» نگه داشته شده است. از اتهام آیدا هیچ اطلاعی در دست نیست و از حق داشتن وکیل هم محروم بوده است.
ماجرای دستگیری آیدا راستی چیست؟
کشته شدن مظلومانه «مهسا (ژینا) امینی»، دختر ۲۲ ساله سقزی توسط عوامل جمهوری اسلامی تحت عنوان «گشت ارشاد» با اعتراضات و همدردی مردم، بهویژه بانوان ایرانی همراه شد. آیدا راستی هم مانند بسیاری از زنان ایران، با گذاشتن چند پست و استوری در اینستاگرام، با این واقعه دردناک اظهار همدردی کرد.
آیدا به همراه همسر، پدر و مادرش چند روز به شمال کشور سفر میکنند و روز دوشنبه چهارم مهر ۱۴۰۱ به منزل خود در تهران برمیگردند. دو روز بعد، ساعت یک بعدازظهر روز چهارشنبه ششم مهر از یک شماره ناشناس به تلفن همراه آیدا زنگ زده میشود. آیدا خواب بوده و متوجه زنگ تلفن نمیشود. فرد ناشناس به تلفن همراه پدرِ آیدا زنگ میزند و میگوید که دخترش پستی گذاشته است و به او بگوید آن را پاک کند. پدر آیدا هم میپذیرد و آیدا پُستش را برمیدارد.
حدود ساعت ۹ شب، مادر آیدا برای خرید از ساختمان خارج میشود که میبیند چند نفر بیرون ساختمان ایستادهاند و به محض باز شدن در، به درون ساختمان میروند. این افراد، ماموران وزارت اطلاعات بودهاند. آنها به منزل آیدا میروند و با داشتن عکس کپی شدهای از او، اقدام به بازداشتش میکنند. ماموران از نشان دادن حکم خودداری میکنند و فقط با اصرار پدر آیدا، یکی از آنها برگهای تا شده را از راه دور به او نشان میدهد که نام آیدا راستی بر روی آن قابل رویت بوده است.
ساعت یک شب، آیدا با تلفن همراه همسرش تماس میگیرد و اطلاع میدهد که در زندان اوین است و باید فردا برای پیگیری پروندهاش به دادسرای اوین مراجعه کند. از آن روز تا امروز ۵۷ روز گذشته است و خانواده آیدا هر روز به زندان و دادسرای اوین مراجعه کردهاند ولی تاکنون هیچ پاسخ روشنی درباره دلیل و اتهام آیدا از مسوولان مربوطه نشنیدهاند. آنها مانند اکثر خانوادههای زندانیان، اجازه ورود به دادسرا ندارند و فقط اجازه دارند از پشت میلههای دادسرا کد ملی فرد بازداشت شده را به سرباز مربوطه بدهند و او برایشان خبری از فرزند، پدر یا مادرشان بیاورد. خانواده آیدا راستی از همین طریق متوجه شدهاند که پرونده او در شعبه۲ است. این پاسخ تنها نتیجه پیگیری آنها در هشت هفته گذشته بوده است.
از آیدا راستی، هنرمند بهایی چه میدانیم
آیدا ۲۸ساله متولد بندرعباس است که در شیراز بزرگ شده است. خانواده راستی از پیروان دین بهایی هستند و مانند سایر بهاییان ایران، همواره بهخاطر اعتقادشان با ظلم و محرومیت روبهرو بودهاند. آیدا در سن نوجوانی با آنکه دانشآموز ممتاز کلاس بود، به دلیل اعتقاد به آیین بهایی، از مدرسه اخراج شد.
شغل خانوادگی راستی عینکسازی است. پدر آیدا مغازه عینکسازی داشت و آیدا دو سال در آنجا کار میکرد. پدرش به مدت ۳۰ سال با مجوز بهداری در این شغل مشغول به کار بود اما پروانه کسب پدر را باطل کردند زیرا تمدید پروانه مستلزم پر کردن ستون مذهب بود و واژه بهایی در قاموس مملکت معنا نداشت.
پس از ۳۰ سال، مغازه پدر و عموهای آیدا را به دلیل نداشتن پروانه کسب از طرف دولت بستند.
«خانه موسیقی» در بیانیهای، اسامی ۲۱ هنرمند بازداشت شده در عرصه موسیقی را اعلام کرد که پیگیر آزادی آنها است. یکی از این نامها، آیدا راستی است. آیدا از کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشته است. پدرش برای او پیانویی خرید و از همان کودکی شروع به یادگیری و نواختن ساز کرد. آیدا که صدای گرم و دلنشینی داشت، آواز خواندن را هم دنبال کرد و یک دوره کلاس آموزش آواز خوانی در تهران گذراند. او برخی از آوازهای خود را در یک پیج عمومی در اینستاگرام به اشتراک گذاشته است. این پیج از دو سال و نیم پیش دیگر فعال نیست.
آیدا راستی به جز موسیقی، در زمینه هنر عکاسی هم فعال است. او در زمان دستگیری، به عنوان عکاس صنعتی و تبلیغاتی مشغول به کار بود.
وضعیت آیدا راستی چهگونه است؟
آیدا راستی در بند ۲۰۹ زندانی است. او به طور هفتگی تماس تلفنی با خانوادهاش داشته ولی فقط یک مرتبه (دو هفته پیش) با آنها دیدار کرده است. او در تماس تلفنی هفته گذشته به خانوادهاش اطلاع داده که بازجوییهایش به پایان رسیده و پروندهاش در مرحله بازپرسی است، هر چند ممکن است دوباره بازجویی شود.
شوهر آیدا راستی دو هفته پس از دستگیری همسرش احضار شد و در رابطه با پرونده آیدا تحت بازجویی قرار گرفت. پرسشها صرفاً حول محور بهایی بودن آیدا بودهاند.
یک ماه پس از بازداشت، آیدا در تماس تلفنی به خانوادهاش اطلاع داده که ۳۰ روز دیگر بازداشت او تمدید شده است.
این روزها با نزدیک شدن به پایان ۳۰ روز، خانواده آیدا راستی نگران هستند که آیا بازداشت موقت او بار دیگر تمدید خواهد شد یا در روزهای آینده، او آزاد و در کنارشان خواهد بود.
بازداشت ژیلا خیر، از فعالان صنفی معلمان استان فارس
IRANWIRE
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، از بازداشت «ژیلا خیر» یکی از فعالان صنفی معلمان در استان فارس خبر داد.
