۱۴۰۱ شهریور ۴, جمعه

-

 سلام فرمانده ... نوزادن رها شده...



استان گلستان؛ منزل شخصی شاهین صمیمی و هدی کنعان، توسط نیروهای امنیتی در گرگان تفتیش شد

چشم لیگ برتر فوتبال ایران به حضور زنان در ورزشگاه روشن شد

بی بی سی

حضور پانصد تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی در مسابقه استقلال تهران و مس کرمان را شاید بتوان در جنبش زنان و تاریخ ورزش بعد از انقلاب ثبت کرد.

امروز (پنج‌شنبه) برای اولین بار این پانصد زن در یک مسابقه لیگ برتر ایران، قانونی و با داشتن بلیت و بدون ضرب‌وشتم و گاز اشک‌آور و بازداشت، در جایگاه ویژه زنان، در ورزشگاه فوتبال تماشا کردند.

گفته شد بلیت‌ها در بازار سیاه تا دو میلیون تومان فروش رفته است.

البته باز هم گفته شد زنان حاضر در ورزشگاه «گزینش» شده بودند تا مطابق «شئونات» رفتار و حجابشان را حفظ کنند به خصوص که چشم دوربین‌ها به آنها دوخته شده.

حبیب‌الله شیرازی رئیس هیات فوتبال استان تهران گزینشی بودن تماشاگران زن را تکذیب کرد و گفت «همه باید از طریق سامانه بلیت فروشی اقدام می‌کردند.»

به گزارش ایسنا پنجاه زن هم بدون بلیت به ورزشگاه رفتند که سی نفرشان «به روش‌های مختلف» توانستند وارد ورزشگاه آزادی شوند.
تماشاگران زن، تیم میزبان یعنی استقلال را تشویق می‌کردند و سرمربی و بازیکنان استقلال پیش از شروع بازی به سمت آنها رفتند و با تشویق مواجه شدند.

حساب توییتر وابسته به باشگاه فوتبال استقلال هم از آنها استقبال کرد: «از اینکه امروز در ورزشگاه آزادی حضور دارید، خوشحالیم.»

بسیاری از کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویر زنان در ورزشگاه آزادی از «دختر آبی» یاد کردند.

اکانت «صدای تاج» نوشت برای حضور زنان در ورزشگاه «دو نفر نقش مهمی» داشتند: «اول سحر خدایاری یا دختر آبی که جانش رو در این راه گذاشت و دوم وریا غفوری که با حمایت از حق زنان در این مورد، جایگاهش در استقلال رو از دست داد.»

در ویدئوهایی که منتشر شده صدای تماشاچیان زن به گوش می‌رسد که دختر آبی را فریاد می‌کنند. سی اردیبهشت ۱۳۹۸ تیم استقلال در همین ورزشگاه مسابقه داشت، اما نه در لیگ برتر ایران، بلکه در لیگ قهرمانان باشگاه آسیا با العین. در آن مسابقه، سحر خدایاری سعی کرد وارد ورزشگاه شود اما بازداشت و با وثیقه آزاد شد.

او بعد برای پیگیری پرونده خود به دادگاه مراجعه کرد اما گفتند دادگاهش به تعویق افتاده است. سحر خدایاری ۱۸ شهریور ۹۸ خودسوزی کرد. این موضوع بازتابی جهانی داشت.

این البته اولین بار نیست که زنان بعد از انقلاب توانسته‌اند رسما در ورزشگاه فوتبال تماشا کنند.

دو روز بعد از مرگ دختر آبی، فیفا اعلام کرد هیاتی را به ایران می‌فرستد تا ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال را در این کشور بررسی کند.

پس از سفر این هیات، سی شهریور ۹۸ فیفا ایران را ملزم به حضور زنان در ورزشگاه برای مسابقات ملی و بین‌المللی کرد.

۱۸ مهر ۹۸، درست یک ‌ماه بعد از خودسوزی دختر آبی، چهار هزار زن برای نخستین بار بعد از انقلاب اجازه یافتند فوتبال مردان را در ورزشگاه تماشا کنند. در آن روز ایران ۱۴ بر صفر کامبوج را شکست داد.
اما آیا رویداد امروز به این معناست که رفتن زنان به ورزشگاه برای تماشای فوتبال مردان از این به بعد یک اتفاق عادی می‌شود؟

به دشواری می‌توان دلیلی یافت که چنین می‌شود.

نظام جمهوری اسلامی یا حداقل بخش قدرت‌مدار آن به هر قیمتی که بوده سعی کرده است جلوی حضور زنان در ورزشگاه را بگیرد.

فروردین همین امسال برای مسابقه ایران با لبنان در مشهد، «نزدیک به سه هزار بلیت» به زنان فروخته شد اما هیچ‌یک به ورزشگاه راه پیدا نکردند بلکه یگان ویژه نیروی انتظامی با گاز اشک‌آور و اسپری فلفل از آنها استقبال کرد.

مبارزه مستمر زنان ایرانی که در راهش جان هم داده‌اند و نیز فشارهای بین‌المللی جمهوری اسلامی را وادار به رعایت هرچند محدود این حق بدیهی کرده است.

گزینشی بودن حضور زنان در ورزشگاه از همان سال ۹۸ و بازی ایران و کامبوج مطرح بوده است. مدیریت جمعیت زنان ممکن است رویکردی جدید باشد در حالی که تخلف بعدی می‌تواند به محرومیت ایران از فیفا ختم شود.

از دیگر مسائل مطرح در این زمینه آن است که معلوم نیست آیا این اجازه فقط محدود به تهران می‌ماند یا در شهرهای دیگر مثل ماجرای مشهد، به مجازات زنان منجر نمی‌شود؟

همچنین آیا امنیت زنان در برگشت از ورزشگاه تامین می‌شود؟

فعلا اما تماشاچیان زن طرفدار استقلال که در ورزشگاه بودند راضی به خانه رفته‌اند. استقلال این بازی را یک بر صفر از مس کرمان برد.

چشم لیگ برتر فوتبال ایران به حضور زنان در ورزشگاه روشن شد

بی بی سی

حضور پانصد تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی در مسابقه استقلال تهران و مس کرمان را شاید بتوان در جنبش زنان و تاریخ ورزش بعد از انقلاب ثبت کرد.

امروز (پنج‌شنبه) برای اولین بار این پانصد زن در یک مسابقه لیگ برتر ایران، قانونی و با داشتن بلیت و بدون ضرب‌وشتم و گاز اشک‌آور و بازداشت، در جایگاه ویژه زنان، در ورزشگاه فوتبال تماشا کردند.

گفته شد بلیت‌ها در بازار سیاه تا دو میلیون تومان فروش رفته است.

البته باز هم گفته شد زنان حاضر در ورزشگاه «گزینش» شده بودند تا مطابق «شئونات» رفتار و حجابشان را حفظ کنند به خصوص که چشم دوربین‌ها به آنها دوخته شده.

حبیب‌الله شیرازی رئیس هیات فوتبال استان تهران گزینشی بودن تماشاگران زن را تکذیب کرد و گفت «همه باید از طریق سامانه بلیت فروشی اقدام می‌کردند.»

به گزارش ایسنا پنجاه زن هم بدون بلیت به ورزشگاه رفتند که سی نفرشان «به روش‌های مختلف» توانستند وارد ورزشگاه آزادی شوند.
تماشاگران زن، تیم میزبان یعنی استقلال را تشویق می‌کردند و سرمربی و بازیکنان استقلال پیش از شروع بازی به سمت آنها رفتند و با تشویق مواجه شدند.

حساب توییتر وابسته به باشگاه فوتبال استقلال هم از آنها استقبال کرد: «از اینکه امروز در ورزشگاه آزادی حضور دارید، خوشحالیم.»

بسیاری از کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویر زنان در ورزشگاه آزادی از «دختر آبی» یاد کردند.

اکانت «صدای تاج» نوشت برای حضور زنان در ورزشگاه «دو نفر نقش مهمی» داشتند: «اول سحر خدایاری یا دختر آبی که جانش رو در این راه گذاشت و دوم وریا غفوری که با حمایت از حق زنان در این مورد، جایگاهش در استقلال رو از دست داد.»

