۱۴۰۱ دی ۱۵, پنجشنبه

-

 تهدید امیرعبداللهیان علیه شارلی ابدو به دلیل کاریکاتورهای علی خامنه‌ای: بی‌پاسخ نخواهد بود...



حمایت لیلی گلستان از اعتراض‌ها به حجاب اجباری

BBC

 

لیلی گلستان، مترجم و صاحب نگار‌خانه «گلستان» با انتشار تصویری بدون روسری در شبکه‌های اجتماعی، از اعتراض‌ها به حجاب اجباری حمایت کرد.در سه ماه اخیر بسیاری از زنان مطرح فرهنگ و هنر ایران در اقدامی مشابه، از این اعتراض‌ها حمایت کرده‌اند.

آیدا عمیدی به قید وثیقه آزاد شد

BBC

 

آیدا عمیدی، عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران به قید وثیقه آزاد شده است.او روز ۱۴ آذرماه با حمله مأموران به خانه‌اش بازداشت شده بود و امنیتی و شکستن در و پیکر منزلش بازداشت شده بود پس از سی روز به طور موقت آزاد شد.

۱۴۰۱ دی ۱۴, چهارشنبه

اعتصاب غذای سمیه معصومی در زندان کچویی کرج

شبکه جهانی کلمه

شبکه جهانی کلمه / سمیه معصومی ۳۸ ساله، دبیر زبان انگلیسی و مادر کودکی ۹ ساله اهل کرج، ۱۲ آبان طبق عادت همیشگی هر هفته به بهشت سکینه سر خاک برادر، پدر و مادرش می‌رفت که هر کدام ۶ ماه، یکسال و دو سال پیش فوت کرده‌اند و بی‌هیج دلیلی فقط بخاطر حضور در محل چهلم “حدیث نجفی” بازداشت و اکنون در زندان کچویی کرج در بند است.

در کیفر خواست سمیه معصومی اقدام علیه امنیت ملی و سنگ پراکنی درج شده در صورتی که جز رفتن سر مزار عزیزانش هیچ عملی از او سر نزده است. تا کنون ۳ بار دادگاهش را با تاخیر انداخته و به هیج وجه با درخواست قرار وثیقه و داشتن وکیل موافقت نمی کنند، قاضی پرونده خانم معصومی، “آصف حسینی” است.

سمیه معصومی دوشنبه ۱۲ دی از طریق تماس تلفنی اطلاع داده که داخل زندان مورد آزار اذیت قرار گرفته است و تصمیم به اعتصاب غذا کرده و از فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی درخواست کمک کرده است.

سخنگوی قوه قضائیه: برای تجاوز و آزار جنسی زنان زندانی مدرک ندادند

VOAPNN

زندان قرچک استان تهران، یکی از زندان‌هایی که در اعتراضات اخیر تعدادی از زنان بازداشتی به آن منتقل شدند.

سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی در واکنش به موارد مطرح شده مبنی بر آزار و تجاوز جنسی به زنان زندانی گفت که «تاکنون هیچگونه سند و مدرکی در این رابطه ارائه نشده است.»

مسعود ستایشی این موارد را «ادعای دروغین» دانست و مدعی شد: «طرح تجاوز جنسی در زندان‌های ایران از سوی رسانه‌های معاند خارجی صورت گرفته و برخی افراد صاحب تریبون در داخل نیز به آن پرداخته‌اند.»

پیشتر در روز سوم دی‌ماه نرگس محمدی، فعال حقوق بشر سیاسی در نامه‌ای از زندان «تعرض جنسی به زنان معترض را ابزاری برای سرکوب معترضان دانست.»

او در این نامه که از زندان نوشته شده بود گفت: «در روزهای اخیر تعدادی از بازداشت شدگان وقایع اخیر از محل دستگیریشان در خیابان‌ها و از سلول‌های انفرادی بندهای امنیتی اوین و برخی بازداشتگاه‌های نامعلوم و از زندان قرچک ورامین به بند عمومی زندان اوین منتقل شده‌اند که روایت‌های تکان دهنده‌ای‌ از شیوه تعرض به زنان دارند.»

پس از انتشار این نامه و گزارش‌های دیگر رسانه‌های خارجی در مورد «تعرض جنسی» به زنان در بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی، یک مقام دولتی ایران روز دوشنبه پنجم دی‌ماه گفت با «تک‌تک زندانیان زن» گفت‌وگو کرده و گزارش‌های مربوط به تجاوز به آنها «ابدا صحت ندارد.»

انسیه خزعلی، معاون ریاست جمهوری اسلامی در امور زنان، مدعی شد «به همراه هیئتی بازدید کاملی از زندان» داشته است. او همچنین «رسانه‌های معاند» را منشا انتشار خبرهای مربوط به آزار و اذیت جنسی زنان در بازداشتگاه‌ها معرفی کرد.

روابط عمومی سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی نیز با انتشار اعلامیه‌ای خبرهای مربوط به تجاوز به زندانیان زن را «شایعات» خواند و با ذکر این ادعا که تمام اقدامات در زندان‌های زنان توسط مسئولان زن انجام می‌شود، افزود «رعایت کرامت همه‌جانبه و حقوق آنها» همواره مورد توجه مسئولان سازمان زندان‌ها بوده است.

-

 توضیح دولت آلمان درباره جاسوسی جمهوری اسلامی علیه اپوزیسیون...

58 دقیقه پیش

دولت آلمان اعلام کرد که سرویس‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی علیه اپوزیسیون ایران در آلمان جاسوسی می‌کنند. از سال ۲۰۱۸ تا کنون در ۹ مورد علیه ۲۴ مامور مظنون ایرانی در آلمان تحقیقات آغاز شده است.

دولت آلمان در پاسخ به پرسش‌های کلارا بونگر، نماینده عضو حزب چپ در پادلمان آلمان (بوندستاگ) در مورد فعالیت‌های جاسوسی ایران توضیح داده است که اپوزیسیون ایرانی در کانون توجه نهادهای امنیتی ایران قرار دارد.دولت آلمان به دلیل به خطر نیفتادن روند تحقیقات، جزئیات بیشتری ارائه نکرده اما به این موضوع اشاره کرده است که در میان جاسوسان حکومت ایران هیچ دیپلماتی وجود ندارد.

روزنامه آلمانی "تاتس" که نسخه‌ای از توضیحات دولت آلمان را در اختیار دارد نوشت، رژیم ایران به دلیل ادامه اعتراضات که بیش از ۱۰۰ روز تداوم داشته نگران از دست دادن قدرت خود است و گروه‌های اپوزیسیون ایرانی در آلمان را یک خطر جدی می‌داند.

