بررسی فراز و فرودهای مدیریت فضای مجازی در یک دههی گذشته؛ دژی نفوذناپذیر یا حصاری متزلزل؟
مِیجر خوک پیری است که در میان شخصیتهای کتاب قلعهی حیوانات نماد نظریهپردازی محسوب میشود. برای او مثل روز روشن است که همهی بلایای زندگی آنها از خودکامگی انسان دوپاست و راه چارهی خروج از وضعیت هم خلاصشدن از شر انسان دوپاست. از پسِ همین سخنان اوست که انقلابی علیه صاحب مزرعه با خواست نجات از بردگی و رسیدن به برابری شکل میگیرد، انقلابی که در نهایت آنها را از بردگی رها میکند، اما با بهحکومترسیدن طبقهی خوکها در رسیدن به آرزوهایشان ناکام میماند و به دیکتاتوری میانجامد که تفاوت خوک از آدم در آن ناممکن به نظر میرسد.
در این روزها شاید بتوان جای دو واژهی خودکامگی و اینترنت را تغییر داد و گفت همهی بلایای زندگی آنها از اینترنت است و راه خروج از وضعیت هم خلاصشدن از شر اینترنت است. این همان نقطهای است که نظریهپردازی برای طرحی مشهور به صیانت از کاربران در فضای مجازی آغاز میشود؛ طرحی که از یکسو میتواند به اعمال برخی محدودیتها بیانجامد و از سوی دیگر نهادهای مسدودکننده را شفاف و آشکار میکند و امکان مطالبهگری را برای جامعه مدنی بیش از پیش فراهم میسازد؛ هرچند که هنوز راه بسیاری تا رسیدن به آخر داستان طرح صیانت از کابران در فضای مجازی باقی مانده و همچنان میتوان به رقمخوردن پایانی متفاوت امیدوار بود، اما آنچه تا امروز شاهد آن بودهایم، تشابههای بسیاری با روایت داستانی کتاب قلعهی حیوانات دارد. ما در این گزارش فراز و فرودهای طرحی را مرور میکنیم که نام صیانت را یدک میکشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر