۱۴۰۰ خرداد ۲۶, چهارشنبه

 آزار و اذیت جنسی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در محیط کار...

آزار و اذیت جنسی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در محیط کار/ هیراد آریافر

آزار جنسی در محیط کار خطری است که باعث کاهش کیفیت زندگی شخصی و کاری می‌شود، رفاه زنان و مردان را به خطر می‌اندازد، برابری جنسیتی را تضعیف می‌کند و هزینه‌هایی را بر شرکت‌ها و سازمان‌ها تحمیل می‌کند. در سال‌های اخیر جنبش‌هایی در جهان شکل گرفته است که باعث توجه بیش‌تر به این واقعیت شده که آزار و اذیت جنسی در فضاهایی هم‌چون محیط کار فراگیر است و موانعی را که بسیاری از زنان و مردان با این نوع از آزار و اذیت تجربه می‌کنند، آشکار می‌کند. در همین حال تحقیقات نشان می‌دهد که اقلیت‌های جنسی و جنسیتی با سطوح بالایی از آزار و اذیت جنسی در محیط کار مواجهند.

«زمانی که دانشجو بودم، به عنوان فروشنده‌ی پاره‌وقت در یک فروشگاه لباس نسبتاً بزرگ مشغول به کار شدم. از همان اول شوخی‌ها و متلک‌های آزاردهنده‌ی همکارانم وقتی می‌دیدند من نظر خاصی نسبت به خانم‌های خریدار و نوع پوششان ندارم و در شوخی‌ها و چشم‌چرانی‌هاشان مشارکت نمی‌کنم، شروع شد. این آزار و اذیت‌ها ادامه داشت، اما خب سعی می‌کردم تا جایی که می‌توانم با رفتارم و نوع بیانم اجازه‌ی این کار را بهشان ندم؛ تا این‌که یکی از همین همکاران با پیج فیکی که در اینستاگرام داشت، آی-دی من را به دست آورد و متوجه گرایش جنسیم شد. شروع به آزار و اذیتم به صورت ناشناس و مجازی کرد، اما وقتی دید باجی قرار نیست به او بدهم، خودش را معرفی کرد و تهدیدم کرد که آبرویت را در محل کار می‌برم و به همه می‌گویم جریان را… قبل از این‌که مدیر فروشگاه باخبر و موضوع علنی شود، مجبور شدم از آن فروشگاه بیام بیرون و دیگر آن‌جا کار نکنم…»

محسن، پسر هم‌جنس‌گرای ساکن شیراز

آزار و اذیت در محیط کار در تمام اشکال مختلف آن، تأثیر منفی قابل توجهی بر کارکنان و کارفرمایان دارد. این امر به سلامت روحی و جسمی افراد آسیب می‌رساند که هم زندگی شخصی و هم زندگی کاری آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هم تأثیر منفی بر فرهنگ و  بهره‌وری محیط کار می‌گذارد؛ علاوه بر این پاسخ‌های ناکارآمد به شکایات آزار و اذیت تأثیر آزار و اذیت را بر فرد تشدید می‌کند.

در سال ۲۰۱۹، کنگره‌ی اتحادیه‌های کارگری از بیش از هزار هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا و ترنس‌جندر یک نظرسنجی درباره‌ی تجربه‌ی آن‌ها از آزار جنسی در محیط کار انجام داد. آن گزارش با عنوان «آزار و اذیت جنسی افراد +LGBTQI در محیط کار» (۱) نشان داد که از هر ده نفر عضو اقلیت جنسی و جنسیتی که پاسخ داده‌اند، تقریباً هست نفر (شصت‌وهشت‌درصد) در محیط کار مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند.

حدود دو-سوم از افراد مورد بررسی در این نظرسنجی، تجربه‌ی خود از آزار جنسی در محیط کار را گزارش نکرده بودند. از هر چهار نفر یک نفر تشخیص داده که انجام این کار به معنای آشکارکردن تمایلات جنسی یا هویت جنسی خود است و از این‌که در محیط کار خود «آشکارسازی» کند، می‌ترسد.