در ویدئوهایی که منتشر شده صدای تماشاچیان زن به گوش می‌رسد که دختر آبی را فریاد می‌کنند. سی اردیبهشت ۱۳۹۸ تیم استقلال در همین ورزشگاه مسابقه داشت، اما نه در لیگ برتر ایران، بلکه در لیگ قهرمانان باشگاه آسیا با العین. در آن مسابقه، سحر خدایاری سعی کرد وارد ورزشگاه شود اما بازداشت و با وثیقه آزاد شد.

او بعد برای پیگیری پرونده خود به دادگاه مراجعه کرد اما گفتند دادگاهش به تعویق افتاده است. سحر خدایاری ۱۸ شهریور ۹۸ خودسوزی کرد. این موضوع بازتابی جهانی داشت.

این البته اولین بار نیست که زنان بعد از انقلاب توانسته‌اند رسما در ورزشگاه فوتبال تماشا کنند.

دو روز بعد از مرگ دختر آبی، فیفا اعلام کرد هیاتی را به ایران می‌فرستد تا ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال را در این کشور بررسی کند.

پس از سفر این هیات، سی شهریور ۹۸ فیفا ایران را ملزم به حضور زنان در ورزشگاه برای مسابقات ملی و بین‌المللی کرد.

۱۸ مهر ۹۸، درست یک ‌ماه بعد از خودسوزی دختر آبی، چهار هزار زن برای نخستین بار بعد از انقلاب اجازه یافتند فوتبال مردان را در ورزشگاه تماشا کنند. در آن روز ایران ۱۴ بر صفر کامبوج را شکست داد.
اما آیا رویداد امروز به این معناست که رفتن زنان به ورزشگاه برای تماشای فوتبال مردان از این به بعد یک اتفاق عادی می‌شود؟

به دشواری می‌توان دلیلی یافت که چنین می‌شود.

نظام جمهوری اسلامی یا حداقل بخش قدرت‌مدار آن به هر قیمتی که بوده سعی کرده است جلوی حضور زنان در ورزشگاه را بگیرد.

فروردین همین امسال برای مسابقه ایران با لبنان در مشهد، «نزدیک به سه هزار بلیت» به زنان فروخته شد اما هیچ‌یک به ورزشگاه راه پیدا نکردند بلکه یگان ویژه نیروی انتظامی با گاز اشک‌آور و اسپری فلفل از آنها استقبال کرد.

مبارزه مستمر زنان ایرانی که در راهش جان هم داده‌اند و نیز فشارهای بین‌المللی جمهوری اسلامی را وادار به رعایت هرچند محدود این حق بدیهی کرده است.

گزینشی بودن حضور زنان در ورزشگاه از همان سال ۹۸ و بازی ایران و کامبوج مطرح بوده است. مدیریت جمعیت زنان ممکن است رویکردی جدید باشد در حالی که تخلف بعدی می‌تواند به محرومیت ایران از فیفا ختم شود.

از دیگر مسائل مطرح در این زمینه آن است که معلوم نیست آیا این اجازه فقط محدود به تهران می‌ماند یا در شهرهای دیگر مثل ماجرای مشهد، به مجازات زنان منجر نمی‌شود؟

همچنین آیا امنیت زنان در برگشت از ورزشگاه تامین می‌شود؟

فعلا اما تماشاچیان زن طرفدار استقلال که در ورزشگاه بودند راضی به خانه رفته‌اند. استقلال این بازی را یک بر صفر از مس کرمان برد.

هشدار زندانیان سیاسی درباره شیوع گسترده کرونا در بند زنان زندان اوین

بالاترین ها

شماری از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه‌ای درباره وضعیت زندانیان‌ در شرایط شیوع کرونا در این زندان ابراز نگرانی کردند.

به گزارش آواتودی، ۱۶ زن زندانی سیاسی در نامه خود عنوان کرده‌اند: چندین هفته است که سویه‌ جدید کرونا در بند زنان اوین شیوع پیدا کرده و هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود.

آنها با ابراز نگرانی درباره اوج‌گیری مجدد کرونا در زندان و وضعیت سلامتی زندانیان افزودند: با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌ عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌ عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.

این زندانیان با بیان اینکه اخیرا عسل محمدی و ثمین احسانی در زندان به کرونا مبتلا شده‌اند، اظهار داشتند: آنها تمام شب را در اتاقی که فاقد امکانات بوده و بیشتر به یک سلول شباهت دارد نگهداری شده‌اند، در حالی که تمام مدت درب اتاق قفل بوده و‌ بیماران با وجود ضعف شدید حتی قادر به راه رفتن تا محل تهیه آب هم نبوده‌اند. زندانبانان حتی یک بار در طول شب به آنان سر نزدند و‌ در پاسخ به اعتراض بیماران گفته‌اند؛ مگر ما پرستار هستیم؟

۱۶ زن زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین عنوان کردند: این اولین بار نیست که بند زنان در اوین و سایر زندان‌ها از جمله قرچک ورامین شاهد این وضعیت بی‌توجهی به شرایط جانی و‌ سلامت زندانیان است. اما آنچه این روزها شرایط را وخیم کرده‌، افزایش هر روزه‌ آمار زندانیان زن مبتلا به کرونا بوده و این در حالی است که در بند زنان بیماران ریوی و قلبی نیز حضور دارند!

اسامی زندانیان معترض به عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان در زندان اوین به این شرح است: هستی امیری نرگس ادیب، فریبا اسدی، لیلا قلیخانی‌‌گنجه، سپیده قلیان، زهره سرو، ملیحه جعفری، نسرین جوادی، گلاره عباسی، صبا کردافشاری، زینب همرنگ، عالیه مطلب‌زاده، شکیلا منفرد، عسل محمدی، نرگس محمدی و فرنگیس مظلوم.

هشدار زندانیان سیاسی درباره شیوع گسترده کرونا در بند زنان زندان اوین

بالاترین ها

شماری از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه‌ای درباره وضعیت زندانیان‌ در شرایط شیوع کرونا در این زندان ابراز نگرانی کردند.

به گزارش آواتودی، ۱۶ زن زندانی سیاسی در نامه خود عنوان کرده‌اند: چندین هفته است که سویه‌ جدید کرونا در بند زنان اوین شیوع پیدا کرده و هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود.

آنها با ابراز نگرانی درباره اوج‌گیری مجدد کرونا در زندان و وضعیت سلامتی زندانیان افزودند: با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌ عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌ عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.

این زندانیان با بیان اینکه اخیرا عسل محمدی و ثمین احسانی در زندان به کرونا مبتلا شده‌اند، اظهار داشتند: آنها تمام شب را در اتاقی که فاقد امکانات بوده و بیشتر به یک سلول شباهت دارد نگهداری شده‌اند، در حالی که تمام مدت درب اتاق قفل بوده و‌ بیماران با وجود ضعف شدید حتی قادر به راه رفتن تا محل تهیه آب هم نبوده‌اند. زندانبانان حتی یک بار در طول شب به آنان سر نزدند و‌ در پاسخ به اعتراض بیماران گفته‌اند؛ مگر ما پرستار هستیم؟

۱۶ زن زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین عنوان کردند: این اولین بار نیست که بند زنان در اوین و سایر زندان‌ها از جمله قرچک ورامین شاهد این وضعیت بی‌توجهی به شرایط جانی و‌ سلامت زندانیان است. اما آنچه این روزها شرایط را وخیم کرده‌، افزایش هر روزه‌ آمار زندانیان زن مبتلا به کرونا بوده و این در حالی است که در بند زنان بیماران ریوی و قلبی نیز حضور دارند!

اسامی زندانیان معترض به عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان در زندان اوین به این شرح است: هستی امیری نرگس ادیب، فریبا اسدی، لیلا قلیخانی‌‌گنجه، سپیده قلیان، زهره سرو، ملیحه جعفری، نسرین جوادی، گلاره عباسی، صبا کردافشاری، زینب همرنگ، عالیه مطلب‌زاده، شکیلا منفرد، عسل محمدی، نرگس محمدی و فرنگیس مظلوم.

۱۴۰۱ شهریور ۳, پنجشنبه

-

 تداوم بازداشت و بلاتکلیفی ۴ شهروند بهائی در تهران و کرج

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهوش ثابت (شهریاری)، فریبا کمال آبادی، عفیف نعیمی و سامان استوار، شهروندان بهائی علیرغم گذشت ۲۵ روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر می برند.

