برابری
یهتر است که یگویم نابرابری اقتصادی تفاوت موجود در معیارهای مختلف از نظر رفاه اقتصادی در میان افراد یک گروه، در میان گروههای موجود در یک جمعیت، یا در میان مردمان کشورها است. از نابرابری اقتصادی گاهی اوقات به نام نابرابری درآمد، نابرابری ثروت، یا شکاف ثروت یاد میشود. اقتصاددانان بهطور کلی در نابرابری اقتصادی روی سه عامل ثروت، درآمد، و مصرف تمرکز میکنند. موضوع نابرابری اقتصادی مربوط به مفاهیم انصاف، برابری نتیجه، و برابری فرصت است. نابرابری اقتصادی در بین جوامع در دورههای مختلف تاریخی و نیز در سیستمها و ساختارهای اقتصادی مختلف، متفاوت است. این عوامل میتوانند به توزیع مقطعی درآمد یا ثروت در هر دوره خاص یا به تغییرات درآمد و ثروت در دورههای بلند مدت اشاره کنند. شاخصهای عددی مختلفی برای اندازهگیری نابرابری اقتصادی وجود دارد. یک شاخصی که بهطور گسترده استفاده میشود ضریب جینی است اما روشهای بسیار دیگری وجود دارد تحقیقات نشان میدهد که نابرابری بیشتر باعث رشد طولانی مدت میشود
اندازهگیری تجربی نابرابری
اولین مجموعه از آمارهای توزیع درآمد ایالات متحده دربرگیرنده دوره (۱۹۱۳–۴۸) در ۱۹۵۲ توسط سایمون کوزنتس منتشر شدهاست، سهمهایی از گروههای درآمدی بالا در درآمد و پسانداز. آن بر بازدههای درآمد مالیاتی و تخمینهای خود کوزنتس از درآمد ملی ایالات متحده، درآمد ملی تکیه کردهاست. دیگرانی که مشارکت کردند در توسعه آمارهای دقیق توزیع درآمد در اوایل قرن ۲۰ جان وهیتفیلد کندریک در ایالات متحده، آرتور بولی و کالین کلارک در انگلستان و L. Dugé de Bernonville در فرانسه بودند.
اقتصاددانان بهطور کلی سه معیار برای پراکندگی اقتصاد در نظرمیگیرند: ثروت ، درآمد و مصرف است. یک حرفهای ماهر ممکن است ثروت کم و درآمدکم داشته باشد به عنوان دانشجو، ثروت کم و درآمد بالا در آغاز شغل، ثروت بالاودرآمد کم پس از شغل. ترجیحات مردم مشخص میکند که آیا آنها بلافاصله درآمد را مصرف میکنند یا مصرف را تعویق میاندازند به آینده. تمایز همچنین در سطح اقتصاد مهم است:
- اقتصادهایی با نابرابری درآمد بالا و بهطور نسبی نابرابری کم ثروت وجود دارد (مانند ژاپن و ایتالیا)
- اقتصادهای دارای نابرابری نسبتاً کم درآمد و نابرابری ثروت بالا (مانند سوئیس و دانمارک)
راههای مختلفی برای اندازهگیری نابرابری درآمد و نابرابری ثروت وجود دارد. گزینههای مختلف منجر به نتایج متفاوت میشود. سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) دادهها را در هشت نوع زیر از نابرابری درآمدفراهم میکند:
- پراکندگی دستمزدهای ساعتی در میان گارگران تمام وقت (یا معادل تمام وقت)
- پراکندگی دستمزد میان کارگران – بهطور مثال دستمزد سالانه از جمله حقوق و دستمزد از کار پاره وقت یا کار در طول تنها بخشی از سال است.
- نابرابری درآمدهای فردی در میان همه کارگران – شامل خود اشتغالی.
- نابرابری درآمدهای فردی در میان کل جمعیت در سن کار – شامل کسانی که غیرفعال هستند، به عنوان مثال، دانش آموزان، بیکار، در اوایل بازنشستگان،
- نابرابری درآمدهای خانوار -شامل درآمدهای همه اعضای خانوار است.
- نابرابری درآمد قابل تصرف خانوار– شامل وجه نقد عمومی که انتقال پیدا میکند و مالیاتهایی که بهطور مستقیم پرداخت میشود.
- نابرابری درآمد قابل تصرف تعدیل شده خانوار – شامل خدمات اراعه شده بهطور عموم است.