ادامه مطلب در ماهنامه : خط صلح


۱۴۰۰ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

 اسدالله لاجوردی چگونه قصاب اوین شد؟

دختر شمر هم مدعی دادگاه بین المللی شد!
لاجوردی و مالیخولیای انسان کشی

اسدالله لاجوردی برای ایرانیان نسل دهه ۶۰ و ۷۰ چهره شناخته شده ای است. شاید نسل جدید ایران بخصوص دهه هشتادی‌ها با این چهره آشنا نباشند. لاجوردی در مقام دادستان تهران و رئیس سازمان زندان‌ها بعنوان یکی از بی رحم‌ترین و خشن‌ترین چهره‌های سرکوب حکومت ایران در دهه  ۶۰ خود را نشان داد.

اسدالله لاجوردی پسر یک هیزم فروش در جنوب تهران در سال ۱۳۱۴ به دنیا آمد. سال دوم دبیرستان ترک تحصیل کرد و در کنار پدرش به کار مشغول شد. 

به دلیل بافت فرهنگی که لاجوردی در آن بزرگ شد به زودی جذب گروه‌های مذهبی مثل فدائیان اسلام شد. به همین دلیل دو بار در زمان شاه به زندان افتاد. یک بار ۱۸ ماه و بار دیگر ۳ سال در زندان ماند. در زندان با همان افکار ماورای راست خود مرز بندی‌اش را روی مذهبی و غیرمذهبی گذاشت و برای همین هم مارکسیست ها و چپ‌ها را نجس می دانست و حاضر به همسفره شدن و معاشرت با مبارزان چپ نبود. لاجوردی درسال ۵۶ از زندان آزاد شد. پس از به قدرت رسیدن خمینی به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. و دادستان تهران و رئیس سازمان زندان‌های ایران شد.  او در دهه ۶۰ فرماندهی پاسداران مستقر در اوین را به عهده داشت و در شکار مبارزان و حمله و هجوم به مجاهدان و مبارزان و ایجاد رعب و وحشت ید طولایی داشت. او در حقیقت چهره واقعی حکومت در دهه ۶۰ بود. اقدام اصلی لاجوردی در سرکوب زندان و زندانیان بود. او در کنار سرکوب بی رحمانه جامعه، پروژه‌های هولناک تواب سازی در زندان را پیش می برد. پروژه هایی مثل «خانه‌های مسکونی»، «قیامت»، «قبر» و تابوت از ابتکارات او و همکارانش برای تواب سازی زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز بود. لاجوردی شخصا بسیاری از کشتارهای دهه ۶۰ را طراحی و سازماندهی کرده بود. این قتل‌عام ها که از جمله کشتار نوجوانان و جوانان حتی بدون هیچ محاکمه‌ای را در بر می‌گرفت، حتی مورد اعتراض افرادی از باندهای حکومت قرار گرفت که منجر به عزل وی در سال ۱۳۶۳ گردید. با این همه او در سال ۱۳۶۸ به مدیریت زندان ها بازگشت و تا سال ۷۶ در سمت خود باقی بود.

اسدالله لاجوردی سرانجام در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، طی عملیاتی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام‌های علی‌اکبر اکبری ده‌بالایی و علی‌اصغر غضنفرنژاد جلودار کشته شد. [مجازات لاجوردی، نماد همبستگی ملی ایرانیان]


گزارش و خبر از سایت " جوانه ها "



 تبعیض علیه زنان و مسئله‌ی از خودبیگانگی...

ماهنامه خط صلح – یادداشت پیش رو تنها تلاشی برای تأکید بر نوع خاصی از بررسی تبعیض‌های جنسیتی علیه زنان در محل‌ کار و محیط‌های شغلی است.