یک منبع مطلع با بیان اینکه مراحل بازجویی این چهار شهروند بهائی کماکان ادامه دارد، به هرانا گفت: «مهوش ثابت از زمان دستگیری تاکنون، علیرغم پیگیری ها و مراجعات متعدد همسر وی به دادسرای اوین، از برقراری تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده؛ امری که موجب افزایش نگرانی نزدیکانش در خصوص وضعیت وی شده است. همچنین عفیف نعیمی علیرغم تاکید پیشین پزشکی قانونی مبنی بر ناتوانی وی در تحمل حبس، هم اکنون در یکی از بازداشتگاه های امنیتی در کرج نگهداری می شود؛ او بیش از سه هفته است که تماسی با خانواده خود برقرار نکرده است. به علاوه سامان استوار دیگر شهروند بهائی، در سلول انفرادی یکی از بازداشتگاه های امنیتی در کرج تحت بازجویی بسر می برد.» وی ادامه داد: «همچنین شفیق اسلامی، نعمت الله شادپور و نیما شادپور شهروندان بهائی ساکن یزد که در تاریخ  ۲۸ تیرماه امسال توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند، طی روزهای اخیر با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند. آزادی آقایان شادپور با تودیع قرار وثیقه ۱ میلیارد و سیصد میلیون تومانی برای هر کدام صورت گرفته است.» پیشتر یک منبع مطلع نزدیک به خانواده اعضای سابق “یاران ایران” به هرانا گفته بود: «مهوش ثابت (شهریاری) و فریبا کمال آبادی پس از بازداشت در تهران به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند. همچنین پرونده عفیف نعیمی در شعبه ۷ بازپرسی کرج در حال رسیدگی است.»

روز یکشنبه ۹ مردادماه امسال، ۷ شهروند بهائی، توسط نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف کشور بازداشت شدند. همچنین منازل دستکم ۳۷ شهروند بهائی دیگر مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. یکی از شهروندان بهائی بازداشتی پس از ساعاتی آزاد شد. بعد از این اقدامات، همزمان با انتشار اطلاعیه وزارت اطلاعات، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با انتشار ویدیویی شهروندان بهائی بازداشت شده را به جاسوسی، نفوذ در مهدکودک‌ها و ترویج بی حجابی در کشور متهم کرد. به گفته سیمین فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهائی در سازمان ملل “گزارشات منتشر شده توسط جمهوری اسلامی در رسانه ها، مجددا ثابت کرد که شهروندان بهائی در ایران صرفاً به دلیل اعتقادات دینی خود تحت آزار و اذیت سیستماتیک قرار می گیرند.”مهوش ثابت (شهریاری)، فریبا کمال آبادی و همچنین عفیف نعیمی که از بیماری قلبی رنج می‌برد، شهروندان بهائی و سه عضو سابق مدیران جامعه بهائی ایران موسوم به “یاران ایران” هستند.شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.


۱۴۰۱ شهریور ۲, چهارشنبه

-

تفتیش منزل شاهین صمیمی و هدی کنعان، زوج بهائی ساکن گرگان...

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۱، منزل شاهین صمیمی و هدی کنعان زوج بهائی ساکن گرگان، توسط ماموران اداره اطلاعات مورد تفتیش قرار گرفت. یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “امروز ۲ شهریورماه ساعت ۸ و نیم صبح منزل آقای شاهین صمیمی و همسرش هدی کنعان زوج بهائی و مدرس موسیقی کودکان از سوی ماموران اداره اطلاعات مورد تفتیش قرار گرفت. حکم بازرسی نیز به نام خانم کنعان بود. ماموران شماری از وسایل شخصی این شهروندان از جمله تلفن همراه، تبلت، کتب مذهبی، دفتر و ادوات موسیقی ارف، فلوت، میز و صندلی کلاس های آموزش کودکان را ضبط کرده و با خود بردند و به آنها گفته شده دوباره تماس میگیریم.”

طی هفته های اخیر، هرانا در گزارشاتی متعدد، از افزایش اعمال فشار توسط نهادهای امنیتی بر شهروندان بهائی خبر داد. در این راستا شماری از منازل و اراضی شهروندان بهائی در روستای روشنکوه ساری مصادره و یا تخریب شد. همچنین روز یکشنبه ۹ مرداد، ۷ شهروند بهائی در شهرهای مختلف ایران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و منازل دستکم ۳۷ شهروند بهائی دیگر مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. یکی از این شهروندان پس از ساعاتی آزاد شد. بهنام ممتازی نیز روز پنجشنبه ۲۰ مرداد، با تودیع قرار وثیقه از زندان قزوین آزاد شد.

بعد از این اقدامات، همزمان با انتشار اطلاعیه وزارت اطلاعات، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با انتشار ویدیویی شهروندان بهائی بازداشت شده را به جاسوسی، نفوذ در مهدکودک‌ها و ترویج بی حجابی در کشور متهم کرد. به گفته سیمین فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهائی در سازمان ملل “گزارشات منتشر شده توسط جمهوری اسلامی در رسانه ها، مجددا ثابت کرد که شهروندان بهائی در ایران صرفاً به دلیل اعتقادات دینی خود تحت آزار و اذیت سیستماتیک قرار می گیرند.” شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.


اختصاصی ایران‌وایر؛ فریب فیفا با ۵۰۰ زن گزینشی در بازی استقلال

IRANWIRE

زنان گزینشی عمدتا از نیروهای حراست و کارکنان نیروی انتظامی هستند.

پس‌ از انقلاب اسلامی و ممنوعیت‌ها برای ورود زنان به ورزشگاه‌ها، زنان ایران رسما از آغاز دهه شصت، از ورود به استادیوم‌‌های آزادی و امجدیه (شیرودی) و سایر ورزشگاه‌های کشور برای تماشای فوتبال منع شدند.

فدراسیون جهانی فوتبال، طی یک‌‌دهه اخیر بارها به ایران نامه نوشت و خواستار باز شدن قفل درهای ورزشگاه‌ها به روی زنان شده است.

حتی «جیانی اینفانتینو»، رییس فیفا با «حسن روحانی»، رییس جمهور پیشین ایران ملاقات کرد، اما نتیجه‌ای برای زنان ایران نداشت.

هفته اول مرداد، رسانه‌های ایران از رسیدن نامه‌ای از فیفا در مورد ورود زنان به ورزشگاه‌ها خبر دادند. «حمید سجادی»، وزیر ورزش و جوانان گفت که این نامه الزام‌آور نیست، ولی هفته گذشته مشخص شد که فیفا در مورد حضور زنان در لیگ برتر ایران جدی‌تر از گذشته شده است.

نامه‌ اخیر فیفا، بر ورود زنان به ورزشگاه‌ها در لیگ برتر فوتبال مردان تاکید کرده و لحن آن دستوری است. حالا فدراسیون فوتبال با سرپرستی «میرشاد ماجدی» مامور شده تا با نمایشی دیگر، با حضور گزینشی زنان در دیدار استقلال تهران و مس کرمان، بار دیگر فیفا را متقاعد کند که زنان برای ورود به ورزشگاه‌های ایران مشکلی ندارند.

قرار است از بازی استقلال و حدود ۵۰۰ زن به عنوان دروغی جدید به فیفا، برای آزاد بودن حضور زنان در ورزشگاه‌های ایران استفاده شود.

استقلال، مجری نقشه سرپرست فدراسیون
«احمد وحیدی» وزیر کشور درباره بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها گفته است: «این موضوع مانعی ندارد، اما شرطش این است که ورزشگاه‌ها آماده باشند. تا این آمادگی‌ها به وجود بیاید، زمان می‌برد. ورزشگاه‌هایی که آمادگی دارند و تا حدی که بتوانند این بحث را پوشش بدهند، منعی برای حضور بانوان ندارند.»

وزیر کشور کمترین علاقه‌ای برای ورود زنان به استادیوم‌ها ندارد و حتی پس‌از فاجعه استادیوم مشهد و پاشیدن اسپری فلفل به صورت زنانی که قصد ورود به ورزشگاه‌ را داشتند نیز، از ماموران امنیتی ورزشگاه تقدیر و حمایت شده بود.