این معلم شناخته شده روز سه شنبه ۱آذر۱۴۰۱، از سوی ماموران امنیتی و در منزل شخصی خود در شهر کازرون بازداشت شده است. از دلیل بازداشت و اتهام احتمالی این معلم بازداشتی اطلاعی در دست نیست.
با شروع اعتراضات سراسری در ایران، بیش از ۵۰ معلم شاغل و بازنشسته در سراسر ایران، بازداشت یا زندانی شدهاند. از این تعداد، براساس اطلاعات موجود، تنها هفت نفر به اسامی «ادریس مهدی زاده، حسام مهدی زاده، شهرام آزموده، علی حسین شمایلی، پوریا رشیدی، معین زرگانی و غلامرضا اصغری مراللو»، با صدور قرار وثیقه تا برپایی دادگاه بهصورت موقت آزاد شدهاند. آنچه در ادامه میخوانید آخرین وضعیت معلمان بازداشت شده در اعتراضات سراسری است.
اتهام حمید رحمتی: اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار یکدیگر
«حمید رحمتی» فعال صنفی معلمان شهررضا، که روز ۱۱مهر با به دست گرفتن پلاکارد و ایستادن در مقابل ورودی منزل شخصی خود توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بود، در دادگاه با اتهام «اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار یکدیگر به قصد بر هم زدن امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» تفهیم اتهام شده است.
انجمن صنفی معلمان کردستان: از حق قانونی سهیلا خالدی دفاع میکنیم
انجمن صنفی معلمان کردستان در پی بازداشت «سهیلا خالدی» معلم و فعال مدنی اهل سنندج، با صدور بیانیهای به دفاع از او پرداخت. این فعال صنفی ۲۱آبان، در پی یورش ماموران اطلاعات سپاه در منزل خود، بدون حکم قضایی و تشریح اتهام انتسابی بازداشت شده است. او معلم ناحیه ۱ آموزش و پرورش سنندج است.
در بخشی از این بیانیه با اشاره به اینکه خانم خالدی در راستای رسالت معلمی خود و در دفاع از دانش آموزان، مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفته است مینویسد: «انجمن صنفی هفته اول مهر با اطلاع از این موضوع، در رابطه با مشکل ابلاغ او، دیداری با سرپرست ناحیه ۱ داشت، متاسفانه روند درمان ایشان کامل نشده بود که در هفته سوم آبان دستگیر شد.»
براساس روایت این انجمن، در هفته اول مهر و همزمان با اعتراضات سراسری: «سهیلا خالدی در زمان برگشت از محل کار، متوجه قصد نیروهای نظامی برای شلیک به چند دانشآموز میشود. او که خود مادر است، با همان حس مادری خود را سپر دانشآموزان میکند اما، خودش از پشت مورد اصابت حدود۱۰۰ گلوله ساچمه ای قرار گرفته است. در هفته دوم مهر، با وخامت حال جسمی امکان حضور در کلاس درس را نمییابد. در هفته سوم به اداره آموزشوپرورش ناحیه ۱سنندج مراجعه و از «جمال پورخضری» سرپرست اداره، درخواست کمک میکند، اما سرپرست اداره بلافاصله موضوع را به حراست اداره را گزارش میدهد. حراست آموزشوپرورش ناحیه ۱، پس از اطلاع از وضعیت جسمی خانم خالدی، در حالیکه او مستاجر است، در مهرماه او را مشمول کسر از حقوق میکند. خانم خالدی روز ۲۱آبان، در حالیکه همچنان تحت مداوا بوده و وضعیت جسمی مناسبی نداشته، در منزل خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.»
بازداشت در خوزستان
صبح روز سهشنبه۲۴آبان، «معین زرگانی» یکی از اعضای کانون صنفی معلمان خوزستان که به اطلاعات سپاه احضار شده بود، در تماسی که همان روز با خانواده گرفته، از بازداشت خود و انتقال به زندان شیبان اهواز خبر داد، اما چند ساعت بعد با تودیع وثیقه، از این زندان آزاد شد.
آخرین وضعیت اسکندر لطفی و مسعودنیکخواه در بند ۲۰۹ زندان اوین
«اسکندر(سوران) لطفی» و «مسعود نیکخواه» که برای دومین بار در سال جاری روز ۱۶مهر بازداشت شدهاند، پس از انتقال از سنندج در بند ۲۰۹ زندان اوین تهران نگهداری میشدند، در پی افشای وضعیت متراکم بازداشت شدگان در سلولهای انفرادی این بند، بصورت تنبیهی به زندان فشافویه منتقل شدهاند.
بازداشت در سیستان و بلوچستان
«حسیبالله حسینبر» ۲۵ ساله و معلم ادبیات مدرسه نمونه امام سجاد سراوان، در اعتراضات روز جمعه ۱۳آبان، زخمی و بازداشت شده است. براساس گزارش «حالوش»، «حسیبالله به علت جراحات ناشی از اصابت گلوله ساچمهای به بیمارستان رازی سراوان انتقال، و بعد از عمل جراحی سرپایی مجدد به بازداشتگاه منتقل شده است.»
بیانیه جمعی از معلمان درباره تداوم انفرادی و وضعیت نگران کننده حمید جعفری نصرآبادی
جمعی از معلمان ایران با انتشار بیانیه مشترکی به تداوم بازداشت و انفرادی «حمید جعفری نصرآبادی» معلم شناخته شده کاشانی اعتراض کردند. در این بیانیه آمده است: «حمید جعفری هنرآموز رشته برق، به مدت دو سال و نیم است از تهران به شهرستان کاشان آمده و در هنرستان آسودگی این شهر مشغول به تدریس بوده است. علاقهمندی و دغدغه خاطر او در این مدت غیر از معلمی، صرفا فوتبال بوده و مربیگری چند تیم فوتبال نظیر ذوالفقارِ سفیدشهر، شهید رضایی سفید شهر، نبردِ طاهرآباد، پیام زیدی در لیگ برتر استان و استقلال سیلک در لیگ برتر کشور، همچنین شرکت در دو دوره مربیگری B و A آسیا و نیز چاپ سه جلد کتاب طی این دو سال و نیم، گواه این ادعا است.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «تلاش بیوقفه آقای حمید جعفری در زمینه فوتبال به گونهای بود که توانست تیم محلی ذوالفقار را به لیگ ۳ کشوری ارتقا دهد. چنین شخصی چگونه میتواند به اقدام امنیتی از آن گونه دست بزند که سزاوار چنان بازداشتی در حریم مدرسه و چنین اجحافی در بازجویی باشد؟ با فعالیتهای فوتبالی و مربیگری در این سطح، چگونه یک معلم وقت و توان آن را دارد به کنش سیاسی و فعالیت مخل امنیت بپردازد؟ این در حالی است که به گواهی همکاران ایشان در هنرستان، هیچ مورد خاصی در محل کار از حمید جعفری مشاهده نشده است.»