اگرچه این امکان بسیار ناچیز است که شما هر نوع تبعیضی علیه زنان را بربشمارید، اما از تبعیض‌های سیستماتیک پدرسالارانه که در همه‌ی عرصه‌ها بر آن‌ها جاری و روان است، سخنی نگویید، اما این قلم سعی دارد ضمن مفروض داشتن این‌که زمینه‌ها و عوامل مختلف موجود در تبعیض بسته به میزان تأثیرگذاری و نسبت‌های موجودش در هر سیستم کیفیت بازتولید آن را متفاوت می‌کنند، بر نوع خاصی از تبعیض تمرکز داشته باشد که با دو زمینه‌ی کار و جنسیت رابطه‌ی بیشتری دارد و از این رو در روش‌شناسی تقریر این خطوط مدیون فیلسوفی چون مارکس است؛ یعنی برای روشن‌شدن نوع نگاه خود به مسئله‌ی تبعیض علیه زنان در محل کار از نحوه‌ی دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی در بازتولید طبقات اقتصادی در نظام سرمایه گرته‌برداری می‌کند.

در ابتدا باید اشاره‌ای گذرا به خوانش خاصی از تاریخ داشته باشیم که برای شکل‌گیری تفاوت‌ها و تبعیض‌های سیستماتیک بین زن و مرد به دورانی توجه می‌کند که انسان نیازمند نیروی کار و بنابراین وادار به تقسیم کار بین افراد شد.

عده‌ای از مفسران معتقدند در دوره‌ی کشاورزی انسان به ‌خاطر نیاز به نیروی کار مجبور شد دست به برساختن نقش‌های اجتماعی و تقسیم کار بزند. در این دوره به دلیل دارابودن ویژگی‌های طبیعی مانند عادت‌های ماهیانه و نیز بارداری به زنان در تقسیم نیروی کار برای تولید محصولات کشاورزی نقش کم‌تری محول شد و تبدیل به نیروی محرک کار در خانه شدند. آن‌ها که در دوران شکار مالک فرزندان خود بودند، به‌ مولدان نیروی کار تازه بدل شدند و این آغاز برساخته‌ای نه‌تنها تولیدمحور، بلکه جنسیتی بود و اغلب برساخته‌های هویتی از همین مقدمه شروع به رشد و پیچیدگی‌های خاص زمانی کردند. هرچه زمان پیش می‌رفت و اجتماعات بزرگ‌تر می‌شد، ارتباط‌های بشری و حتی نیازهایشان بیش‌تر و پیچیده‌تر می‌شد. اگر زمانی در قبیله‌های کوچک تقسیم مقدماتی کار و نیروی کار می‌توانست نقش هر فرد را برای بقا مشخص کند، با بزرگ‌ترشدن جامعه و پیشرفت امکانات و وسایل تولید برای بقای بیشتر جامعه و رفع نیازهای آن لازم بود مناسبات جدیدی مثل نحوه‌ی اداره‌ی جامعه یا حکومت‌ها و طبقات مختلف انسانی شکل بگیرد و دقیقاً همین طبقات پاشنه‌ی آشیل خواست بزرگ بشری برای دست‌یابی به عدالت‌ بود.

در طول زمان تفاوت‌های نهفته در طبقات بیش‌ و بیش‌تر شد و در نتیجه تبعیض‌ها در هر دوره بزرگ‌تر و پیچیده‌تر شدند. برساخته‌ای که قرار بود اجتماعات بشری را در پیوندی مشخص به سمت بقا و هم‌چنین برخورداری مشترک سوق بدهد، محل نزاعی شد برای حذف دیگری و برخورداری بیش‌تر. در هر طبقه نیز با توجه به هویت‌هایی که هر کدامشان خود برساخته‌ای دیگر بودند، این زنان و جنسیت‌های غیرمردانه بودند که منزلتی کم‌تر داشتند و به دلیل جنسیتشان به دسته‌بندی‌ها به طبقه‌ای پایین‌تر تعلق می‌گرفتند. مهم نبود که ارباب باشید یا برده، رعیت باشید یا خان، عوام باشید یا شاه‌زاده، از خانواده‌ی نظامیان جز. باشید یا سپه‌سالاران؛ در هر کدام از این طبقات این مردان بودند که قدرت داشتند و زنان در مقام فرودست هر طبقه قرار می‌گرفتند. بی‌راه نیست اگر بگوییم با این‌که ریشه‌های تبعیض نه در محدودیت و نابرخورداری و محرومیت عده‌ای با دلایل خاص است، بلکه در شناخت طبقاتی ما از انسان است که اساسش بر تفاوت‌هایی مانند نژاد، ملیت، قوم، جنسیت و بیشتر عوامل هویت‌ساز بشری است، اما منشاء اصلی آن تفاوت جنسیتی با قراردادی است که تاریخ نشان داده فرض نخستین آن (بهره‌برداری بیش‌تر برابر است با ساعات کاری بیش‌تر) اشتباه بوده و است...