منابع ایران‌وایر مطلع شده‌اند که وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال دستور داده تا در دیدار پیش‌روی استقلال در ورزشگاه آزادی، شرایط حضور زنان گزینشی فراهم شود.

ماجدی سرپرست فدراسیون که شاید در مجمع هشتم شهریور حکم خروج از فدراسیون را دریافت کند، «مصطفی آجورلو» را دعوت کرده و از او خواسته تا باشگاهش در «مدیریت» این مسئله به او کمک کند. سردار مصطفی آجرلو قرار است برای حضور زنان گزینشی در بازی هفته سوم استقلال به فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و وزارت کشور کمک کنند.

قرار براین است که از طریق هیات‌ فوتبال استان‌ها، ۵۰۰ مربی و بازیکن زن معرفی شوند و با دراختیار قرار دادن شماره ملی خود، در سامانه بلیط فروشی ثبت نام شوند. این زنان عمدتا از نیروهای حراست و کارکنان نیروی انتظامی خواهند بود.

به این ترتیب در روز بازی استقلال با مس کرمان یعنی پنجشنبه سوم شهریور، زنانی وارد ورزشگاه آزادی می‌شوند تا رضایت فیفا را جلب کنند.

سامانه بلیت فروشی بلااستفاده برای زنان
از زمانی که فدراسیون فوتبال سایت بلیت‌فروشی را به راه انداخته، زنان جز در چند مورد خاص آن هم اوایل راه‌اندازی سامانه، موفق به تهیه بلیت نشدند. این سامانه، برای کد ملی زنان ایران قفل است و به آن‌ها اجازه خرید بلیت را نمی‌دهد.

در دیدار پرسپولیس و فولاد خوزستان با بازگشایی سامانه، زنان پرتعدادی قصد خریداری بلیت را داشتند، اما با وارد کردن مشخصات در سامانه با پیام عدم‌ تطابق مشخصات فردی مواجه شدند.

در مواردی هم «تکمیل ظرفیت»، پیامی بود که از طی شدن ادامه مراحل تهیه بلیت ممانعت می‌کرد.

برای بازی پیش‌رو هم ۵۰۰ کد ملی از پیش جمع‌آوری شده در هیات فوتبال استان‌ها و در سامانه ثبت می‌شود، تا باز هم زنان مشتاق فوتبال با خطای سامانه مواجه شوند.

برخی از کارشناسان حتی در رسانه‌های بین‌المللی و غیرفارسی زبان، بارها ادعا کرده‌اند که بعید است فدراسیون جهانی فوتبال از این پولتیک و بازی ایران آگاه نباشد.

زنانی که چون سامانه به رویشان بسته است، احتمالا بازهم مقابل ورزشگاه تجمع می‌کنند، اما راهشان نمی‌دهند؛ یا باز گاز فلفل به صورت‌شان می‌زنند یا با ون‌های نیروی انتظامی به بازداشتگاه منتقل می‌شوند. فیفا هم طبق معمول واکنشی نشان نمی‌دهد.

در عوض، تصاویر زنان گزینشی زینت‌بخش رسانه‌های حکومتی می‌شود که از این اتفاق، به عنوان «گامی رو به جلو» و تدبیر دولت ابراهیم رییسی یاد خواهند کرد.

تاکید حکومت بر دوگانگی جنسی و‌جنسیتی، حتی در طراحی لباس

IRANWIRE

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است.

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است. در مرداد ۱۴۰۱، «ایسنا»، خبرگزاری دانشجویان ایران در گزارشی، دستورالعمل اجرایی صدور شناسه یکپارچه مد و لباس ایرانی را منتشر کرد. آن‌چه در این دستورالعمل بسیار قابل توجه است، شاخص‌هایی هستند که برای بررسی طرح‌‌‌‌های ارایه شده به کار گرفته می‌شوند. یکی از این شاخص‌ها که طراحان مد و لباس می‌بایست در طرح‌های خود در نظر بگیرند و در غیر این صورت طرح آن‌ها پذیرفته نخواهد شد، این است که از «الگوهای بدن‌نما و اندام‌نما(جذب)، شبیه کردن پوشاک بانوان به آقایان و بالعکس، مصداق لباس شهرت، تبرج و انگشت‌نمایی در اجتماع، ایجاد سیالیت جنسی در پوشاک با طراحی لباس فاقد جنسیت (UNISEX)» پرهیز شود؛ تاکیدی بر دوگانه‌های جنسی و‌ جنسیتی و کلیشه‌های تعریف شده برای زنان و مردان در جامعه‌ای مثل ایران. این کلیشه‌ها و چارچوب‌های غلط، زندگی را برای بخشی از جامعه دشوار می‌کنند

؛ آن بخش از جامعه که جنس و جنسیت و گرایش جنسی خود را خارج از این قالب‌ها تعریف می‌کنند و در دوگانه‌های کلیشه‌ای زنانه و مردانه نمی‌گنجند؛ جامعه رنگین‌کمانی که نه تنها انواع خشونت، سرکوب، تبعیض و تعارض را در خانواده و جامعه تجربه می‌کنند، حتی نمی‌توانند بیان جنسیتی متناسب به هویت جنسی و جنسیتی خود را در قالب لباس و پوشش دل‌خواه داشته باشند.

استفاده از واژه «سیالیت جنسی» و پرهیز از آن در طراحی و تولید پوشاک از سوی حکومت در حالی است که جنس و جنسیت خود پدیده‌ای سیال و شناور است و در طول زمان می‌تواند متغیر و در حرکت باشد؛ موضوعی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان شاهد آن هستیم و آن کاهش تفاوت‌ها و تبعیض‌های جنسیتی در بین افراد است. این تفاوت‌ها می‌توانند از ظاهر و پوشش افراد تا قوانینی باشند که بین انسان‌ها فرق گذاشته و آن‌ها را دچار محدودیت، محرومیت و تبعیض می‌کنند؛ تفکری دوقطبی که «زهرا چیذری»، دبیر گروه اجتماعی خبرگزاری «جام‌جم» نیز در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ در گزارشی با عنوان «سرریز هفته‌های مد پاریس و میلان به خیابان‌های تهران» بر آن پافشاری و‌ تاکید می‌کند.

او که عامل اصلی ترویج مد و فشن غربی را شبکه‌های اجتماعی و مخصوصا اینستاگرام می‌داند، در این‌ گزارش می‌نویسد: «مطابق برخی گزارش‌ها، چیزی حدود هزار و ۵۰۰ طراح لباس از بستر شبکه‌های اجتماعی برای ذائقه‌سازی و مدیریت پوشش در جامعه ما بهره می‌گیرند. جدیدترین نسخه‌های طراحی این طراحان هم به‌ دست فشن‌بلاگر‌ها می‌رسد تا فعالیت‌هایشان را در فضای مجازی روی ذائقه‌سازی و جهت‌دهی پوشش در جامعه برنامه‌ریزی کنند. از این هزار و ۵۰۰ تولیدکننده پوشاک،۵۰۰ تولیدکننده در فضای مجازی فعالیت دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهند تنها هشت درصد از تولیدات آن‌ها محصولاتی سالم به شمار می‌آیند و بقیه پوشش‌هایی با حالتی از عریانی و نیمه عریانی یا سیالیت جنسی هستند.»

او در ادامه می‌گوید که نبض مد و لباس در دست برنامه‌ریزان فرهنگی کشور نیست: «تمرکز اغلب این طراحان بر نیمه عریانی و سیالیت جنسی است؛ این تمرکز را می‌توان در مانتو‌های کوتاه و جلو باز دید که خیلی وقت‌ها به لباس‌های مردانه شبیه‌اند؛ هم‌چنان که در بسیاری از لباس‌های مردانه شاهد استفاده از المان‌های زنانه هم‌چون پولک یا نگین هستیم؛ لباس‌هایی که شاید تا یکی دو دهه پیش مردان و زنان زیر بار پوشیدن آن‌ها نمی‌رفتند اما هم‌اکنون جوانانی که در شبکه‌های اجتماعی جدیدترین مد‌های پوشش را دنبال می‌کنند، آن‌چنان ذهن‌شان با تصاویر فشن بلاگر‌ها و نوع پوشش و آرایش سایر بلاگر‌ها گره خورده است که خود داوطلبانه سراغ لباس‌های زرق و برق‌دار می‌روند که تا پیش از این تنها به قامت زنان می‌نشستند. زنان و دختران جوان هم به دنبال پوشش‌هایی هستند که بیشتر رنگ و روی مردانه دارند.»