دولت آلمان تهدیدات جاسوسی جمهوری اسلامی را "جدی می‌گیرد"

دولت آلمان در پاسخ خود تاکید کرده است که تهدیدات جاسوسی جمهوری اسلامی علیه اپوزیسیون را جدی می‌گیرد.کلارا بونگر، نماینده حزب چپ که این سئوالات را طرح کرده ضمن انتقاد از رویکرد دولت آلمان می‌گوید، به نظر می‌رسد دولت هیچ مکانیسم مناسبی برای محافظت از اپوزیسیون ایران در آلمان در برابر حملات نیروهای رژیم برنامه‌ریزی نکرده است.این نماینده بوندستاگ خواستار برخورد شدیدتر دولت با نمایندگان جمهوری اسلامی شده و گفته است، افرادی که مسئول قتل، شکنجه و آزار معترضان در ایران هستند، در اتحادیه اروپا و آلمان به اندازه کافی به پاسخگویی کشانده نمی‌شوند.

DW-دویچه واله آلمان


۱۴۰۱ دی ۱۳, سه‌شنبه

وضعیت نگران کننده لیلا حسین‌زاده در سیزدهمین روز اعتصاب دارو!

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

از آغاز اعتصاب داروی لیلا حسین‌زاده عوارض گوارشی بیماری او همچون خونریزی و درد در ناحیه شکم تشدید شده است و اختلال دید و درد شدید چشم‌ها، کبودی‌های دست و عارضه‌های پوستی در قسمت پا از دیگر عوارض مصرف نکردن داروها و عدم رسیدگی پزشکی است که هر روز رو به وخامت می‌رود.

۱۳۵ روز از بازداشت لیلا حسین‌زاده دانشجوی کارشناسی ارشد رشته‌ی انسان‌شناسی دانشگاه تهران می‌گذرد.لیلا حسین‌زاده در تاریخ ۲۹ مردادماه در مقابل منزلش در تهران همراه با ضرب و شتم دستگیر شد. در بازپرسی دادسرای تهران حکم یک ساعت الی هفت روز جهت انجام تحقیقات را به او نشان دادند و پس از ۲۴ ساعت به اداره‌ی اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شد.

پس از یک هفته روند تحقیقات و بازجویی‌های وی که در بازداشتگاه سروش شیراز انجام شد، به اتمام رسیده و به بند زنان زندان عادل‌آباد شیراز منتقل شد و از آن تاریخ در بازداشت موقت به‌سر می‌برد. بلاتکلیفی او در بند زنان زندان عادل‌آباد شیراز در حالی است که پزشکی قانونی پیش از این برای وی دو بار حکم عدم تحمل حبس قطعی به‌دلیل ابتلا به بیماری خودایمنی کرون صادر کرده است.

در طی بیش از ۴ ماهی که از بازداشت وی می‌گذرد بیماری‌أش رو به وخامت گذاشته و علایم جدیدی همچون ورم و کبودی دست و پا، عارضه‌های پوستی و تاری دید بروز کرده است. باوجود درخواست این دانشجوی زندانی جهت اعزام به چشم‌پزشک، مسئولین زندان تا مدت‌ها از اعزامش ممانعت کرده بودند. پس از حاد شدن علایم موسوم به یووئیت چشمی که خطر از دست دادن بینایی را دارد، بالاخره پس از گذشت یک ماه و نیم از درخواست اعزام، به بیمارستان منتقل شد و تحت معاینه‌ی سه پزشک (گوارش، پوست و چشم‌پزشک) قرار گرفت.

بنابه گفته‌ی برادر لیلا حسین‌زاده این معاینات چنان شتابزده بوده که چشم‌پزشک از معاینه‌ی کامل او به بهانه‌ی نبودن وقت کافی سرباز زده و دکتر پوست تشخیصی داده که ربطی به عوارض شایع بیماری خودایمنی وی ندارد. وی پس از انجام این معاینات به زندان بازگردانده شد. قرار بود یک هفته پس از مصرف داروهای تجویزشده توسط متخصص پوست بار دیگر برای انجام آزمایش‌های تخصصی مربوط به بیماری کرون به بیمارستان اعزام شود. در طی این مدت مشخص شد که یکی از قرص‌های تجویزشده حاوی کورتون دوز بالا است. این درحالی است که داروی کورتون عوارض بیماری خودایمنی را پوشانده و نتیجه‌ی آزمایشات را متأثر می‌کند. لیلا حسین‌زاده در واکنش به این فریبکاری پزشکی، از تاریخ ۲۹ آذرماه دست به اعتصاب دارو زده و اعلام کرد در پروسه‌ی درمان زیرنظر سازمان زندان‌ها شرکت نخواهد کرد.

طبق اعلام نظر کمیسیون پزشکی قانونی که در تاریخ ۱۸ خرداد به شعبه‌ی یک اجرای احکام دادسرای تهران ارسال شده است، لیلا حسین‌زاده باید حداقل ۳ ماه در خارج از زندان زیر نظر پزشک متخصص تحت درمان قرار گیرد. باوجود ارسال نامه از سوی دادسرای تهران به بازپرسی شیراز در تاریخ ۱۸ مهر که مبتنی بر نظر کمیسیون پزشکی قانونی است، همچنان قرار بازداشت موقت او فک نشده است.

از آغاز اعتصاب داروی لیلا حسین‌زاده عوارض گوارشی بیماری‌ او همچون خونریزی و درد شدید در ناحیه‌ی شکم تشدید شده است. همچنین اختلال دید و درد شدید چشم‌ها، کبودی‌های دست و عارضه‌های پوستی در قسمت پا از دیگر عارضه‌های مصرف نکردن داروها و عدم رسیدگی پزشکی است که هر روز رو به وخامت می‌رود.

محرز است که محرومیت از رسیدگی پزشکی عوارض برگشت‌ناپذیری برای بیماری‌های خودایمنی دارد. جان لیلا حسین‌زاده در معرض خطر جدی است و هر چه زودتر باید آزاد شود.

ورزشکاران ملی‌پوشی که به ایران بازنگشتند

BBC

 

حضور سارا خادم الشریعه، استاد بزرگ شطرنج ایران،‌ بدون حجاب اجباری در مسابقات جهانی شطرنج در قزاقستانواکنش‌های زیادی به همراه داشت.

پیشتر،‌ رئیس فدراسیون شطرنج ایران با انتقاد حضور بدون روسری سارا خادم الشریعه گفته بود: «خادم‌الشریعه از طریق فدراسیون در این رقابت‌ها حضور نداشته و به صورت آزاد رفته و این اقدام را انجام داده است. انتظار نداشتیم که این شطرنج‌باز این اقدام را انجام دهد، چون در مسابقات قبل با رعایت موازین شرکت کرده بود.»