ادامه مقاله " ماهنامه خط صلح "


۱۴۰۰ خرداد ۲۲, شنبه

 


نامه مصطفی نیلی، آرش کیخسروی و مهدی محمودیان خطاب به هیأت نظارت مرکزی بر حسن اجرای قانون

خبرگزاری هرانا – مصطفی نیلی و آرش کیخسروی وکلای بازداشتی و همچنین مهدی محمودیان فعال مدنی، با نگارش نامه ای خطاب به هیأت نظارت مرکزی بر حسن اجرای قانون و احترام به آزادی‌های مشروع و حقوق شهروندی، شکایت و گزارش نقض قانون را در خصوص روند رسیدگی به پرونده خود اعلام داشتند. این نامه که در ۹ محور تنظیم شده، به نواقض متعددی که در حق وکلای بازداشتی و آقای محمودیان اعمال شده است، اشاره دارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از امتداد، مصطفی نیلی و آرش کیخسروی وکلای بازداشتی و همچنین مهدی محمودیان فعال مدنی، با نگارش نامه ای خطاب به هیأت نظارت مرکزی بر حسن اجرای قانون و احترام به آزادی‌های مشروع و حقوق شهروندی، شکایت و گزارش نقض قانون را در خصوص روند رسیدگی به پرونده خود اعلام داشتند.

متن کامل این نامه عینا در پی می آید:

“موضوع درخواست : اعلام شکایت و گزارش نقض قانون
به :هیات محترم نظارت مرکزی بر حسن اجرای قانون و احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی
با سلام و احترام

به عنوان جمعی از شهروندان ایرانی می‌خواستیم از سخنرانی‌های غیرکارشناسی، ساده انگاری ها، بی مبالاتی ها و رجز خوانی های مسئولین کشور در زمینه کرونا سخن بگوئیم؛ از جلوگیری از خرید به موقع واکسن کرونا تا تاخیر در واردات واکسن کرونا، به خاطر انگیزه های سیاسی؛ از تشکیل فراقانونی ستاد ملی کرونا تا واریز میلیاردها از پول بی‌حساب در وجه شرکت ها و موسسات غیر تخصصی، نهاد های خاص به جای موسسات معتبر از قتل و مرگ دردناک ده‌ها هزار نفر از هموطنانمان تا مرگ صدها مدافع سلامت، اما گفتن آنچه عیان بود چه حاجت به بیان داشت لذا بعد از چندین جلسه کارشناسی، بررسی قوانین مرتبط و اخذ نظرات کارشناسی متخصصان بهداشت و سلامت و بررسی سخنرانی ها و دستورات مقامات عالیه جمهوری اسلامی و نحوه عملکرد نهادهای حاکمیتی و دستگاه‌های اجرایی دریافتیم بخش عمده‌ای از خسارات مالی و جانی مردم ایران در دوران اپیدمی کرونا ناشی از عملکرد مسئولین نظام بوده است بر همین اساس تصمیم گرفتیم با ثبت شکوائیه علیه مقام رهبری، رئیس جمهور و وزیر بهداشت سابق و همین طور کلیه اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا از جمله دادستان کل کشور که با بی‌تدبیری، مجیزگویی، بی عملی و مقدم دانستن منافع جناحی و سیاسی و اقتصادی به سلامت مردم، میلیون ها نفر از هموطنانمان را عزادار کرده و یا با مشکلات عدیده مالی و جانی روبه‌رو کرده‌اند، به اتهام تسبیب در قتل غیر عمد و عناوین مجرمانه دیگری اعلام شکایت کنیم اما بجای “عدالتخانه‌”ای که بیش از یکصد سال است که انتظار آن را میکشیم با “استبداد قضایی “روبرو شدیم.