«زینب پیغمبر‌زاده»، کنش‌گر و پژوهش‌گر برابری جنسیتی در این رابطه به «ایران‌وایر» می‌گوید: «به نظر من مهم است که به یاد داشته باشيم نه این نوع طراحی لباس جديد است و نه واکنش‌های محافظه‌کاران در سراسر دنیا به این لباس‌ها. در طول قرن بیستم، مخصوصا در دهه ۱۹۶۰ که در غرب به دوره انقلاب جنسی معروف شد، مدام این نگرانی وجود داشت که شلوار پوشیدن زنان یا آرایش مردان مرزهای زنانگی و مردانگی را از بین ببرد. در ایران هم این نگاه‌ها قرن‌ها وجود داشته است که آن دسته از مردهای اروپایی که مثل مردهای ایرانی ریش و سبیل ندارند، به اندازه کافی مرد نیستند. در دوره مدرن نیز این نگرانی به وجود آمد که ممکن است پیروی مردهای ایرانی از مردان غربی، مردانگی آن‌ها را خدشه‌دار کند. در طول تاریخ، در همه فرهنگ‌ها پوشش و آرایش، به‌ویژه پوشش و آرایشی که زنانه محسوب می‌شوند، نماد مهمی از فرهنگ جامعه تلقی شده و با گسترش ارتباطات بین فرهنگ‌های مختلف، همواره این نگرانی وجود داشته است که با تاثیرپذیری از پوششی که بیگانه به شمار می‌روند، فرهنگ بومی از بین برود.»

با این وجود، دلیل نگرانی حکومت و عاملان وابسته به آن هرچه که باشد، می‌بایست به خاطر داشته باشند که دنیای امروز در حال درنوردیدن قله‌های برابری و شکستن دوگانه‌ها و تابوهای جنسی و جنسیتی است. با بگیر و ببندها و اجرای سازکارهایی هم‌چون طرح یکپارچه‌سازی مد و لباس ایرانی که البته بیشتر حکومتی‌ است تا ایرانی، شاید بتوانند روند این تغییرات را در ایران کمی کند کنند اما هرگز موفق به متوقف کردن آن نخواهند شد.

تاکید حکومت بر دوگانگی جنسی و‌جنسیتی، حتی در طراحی لباس

IRANWIRE

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است.

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است. در مرداد ۱۴۰۱، «ایسنا»، خبرگزاری دانشجویان ایران در گزارشی، دستورالعمل اجرایی صدور شناسه یکپارچه مد و لباس ایرانی را منتشر کرد. آن‌چه در این دستورالعمل بسیار قابل توجه است، شاخص‌هایی هستند که برای بررسی طرح‌‌‌‌های ارایه شده به کار گرفته می‌شوند. یکی از این شاخص‌ها که طراحان مد و لباس می‌بایست در طرح‌های خود در نظر بگیرند و در غیر این صورت طرح آن‌ها پذیرفته نخواهد شد، این است که از «الگوهای بدن‌نما و اندام‌نما(جذب)، شبیه کردن پوشاک بانوان به آقایان و بالعکس، مصداق لباس شهرت، تبرج و انگشت‌نمایی در اجتماع، ایجاد سیالیت جنسی در پوشاک با طراحی لباس فاقد جنسیت (UNISEX)» پرهیز شود؛ تاکیدی بر دوگانه‌های جنسی و‌ جنسیتی و کلیشه‌های تعریف شده برای زنان و مردان در جامعه‌ای مثل ایران. این کلیشه‌ها و چارچوب‌های غلط، زندگی را برای بخشی از جامعه دشوار می‌کنند

؛ آن بخش از جامعه که جنس و جنسیت و گرایش جنسی خود را خارج از این قالب‌ها تعریف می‌کنند و در دوگانه‌های کلیشه‌ای زنانه و مردانه نمی‌گنجند؛ جامعه رنگین‌کمانی که نه تنها انواع خشونت، سرکوب، تبعیض و تعارض را در خانواده و جامعه تجربه می‌کنند، حتی نمی‌توانند بیان جنسیتی متناسب به هویت جنسی و جنسیتی خود را در قالب لباس و پوشش دل‌خواه داشته باشند.

استفاده از واژه «سیالیت جنسی» و پرهیز از آن در طراحی و تولید پوشاک از سوی حکومت در حالی است که جنس و جنسیت خود پدیده‌ای سیال و شناور است و در طول زمان می‌تواند متغیر و در حرکت باشد؛ موضوعی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان شاهد آن هستیم و آن کاهش تفاوت‌ها و تبعیض‌های جنسیتی در بین افراد است. این تفاوت‌ها می‌توانند از ظاهر و پوشش افراد تا قوانینی باشند که بین انسان‌ها فرق گذاشته و آن‌ها را دچار محدودیت، محرومیت و تبعیض می‌کنند؛ تفکری دوقطبی که «زهرا چیذری»، دبیر گروه اجتماعی خبرگزاری «جام‌جم» نیز در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ در گزارشی با عنوان «سرریز هفته‌های مد پاریس و میلان به خیابان‌های تهران» بر آن پافشاری و‌ تاکید می‌کند.

او که عامل اصلی ترویج مد و فشن غربی را شبکه‌های اجتماعی و مخصوصا اینستاگرام می‌داند، در این‌ گزارش می‌نویسد: «مطابق برخی گزارش‌ها، چیزی حدود هزار و ۵۰۰ طراح لباس از بستر شبکه‌های اجتماعی برای ذائقه‌سازی و مدیریت پوشش در جامعه ما بهره می‌گیرند. جدیدترین نسخه‌های طراحی این طراحان هم به‌ دست فشن‌بلاگر‌ها می‌رسد تا فعالیت‌هایشان را در فضای مجازی روی ذائقه‌سازی و جهت‌دهی پوشش در جامعه برنامه‌ریزی کنند. از این هزار و ۵۰۰ تولیدکننده پوشاک،۵۰۰ تولیدکننده در فضای مجازی فعالیت دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهند تنها هشت درصد از تولیدات آن‌ها محصولاتی سالم به شمار می‌آیند و بقیه پوشش‌هایی با حالتی از عریانی و نیمه عریانی یا سیالیت جنسی هستند.»

او در ادامه می‌گوید که نبض مد و لباس در دست برنامه‌ریزان فرهنگی کشور نیست: «تمرکز اغلب این طراحان بر نیمه عریانی و سیالیت جنسی است؛ این تمرکز را می‌توان در مانتو‌های کوتاه و جلو باز دید که خیلی وقت‌ها به لباس‌های مردانه شبیه‌اند؛ هم‌چنان که در بسیاری از لباس‌های مردانه شاهد استفاده از المان‌های زنانه هم‌چون پولک یا نگین هستیم؛ لباس‌هایی که شاید تا یکی دو دهه پیش مردان و زنان زیر بار پوشیدن آن‌ها نمی‌رفتند اما هم‌اکنون جوانانی که در شبکه‌های اجتماعی جدیدترین مد‌های پوشش را دنبال می‌کنند، آن‌چنان ذهن‌شان با تصاویر فشن بلاگر‌ها و نوع پوشش و آرایش سایر بلاگر‌ها گره خورده است که خود داوطلبانه سراغ لباس‌های زرق و برق‌دار می‌روند که تا پیش از این تنها به قامت زنان می‌نشستند. زنان و دختران جوان هم به دنبال پوشش‌هایی هستند که بیشتر رنگ و روی مردانه دارند.»