امضا کنندگان این بیانیه با اشاره به تجربه دادگاه فعالان صنفی، مینویسند: «نیروهای امنیتی و بازجوهای پرونده دست به پروندهسازی زده و اقدام به جرمتراشی میکنند. این جرمتراشی میتواند حتی اعترافگیری تحت شرایط فشار بازجویی انفرادی باشد تا متهم را مثلا بهخاطر نوشتهای در رسانهای مجازی، یا خواندن کتابی خاص به اقرار کار ناکرده و یا قبول خطای انجام نداده وادار کند.»
بازداشت در آذربایجان شرقی
در ادامه فشارها بر فعالان صنفی، روز یکشنبه۲۲آبان، «علی حاجی» یکی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان آذربایجان شرقی، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در شعبه ۲ دادیاری جلفا، به دلیل عدم پذیرش قرار ۱۵۰ ملیون تومانی توسط دادستان، به زندان منتقل شد. براساس اطلاع «ایران وایر»، ماموران امنیتی برای اعمال فشار بیشتر بر این فعال صنفی، پرونده قبلی او را نیز با وجود «قرار منع تعقیب» جهت بررسی مجدد به دادگاه ارجاع دادهاند.
دو بازداشت در آذربایجان غربی
«اسماعیل رحمت پور»، دبیر فیزیک ناحیه یک ارومیه و دانشجوی دکترای فیزیک روز شنبه ۲۱آبان، در پی احضار همزمان از سوی حراست ناحیه یک آموزش و پرورش شهر ارومیه و اداره اطلاعات این شهر، پس از مراجعه بازداشت شده است. پیگیری خانواده این معلم شناخته شده برای اطلاع از دلیل بازداشت او بی نتیجه مانده است.
با گذشت نزدیک به یک ماه از دستگیری «محمد حسن داوودی»، یکی از اعضای فعال صنفی معلمان در آذربایجان غربی، دلایل دستگیری او نامعلوم است. آقای داوودی ۵آبان، با خشونت و ضربوشتم در خیابان دستگیر و به اداره اطلاعات میاندوآب منتقل شده است. با پیگیریهای متعدد خانواده مشخص شده او هماکنون در اداره اطلاعات ارومیه زندانی است. از اتهام یا وضعیت او تا این لحظه اطلاع دقیقی در دست نیست. آقای داوودی پیش از این نیز به دلیل فعالیتهای مدنی و سیاسی سابقه بازداشت و زندان داشته است.
لیست جدید کتابهای منتشر شده در کتابخانه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران – نوامبر ۲۰۲۲
۱. رسانههای همگانی به مثابه شاخهی چهارم دولت
نویسنده: علی صدارت، بکار گیری انواع رسانه ها و دست درازی به افکار عمومی توسط آنها و انواع دروغها و ضداطلاعات و سوءاطلاعات را به مردم باوراندن، و…. و در یک کلام مغزشویی مردم، جنگ روانی نامیده میشود. جنگی که «مادر همهی جنگها» است. جنگی که قدرتها بدون مدیریت آن، هیچ یک از انواع دیگر جنگها را نمیتوانند شروع کنند و ادامه دهند. با جنگ روانی است که رژیم ولایت مطلقه، توانسته است به مدت چهار دهه در ایران، مردم ایران را منفعل و بی عمل نگاه دارد که بتواند بر آنها سلطه داشته باشد. با جنگ روانی است که رژیم توانسته است گروهی از مردم را، نادانسته و ناخواسته، به عوامل استمرار و بقای استبداد مبدل گرداند. تا جایی که بعضی از مردم با پای خود به حوزههای رای گیری می روند و با دست خود به این رژیم مشروعیت می دهند، تا باز هم بر سر کار بماند و به تجاوزها به حقوق آنها، ادامه دهد!
۲. طاهره قرهالعین
نوشته حسام نقبائی، فاطمه زرینتاج برغانی، ملقب به ام سلمه، که سید کاظم رشتی او را لقب قرهالعین و سید باب او را لقب طاهره دادند، در سال ۱۲۳۱/۱۸۱۴ در خانوادهای از علمای سرشناس شهر قزوین متولد شد. پدرش، ملا محمدصالح با دو برادر خود در اصل از دهکده برغان در بخش ساوجبلاغ واقع در شرق قزوین بودند. اینان در اولین دهه قرن نوزدهم به قزوین آمدند و چندی بعد دو برادر بزرگتر به قم، اصفهان و سپس به عتبات رفتند و در آنجا زیر نظر مدرسین مشهور مکتب اصولی به تحصیل پرداخته و اجازه اجتهاد گرفتند. پس از بازگشت به قزوین، محمدتقی و محمد صالح هر دو بزودی به عنوان مجتهدین طراز اول مورد قبول قرار گرفته، ثروتی کلان اندوختند و توانستند سیطره مذهبی خود را بر بعضی از محلات شهر مستقر سازند. در سالهای اولیه قرن نوزدهم، قزوین مرکز شکوفایی تجارت بین شمال و جنوب بود. برادران برغانی از این موقعیّت تجاری بهره فراوان بردند و بطور مکرر نیز مورد التفات دربار قرار گرفتند.