روزنامه ال‌پائیس چاپ مادرید در گزارشی به نقل از دو منبع نزدیک به خانم سارا خادم الشریعه تایید کرد که او پس از پایان بازی‌های قزاقستان «به ایران باز نمی گردد» و به همراه همسر و فرزندش،‌ احتمالا «در اسپانیا زندگی خواهد کرد.»

ال‌پائیس نوشت که «ایران مثال بسیار خوبی است از اینکه چطور افراطگرایی سیاسی و مذهبی می‌تواند موفقیت‌های ورزشی را نابود کند.»

اما سارا خادم الشریعه، تنها شطرنج باز ایرانی نیست که از ایران و تیم ملی ایران خداحافظی کرده و به دیگر کشورها پناهنده شده‌اند و گاهی هم زیر پرچم کشور دیگری به رقابت پرداختند‌.

آتوسا پورکاشیان،‌ دیگر استاد بزرگ شطرنج ایران هم که به آمریکا مهاجرت کرده، زیر پرچم این کشوردر این مسابقات حضور دارد.

در مسابقات سال ۲۰۱۹، فدراسیون شطرنج ایران از ترس رویارویی با حریفان اسرائیلی تیم مردان را به مسکو اعزام نکرد.

علیرضا فیروزجا، برخلاف نظر فدراسیون در آن مسابقات شرکت کرد و حالا با پرچم فرانسه در مسابقات شرکت می‌کند.

در همان مسابقات میترا حجازی‌پور، عضو تیم ملی ایران در مسابقات جهانی شطرنج سریع و برق‌آسای جهان، بدون حجاب اسلامی به مصاف حریفانش رفت و کمی بعد رئیس فدراسیون شطرنج خبر اخراج او از تیم ملی را اعلام کرد.

غزل حکیمی‌‌فرد، دیگر شطرنج‌باز ملی‌پوش ایرانی، با تغییر تابعیت در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد با پرچم سوئیس در مسابقات بین‌المللی شرکت خواهد کرد.

اما به غیر از ورزشکاران، دیگر اعضای جامعه شطرنج هم مجبور به عدم بازگشت به ایران و تغییر تابعیت شده‌اند.

شهره بیات، داور ۳۲ ساله ایرانی در مسابقات قهرمانی جهان زنان در روسیه برای نخستین باز به عنوان داور بین‌المللی حضور داشت.

اما این دستاورد او در حاشیه انتشار گسترده عکس بدون حجابش در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت. خانم بیات به این نتیجه رسید که در صورت بازگشتن به ایران امنیت نخواهد داشت. او به بی‌بی‌سی گفت: “موبایلم را روشن کردم و دیدم عکس من همه جا (در رسانه‌های ایران) است. آن‌ها می‌گفتند من به این دلیل روسری سر نکردم چون می‌خواستم به حجاب اعتراض کنم.»

خانم بیات در ادامه گفتگویش با بی بی سی گفت: « مردم حق دارند لباس خود را انتخاب کنند، این نباید اجباری باشد. من این دلیل که در ایران زندگی می‌کردم تحمل می‌کردم و انتخاب دیگری نداشتم.»

این داور بین‌المللی گفت که فدراسیون شطرنج ایران به او دستور داده در پاسخ به جنجال‌ها «چیزی بنویسد که به معنای عذرخواهی و دفاع از پوشش قانونی ایران باشد»؛ اما حاضر به انجام این کار نشده است.

شهره بیات می‌گوید از آنجایی که نمی‌توانست به ایران بازگردد، به این نتیجه رسید که چیزی برای از دست دادن ندارد و حجابش را به طور کامل برداشت. او در ادامه مصاحبه‌اش می‌گوید: «تصمیم خیلی سختی است. خیلی ناراحتم به این دلیل که خانواده‌ام را از دست خواهم داد.» اما در عین حال اذعان می‌کند که برداشتن حجاب باعث شد که «خودش باشد».

از جودو و کاراته تا قایق‌رانی و وزنه برداری، ورزشکارانی که پناهنده شدند
گزارش‌های مربوط به برنگشتن سارا خادم الشریعه به ایران، بار دیگر بحث پناهندگی و مهاجرت ورزشکاران ایرانی به دلیل محدودیت‌های سیاسی و مذهبی، از حجاب اجباری تا اجبار به بازی نکردن با ورزشکاران اسرائیلی را زنده کرد. ایران اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و از آن با عنوان «رژیم صهیونیستی» نام می برد.

تعلیق تیم ملی جودو از سوی فدراسیون جهانی جودو در شهریور سال ۱۳۹۸ یکی از کاری‌ترین ضرباتی بود که ورزش ایران به دلیل امتناع از مقابله با اسرائیلی‌ها خورد.

محرومیت علیرضا کریمی، کشتی گیر ایرانی به دلیل مسابقه ندادن با حرف اسرائیلی در سال ۱۳۹۶ آن قدر جنجالی شد که به دیدار او با آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران و تایید کارش از یک سو و استعفای رسول خادم، رئیس وقت فدراسیون کشتی ایران از سوی دیگر منجر شد.

پناهندگی ورزشکاران ايرانی از سال ۱۳۶۱ با فرار چهار کشتی گير تيم نيروهای مسلح ایران از مسابقه‌های جهانی ارتش‌ها در در ونزوئلا، آغاز شد و پس از چهل سال هنوز ادامه دارد.

ورزشکارانی که پس از سفر به کشورهای دیگرهمراه با تیم‌های ورزشی ایران، قید بازگشت به ایران و حضور در تیم ملی را بنا به دلیل فشارهای سیاسی و محدویت‌های مذهبی زده‌اند. این در حالیست که پیش از سفر وثیقه‌های سنگینی از ورزشکاران برای تعهد به بازگشت گرفته می‌شود و در صورت عدم بازگشت، آن‌ها و خانواده‌هایشان تحت فشارهای شدید امنیتی و مالی قرار می‌گیرند.

آخرین نمونه آن، الناز رکابی، سنگنورد ایرانی بود که بدون حجاب در مسابقات قهرمانی سنگوردی آسیا شرکت کرد، اما در بازگشت اعلام کرد که این عمل او سهوی بوده است.

یک منبع آگاه به بی بی سی فارسی گفت مصاحبه الناز رکابی در بازگشت به تهران، «اعتراف اجباری» بوده است. این منبع گفت: «قبل از سفر تیم ملی سنگنوردی ایران به کره جنوبی یک چک یک میلیارد تومانی بدون تاریخ و وکالت تام الاختیار به فدراسیون کوهنوردی برای اجرای سند ملک از خانم رکابی گرفته شده است. بر این اساس، خانم رکابی تهدید شده بوده که در صورت عدم همکاری، یک زمین خانوادگی آنها به ارزش حدود ۱۰ میلیارد مصادره می‌شود.»