«زینب پیغمبر‌زاده»، کنش‌گر و پژوهش‌گر برابری جنسیتی در این رابطه به «ایران‌وایر» می‌گوید: «به نظر من مهم است که به یاد داشته باشيم نه این نوع طراحی لباس جديد است و نه واکنش‌های محافظه‌کاران در سراسر دنیا به این لباس‌ها. در طول قرن بیستم، مخصوصا در دهه ۱۹۶۰ که در غرب به دوره انقلاب جنسی معروف شد، مدام این نگرانی وجود داشت که شلوار پوشیدن زنان یا آرایش مردان مرزهای زنانگی و مردانگی را از بین ببرد. در ایران هم این نگاه‌ها قرن‌ها وجود داشته است که آن دسته از مردهای اروپایی که مثل مردهای ایرانی ریش و سبیل ندارند، به اندازه کافی مرد نیستند. در دوره مدرن نیز این نگرانی به وجود آمد که ممکن است پیروی مردهای ایرانی از مردان غربی، مردانگی آن‌ها را خدشه‌دار کند. در طول تاریخ، در همه فرهنگ‌ها پوشش و آرایش، به‌ویژه پوشش و آرایشی که زنانه محسوب می‌شوند، نماد مهمی از فرهنگ جامعه تلقی شده و با گسترش ارتباطات بین فرهنگ‌های مختلف، همواره این نگرانی وجود داشته است که با تاثیرپذیری از پوششی که بیگانه به شمار می‌روند، فرهنگ بومی از بین برود.»

با این وجود، دلیل نگرانی حکومت و عاملان وابسته به آن هرچه که باشد، می‌بایست به خاطر داشته باشند که دنیای امروز در حال درنوردیدن قله‌های برابری و شکستن دوگانه‌ها و تابوهای جنسی و جنسیتی است. با بگیر و ببندها و اجرای سازکارهایی هم‌چون طرح یکپارچه‌سازی مد و لباس ایرانی که البته بیشتر حکومتی‌ است تا ایرانی، شاید بتوانند روند این تغییرات را در ایران کمی کند کنند اما هرگز موفق به متوقف کردن آن نخواهند شد.

زندان اوین؛ اعزام به بیمارستان فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی به صورت اورژانسی

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

فرنگیس مظلوم

فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در پی وخامت وضعیت جسمی خود به بیمارستان اعزام شد. او در حال سپری کردن محکومیت یک سال حبس خود به سر می‌برد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ روز یکشنبه ۳۰ مردادماه ۱۴۰۱، فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پی وخامت اوضاع جسمانی به صورت اورژانسی به بیمارستان منتقل شد. وی در حال تحمل حبس تعزیری ۱ ساله خود است.

یک منبع مطلع به حقوق بشر در ایران گفت:”امروز خانواده فرنگیس مظلوم برای ملاقات به زندان اوین رفتند اما به آنها اعلام شد که این زندانی سیاسی در پی وخامت وضعیت جسمانی به بیمارستان اعزام شده اما اعلام نکردند که بر اثر چه مشکلی و علت اعزام وی جه بوده و حتی اسم و نام بیمارستان را ه اعلام نکردند و همین مورد باعث نگرانی فرزندان وی شده است.”

لازم به ذکر است، فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۱۱ مردادماه ۱۴۰۱، با توجه به‌ دریافت ابلاغیه قبلی پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای زندان اوین بازداشت و برای تحمل حبس به این زندان منتقل شد و این در حالی است که از بیماری قلبی، و مشکلات حرکتی در رنج است و تحمل کیفر و محیط زندان برای او مناسب نیست.

همچنین، در تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۰، فرنگیس مظلوم، پس از مراجعه به واحد اجرای احکام دادسرای زندان اوین و انجام مراحل اولیه بازداشت با توجه به مشکلات عدیده جسمانی تا زمان ابلاغ نتیجه کمیسیون پزشکی قانونی اجرای حکم حبس تعزیری او تعلیق شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۲۹مهر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست علی مظلوم، با اتهامات اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت تبلیغی علیه نظام، در مجموع به تحمل ۱ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تائید شد.

با اعمال ماده ۱۳۴ از قانون مجازات اسلامی اجرای ۱ سال حبس تعزیری از بابت اتهام از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق، برای فرنگیس مظلوم لازم به اجرا است.

جلسه اول واخواهی به پرونده فرنگیس مظلوم در تاریخ ۴ شهریور ماه و دومین جلسه دادرسی هم در تاریخ ۷ مهر ماه ۱۳۹۹، در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی علی مظلوم با حضور فرنگیس مظلوم و علی شریف زاده اردکانی برگزار شده بود و این فعال مدنی دفاعیات خود را به قاضی دادگاه ارائه کرده بود.

وی، در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مظلوم، بدون تشکیل جلسه دادرسی بصورت غیابی با اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، هم به تحمل ۱سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به سلول انفرادی بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین منتقل و در تاریخ ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۸، پس از اتمام مراحل بازجوئی و تفهیم اتهام با تودیع وثیقه ای به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان آزاد شده بود

زندان اوین؛ اعزام به بیمارستان فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی به صورت اورژانسی

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

فرنگیس مظلوم

فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در پی وخامت وضعیت جسمی خود به بیمارستان اعزام شد. او در حال سپری کردن محکومیت یک سال حبس خود به سر می‌برد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ روز یکشنبه ۳۰ مردادماه ۱۴۰۱، فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پی وخامت اوضاع جسمانی به صورت اورژانسی به بیمارستان منتقل شد. وی در حال تحمل حبس تعزیری ۱ ساله خود است.

یک منبع مطلع به حقوق بشر در ایران گفت:”امروز خانواده فرنگیس مظلوم برای ملاقات به زندان اوین رفتند اما به آنها اعلام شد که این زندانی سیاسی در پی وخامت وضعیت جسمانی به بیمارستان اعزام شده اما اعلام نکردند که بر اثر چه مشکلی و علت اعزام وی جه بوده و حتی اسم و نام بیمارستان را ه اعلام نکردند و همین مورد باعث نگرانی فرزندان وی شده است.”

لازم به ذکر است، فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۱۱ مردادماه ۱۴۰۱، با توجه به‌ دریافت ابلاغیه قبلی پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای زندان اوین بازداشت و برای تحمل حبس به این زندان منتقل شد و این در حالی است که از بیماری قلبی، و مشکلات حرکتی در رنج است و تحمل کیفر و محیط زندان برای او مناسب نیست.

همچنین، در تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۰، فرنگیس مظلوم، پس از مراجعه به واحد اجرای احکام دادسرای زندان اوین و انجام مراحل اولیه بازداشت با توجه به مشکلات عدیده جسمانی تا زمان ابلاغ نتیجه کمیسیون پزشکی قانونی اجرای حکم حبس تعزیری او تعلیق شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۲۹مهر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست علی مظلوم، با اتهامات اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت تبلیغی علیه نظام، در مجموع به تحمل ۱ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تائید شد.

با اعمال ماده ۱۳۴ از قانون مجازات اسلامی اجرای ۱ سال حبس تعزیری از بابت اتهام از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق، برای فرنگیس مظلوم لازم به اجرا است.

جلسه اول واخواهی به پرونده فرنگیس مظلوم در تاریخ ۴ شهریور ماه و دومین جلسه دادرسی هم در تاریخ ۷ مهر ماه ۱۳۹۹، در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی علی مظلوم با حضور فرنگیس مظلوم و علی شریف زاده اردکانی برگزار شده بود و این فعال مدنی دفاعیات خود را به قاضی دادگاه ارائه کرده بود.