۳. زنی آرایش روزگار، در حالات شعری طاهره قرهالعین
نوشته: رضا فرخ فال، فاطمه(طاهره) و خواهر کوچکترش، مرضیه، در محیطی شدیدا مذهبی ولی متنعم و مرفه پرورش یافتند. فاطمه در آغاز سنین جوانی توانست به خاطر استعداد فوقالعاده، اعجوبهای در علم و به خاطر عدم مخالفت پدرش در ادامه تحصیلات او، به مراحل والای تحصیلات برسد، که این امر در آن دوران برای یک زن کاملا بیسابقه بود. وی تحت نظر پدر و مادر و عموهایش، تحصیلات ابتدایی خود را در مقدمات، فقه، و ادبیات تکمیل نمود و بهطوری که نقل شده از بسیاری از شاگردان پدرش پیشی گرفت. فاطمه علیرغم ذوق و استعداد سرشار ادبی و قریحه شاعرانهاش، نتوانست از قید فشارهای خانوادگی رهایی یابد. فشارهایی که او را در سن چهارده سالگی، شاید برخلاف میلش، مجبور به ازدواج با پسر عمویش ملامحمد برغانی، پسر ملا محمدتقی، که بعدا امام جمعه قزوین شد، نمود. اندکی پس از ازدواج در سال ۱۲۴۴/۱۸۲۸، فاطمه و همسرش قزوین را به مقصد عتبات ترک گفتند تا ملا محمد بتواند تحصیلات خود را در مجلس درس ملا محمدباقر قزوینی، از علمای معروف مکتب اصولی، ادامه دهد. این زن و شوهر نزدیک به سیزده سال ساکن کربلا بودند. بعدها فاطمه از طریق پسرخاله خود، ملا جواد ولیانی با نمونههایی از آثار احسائی و تعالیم شیخیه آشنا شد، و در حلقه درس پیروان سید کاظم رشتی نیز حضور یافت.
۴. حقوق زنان از آغاز تا امروز
نوشته: نای. بن سعدون، ترجمه گیتی خورسند، مولف در این کتاب با اشاره به تاریخ زندگی زنان از یونان و روم باستان تا زمان حاضر بر آن است تحول و پیشرفت زنان را در دسترسی به حقوقشان بازگو نماید. در طول هزاران سال زن جایگاهی بی ثبات در تاریخ داشته است. از زمان حوا تا ملکه سبا، از دوران بروندا تا ژاندارک و از کریستین دو پیزان تا کلت، در تمامی عرصه های خلاقیت های ادبی و هنری، اندیشۀ فلسفی، علوم یا فعالیت های سیاسی کمتر زنی توانسته است در طول قرن ها به اوج شهرت دست یابد. در جهان تعداد زنان با مردان تقریبا مساوی است و گاهی هم کمی بیشتر. یا وجود این عزت و شهرت تقریبا همیشه در تیول مردان بوده است. ژان رستان در کتابش انسان می نویسد: ماده دیگر کاملا ماده نیست و نر هم کاملا نر نیست، فقط ماده بیشتر خاصیت زنانگی دارد و نر بیشتر ماهیت مردانگی. مع هذا، واقعیت زن بودن سبب محدودیت حقوق و آزادیهایی شده است که به بازی گرفته شد. در سال ۱۸۶۲ آبراهام لینکن در دومین پیام سالانه خود به کنگرۀ آمریکا تاکید کرد که «ما اعطای آزادی به بردگان آزادی انسان های آزاد را تضمین کرده ایم.» پیروزی آزادی و شناخت و احترام به حقوق افراد، هیچ یک بدون دردسر نیست: غلبه بر استبداد همواره مبارزه را می طلبد. انقلابهای جهان به بهای جان انسان های بی شماری تمام شده است که برای دست یازی به آزادی به پا خواسته اند. در این میان مردهای جامعه با کمک و پشتیبانی زنان مبارزه کرده اند…
۵. علل ضعف تاریخی بورژوازی ایران
نوشته علی اکبر اکبری، سرمایه در محیط آزاد و امن بکار می افتد و صاحب سرمایه در صورتی سرمایه اش را در تولید و بازرگانی و صرافی بکار می اندازد که آزادی انتخاب و عمل داشته باشد. آزادی برای سرمایه گذاری، آزادی برای هر کالایی که مایل است تولید کند و به اقتضای تقاضای بازار قیمت گذاری کند و در هر کجا که سود بیشتری بدست می آید بفروشد. صاحب سرمایه می خواهد به هر کجا که سرمایه بازدهی بیشتری دارد سرمایه اش را انتقال دهد و کسی مانع کار و کسبش نشود و ایجاد ناراحتی و مزاحمت ننماید.
۶. بیچارگان
نویسنده: فیودور داستایفسکی، رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان ۱۸۴۴ تا ۴۵ نوشته و بازنویسی شد. در ماه مه داستایفسکی نسخه دستنویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد. گریگاروویچ دستنویس را نزد دوستش نکراسوف برد. هر دو باهم شروع به خواندن دستنویس کردند و سپیدهدم آن را به پایان رساندند و ساعت ۴ صبح رفتند داستایفسکی را بیدار کردند و برای شاهکاری که آفریده بود به او تبریک گفتند. نکراسوف ان را با این خبر که «گوگول تازهای ظهور کرده است» نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور پس از لحظهای تردید بر حکم نکراسوف مهر تایید زد. روز بعد بلینسکی با دیدار داستایفسکی فریاد زد: «جوان، هیچ میدانی چه نوشتهای؟… تو با بیستسال سن ممکن نیست خودت بدانی.» داستایفسکی سیسال بعد این صحنه را «شگفتانگیزترین لحظه حیاتش» خواند.