قبل از آنکه فرصت کنیم شکایتمان را تکمیل و آنرا به ثبت برسانیم ۱۵ نفر از مامورین حفاظت اطلاعات قوه قضائیه با خشونت و بدون مجوز قانونی به طرز ناشایستی وارد دفتر کارمان شده و بعد از حدود سه ساعت جدال بی حاصل برای جلوگیری از طرح شکایت و اخذ تعهد و همینطور رسیدن دستور قضایی ورود، بازداشتمان کردند. سپس با صدور قرار بازداشت رئیس حفاظت و اطلاعات دادسرای امنیت (اوین) و بازپرس شعبه ۲ به بازداشتگاه حفاظت اطلاعات قوه قضائیه منتقل شدیم. اعتراض به قرار ما نیز توسط رئیس حفاظت اطلاعات دادگاه انقلاب و رئیس شعبه ۲۶ آقای ایمان افشاری رد شد.


۱۴۰۰ خرداد ۲۰, پنجشنبه

 


بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین؛ شکنجه‌هایی که در هیچ دوربینی ثبت نمی‌شود

خبرگزاری هرانا – جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین در پی افشای ویدئوهای دوربین‌های نظارتی این زندان، طی بیانیه ای خواهان رسیدگی جدی و فوری نهادهای حقوق بشری به وضعیت زندانیان کشور شدند. آنها در بخشی از بیانیه مذکور با اشاره به اینکه شکنجه‌های دیگری نیز وجود دارد که در هیچ دوربینی ثبت و ضبط نمی‌شود، نوشتند؛ “شکنجه‌های روانی و ذهنی زندانیان در سلول انفرادی (شکنجه سفید) و اتاق بازجویی، پدر، مادر، همسر و فرزندانی که هر روز از ندیدن عزیزان خود و پیگیری پرونده‌های آنها در هزار توی بی‌نظم ادارات خسته‌تر و فرسوده‌تر می‌شوند، عدم پاسخگویی مسئولان و برخوردهای تحقیرآمیز با زندانی و خانواده‌اش از موارد قابل اشاره است”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در اندرزگاه ۸ زندان اوین در پی پخش تصاویری از دوربین‌های نظارتی زندان اوین، طی بیانیه ای خواهان رسیدگی جدی و فوری نهادهای حقوق بشری به وضعیت زندانیان در ایران شدند.

متن کامل این بیانیه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، در ادامه می‌آید:

“شکنجه‌هایی که در هیچ دوربینی ثبت نمی‌شود

فیلمهای منتشر شده از برخورد غیر انسانی و تحقیرآمیز با زندانیان زندان اوین از چنان صراحتی برخوردار است که حتی سازمان زندان‌ها نیز با تمام قدرت رسانه‌ای و تبلیغاتی خود، نتوانسته واقعی بودن آنها را کتمان کند و تنها به یک عذرخواهی اکتفا کرده است.

آنچه در این فیلم‌ها به شکل شکنجه، تحقیر و آزار و اذیت عریان و فیزیکی نمایش داده می‌شود فقط بخشی از واقعیت رؤیت‌پذیر شکنجه‌ای است که بر زندانی و خانواده او در ایران تحمیل می‌شود. اما شکنجه‌های دیگری نیز وجود دارد که در هیچ دوربینی ثبت و ضبط نمی‌شود. شکنجه‌های روانی و ذهنی زندانی در سلول انفرادی (شکنجه سفید) و اتاق بازجویی، پدر، مادر، همسر و فرزندانی که هر روز از ندیدن عزیزان خود و پیگیری پرونده‌های آنها در هزار توی بی‌نظم ادارات خسته‌تر و فرسوده‌تر می‌شوند و عدم پاسخگویی مسئولان و برخوردهای تحقیرآمیز با زندانی و خانواده‌اش از موارد قابل اشاره است.