در اینجا نام تعدادی دیگر ازاین ورزشکاران از رشته‌های مختلف آورده‌ شده که به هنگام حضور در اردوهای تدارکاتی یا هنگام مسابقات، اردوهای تیم ملی ایران را ترک کرده‌اند و پناهندگی گرفته و حتی زیر پرچم کشورهای دیگر، با ورزشکاران ایرانی مبارزه و رقابت کرده‌اند.

سعید ملایی‌‌، جودو: در مسابقات قهرمانی جهان جودو در توکیو ۲۰۱۹ ملایی به نیمه‌نهایی رسید. او در صورت پیروزی در دیدار نهایی باید در فینال با حریف اسرائیلی مسابقه می‌داد و اگر در دیدار رده‌بندی برنده می‌شد، آن گاه باید روی سکو کنار حریف اسرائیلی می‌ایستاد. آقای ملایی اما هر دو مسابقه‌اش را به حریفان بلژیکی و گرجستانی باخت تا هیچ کدام از این اتفاق‌ها رخ ندهد. او در پی این شکست که به گفته او «به دستور مسئولان ایرانی بود» دیگر به ایران بازنگشت.

ملایی که سال ۲۰۱۸ با لباس تیم ملی ایران قهرمان جودوی جهان شده بود، با پرچم مغولستان در المپیک ۲۰۲۰ ژاپن شرکت کرد و در وزن ۸۱ کیلوگرم برای این کشور مدال نقره گرفت. او پس از المپیک توکیو ملیت خود را تغییر داد و اکنون با لباس جمهوری آذربایجان در مسابقات شرکت می‌کند.

مینا علیزاده‌‌، قایقرانی: عضو تیم ملی قایقرانی زنان ایران که برای شرکت در ششمین دوره مسابقات قهرمانی جهانی در رشته دراگون بوت (قایق اژدها) در سال ۲۰۰۹ به جمهوری چک مسافرت کرده بود پس از خاتمه رقابت‌ها، به جای بازگشت به ایران، به کشور آلمان پناهنده شد.

امیراسدالله‌زاده‌‌‌، پاورلیفتینگ: دارنده مدال از چهار دوره مسابقات وزنه‌برداری قدرتی آسیا، که برای شرکت در مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۲۱ به نروژ رفته بود، از این کشور پناهندگی گرفت. آقای اسدالله‌زاده در مصاحبه‌ای گفت تحت فشار بوده که چرا مدال برنز خود در مسابقات قهرمانی لیگ باشگاه‌های جهان را به جای قاسم سلیمانی، به «کادر درمان ایران در مبارزه با کرونا» اهدا کرده است.

محمد رشنونژاد‌‌، جودو: اوهمراه تیم ملی جودوی ایران برای شرکت در مسابقات جهانی ۲۰۱۷به هلند رفته بود، اما همراه این تیم به ایران بازنگشت و پناهنده شد. آقای رشنونژاد، چند سال پیش در مصاحبه‌ای گفت: «تصمیم گرفتم برای گرندپری به اسراییل بروم تا اولین ورزشکار ایرانی باشم که در این کشور مسابقه می‌دهد. می‌خواهم نماینده خوبی برای تمام ورزشکارهای ایرانی و مردم ایران باشم تا به دنیا ثابت کنیم که ورزش از سیاست جداست.»

یکتا جمالی‌، وزنه‌برداری: پدیده وزنه‌برداری زنان ایران که پس از کسب مدال نقره یک ضرب قهرمانی جوانان جهان در سال ۲۰۲۲ در یونان، از هتل محل اقامت تیم در آتن خارج شد و از آلمان درخواست پناهندگی کرد. او حجاب را یکی از مشکلاتش به هنگام ورزش می‌دانست. خانم جمالی می‌گوید: «تنها لباس این ورزش دو بنده است، اما مسئولان انتظار داشتند آن‌ها با دامن و مقنعه و دو تکه لباس گشاد تمرین و مبارزه کنند».

امید احمدی‌صفا،کیک بوکسینگ: او درمسابقات جهانی۲۰۲۱ به همراه تیم ملی کیک‌بوکسینگ ایران در ایتالیا حضور داشت، ولی پس از تغییر رشته برای مبارزه نکردن با حریف اسرائیلی و راهیابی به فینال مسابقات، اردوی تیم را ترک و به آلمان پناهنده شد. او متهم شده بود که با ورزشکار اسرائیلی عکس گرفته است.

مهدی صیاد حق‌شمار، قایقرانی: او که در مسابقات قهرمانی جهان در جمهوری چک در سال ۲۰۰۹ با تیم ملی ایران شرکت کرده بود، پس از پایان مسابقات به ایران بازنگشت و درخواست پناهندگی کرد.

مهدی جعفر‌قلی‌زاده، کاراته: نایب قهرمان کاراته جهان در رقابت‌های جهانی، در مسابقات جهانی در جمهوری چک در سال ۲۰۰۸ ، تیم ملی ایران را ترک کرد و ابتدا به آلمان و سپس به فنلاند رفت و از آنجا درخواست پناهندگی کرد.

پوریا جلالی، تیروکمان: او که برای شرکت در مسابقات بین المللی تیروکمان ۲۰۱۹ به هلند اعزام شده بود، با پایان بازی‌ها از بازگشت به ایران خودداری کرد و از این کشور پناهندگی گرفت.

سامان بلاغی‌، بسکتبال با ویلچر: عضو تیم ملی بسکتبال با ویلچر ایران، پس از پایان مسابقات جهانی در آلمان در تابستان سال ۲۰۱۹ از بازگشت به ایران خودداری کرد و به این کشور پناهنده شد.

محمدحسین ابراهیمی‌، شمشیربازی: او زمانی که تیم ملی ایران برای برگزاری اردوی آمادگی بازی‌های آسیایی گوانگژو در سال ۲۰۱۰به فرانسه سفر کرده بود، اردوی ایران را ترک و از هلند پناهندگی گرفت. آقای ابراهیمی سال از جمله چهار شمشیر باز ایرانی بود که در مسابقات جهانی سال قبل، از مسابقه دادن با حریفان اسرائیلی منع شده بود.

شروین پاکدل‌، قایقرانی: این ورزشکار ۱۷ ساله، با تیم ملی قایقرانی به رقابت‌های جهانی زیر ۲۳ سال ۲۰۱۵ پرتغال اعزام شده بود، اما پس از غیبت از اردوی تیم ایران در لیسبون، از همان کشور درخواست پناهندگی کرد.

امیر غلام‌زادگان، پرورش اندام: او که برای شرکت در مساقات جهانی پرورش اندام ۲۰۲۱ به بارسلون رفته بود پیش از بازگشت تیم به تهران، اردو را ترک و از اسپانیا درخواست پناهندگی کرد.