وی، در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مظلوم، بدون تشکیل جلسه دادرسی بصورت غیابی با اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، هم به تحمل ۱سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به سلول انفرادی بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین منتقل و در تاریخ ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۸، پس از اتمام مراحل بازجوئی و تفهیم اتهام با تودیع وثیقه ای به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان آزاد شده بود

-

گزارش سازمان ملل از نقض حقوق بشر در ایران؛ اعدام ۲۵۱ نفر در نیمه اول سال ۲۰۲۲...
در فاصله اول ژانویه تا ۳۰ ژوئن سال ۲۰۲۲، دست‌کم ۲۵۱ نفر از جمله حداقل شش زن و پنج شهروند افغانستان در ایران اعدام شدند. قوه قضاییه جمهوری اسلامی در ماه می‌ امسال بیش از ۵۵ نفر را اعدام کرد که بالاترین رقم اعدام ماهانه از سال ۲۰۱۷ تا آغاز شش ماهه دوم امسال است.
بر اساس گزارش جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران، رقم اعدام‌ها در شش ماه اول سال ۲۰۲۲ در مقایسه با آمار اعدام‌ها در سال ۲۰۲۱ در همین مقطع، دو برابر شده است.
آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، گزارش ۲۴ صفحه‌ای وضعیت حقوق بشر در ایران، ارائه شده از سوی جاوید رحمان را به مجمع عمومی سازمان ملل فرستاد.دراین گزارش که بر اساس قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد ضرورت تعیین گزارشگر ویژه و گزارشگری از وضعیت حقوق بشر در ایران ارائه شده، جاوید رحمان، مروری داشته است بر جدی‌ترین موارد نقض حقوق بشر در ایران و نگرانی‌ها درباره این موارد، از جمله «نقض گسترده و خودسرانه حق حیات شهروندان» با اجرای موارد متعدد مجازات اعدام.در گزارش رحمان که اطلاعات آن عمدتا تا ۳۰ ژوئن سال ۲۰۲۲ جمع‌آوری شده‌اند، توصیه‌هایی نیز به مسئولان جمهوری اسلامی و جامعه بین‌الملل ارائه شده است.
اعدام‌ها در ایران
در فاصله اول ژانویه تا ۳۰ ژوئن سال ۲۰۲۲، دست‌کم ۲۵۱ نفر از جمله حداقل شش زن و پنج شهروند افغانستان در ایران اعدام شده‌اند.بر اساس گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران، رقم اعدام‌ها در شش ماه اول سال ۲۰۲۲ در مقایسه با آمار اعدام‌ها در سال ۲۰۲۱ در همین مقطع، رشدی دو برابری داشته است.رحمان با ابراز نگرانی از هماهنگی زمانی میان افزایش اعدام‌ها و گسترش اعتراضات در ایران، اعلام کرد که در ماه می‌ سال ۲۰۲۲، بیش از ۵۵ نفر در این کشور اعدام شده‌اند که بالاترین رقم اعدام ماهانه از سال ۲۰۱۷ است.سازمان‌های حقوق بشری از جمله سازمان حقوق بشر ایران تأکید دارند که استفاده جمهوری اسلامی از اعدام، «سیاسی و به قصد ارعاب شهروندان و سرکوب بیشتر آنان» است که گزارش گزارشگر ویژه نیز این امر را تأیید می‌کند.
همچنین بر اساس این گزارش، در شش ماه اول سال ۲۰۲۲، دست‌کم ۸۰ نفر در ارتباط با جرایم مربوط به مواد مخدر در ایران اعدام شده‌اند.رحمان از «عدم تناسب اعدام‌ها» در میان گروه‌هایی که از آنان با عنوان اقلیت‌های قومی یاد می‌شود نیز ابراز نگرانی کرد.بر اساس گزارش او، ۲۵ درصد از اعدام‌شدگان از اول ژانویه و ۳۰ ژوئن سال ۲۰۲۲، بلوچ بوده‌اند و در همین دوره زمانی، بیش از ۲۵ نفر از شهروندان کُرد اعدام شده‌اند که اتهام اکثر آن‌ها قتل عمد بوده است.گزارشگر ویژه با پرداختن به شمار بالای اعدام‌ها در ایران، صدور این احکام و افزایش چشم‌گیر اجرای آن را «نگران کننده» خواند؛ به‌ویژه اعدام‌هایی که بر اساس جرایم مرتبط با مواد مخدر هستند.او تأکید کرد که اغلب «اطلاعات رسمی» در مورد اعدام‌شدگان ارائه نمی‌شود اما بر اساس اطلاعات موجود راستی‌آزمایی شده، در سال ۲۰۲۱ حداقل ۳۳۰ نفر در ایران اعدام شده‌اند که دست‌کم دو نفر از آنان در هنگام وقوع جرم کودک بوده‌اند، به این معنا که کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند.جمهوری اسلامی دست‌کم ۱۰ زن را نیز در سال گذشته اعدام کرده است.این در حالی است که در سال ۲۰۲۰ دست‌کم ۲۶۷ نفر در ایران اعدام شدند؛ از جمله دست‌کم چهار نفر که در هنگام وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال داشتند...

۱۴۰۱ شهریور ۱, سه‌شنبه

-

 طی ماه گذشته دست‌کم ١٣٠ مورد نقض حقوق بشر در کُردستان ثبت شده است. 

 

با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، طی مرداد ماه ١٤٠١ خورشیدی دست‌کم ١٣٠ مورد نقض حقوق بشر در کُردستان ثبت شده است که به شرح زیر می‌باشد:

کشته و زخمی شدن کولبران (۴۷ مورد) طی ماه گذشته دست‌کم ۴۷ کولبر و کاسبکار در مرزهای کُردستان زخمی قربانی شده‌اند که ۷ نفر از آنها با شلیک مستقیم کشته شده و ۴۰ کولبر دیگر نیز زخمی شده‌اند.از مجموع ۴۰ کولبری که زخمی شده‌اند ۳۰ کولبر با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران،۴ کولبر در اثر انفجار مین و ۶ کولبر نیز در اثر سوانح طبیعی زخمی شده‌اند.اعدام و مرگ در زندان (۷ مورد) طی مرداد ماه امسال، دست‌کم حکم اعدام ۷ شهروند و اهل شهرهای کرمانشاه، سروآباد ۲ مورد، شیروان و چرداول، بیجار، دهگلان و تکاب به اجرا در آمده است که دو نفر از آنها زن بوده‌اند. ۶ زندانی به اتهام قتل عمد و یک زندانی به اتهام جرایم مرتبط با مواد مخدر اعدام شده‌اند.در این بازه زمانی مرگ زندانیان در زندان‌ها ثبت نشده است. کشته و زخمی شدن شهروندان مدنی و انفجار مین (۹ مورد) در خردادماه امسال دست‌کم ۶ شهروند در شهرهای بانه و مهران در اثر انفجار مین زخمی شده‌اند.همچنین، دو برادر ۹ و ۱۲ ساله اهل مریوان به نام‌های متین راشدی‌منش و مهدی راشدی‌منش با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی کشته شده و یک شهروند اهل مهران نیز زخمی شده‌ است.بازداشت و صدور حکم (۶۰ مورد) با استناد به آمار هه‌نگاو، طی خرداد ماه امسال دست‌کم بازداشت ۵۳ شهروند کُرد از جمله ۳ زن و پنج نوجوان زیر ۱۸ در شهرهای مختلف کُردستان به اتهام فعالیت سیاسی، عقیدتی و مدنی توسط نهادهای امنیتی ثبت شده است. همچنین، ۷ فعال کُرد نیز به اتهام فعالیت سیاسی توسط دستگاه قضایی جمعاً به ۱۹ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده‌اند.کارگری (۷ مورد) در این بازه زمانی دست‌کم ۷ کارگر اهل شهرهای بوکان، سنندج، مهاباد، گیلانغرب، بانه، نقده و ارومیه در حین کار و به دلیل سوانح کاری جانشان را از دست داده‌اند که دو نفر از آنها کودک کار بوده‌اند.


کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

IRANWIRE

کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

هدی حدادی، نویسنده، شاعر و تصویرگر کتاب‌های کودک و نوجوان در توییتر خود از ممیزی کتاب تازه‌اش خبر داده و دلیل آن را وجود چند واژه از جمله «آبان» اعلام کرده است.

خانم حدادی در حساب توییتر خود نوشته است: «امروز ناشر خبر داد که کتاب مجموعه اشعارم برای نوجوانان به خاطر کلمه (آبان) و چند کلمه‌ی دیگه مجوز ارشاد نگرفته و نخواهد گرفت!»

کتاب مجموعه اشعار هدی حدادی در حالی با ممیزی وزارت ارشاد روبرو شده که او تا کنون حدود هشتاد کتاب در هر سه حوزه تصویرگری، ادبیات داستانی و شعر در ایران و سایر کشورهای جهان به چاپ رسانده است.

خانم حدادی همچنین جوایز متعددی از جشنواره‌های ایرانی و خارجی از جمله مدال طلای بهترین کتاب تصویری در جایزه بین‌المللی کتاب آمریکا و پلاک طلای فستیوال براتیسلاوا را دریافت کرده است.