۷. هنر همیشه بر حق بودن
نوشته ی آرتور شوپنهاور است که نخستین بار در سال ۱۸۳۱ انتشار یافت. این کتاب جالب توجه، رساله ای گزنده و کنایه آمیز است که با نثر منحصر به فرد و تأثیرگذار شوپنهاور، بدون تردید در خاطر مخاطبین ثبت خواهد شد. شوپنهاور در این اثر، 38 روش را برای پیروز شدن بر رقیب در مناظرات و گفت و گوهای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این اندیشمند آلمانی برجسته، کتاب حاضر را با این ایده آغاز می کند که فیلسوفان به شکلی گسترده بر نقش منطق در گفت و گوها تمرکز کرده اند اما توجهی به هنر تاریک تر دیالکتیک (به خصوص پس از امانوئل کانت)، یعنی مجادله نداشته اند. شوپنهاور در این کتاب به مخاطبین نشان می دهد که چگونه می توانید کاری کنید که در گفت و گوها، همیشه حق را به شما بدهند. بیستودو فصل دارد که شامل سیوهشت ترفند برای فارغ شدن بر رقیب در مجادلات لفظی است. شوپنهاور علاوه بر راهکارها، مثال و چگونگی به کارگیری روشها را هم بهطور خلاصه به خواننده میآموزد. از جمله ترفندهایی که شوپنهاور بهطور کنایهآمیز در این جستار ارائه میکند، عبارتند از: «دستت را رو نکن»، «با سوال پیچ کردن اقرار بگیر»، «سوال های انحرافی مطرح کن»، «به رغم شکست، مدعی پیروزی شو»،«حرفش را قطع کن، توی حرفش بدو، بحث را منحرف کن»، «با استدلالی به بدی استدلال خودش با او مقابله کن»، «او را وادار به اغراق کن»، «اراده از عقل و هوش موثرتر است»، «به بحث جنبه شخصی بده، توهین و بددهنی کن»
۸. خنیاگری در خون، در شناخت و بزرگداشت فریدون فرخزاد
نویسنده: میرزا آقا عسگری میتوان فریدون فرخزاد را با ویکتور خارا شاعر مردمگرا و انقلابی شیلی مقایسه کرد. شاید این قیاس ذهن آنانی را که مرغ همسایه را غاز میدانند و در عین بیگانهپرستی، هر چیز خودی را خوار میشمارند بیاشوبد. این قیاس می تواند خشم بنیادگرایان چپ نمای ایران را که سوای شاعران انقلابی مردم ایران همچون سعید سلطانپور، خسرو گلسرخی و چند تن دیگر، برای کمتر شاعر و هنرمند دیگری ارزشی درخور قایل اند، برانگیزد. این قیاس می تواند بنیادگرایان و مدعیان دروغین چپ را که ماهیتا مسلمانند و از شاعر و هنرمند قداست و سجایائی مانند امامان و پیغمبران طلبکارند برنجاند. با این همه من نه تنها فرخزاد را با ویکتور خارا می سنجم بل که وی را از جهانی فراتر از خارا میدانم، چرا که اگر ویکتور خارا شاعر و آوازخوان بود، فرخزاد، هم شاعر بود، هم آوازخوان، هم شومن بود و هم هنرپیشه. اگر ویکتور خارا خوانندهای بود پرخاشگر به حکومت دیکتاتورهای شیلی، فرخزاد خوانندهای بود دشمن دیکتاتورهای اسلامی و فراتر از آن، افشاگر دین و خرافات این اصول گرایان ریشو و مرتجع.
۹. چکیده
نویسنده: صادق فرخی قصرعاصمی، من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد میکند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و… اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسانها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آنها را محدود میکنند.
۱۰. شاهزاده خانم بابل
نوشته ولتر ترجمه ناصح ناطق، یک داستان فلسفی است که ولتر آن را در سال ۱۷۶۸ به نگارش در آورد. داستان در مورد یک چوپان خوشتیپ و ناشناخته به نام آمازان و فرماسانتا، شاهزاده خانم بابل است که عشق و حسادت، او را به مسافرت در جهان وا میدارد. ولتر در طی این سفرها با استفاده از استعارهها و صحنههای ماجراجویانه، مشکلاتی را که او در بازدید از این مکان ها با آنها مواجه میشوند، به تصویر میکشد. ولتر در «شاهزاده خانم بابل» مساله سرنوشت و جبر را نیز به میان میکشد و در پی حل این معماست که میتواند به طرق مختلف به شما کمک کند تا از زندگی خود لذت ببرید. جوانی در آغاز جوانی به قصد یافتن حقیقت به راه میافتد، ولی هیچ جا جز گمراهی و تعصب و کوتهفکری چیزی نمیبیند. کشیشان و روحانیان در همه جا زیان مردم را به قیمت سود خود پی میگیرند و دین و آیین را پیش میکشند. و مردم به بهانههای واهی نقشه میکشند و خون یکدیگر را میریزند. در «شاهزاده خانم بابل» توجه زیادی به توالی سنوات و قرون و امکان وقوع حوادث در عمر طبیعی یک نفر نشده است، بدین معنی که هر کدام از وقایع این سفرنامه در یک قرن اتفاق افتاده است و قابل مقایسه با کتب تاریخی نیست. این کتاب شامل شش داستان از نوشته های ولتر میباشد این کتاب نیز همانند اکثر آثار ولتر نگاهی نقادانه نسبت به روحانیون و کشیشان برجامعه دارد. از میان این شش داستان داستان سفرنامه اسکار مانتادو جالبتر از بقیه بود و کوتاه تر البته ولتر تو آثارش به صورت سطحی به خیلی از نکات اشاره میکتد که فهمیدن خیلی از آنها نیازمند یک پیش زمینه و اطلاعات قبلی است. کتاب شامل شش داستان است که عبارتند از: شاهزاده خانم بابل؛ سفرنامه اسکار مانتادو؛ سپید و سیاه؛ گاو سفید؛ ژانو و کولن؛ میکرو مگاس
۱۱. میان گذشته و آینده
نوشته هانا آرنت ترجمه سعید مقدم، این کتاب اولین بار در سال ۱۹۶۱ به انتشار رسید. تحلیل های هوشمندانه هانا آرنت از جهان مدرن که بر اساس درکی عمیق از گذشته به وجود آمدهاند، مشارکت بزرگی در عرصه فلسفه سیاسی به حساب می آیند. آرنت در کتاب میان گذشته و آینده، به تشریح بحران های پیچیدهای میپردازد که جامعه مدرن در نتیجه از دست رفتن معنای مفاهیم کلیدی سنتی در دنیای سیاست با آنها رو به رو است؛ مفاهیمی چون عدالت، منطق، مسئولیت، فضیلت و افتخار. آرنت از طریق هشت تمرین کاربردی به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم دوباره به درکی درست و واقعی از ماهیت اساسی این مفاهیم دست یابیم و همچنین، طرح و برنامهای برای استفاده از آنها در آینده نیز در اختیار داشته باشیم.