زندانی سیاسی از لحظه ورود نیروهای امنیتی به منزلش و تجاوز به حریم خصوصی خود و خانواده‌اش در مراحل بعدی بازداشت و بازجویی و دادگاه ناعادلانه و فرمایشی و در نهایت زندان و محرومیت از حقوق اجتماعی، انواع فشارهای روانی را تحمل می‌کند. فشارهایی که همزمان خانواده او را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و گاه تا سال‌ها آثار مخرب این فشارها، تهدیدها و شکنجه‌ها جبران نمی‌شود و زندانیان عادی نیز که اکثرا قربانی مستقیم و غیر مستقیم ناکارآمدی سازمان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه هستند رنج جسمی و روانی بیشتر و عریان‌تری تحمیل می‌شود.
طبق تمامی موازین حقوق بشری که میراث چند قرن مبارزه حق‌طلبانه مردم جهان علیه ستم و خودکامگی است هر زندانی جدا از نوع جرمی که مرتکب شده، حق دارد از یک زندگی شایسته و انسانی توأم با آرامش ذهنی و روانی و مصون از هر گونه شکنجه، تجاوز و تحقیر برخوردار شود.

انتشار فیلمهای بخشی از برخورد غیرانسانی، حاوی شکنجه و تحقیر با زندانیان زندان اوین، بار دیگر نشان داد برخورد با زندانیان در ایران آنچنان از حقوق بشر و حقوق زندانی به مثابه یک انسان به‌دور است که نمی‌توان صرفا با سخنرانی مسئولان ظاهر صلاح و اکتفا به عذرخواهی‌های چندباره آن را جبران کرد.

ما زندانیان سیاسی زندان اوین توجه افکار عمومی را به این مسئله جلب کرده و خواهان رسیدگی جدی و فوری نهادهای حقوق بشری به وضعیت زندانیان در ایران هستیم.

سوم شهریورماه ۱۴۰۰”.

اسامی امضاءکنندگان این بیانیه:

حسین اسماعیلی، سیدافخم ابراهیمی، نادر افشاری، صادق امیدی، رامین پارسا، پیمان پورداد، آرش جوهری، بابک چترروز، مجید حسینی‌نژاد، سیدمهدی حسین‌پور، معین حاجی‌زاده، علی‌اصغر حسنی‌راد، مصطفی خسروی‌بابادی، مهدی دارینی، سجاد شکری، خسرو صادقی‌بروجنی، صادق عباسی، کریم عزیزمحمدی، محمود علینقی، ابوالفضل غسالی، سیروس قرچه، غلامرضا صفری، حسین کیهانی، امیررضا محمدی، مهدی محمدی، امیرحسین میرخلیلی، حسن ناصری، حمید کاشانی

افشای بی سابقه تصاویر به دست آمده از دوربین‌های نظارتی زندان اوین، واکنش مسئولان و افکار عمومی را در پی داشته است. در بخشی از این تصاویر ماموران زندان اقدام به ضرب و شتم و یا عریان کردن زندانیان کرده‌اند، همچنین تصاویری از اقدام به خودکشی و خودزنی زندانیان و برخورد غیرانسانی ماموران با یک زندانی در حالت ناهوشیار نیز منتشر شده است. یک گروه هکری با نام «عدالت علی» مسئولیت رخنه و انتشار این تصاویر را برعهده گرفته است. در واکنش به انتشار این ویدیوها، رئیس سازمان زندان‌ها ضمن تایید صحت تصاویر، از “خدا، رهبر، ملت و زندانبانان!” عذرخواهی کرد. غلامحسین محسنی اژه‌ای نیز دستور بررسی فوری رفتار ماموران با زندانیان را داده است. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس نیز در واکنش به درخواست نمایندگان برای برخورد با منتشر کنندگان این تصاویر گفت کمیسیون اصل۹۰ با هماهنگی دادستانی کل موضوع مربوط به تصاویر زندان اوین را پیگیری می‌کند.


۱۴۰۰ خرداد ۱۹, چهارشنبه

با گذشت بیش از ۵۰ روز از آزادی «ارسلان یزدانی» از زندان «اوین»، این شهروند بهایی و خانواده‌اش هم‌چنان تحت فشار وزارت اطلاعات قرار دارند. 