علیرضا پیری، پرورش اندام: دیگر ورزشکارایرانی که برای شرکت در مساقات جهانی پرورش اندام ۲۰۲۱ به بارسلون رفته بود، اما اردو را ترک و از اسپانیا درخواست پناهندگی کرد.

مرتضی ریگی‌‌، بوکس: عضو تیم بوکس جوانان اعزامی به اسپانیا در ۲۰۲۲، که در زمان مسابقات اردو را ترک و درخواست پناهندگی کرد.

آرین ساعد پناه، بوکس: دیگرعضو دیگر تیم بوکس جوانان اعزامی به مسابقا جهانی اسپانیا در سال ۲۰۲۲، که در شهر آلیکانته، اردوی ایران را ترک و درخواست پناهندگی کرد.

اما یکی از نوادر تاریخ پناهندگی در ورزش ایران؛ پناهندگی حسین ثوری، رئیس فدراسیون بوکس ایران بود. آقای ثوری که همراه با تیم جوانان و به منظور حضور در مسابقات جهانی ۲۰۲۲عازم اسپانیا شده بود با انتشار ویدئویی اعلام کرد که دیگر به ایران باز نخواهد گشت.‌‌‌آقای ثوری در مصاحبه‌ای اختصاصی به «رادیو فردا» گفت که میخواهد «صدای ملت ایران در مبارزه علیه بی عدالتی‌ها باشد.» آقای ثوری که اهل سیستان و بلوچستان است جمهوری اسلامی را به تبعیض قومیتی علیه بلوچ ها متهم کرد و گفت که او هم «خواستار پایان جمهوری اسلامی» است.

زینب جلالیان: «لباس‌های مرا بر روی تنم پاره کردند»

اینترنشنال

زینب جلالیان

«لباس‌های مرا بر روی تنم پاره کردند، چشم‌هایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک متورم و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچی را احساس نمی‌کردم، تمام تنم بی‌حس شده بود و دیگر اختیار جسمم را نداشتم.»

این متن یکی از نامه‌های زینب جلالیان، زندانی سیاسی کرد، متولد ۱۳۶۱ است که از آذر سال ۸۶ در زندان به سر می‌برد، او سنگین‌ترین حکم (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن در ایران دارد.

زینب جلالیان متهم به «محاربه» از طریق «اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی، عضویت در حزب پژاک، حمل و نگهداری سلاح و تجهیزات نظامی، فعالیت تبلیغی به نفع گروه‌های مخالف نظام» شد، در حالیکه به هنگام بازداشت مسلح نبوده و هیچ نوع تجهیزات نظامی از او کشف نشده است. ابتدا به اعدام محکوم شد؛ حکمی که بعدا با یک درجه تخفیف تبدیل به حبس ابد شد.

این زندانی سیاسی در یکی دیگر از نامه‌هایش از زندان خوی می‌نویسد: «من ۱۱ سال است در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌برم و علی‌رغم همه‌ بیماری‌هایم هیچ وقت از این رژیم تقاضا نکرده‌ام مرا به پزشک ببرد. اول از همه چشم‌هایم بیمار شدند، بعد روده‌‌ام، بعد کلیه‌هایم، بعد ریه‌هایم، بعد دهانم برفک زد، بعد فشار خونم و حالا دندان‌هایم خراب شده است و من مجبورم درد زیادی را تحمل کنم. من به عنوان یک زندانی سیاسی از ابتدایی‌ترین حق و حقوق برخوردار نیستم. همیشه با دردهایم کنار آمده‌ام، مثل مادری که کودک ناآرام و بیمارش را با لالاهایی آرام کرده، دردهایم را آرام کرده‌ام.»

دنیز جلالیان، خواهر زینب در گفت و گو با کاوه کرمانشاهی، فعال حقوق بشر می‌گوید: «زینب در ملاقات‌ها و تماس‌های تلفنی‌اش با مادر و پدرم مجبور است در حضور ماموران فارسی صحبت کند. در حالی که زبان مادری او کردی است و اصلا مادرم فارسی نمی‌داند و این یکی از دلایلی است که او طی این ۱۴ سال تنها یک بار زینب را ملاقات کرده است. مادرم می‌گوید این چه ملاقاتی است که ۱۰ بار باید درخواست بدهیم و اگرهم یک بار قبول کنند، اجازه در آغوش گرفتن و صحبت کردن با فرزندم را به من نمی‌دهند.»

پدر زینب جلالیان در گفت و گویی با بی‌بی‌سی می‌گوید: «گفتند آدم سیاسی است برای همین مرخصی نمی‌دهیم، بعد خودشان چند بار گفتند سند آماده کن برای مرخصی. آماده کردیم اما دروغ گفتند و مرخصی ندادند. می‌رویم دادگاه پیگیری، می‌گویند برو به جهنم، چرا آمدی. دختر را از بیست سالگی تا الان، در زندان نگه داشته‌اند و یک روز هم مرخصی ندادند.»

در اسفند سال ۱۳۹۴ اعزام او به بیمارستان را مشروط به گروگان نگه‌داشتن یکی از اعضای جوان خانواده‌اش کردند.

نرگس محمدی، فعال حقوق بشراز دیدارش با او در زندان چنین نوشته است: «چهره‌اش را هنوز به خاطر دارم. چشمانش پرنفود بود، اراده‌ای آهنین داشت، حرف زدنش دقیق و شمرده بود و زندان را به معنای واقعی کلمه هیچ می‌انگاشت. زینب می‌گفت سلول من منفذی به بیرون نداشت و بعد از ماه‌ها، روز و شب از دستم رفت. یکبار تصور کردم شب است، دندانهایم را شستم تا بخوابم. زندانبان در را باز کرد گفت بیا بیرون‌. گفتم می‌خواهم بخوابم. گفت بیا بیرون. از راهرو رد شدم در را باز کردم ، آفتاب وسط آسمان بود.»

این زندانی سیاسی در نامه‌ای به مناسبت هشتم مارس (اسفند ۱۳۹۷) روز جهانی زن، نوشت: «من پشت این دیوارهای بلند زندان به این امید زنده‌ام که روزی با آغوشی پر از گل یاس به سویتان بیایم و سر تعظیم در برابرتان فرود بیاورم و به قلب مهربانتان یک شاخه گل یاس تقدیم نمایم.»

زینب جلالیان پس از انتقال‌های متوالی به زندان‌های خوی و قرچک و کرمانشاه که همراه ضرب و شتم بوده، اکنون در زندان یزد است.