۱۲. انقلاب مجارستان، مقاومت مردمی علیه توتالیستاریسم
نوشته هانا آرنت ترجمه کیومرث خواجویها ریشههای توتالیتاریسم با ظهور یهودستیزی در اروپای مرکزی و غربی در دهه ۱۸۰۰ آغاز میشود و با بررسی امپریالیسم استعماری اروپا از سال ۱۸۸۴ تا آغاز جنگ جهانی اول ادامه مییابد. در مورد دو شکل اصلی حکومت توتالیتر در زمان ما – آلمان نازی و روسیه استالینیستی – که به زعم هانا آرنت به رسمیت شناختن دو روی یک سکه بودند، نه مخالفت با فلسفههای راست و چپ. وی از این نقطه نظر ، در مورد تکامل طبقات به تودهها، نقش تبلیغات در برخورد با جهان غیر توتالیتر ، استفاده از وحشت و ماهیت انزوا و تنهایی به عنوان پیش شرط سلطه کامل بحث می کند. و در فصل چهاردهم کتاب خواستگاه توتالیتاریسم به انقلاب مجارستان می پردازد که در اینجا تحت عنوان «انقلاب مجارستان؛ مقاومت مردمی علیه توتالیتاریسم»، به فارسی ترجمه شده است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از کتب می توانید از سایت کتابخانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران بازدید فرمائید:
https://ift.tt/8bRCMxk
۱۴۰۱ آذر ۲, چهارشنبه
سها مرتضایی، فعال صنفی دانشجویی سابق بازداشت شد
شبکه جهانی کلمه
شبکه جهانی کلمه / سها مرتضایی، فعال صنفی دانشجویی سابق و دبیر اسبق شورای صنفی کل دانشگاه تهران، حدود ساعت ۹ صبح دوشنبه ۳۰ آبان هنگام رفتن به محل کار با ضرب و شتم شدید ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.
در اثر ضربات وارده، وی دچار کبودیها و زخمهای متعدد در نواحی سر، دست و پا و همچنین باسن و ناحیهی تناسلی شده است. پس از بازداشت وی ابتدا به زندان اوین و سپس به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده تا به لحاظ ضرب و جرح بررسی شود.
سها مرتضایی پیش از این در سال ۸۸، دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بازداشت شده بود. همچنین وی با وجود داشتن رتبه ۱۰ دکتری در آزمون دکتری ۹۸، با وجود تحصن و پیگیریهای مکرر، ستارهدار و محروم از تحصیل شد.
راهیان آزادی زنان
“راهیان آزادی زنان” با همکاری کمیته دفاع از حقوق زنان و کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان. همکاران و گردآورندگان : آیلار اسماعیلی، شراره مهبودی، مرضیه مهدیه، لیلا رمضان، شراره هادیزاده، کوثر ولیزاده، فریده فراعی، حامد غریب زاده. تهیه و تدوین : اسفندیار سنگری #اعلاميه_جهانى_حقوق_بشر#مهسا_امینی #mahsaamini آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط کانون دفاع از حقوق بشر در ایران قابل استفاده برای همکان است حتی بدون ذکر نام کانون.
۱۴۰۱ آذر ۱, سهشنبه
-
بازداشت دو تن از دراویش گنابادی
«فائزه عبدیپور» و «سعید سلطانپور»، دراویش ساکن در شهرهای گرگان و کرج توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند.براساس اطلاع «ایرانوایر» نیروهای امنیتی پس از تفتیش خانه این دو تن از دراویش گنابادی، ضبط وسایل شخصی از جمله موبایل، کامپیوتر و … آنها را بازداشت کردند. فائزه عبدیپور پیش از این در سال ۱۳۹۸ نیز با اتهامهای «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی/خارجی»، «تبلیغ علیه نظام» و «تمرد نسبت به ماموران» احضار شده بود. این فعال دانشجویی و از دراویش گنابادی، پیش از آن نیز به همراه «کسری نوری»، «محمد شریفی مقدم»، «محمدرضا درویشی» و «ظفر علی مقیمی»، هنگام عیادت یکی از مدیران وبسایت «مجذوبان نور» در بیمارستان، به شکلی خشونتآمیز توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند. سعید سلطانپور از دراویش گنابادی، در سال ۱۳۹۶ در ماجرای واقع گلستان هفتم بازداشت شده و به شهرکرد تبعید شده بود.
-
شبکه خبری سی ان ان با انتشار گزارش تحقیقی از آزار و تجاوز جنسی شماری از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری اخیر توسط نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در بازداشتگاه های ایران پرداخته است.
در این گزارش یک زن ۲۰ ساله که سی ان ان برای حفظ امنیتش از او به نام مستعار هانا یاد کرده، میگوید در زمان بازداشت پلیس با وعده آزادی او را مورد خشونت جنسی قرار داده اند.به گفته این شاهد عینی: "زنان و دخترانی بودند که به آنها تجاوز جنسی شد و سپس به شهرهای دیگر منتقل شدند." در این گزارش به آزار جنسی پسران و مردان جوان و همچنین آرمیتا عباسی، شهروند ساکن کرج نیز پرداخته شده است. خانم عباسی در پی انتشار مطالبی در صفحه شخصی خود بازداشت شد. اما نهادهای امنیتی مدعی شدند او یکی از "لیدرهای اعتراضات" است و"۱۰ کوکتل مولوتف" از آپارتمانش کشف شده است. همزمان مطالبی در خصوص انتقال این زن جوان به بیمارستان همراه با آثار به جا مانده از آزار جنسی و تجاوز در شبکه های اجتماعی منتشر شد. در این کار تحقیقی تلاش شده تا با استناد به گفته های کادر درمان بیمارستان این اطلاعات راستی آزمایی شود.
BBC PERSHIAN
انتقال اضطراری نسرین جوادی، فعال کارگری زندانی به بیمارستان
IRANWIRE
در پی وخامت حال «نسرین جوادی» (اعظم خضری جوادی) یکی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران در بند زنان زندان اوین، ماموران زندان صبح روز شنبه ۲۸آبان۱۴۰۱، او را در حالت نیمه بیهوش با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردهاند.
به گفته همبندیهای او، خانم جوادی توانایی هیچ حرکتی نداشته و احتمال وقوع سکته برای او جدی بوده است: «در سه روز گذشته نسرین به شدت مریض بوده و تنها در بهداری زندان با تشخیص سرماخوردگی مورد مداوا قرار گرفته است. اما شب شنبه حال او رو به وخامت رفت. تا حدی که امروز صبح در معرض به کما رفتن بوده است.»
مسوولان زندان اوین در اقدامی غیرقانونی درباره بیماری نسرین و انتقال او به بیمارستان خارج از زندان به خانواده او هیچ اطلاعی ندادهاند. خانواده این فعال کارگری از طریق دیگری از این انتقال مطلع شده و پیگیر یافتن بیمارستان محل مداوای او هستند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با انتشار این خبر، ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به سلامت نسرین جوادی، اعلام کرد: «مسوولیت جان نسرین جوادی متوجه حکومت جمهوری اسلامی است. ما خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط نسرین و تمام کارگران و معلمان زندانی، زندانیان سیاسی و همه بازداشتشدگان اعتراضات جاری هستیم.»