اعتراضات سراسری سال ۱۳۹۸ از روز ۲۴ آبان و به دنبال افزایش ناگهانی قیمت بنزین آغاز شده و به سرعت بیشتر شهرهای ایران را فراگرفت.

نظام جمهوری اسلامی در واکنش به این اعتراضات دست به یکی از گسترده‌ترین کشتارهای خیابانی تاریخ معاصر ایران زد. شمار دقیق جانباختگان این اعتراضات مشخص نیست اما برخی منابع از جمله رویترز شمار کشته شدگان را تا ۱۵۰۰ نفر برآورد کرده‌اند.

کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

IRANWIRE

کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

هدی حدادی، نویسنده، شاعر و تصویرگر کتاب‌های کودک و نوجوان در توییتر خود از ممیزی کتاب تازه‌اش خبر داده و دلیل آن را وجود چند واژه از جمله «آبان» اعلام کرده است.

خانم حدادی در حساب توییتر خود نوشته است: «امروز ناشر خبر داد که کتاب مجموعه اشعارم برای نوجوانان به خاطر کلمه (آبان) و چند کلمه‌ی دیگه مجوز ارشاد نگرفته و نخواهد گرفت!»

کتاب مجموعه اشعار هدی حدادی در حالی با ممیزی وزارت ارشاد روبرو شده که او تا کنون حدود هشتاد کتاب در هر سه حوزه تصویرگری، ادبیات داستانی و شعر در ایران و سایر کشورهای جهان به چاپ رسانده است.

خانم حدادی همچنین جوایز متعددی از جشنواره‌های ایرانی و خارجی از جمله مدال طلای بهترین کتاب تصویری در جایزه بین‌المللی کتاب آمریکا و پلاک طلای فستیوال براتیسلاوا را دریافت کرده است.

اعتراضات سراسری سال ۱۳۹۸ از روز ۲۴ آبان و به دنبال افزایش ناگهانی قیمت بنزین آغاز شده و به سرعت بیشتر شهرهای ایران را فراگرفت.

نظام جمهوری اسلامی در واکنش به این اعتراضات دست به یکی از گسترده‌ترین کشتارهای خیابانی تاریخ معاصر ایران زد. شمار دقیق جانباختگان این اعتراضات مشخص نیست اما برخی منابع از جمله رویترز شمار کشته شدگان را تا ۱۵۰۰ نفر برآورد کرده‌اند.

قریب‌الوقوع بودن اجرای حکم اعدام یک زندانی زن در زندان ارومیه

هه‌نگاو

قریب‌الوقوع بودن اجرای حکم اعدام یک زندانی زن در زندان ارومیه

یک زن زندانی با هویت سحر مرادی ۲۷ ساله اهل بوکان که پیشتر به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده است، در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارد.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، اخیراً مسئولین بند زنان زندان مرکزی ارومیه سحر مرادی را مطلع ساخته‌اند که حکم اعدام وی طی روزهای آینده در محوطه زندان اجرا خواهد شد.

سحر مرادی اهل بوکان شش سال پیش به اتهام قتل عمد بازداشت و توسط دستگاه قضایی به اعدام محکوم شده است.

قتل یک زن به دست همسرش در کرمانشاه

هه‌نگاو

قتل یک زن به دست همسرش در کرمانشاه

یک زن اهل کرمانشاه با هویت ثریا زنگنه آزاد ۵۷ ساله به دست همسرش با اسلحه به قتل رسید.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، ثریا زنگنه‌ آزاد شامگاه پنج‌شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ (۱۸ آگوست ۲۰۲۲) توسط همسرش با هویت یدالله بیگزاده ۶۴ ساله با اسلحه شکاری به قتل رسیده است.

تا زمان تنظیم این خبر دلیل یا دلایل قتل خانم زنگنه آزاد توسط همسرش برای هه‌نگاو روشن نشده است.

گفتنیست که یدالله بیگزاده کارمند بازنشسته شرکت نفت کرمانشاه می‌باشد.

علیرغم تأمین وثیقه، رئیس دادگستری مهاباد با آزادی موقت سعدا خدیرزاده مخالفت می‌کند

خبرکوردستان

 

جواد بنایی، رئیس دادگستری مهاباد علیرغم تأمین وثیقه با آزادی موقت سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کُرد محبوس در بند زنان زندان ارومیه مخالفت می‌کند.

به گفته یک منبع مطلع، رئیس دادگستری مهاباد هر بار به بهانه‌ای از پذیرش وثیقه برای آزادی خانم خدیرزاده خودداری می‌کند.

این منبع مطلع افزود: خانواده این زندانی سیاسی موفق به تأمین وثیقه سه میلیارد تومانی برای آزادی موقت وی شدند.

این منبع مطلع همچنین ضمن رد ادعاهای ناصر عتباتی رئیس کل دادگستری استان آربایجان غربی در مورد وضعیت این زندانی سیاسی اعلام کرد: وثیقه درخواستی برای آزادی موقت سعدا خدیرزاده تأمین شده و آزادی موقت این زندانی سیاسی به دلیل بهانه‌های مسئولان قضایی به تأخیر افتاده است.

صبح روز پنج‌شنبه بیست و هفتم مردادماه، سعدا خدیرزاده زمانی که همه زندانیان در حال خواب و استراحت بودند با استفاده از روسری خود را حلق‌آویز که با اقدام به موقع زندانیان از خودکشی نجات پیدا کرد.

اقدام خانم خدیرزاده به‌ دنبال اعتراض به وضعیت بلاتکلیف در زندان ارومیه، فشار نیروهای امنیتی جهت اخذ اعترافات اجباری و عدم پذیرش وثیقه و آوردن بهانه‌های مختلف برای جلوگیری از آزادی موقت او بوده است.

این زندانی سیاسی متولد ۳ آذرماە ۱۳۶۸ است و زمانی که ۹ سال سن داشته پدرش فوت کرده است. مادر خانم خدیرزاده نیز در سال‌های گذشته فوت کرده و او تنها سه خواهر دارد که آنها ازدواج کرده‌اند. همچنین خانم خدیرزاده به‌دلیل فقر نتوانسته ادامه تحصیل دهد.

شعبه سوم دادگاه کیفری یک مستقر در شهرستان مهاباد برای آزادی موقت سعدا خدیرزاده قرار وثیقه سه میلیارد تومانی تعیین کرده است.

سعدا خدیر‌زاده کە روز دوشنبە سی‌ام خردادماه، فرزندش در یکی از‌ بیمارستان‌های نامشخص ارومیە بە دنیا آمد، پس از‌ یک روز عمل سزارین، روز سه‌شنبه سی و یکم خردادماه بە زندان ارومیە بازگرداندە شد.

ثبت کارهای اداری و صدور شناسامە فرزند این زندانی سیاسی بە بعد از آزادی او از‌ زندان موکول شدە است.

سعدا خدیرزادە، روز سه‌شنبه ششم اردیبهشت‌ماه در اعتراض به بلاتکلیفی‌اش در بند نسوان زندان ارومیه دست به اعتصاب غذا و دارو زد و پس از ١٢ روز با قول مساعد مسئولان زندان ارومیه مبنی بر آزادی موقت او با تودیع قرار وثیقه به اعتصاب خود پایان داد.

پیشتر، این شهروند طی دو نامه از دادستان پیرانشهر درخواست تبدیل قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه کرده بود، اما دادستان و بازپرس پرونده با درخواست وی مخالفت کرده بودند.

سعدا خدیرزاده در درخواستش اعلام کرده بود که در حال حاضر در شرایط نامساعدی در زندان به سر می‌برد و به دلیل بارداری، فشار خون، ناراحتی کلیوی و دیسک کمر و ناراحتی قلبی و عصبی تحمل حبس برای وی سخت است.

روز دوشنبه هفدهم آبان‌ماه ١٤٠٠، این شهروند زن از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.

این شهروند طی مدت بازداشت از “ملاقات با خانواده” و “دسترسی به وکیل” محروم بوده است.

روز پنج‌شنبه بیست و دوم مهرماه ١٤٠٠، نیروهای امنیتی این شهروند را بدون ارائه حکم قضایی بازداشت کرده بودند.

تاکنون از دلیل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاع دقیقی به دست نیامده است.

مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...