ارسلان یزدانی پس از ۴۵ روز بازداشت، روز شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۰ با تودیع قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد. حالا بر اساس گزارش‌های رسیده به «ایران‌وایر»، او از سوی بازپرس پرونده برای گرفتن وسایل ضبط شده‌اش احضار شده اما بازجوی پرونده نیز حضور داشته و او را تهدید به بازداشت مجدد کرده است. از سوی دیگر، همسرش نیز برای پاره‌ای توضیحات احضار شده است.

«ارسلان یزدانی» روز دهم شهریور ۱۴۰۰ بازداشت و ۴۵ روز بعد، با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد شد. اتهامات این شهروند بهایی تا کنون عنوان نشده است اما او و خانواده‌اش حتی پس از آزادی نیز از فشار و تهدید نهادهای امنیتی در امان نبوده‌اند.

بنا بر گزارش رسیده، ساعت هفت و نیم صبح روز سه‌شنبه ۱۶ آذر، طی تماس تلفنی با منزل ارسلان یزدانی، از او خواسته بودند برای تحویل وسایل ضبط شده از منزلش، به دادسرای شعبه۲ مراجعه کند. یزدانی پس از مراجعه به دفتر بازپرس پرونده، متوجه حضور شخص دیگری هم شده که بازجوی او در دوران بازداشتش بوده است. این بازجو از یزدانی خواسته بود تا با او به اتاق دیگر برود. 

در اتاق دوم، بازجو شروع به پرسیدن سوالاتی از ارسلان کرده و چند تا کاغذ هم به او داده بود تا اظهاراتش را بنویسد و امضا کند. رفتار بازجو با مخالفت ارسلان یزدانی روبه‌رو شده و به بازجو گفته بود این کار شبیه بازجویی است و برای گرفتن وسایلش آمده است، نه برای بازجویی. یزدانی گفته بود این شکل بازجویی کردن، غیرقانونی است و اگر می‌خواهند او را بازجویی کنند، برایش احضاریه کتبی ارسال کنند. 

بازجو در ادامه، ارسلان یزدانی را به خاطر فعالیت مجدد در اینستاگرام و گذاشتن یک پُست در صفحه شخصی خود، تهدید به بازداشت مجدد کرده که او در پاسخ گفته بود لوگویی که در صفحه‌‌اش گذاشته، مربوط به اعتقادات مذهبی‌ او است و همین اعتقادات قلبی‌، هویتش را ساخته‌اند و نمی‌تواند هویت خود را انکار کند. 

سرانجام، بازجو کیسه‌ای حاوی بعضی از وسایل شخصی ارسلان، مانند عقدنامه، پاسپورت، سیم کارت «تالیا»، برگه شکایت از دزدی سال قبل، جعبه آی‌پد، تعدادی کارت ویزیت و ... را به او تحویل داده بود. 

یزدانی پس از بازگشت به اتاق بازپرس، از او خواسته بود سایر وسایل توقیف شده از منزلش، مانند لپ‌تاپ خود و فرزندش و آی‌پد همسرش را برگردانند. بازپرس در پاسخ گفته بود شکایت نکند، زیرا همین موارد را هم که گرفته، به دستور او بوده و اگر او نمی‌خواسته است، همین موارد را هم تحویل نمی‌داده‌اند.  

حوالی ظهر سه‌شنبه ۱۶ آذر، ساعتی پس از بازگشت ارسلان یزدانی به منزل، از دادسرای انقلاب احضاریه‌ای به نام «سمیرا ابراهیمی» (یزدانی)، همسر ارسلان می‌رسد که طبق این احضاریه، «سمیرا ابراهیمی» موظف است از تاریخ ابلاغیه، به مدت ۱۰ روز برای پاره‌ای توضیحات درباره اتهام انتسابی، خود را به شعبه دوم دادسرای انقلاب عمومی تهران معرفی کند. 

صبح روز چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۰، یک مامور چادری زن با بیان مطلب جعلی که شکایتی از سمیرا ابراهیمی (یزدانی) شده است، با زور به منزل ارسلان یزدانی وارد شده بود. در پی او، ۱۰ مامور دیگر هم به منزل او وارد شده بودند. آن‌ها با نشان دادن حکم جلب ارسلان، شروع به تفتیش منزل کرده و علاوه بر آن، محل کار، انباری و ماشین او را هم مورد تفتیش قرار داده بودند. ماموران پس از بازرسی کامل منزل، بعضی وسایل شخصی ارسلان، همسر و کودکان خردسال آن‌ها، از جمله لپ‌تاپ، موبایل‌ها و کتاب‌های مذهبی را ضبط و ارسلان را هم بازداشت کرده بودند. 