اتحادیه آزاد کارگران ایران در ادامه پیام خود مینویسد: «نیروهای سرکوبگر حکومت در خیابانها، کودکان و زنان و مردان را با خشونت تمام میکشند. در آن سو ضابطین قضایی و امنیتی با همراهی تمام دم و دستگاه در اختیارشان هر بار به شکلی نقشه قتل زندانیان را میریزند. همین یک ماه قبل بود که با به راه انداختن آتشسوزی تلاش داشتند تا زندانیان زندان اوین را قتل عام کنند.»
نسرین جوادی کیست؟
اعظم خضری جوادی، مشهور به نسرین جوادی، کارگر سابق «شرکت تجهیزات پزشکی»، بازنشسته تامین اجتماعی و از جمله فعالان کارگری است. او ۶۵ ساله است، تنها یک فرزند دارد و چند سالی است ایام بازنشستگی خود را سپری میکند.
خانم جوادی یکی از اعضای هیات موسس «شورای کارگری بازنشستگان تامین اجتماعی» (بستا) است؛ شورایی که پیگیر مطالبات بازنشستگان این سازمان تامین اجتماعی هم هست. او از سال ۱۳۹۱ هم یکی از اعضای اصلی اتحادیه آزاد کارگران ایران بوده و برای پیگیری مطالبات کارگران ایران و تشکلیابی آنها تلاش کرده است.
جوادی در جریان تجمع «روز جهانی کارگر» سال ۱۳۹۸، مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت و پس از ۲۹ روز، به قید وثیقه آزاد شد. قاضی افشاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب حکم محکومیت او را با اتهاماتی چون «اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور»، «اخلال در نظم و آسایش عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» صادر کرد. این حکم شامل هفت سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق بود. جوادی در این حکم که پنج سال آن قابل اجرا است، برای اتهام «اخلال در نظم»، به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق، برای اتهام «اجتماع و تبانی» به پنج سال حبس و برای «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده است. او زمانی که از زندان آزاد شود، ۷۰ ساله خواهد بود.
یک فرد نزدیک به جوادی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده، مصادیق اتهاماتی که علیه نسرین جوادی مطرح شدهاند را «شرکت در مراسم روز جهانی کارگر» و «حضور در تجمعات کارگران و بازنشستگان برای دفاع از مطالبات صنفی» اعلام میکند: «مصادیق اتهامی او در حالی منجر به صدور حکم شدهاند که مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حملسلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است. در هیچ یک از تجمعاتی که در آن حضور داشته است، حاضران جز برای مطالبه حقوق پایمال شده کارگران و بازنشستگان قدمی بر نداشتهاند.»
یکی از فعالان کارگری درباره حکم صادره برای نسرین جوادی به «ایرانوایر» میگوید: «شرمآور است. زن کارگر بازنشستهای صرفا بهخاطر گرفتن پلاکاردی با این نوشته که یک درصد تامین و ۹۹ درصد گرسنه، بازداشت و زندانی شود. این حکم برای زنی صادر شده است که سازمان تامین اجتماعی را از آن خود میدانست و برای صیانت از آن، دغدغه بسیاری داشت که با دیگر بازنشستگان مطرح کرده است.
هر انسان منصفی وقتی چشمش به حکم هفت سال محکومیت زندان و ۷۴ ضربه شلاق و دو سال ممنوعیت از فعالیت در فضای مجازی بیفتد، حتما میگردد ببیند که این چه متهم خطرناکی است که جامعه باید از آسیب او مصون بماند. ولی در جستوجوهایش متوجه میشود این حکم برای زنی میانسال که کارگر بازنشسته تامین اجتماعی است، صادر شده است که حداقل حقوق بازنشستگی و چندین برابر زیر خط فقر را دریافت میکند.»
به گفته او، جمهوری اسلامی ایران تبدیل به یک زندان بزرگ برای کارگران، بازنشستگان، معلمان و کنشگران شده است: «نسرین جوادی و سایر کارگران و معلمان زندانی جرمی مرتکب نشدهاند. آنها هر کجای این دنیا که باشند، مورد حمایت و ستایش جامعه خواهند بود. حکومت برای کنترل پلیسی و پیگیری سرکشیهایش در جهان، جامعه را دچار بدترین شرایط معیشتی کرده است تا مانع مطالبهگری و اعتراض مردم به شیوه حکمرانی خود شود. فعالان کارگری، معلمان و دیگر کنشگران را به زندان میاندازد تا صداها خاموش شوند. اما این زبانههای آتشی که خودش برپا کرده است، بزودی دامنش را خواهد سوزاند.»
یک فعال کارگری درباره وضعیت سلامتی او به «ایرانوایر» میگوید:«خیلی ناعادلانه برخورد کردند. با وجود نیاز روزانه به رسیدگی تخصصی پزشکی، برای اجرای حکم حبس خود به زندان رفت. او به بیماریهای پوکی شدید استخوان، دیسک کمر و آب مروارید چشم مبتلا است. پزشکان متخصص گفته بودند که حضور در فضای زندان، یعنی خطر جدی برای سلامتش. اما توجهی به این مسایل نکردند.»
او در ادامه افزود: «خانم جوادی درخواست عدم تحمل کیفر را به دادگاه تسلیم کرد. این درخواست پس از چندین نوبت آزمایش و عکسبرداری توسط بیمارستان، بررسی شد و پزشکان متخصص تایید کرده بودند که او توانایی تحمل حبس ندارد. سپس این درخواست به دادگاه رفت. اما این نظر پزشکان با کارشکنی شعبه اجرای احکام مواجه شد. آنها گفتند عدم اجرای حکم منوط به تایید عدم تحمل حبس از سوی پزشکی قانونی است. روز ۸تیر، جوابیه پزشکی قانونی به شعبه اجرای احکام اعلام شد. در کمال شگفتی، پزشکی قانونی نظر پزشکان متخصص بیمارستان دولتی را نقض کرده و به توانایی تحمل حبس برای نسرین جوادی رای داده بود. حالا خودتان حدس بزنید زن ۶۵ سالهای با داشتن دیسک کمر، پوکی شدید استخوان و آب مروارید چشم که داروهای بسیاری را مصرف میکند، قرار است در زندان چه کند؟»
این فعال کارگری که صبح روز ۸تیر ۱۴۰۱، جهت اجرای حکم هفت سال حبس، که پنج سال آن قابل اجرا است، در میان بدرقه دوستان و خانوادهاش راهی زندان «اوین» شد.