۱۴۰۱ دی ۱۲, دوشنبه

سخنگوی ستاد «امر به معروف»: فقط روسری نیست، مسائل جدی‌تری دارد مطرح می‌شود

VOAPNN

حضور اعتراضی زنان بی‌حجاب در خیابان‌های تهران

سخنگوی ستاد «امر به معروف و نهی از منکر» درباره «تعطیلی مغازه‌ها به دلیل بی‌حجابی مشتریان آنها» گفت «این جریانات پشت پرده دارد» و «مسئله فقط یک روسری نیست»، بلکه «مسائل جدی‌تری دارد مطرح می‌شود.»

به گزارش وب‌سایت جماران در روز یک‌شنبه ۱۱ دی، علی خان‌محمدی سخنگوی ستاد «امر به معروف و نهی از منکر» ابراز نگرانی کرد که مسئله فقط اقدام زنان برای برداشتن حجاب اجباری از سر نیست و مباحث دیگری در میان است، از جمله این که «یک سری افراد بحث همجنسگرایی، نیمه‌برهنگی و هم‌آغوشی در ملأ عام را مطرح می‌کنند.»

این مقام جمهوری اسلامی اضافه کرد: «ما فیلم داریم که طرف به آن جا رفته و مغازه‌دار گفته که من این کار را انجام نمی‌دهم؛ یا مثلا به کسی ارتباط ندارد. این قابل پذیرش نیست.»

او با اشاره به اظهارات دادستان کل کشور درباره «جرم» بودن برداشتن حجاب، ادعا کرد که «یک قشری دارد مشکل ایجاد می‌کند.»

-

 پرونده‌های حکومت علیه ۴۴ معترضی که در خطر اعدام هستند...

چهار دهه بعد از انقلاب بهمن ۵۷ و استقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران، اعدام مخالفان، منتقدان و معترضان با اتهاماتی چون محاربه و افساد فی‌الارض، به یک رویه عادی تبدیل شده است. اعدام‌هایی که روند قضایی‌شان بر پایه قوانین خود جمهوری اسلامی هم ناتمام مانده و علیه متهمان و زندانیان نقض شده است.بررسی‌های رادیو فردا نشان می‌دهد که تنها در سه ماه گذشته، اعتراضات به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، بیش از ۱۸ پرونده محاربه و فساد فی‌الارض علیه معترضان تشکیل شده که در این پرونده‌ها بیش از ۴۴ معترض، به محاربه، فساد فی‌الارض و مقابله با حکومت متهم یا به اعدام محکوم شده‌اند.بولتن خبرگزاری حکومتی فارس که در جریان هک این خبرگزاری نزدیک به سپاه، از سوی گروه هکری بلک‌ریوارد منتشر شد اما می‌گوید که قوه قضائیه برای ۸۰ متهم بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری، کیفرخواست محاربه صادر کرده است.براساس بررسی‌های رادیو فردا، تاکنون حداقل ۱۴ معترض از سوی ۶ شعبه دادگاه انقلاب در تهران، کرج، مشهد و زاهدان به اعدام محکوم شده‌اند. حکم اعدام دو تن از آنها اجرا شده و حکم اعدام یک نفر هم در مرحله اعاده دادرسی نقض شده است.شعبه اول دادگاه انقلاب استان البرز، قاضی سیدموسی آصف‌الحسینی، حکم اعدام ۵ معترض را صادر کرده است. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، قاضی صلواتی برای ۴ معترض حکم اعدام صادر کرده و شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران قاضی عموزاد، شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران قاضی مظلوم ، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران قاضی افشاری، شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد قاضی سیدهادی منصوری و دادگاه شهید نوری زاهدان هر کدام برای یک معترض حکم اعدام صادر کرده‌اند.آنچه در همه این پرونده‌ها مشترک است عدم دسترسی به وکیل اختیاری در جریان دادرسی و محاکمه، صدور کیفرخواست بر مبنای اعترافات اجباری و عدم رعایت آئین دادرسی قضایی حتی براساس قوانین خود جمهوری اسلامی است.

معترضانی که اعدام شدند

محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، دو تن از بازداشت شدگان در جریان اعتراضات اخیر بودند که خانواده‌هایشان، برخلاف تشریفات آیین دادرسی، هیچ اطلاعی از زمان اعدام نداشتند و مراحل دادرسی در خصوص پرونده آنها از جمله تقاضای اعاده دادرسی و اعمال ماده ۴۷۷ در پرونده، به پایان نرسیده بود.محسن شکاری ۲۳ ساله، تنها ۷۵ روز از زمان بازداشت در حالی اعدام شد که در جریان دادرسی و محاکمه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی، به وکیل اختیاری دسترسی نداشت. از دادگاه او یک گزارش رسمی توسط خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه و ویدئویی تقطیع‌شده به همراه دو ویدئو از اعترافات اجباری او در حالی منتشر شد که در یکی از این ویدئوها، گونه راست او زخمی بود.پرونده محسن شکاری در قوه قضائیه با عنوان «پرونده اغتشاشگر خیابان ستارخان» در حالی با اعدام او در ۱۷ آذر ماه، بسته شد که به ادعای خبرگزاری قوه قضاییه، آقای شکاری در روز سوم مهرماه به اتهام «کشیدن سلاح [قمه] به قصد جان و ایجاد رعب و وحشت و سلب آزادی و امنیت مردم و همچنین جرح عمدی با سلاح سرد به مامور بسیج حین انجام وظیفه و مسدود کردن خیابان ستارخان تهران و اخلال در نظم و امنیت جامعه» به اعدام محکوم شده بود.مجیدرضا رهنورد ۲۳ ساله هم در پرونده «قتل دانیال رضازاده و حسین زینال‌زاده» در مشهد در شرایطی مشابه محسن شکاری، اعدام شد. او ۲۱ آذر ماه، تنها ۲۳ روز پس از بازداشت و ۱۳ روز پس از صدور حکم از سوی شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد قاضی سیدهادی منصوری، اعدام شد. از دادگاه آقای رهنورد هم تنها ویدئویی تقطیع شده علیه او منتشر شده است.قوه قضائیه جمهوری اسلامی، بازداشت، محاکمه و مجازات در ظرف چند روز را نشانه اقتدار خود، عنوان می‌کند.


-

 آیدا پورتقی، دانشجوی مهندسی ریاضی در دانشگاه زاهدان که ۲۴ آبان بازداشت شده بود، به ۹ ماه حبس و ۶۰ ضربه شلاق محکوم شد


۱۴۰۱ دی ۱۱, یکشنبه

خیزش سراسری؛ مژگان کاوسی به ٦٢ ماه و یک روز حبس محکوم شد

کوردپا

 

مژگان کاوسی، زندانی سیاسی و از فعالین حقوق زبانی و اتنیکی اهل کلاردشت مازندران از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان ساری به ٦٢ ماه و یک روز حبس محکوم شد.