برابری جنسیتی
برابری جنسیتی در نظام جمهوری اسلامی ایران
انتقاد از برابری جنسیتی و تأکید بر عدالت اسلامی جنسیتی
سید علی خامنهای –رهبر جمهوری اسلامی ایران– روز ۲۹ اسفند ۱۳۹۵ خورشیدی و همزمان با روز زن در ایران، موضوع برابری جنسیتی زنان و مردان را مفهومی «غربی» خواند و گفت که برابری باید بر اساس ظرفیتهای «خدادادی» و پرورش آنها باشد.او یک روز پیش از نوروز ۱۳۹۶، در دیدار با مداحان و روضهخوانان، دربارهٔ فاطمه، دختر پیامبر اسلام سخن گفت و او را به عنوان یک «رهبر حقیقی، همسر و مادر نمونه» برای زن مسلمان مثال زد. وی گفت:
رهبر جمهوری اسلامی ضمن انتقاد از ترویج مفاهیمی چون «برابری جنسیتی» اعلام کرد که «اندیشمندان غربی» نیز از دنبال کردن این موضوعات «پشیمان هستند».
مساواتخواهی
مساواتخواهی (به فرانسوی: égalitarisme
مساواتخواهی با برابرخواهی تفاوت دارد. وقتی مردم از مساواتخواهی سخن میگویند غالباً اصلی دیگر، یعنی برابرخواهی، را در نظر دارند.
در قرن بیستم، بعد تازهای از رعایت مساوات در توزیع ثروت و تولید مطرح شدهاست. آنچنانکه تجربه تاریخی نشان دادهاست، محو نوعی از نابرابری، میتواند زمینه را برای نابرابری هایی دیگر فراهم کند. زیرا که ناهمسانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، همراه هم و در یک مسیر افزایش و کاهش ندارند، بلکه در نظامهای بسیاری، به اسم برابری اقتصادی، تمامی حقوق سیاسی فرد و حق مشارکت وی در تصمیمات سلب میگردد.
برابرخواهی
برابرخواهی مفهومی نزدیک به مساواتخواهی است، اما با آن تفاوت دارد. برابرخواهی همانند اصل مساواتخواهی، به ما میگوید که با همگان به شکلی برابر رفتار کنیم؛ ولی در حالی که منظور مساواتخواهی از این قاعده آن است که باید بدون در نظر گرفتن نیازها، خواستهها، استحقاق، قابلیت، ارزش یا هر چیز دیگر منافع و مضار را برای همگان توزیع کنیم، برابرخواهی مستلزم آن است که آثار توزیع (منافع و مضار) را بر روی مردم بسنجیم تا اطمینان حاصل کنیم که این توزیع رفتاری است برابرانه.[۳] به عنوان مثال:
اگر بعضیها بیش از آنچه میتوانند بخورند داشته باشند و دیگران گرسنگی بکشند، دادن یک قرص نان به هر کدام از آنها مقتضیات اصل مساواتخواهی را برآورده میسازد ولی مقتضیات اصل برابرخواهی را تأمین نمیکند. این کار به عدهای بسیار زیاد میدهد و به عدهای بسیار کم. درست همانطور که اگر عدهای تندرست باشند و عدهای دیگر علیل و ناتوان، مطالبه کار سخت از هر کدام آنها منطقا منجر به آن میشود که عدهای نیروی بسیار زیادی صرف کنند و عدهای دیگر نیرویی اندک. رفتار یکسانی که مساواتخواهی اقتضا دارد، لزوماً رفتار برابرانهای نیست که از برابرخواهی لازم میآید.از مجموعه
)(به انگلیسی: equalitarianism یا egalitarianism) اصلی ست که صرفاً میگوید: «سود و زیان را بهطور مساوی تقسیم کن و به هر کسی به یک اندازه بده.» اصل مساواتخواهی را زمانی میتوان انجام داد که بدانید چه مقدار را باید تقسیم کنید (با فرض این که بشود آن را به صورت عدد و رقم درآورد) و در میان چه کسانی باید تقسیم نمود. تنها کاری که باید انجام داد این است که آن مقدار را بر شمار افرادی که از آن سهم میبرند بخش کرد. نیازی نیست چیزی دربارهٔ افراد، شخصیت آنها، نیازهایشان و خواستههای آنها دانست. تنها کاری که باید انجام شود این است که با همه به یکسان رفتار شود. در این دیدگاه، تقسیم سود و زیان به شکلی یکسان گویای آن است که رفتار شما با مردم یکسان است.
برابری منطقی