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «ایمان افشاری»، او را به هفت سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد؛ حکمی که علیرغم اعتراض خانم جوادی، در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.
-
مرکز اسلامی هامبورگ از عضویت در شورای مسلمانان خلع شد...
22 ساعت پیش
"مرکز اسلامی هامبورگ" مدتهاست تحت نظارت اداره حفاظت از قانون اساسی (سازمان امنیت داخلی آلمان) بوده است، زیرا این مرکز از پایگاههای حکومت جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.این واقعیت که مرکز اسلامی هامبورگ در چارچوب قرارداد دولت آلمان و نهادهای اسلامی، با شهر هامبورگ در پیوند است، انتقاداتی برانگیخت. اما در حال حاضر میتوان موضوع را پایان یافته تلقی کرد."مرکز اسلامی هامبورگ" (IZH) که نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران در اروپا محسوب میشود، از شورای جماعتهای اسلامی در هامبورگ "شورا" خارج شده و به عبارت دیگر این شورا "مرکز اسلامی هامبورگ" را از عضویت کنار گذاشته است.این خبر را فاتح ییلدیز، رئیس شورا، عصر یکشنبه ۲۰ نوامبر (۲۹ آبان) پس از جلسه این نهاد اسلامی اعلام کرد. ییلدیز گفت: «این کار برای ما ساده نبود و در این رابطه بحثهای متعددی داشتیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مرکز اسلامی هامبورگ دیگر عضو شورا نباشد.»به گفته اداره ایالتی حفاظت از قانون اساسی (سازمان امنیت ایالتی هامبورگ)، مرکز اسلامی هامبورگ از سوی ایران هدایت میشود و به همین دلیل به عنوان یک جریان افراطی طبقهبندی میشود و "مسجد آبی" در منطقه آلستر سالها است تحت مراقبت نهادهای امنیتی آلمان است.
-
برداشتن حجاب اجباری ادامه دارد؛ خانه سینما: تهدید و بازداشت تمام نشود، اعتصاب میکنیم...
خانه سینمای ایران اعلام کرد در اعتراض به ادامه خشونتها علیه مردم و به دلیل احضار و بازداشت پی در پی اعضایش هشدار میدهد اگر تهدید و بازداشت پایان نیافته و سینماگران بازداشتی آزاد نشوند، از اعضایش خواهد خواست از همکاری با پروژههای سینمایی و تلویزیونی خودداری و تحصن کنند.
این بیانیه صریح، پس از بازداشت هنگامه قاضیانی و کتایون ریاحی به دلیل برداشتن حجاب اجباری و احضار و تهدید چند سینماگر دیگر به دلایلی مشابه از جمله حمایت از خیزش انقلابی مردم ایران منتشر شده است.در هفتههای اخیر دهها هنرمند زن ایرانی عکسها و ویدیوهایی از خود بدون حجاب اجباری منتشر کردند. در تازهترین نمونه، سحر مصیبی، فیلمساز، تصویری بدون حجاب اجباری از خود در اینستاگرام منتشر کرد.او در این پست اینستاگرامی نوشت: «امروز آزاد شدم. این آزادی را مدیون مردم سرزمینم هستم. مدیون خونهای ریخته شده. خون مهسا و ندا و نیکا و نوید و ستار و کیان و ... مدیون مادران داغدیده، عزیزان در حبس و زنان و مردان دلیر کشورم.»
-
تداوم بازداشت کامیار حبیبی، شهروند بهائی بیمار در زندان قزلحصار
خبرگزاری هرانا – کامیار حبیبی، شهروند بهائی ساکن کرج با گذشت ۷۳ روز از زمان دستگیری کماکان در زندان قزلحصار کرج در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد. آقای حبیبی علیرغم نیاز پزشکی با کارشکنی مسئولان زندان از دسترسی به داروهای مورد نیاز خود محروم مانده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کامیار حبیبی، شهروند بهائی علیرغم مشکلات پزشکی کماکان در زندان قزلحصار کرج در بازداشت بسر میبرد.
یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “باوجود ابتلای آقای حبیبی به بیماری پانیک عصبی و پیگیری و اقدامات مکرر خانواده برای رساندن داروهای مورد نیاز وی، مسئولان زندان از پذیرفتن داروهایش امتناع میکنند. اتهامات و مصادیق اتهامات مطروحه علیه آقای حبیبی تبلیغ علیه نظام، تالیف کتاب موسیقی جهت تبلیغ بهائیت، تدریس موسیقی جهت تبلیغ بهائیت و نفوذ در مهدکودکها برای برهمزدن امنیت کشور در آینده عنوان شده است. این اتهامات در حالی مطرح است که تمام مجموعههای تالیفی کامیار حبیبی همواره قانونی و دارای مجوزهای لازم بودهاند.”
به گفته این منبع مطلع: “کیفرخواست پرونده وی به صورت محرمانه صادر شده است و قاضی مربوطه جهت پاسخگویی حضور ندارد.”علیرغم ابتلای آقای حبیبی به بیماری پانیک عصبی و تایید پزشک متخصص مبنی بر عدم تحمل شرایط بازداشت، وی همچنان در زندان قزلحصار نگهداری میشود. کامیار حبیبی در روز شنبه ۱۹ شهریور توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در روز چهارشنبه ۲۷ مهرماه به زندان قزلحصار کرج منتقل شد. ماموران در زمان بازداشت ضمن تفتیش منزل، برخی از وسایل شخصی وی را ضبط کرده و با خود برده بودند.
اشتراک در:
پستها (Atom)
مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات
IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیتهای مشکوک دانشآموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیهای در مورد مسمومیتها...
-
دادگاه تجدیدنظر استان یزد چهار شهروند بهائی ساکن یزد را به مجموعا ۳۲ ماه حبس تعزیری محکوم کرد... خبرگزاری هرانا – دادگاه تجدیدنظر استان ی...
-
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از بازداشت بیش از ۲۱ تن خبر داد... خبرگزاری هرانا – وزارت اطلاعات از بازداشت ۲۱ تن در تهران خبر داده و اقدام بر...
-
تداوم بازداشت و بلاتکلیفی سپیده رشنو در بازداشتگاه اطلاعات سپاه خبرگزاری هرانا ـ سپیده رشنو، دانشجوی ساکن تهران و اهل خرم آباد، هم اکنون در...