به گفته یک منبع مطلع، خانم کاوسی براساس دادنامه صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان ساری به اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور” بە ٣٩ ماه حبس، به اتهام “توهین به رهبری” به ۱٥ ماه و یک روز حبس و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۸ ماه حبس محکوم و از اتهام “افساد فی الارض” تبرئه شده است.

این منبع مطلع افزود: این حکم در محاکم تجدیدنظر قابل تجدیدنظرخواهی و اعتراض است.

روز سه‌شنبه بیست و نهم آذرماه، اولین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این زندانی سیاسی در شعبه اول دادگاه انقلاب ساری با حضور عثمان مزین و مازیار طاطایی، وکلای پرونده وی برگزار و علاوه بر اتهامات وارده قبلی به “افساد فی الارض” نیز متهم شده بود.

خانم کاوسی در دادسرای نوشهر به “توهین به رهبر حکومت ایران”، “نشر اکاذیب”، “تبلیغ علیه نظام”، “اقوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار به قصد برهم زدن امنیت ملی کشور” و “همکاری با دول متخاصم” متهم شده بود. در مرحله دادسرا با پذیرش وکیل برای پرونده مژگان کاوسی مخالفت شده بود.

روز پنج‌شنبه سی و یکم شهریورماه، این فعال کُرد در منزل شخصی خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از اتمام دوران بازجویی به زندان تنکابن منتقل شده بود.

مژگان کاوسی پیشتر نیز سابقه محکومیت داشته است و روز چهارشنبه پانزدهم دی‌ماه ١٤٠٠، با مرخصی متصل به آزادی از زندان کچوئی کرج آزاد شده بود.

بازداشت یک شهروند آشوری به علت حمایت از معترضان

اینترنشنال

بیانکا زیا شهروند آشوری ساکن تهران از ۵ آذرماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است

طبق اطلاع‌ «ایران‌وایر»، یک شهروند آشوری به نام «بیانکا زیا» از تاریخ ۵آذر۱۴۰۱ بازداشت، و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.

یک منبع آگاه در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» تایید کرد که « بیانکا زیا»، زن جوان ساکن تهران، به علت انتشار پست و استوری‌های مرتبط با اعتراضات سراسری و همدلی با زنان معترض در در فضای مجازی، بازداشت شده است.

این فرد آگاه می‌گوید: «بیانکا از یک ماه قبل در بند ۲۰۹ زندان تحت بازجویی است. حتی شب کریسمس هم اجازه ندادند در کنار خانواده‌اش باشد. او تنها یک مادر سالمند دارد که از شوک و ناراحتی بازداشت او توان راه رفتن را از دست داده و امکان حضور مقابل زندان اوین را ندارد.»

شمار زیادی از اقلیت‌های مذهبی مسیحی، بهایی و یارسان، از ابتدای اعتراضات سراسری در ایران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شده‌اند.

احضار ملیکا ملاکی به دادگاه در شهرستان بیرجند

اینترنشنال

احضار ملیکا ملاکی به دادگاه در شهرستان بیرجند

ملیکا ملاکی، شهروند بهایی ساکن بیرجند به دادگاه انقلاب احضار شد. قرار است جلسه دادگاه این شهروند بهایی در تاریخ ۸ دی ماه برگزار شود.

ملیکا ملاکی متهم به تولید، ارسال، توزیع و انتشار آثار مستهجن و مبتذل به وسیله‌ی سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی است . اتهام دیگر او عبارت است از تولید و بارگذاری محتویات به ۵۰۰ نفر که تعداد فالورهای او در اینستاگرام است و نشر اکاذیب در فضای مجازی به قصد تشویش اذهان عمومی.

ملیکا در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۱ توسط ماموران اداره اطلاعات بیرجند در خیابان دستگیر شد. ماموران سپس منزل او را تفتیش و لپ‌تاب، موبایل و کتب نامبرده را ضبط کردند. این شهروند بهایی پس از هفت ساعت بازجویی، آزاد شد.

هم‌چنین ملیکا ملاکی در تاریخ ۴ بهمن نیز قرار دادگاه دیگری به اتهام تبلیغ به نفع گروه‌ها و سازمان‌های مخالف نظام (منظور جامعه بهایی ایران است) دارد.

۱۴۰۱ دی ۱۰, شنبه

-

 صد روزی که ایران را تکان داد

صد روز پس از آغاز جنبش فراگیر «زن، زندگی، آزادی»، همه شواهد نشان می‌دهند که رویارویی جمهوری اسلامی و خیزش اعتراضی وارد یک دوران فرسایشی شده است.با وجود اشکال بی‌رحمانه سرکوب حکومتی، تداوم این رخداد تاریخی از شهریور ماه به این‌سو را باید یک پیروزی و دستاورد بزرگ برای نسلی شجاع به شمار آورد که با دستان خالی به جنگ حکومت نظامیان و دستگاه‌های مخوف امنیتی آن رفته است.جمهوری اسلامی به جای درک پیام اصلی اعتراض‌ها و چرایی گسستی که میان حکومت و جامعه پیش آمده، تنها به سرکوب، تخریب و خاموش کردن اعتراضات می‌اندیشد. اشکال گوناگون خشونت حکومتی که نتیجه آن از جمله بیش از ۵۰۰ کشته و هزاران مجروح و زندانی بوده، نتوانسته جوانان و مردم را به سکوت و ترک میدان نبرد وادارد.پیامد ملموس این ایستادگی و مقاومت جوانان و سایر گروه‌های اجتماعی هم شکل‌گیری نوعی چرخش اساسی در ذهنیت و انگاره جمعی جامعه درباره حکومت و آینده‌اش است. بدین گونه، ترس از حکومت و دستگاه‌های رنگارنگ نظامی و امنیتی سرکوب جایش را به روانشناسی جمعی جدید و ذهنیت انقلابی داده که در آن برای نخستین بار دگرگونی‌های سیاسی اساسی به امر ممکن و قابل دسترسی تبدیل شده است.بازیگران اصلی این چرخش اساسی دختران و پسران جوانی هستند که با خلاقیت و شجاعت اجتماعی بی‌مانندی توانستند دیواربلند ترس را فرو ریزند، در خیابان‌ها بمانند و این‌بار بر خلاف سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ سرکوب آنها را به کنج خانه نکشاند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» با هویت و نمادهای نیرومند به یک واقعیت اساسی در فضای سیاسی ایران تبدیل شده است.
چرخش اساسی در متن جامعه ایران : تفاوت جنبش بزرگ ۱۴۰۱ در مقایسه با جنبش‌های گذشته از جمله در دگرگون شدن شرایط و زمینه جامعه ایران در چند سال اخیر است. از میان عوامل شاید بتوان به سه تحول مهم اشاره کرد:عامل نخست وجود همزمان ابربحران‌هایی است که جامعه ایران را به لبه پرتگاه سقوط تاریخی کشانده است. این بحران‌های فراگیر هم اقتصادی، سیاسی و ژئوپولیتیکی هستند و هم اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی و اخلاقی. همزمانی این بحران‌های در هم تنیده که در زندگی روزمره مردم حضوری پررنگ دارند سبب شده کمتر کسی در ایران بتواند از آسیب‌های بزرگ آنها مصون بماند. سقوط قدرت خرید گروه‌های گستره جامعه، رانده شدن شمار بزرگی از مردم به زیر خط فقر و فلاکت، کمبود کالاهای مورد نیاز، آلودگی‌های زیست محیطی و بحران آب، فسادهای گسترده حکومتی و نظامیان، ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های رنگارنگ در حوزه‌های فرهنگی و زندگی اجتماعی، نبودن آزادی‌های مدنی و فردی، تبعیض‌های جنسیتی، دینی و قومی سبب شده‌اند در ایران امروز بخش بسیار بزرگی از مردم به نوعی سرخورده، ناراضی و خشمگین باشند. جمهوری اسلامی که به نام معنویت و اخلاق به قدرت رسید، خود به یکی از بی‌اخلاق‌ترین و فاسدترین حکومت‌های دوران ما تبدیل شده است...

-

گزارشی از آخرین وضعیت مهوش ثابت، شهروند بهائی در زندان اوین...


خبرگزاری هرانا – مهوش ثابت (شهریاری) از اعضای سابق مدیران جامعه بهائی ایران موسوم به “یاران ایران” که در زندان اوین بسر میبرد، در ۴۰ روز گذشته با خانواده خود تماسی نداشته و بی خبری از وضعیت این شهروند بهائی بیمار، به افزایش نگرانی های خانواده وی منجر شده است. خانم ثابت چندی پیش توسط دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم شد.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، مهوش ثابت (شهریاری) از اعضای سابق مدیران جامعه بهائی ایران موسوم به “یاران ایران”، در زندان اوین بسر میبرد.یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “علیرغم اتمام بازجویی ها و صدور حکم در دادگاه بدوی، خانم ثابت همچنان در سلول انفرادی نگهداری میشود. این شهروند بهائی در نتیجه تحمل ۱۰ سال حبس در پرونده قبلی، از بیماری‌های زیادی از جمله پوکی استخوان رنج می برد و از زمان بازداشت به داروهای مورد نیازش دسترسی ندارد. خانم ثابت از تاریخ ۳۰ آبان با خانواده خود تماس نگرفته و اجازه ملاقات نیز ندارد. بی خبری از وضعیت این شهروند بهائی بیمار، موجب افزایش نگرانی خانواده در خصوص سلامت وی شده است.”

۱۴۰۱ دی ۹, جمعه

-

اطلاعات رسیده به رادیو فردا حاکی است که مهدی بهمن، داستان‌نویس و نگارگر، که در جریان اعتراض_سراسری اخیر بازداشت شد، از سوی دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شده است...

به گفته منابع مطلع، مهدی بهمن در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی عموزاد محاکمه و به «اعدام محکوم شده است».آقای بهمن روز ۱۹ مهر در میانه اعتراضات سراسری در ایران به دنبال مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی ۱۳ اسرائیل بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین، زیر نظر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، منتقل شد. هنوز از اتهام‌های مطرح‌شده در پرونده آقای بهمن اطلاعی در دست نیست.

-

 محکومیت سمانه و مهدی دادگر، کنش‌گران مدنی، به شلاق و زندان...

«سمانه دادگر» و «مهدی دادگر»، شهروندان ساکن شهر «هیدج» در استان زنجان و از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری، به تحمل زندان، شلاق و جزای نقدی محکوم شدند.

بر پایه گزارش‌های رسیده به «ایران‌وایر»، سمانه و مهدی دادگر که روز ۳۱ شهریور۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات ضدحکومتی در شهر هیدج بازداشت شده بودند، مجموعا به تحمل هفت سال و دو ماه زندان، ۷۴ ضربه شلاق و سه میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدند.شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری دو ابهر به ریاست قاضی «محمدی»، مهدی دادگر را به اتهام «اهانت به بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی» به ۱۵ ماه و بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هشت ماه زندان محکوم کرده است. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۵ ماه از این حکم قابل‌اجرا خواهد بود. این کنش‌گر مدنی در پرونده دیگری در این ارتباط نیز به «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» متهم شده و در انتظار صدور حکم است.همزمان سمانه دادگر نیز در دادگاه انقلاب ابهر به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت کشور» به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شده است. این شهروند تُرک، در پرونده دوم که در دادگاه کیفری دو ابهر برگزار شده، به ۷۴ ضربه شلاق و سه میلیون تومان جزای نقدی بدل از چهار ماه حبس محکوم شده است.سمانه دادگر و برادرش، مهدی دادگر، فعالان مدنی ساکن شهر ۱۵ هزار نفری هیدج هستند. آنها روز ۳۱شهریور۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. سمانه دادگر پس از بازداشت به زندان صفرآباد زنجان منتقل شد و مهدی دادگر به زندان مرکزی ابهر. منابع ایران‌وایر می‌گویند، مهدی دادگر در دوران بازجویی به شدت ضرب وجرح شده و از ناحیه گوش آسیب‌ دیده است. این شهروندان تُرک، روز ۱۷مهر با تودیع قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شدند.

ایران وایر


-

 سارا خادم‌الشریعه بعد از مسابقات جهانی شطرنج «از بیم انتقامجویی جمهوری اسلامی» به ایران بازنمی‌گردد...

سارا خادم‌الشریعه شطرنج‌باز ایرانی که در جریان مسابقات جهانی شطرنج سریع در آلماتی قزاقستان بدون حجاب اجباری شرکت کرده بود، «از بیم انتقام‌جویی» حکومت جمهوری اسلامی به ایران بازنمی‌گردد.خانم خادم‌الشریعه ۲۵ ساله که تنها نماینده زن تیم ایران در مسابقات قهرمانی جهان شطرنج سریع بود، با وجود فشارهای حکومتی که در حال حاضر در داخل کشور در جریان است، با این اقدام مخالفت خود با حجاب اجباری را اعلام کرد.روزنامه‌های ال‌پائیس اسپانیا و گاردین بریتانیا گزارش دادند در شرایطی که جمهوری اسلامی پیشتر ورزشکاران زنی را که در مسابقات بین‌المللی به حجاب اجباری تن ندادند به شدت سرکوب کرده، این شطرنج‌باز قصد دارد همراه با همسر و فرزند خردسال خود از این پس در اسپانیا ساکن شود.

مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...