در پی این بازداشت، در روز پنج‌شنبه هشت مهر ماموران امنیتی به منزل «سعیده خضوعی»، مادر ارسلان رفته و پس از تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی او، نظیر لپ‌تاپ، موبایل و عکس‌ها، این شهروند بهایی را هم جهت پاره‌ای توضیحات، برای روز سه‌شنبه ۱۳ مهر به دادسرای «شهید مقدس» زندان اوین احضار کرده بودند. مادر ارسلان پس از بازجویی، آزاد شد. 

سرانجام، ارسلان یزدانی را پس از ۴۵ روز بازداشت، با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی آزاد کردند. طی این دوران، از طرف مسوولان ذی‌ربط هیچ دلیل و اتهام مشخصی به جز بهایی بودن برای بازداشت او به خانواده‌اش ارایه نشد. 

مشخص نیست احضار سمیرا ابراهیمی، همسر ارسلان یزدانی به چه دلیل در این زمان رخ داده است. آیا عدم پاسخ‌گویی ارسلان به بازجو در روز سه‌شنبه موجب شده است که برای تحت فشار قرار دادن او، بلافاصله بعد از خروجش از دادسرا، برای همسرش احضاریه فرستاده شود یا احضاریه قبلا صادر شده و ارسالش به طور اتفاقی مقارن با حضور ارسلان در دادسرا بوده است؟ 

با توجه به این که قبلا برای تحت فشار قرار دادن ارسلان، مادرش هم تحت بازجویی قرار گرفته است، احتمال این که بازجویی از سمیرا ابراهیمی هم به این منظور انجام می‌شود، دور از ذهن نیست. 


۱۴۰۰ خرداد ۱۳, پنجشنبه

 ⭕️ شکستن چرخه‌ی خشونت راه حلی پایدار برای جامعه‌ای بدون خشونت

⭕️  شکستن چرخه‌ی خشونت راه حلی پایدار برای جامعه‌ای بدون خشونت :

امتناع از به کارگیری خشونت را می‌توان به عنوان ابتدایی‌ترین تعریف از عدم خشونت بیان کرد. این در حالی است که باید به درستی اعتراف کرد که خشونت در اشکال مختلف وجود دارد. روی‌کردهای مختلف علمی در زمینه‌ی عدم خشونت به این مسأله اذعان می‌کنند که انواع مختلفی از خشونت وجود دارد. بارزترین نوع خشونت که به صورت عریان در بسیاری از جوامع ‌ــ‌خصوصاً ایران‌ــ دیده می‌شود، خشونت فیزیکی است که معمولاً به صورت صدمه‌ی جسمی به شخص یا اشخاصی ظاهر می‌شود؛ اما نباید از خشونت روانی که این روزها به عنوان یک روی‌داد مستقل یا به عنوان یک اثر دیگر از آسیب‌های جسمی یا روانی در ایران رواج پیدا کرده، غافل شد که چه‌بسا در برخی از موارد اثراتی به مراتب ماندگارتر از خشونت‌های فیزیکی دارند. این شکل از خشونت ذهن و روح قربانیان خشونت را هدف قرار می‌دهد. موضوع  مهم دیگر در خصوص خشونت که کمتر به آن پرداخته شده، رابطه‌ی بین خشونت و نفوذ است. تأثیرات منفی ایجادشده در قالب تنبیه‌های مختلف نیز به دلیل این‌که شخص با گروهی انجام آن عمل را شایسته‌ی تنبیه می‌دانند، می‌تواند در زمره‌ی انواع خشونت قرار گیرد. در مقابل مواقعی وجود دارد که تأثیر مثبت به عنوان پاداشی برای انجام کاری که شخص یا گروهی آن را درست تلقی می‌کنند نیز به دلیل مجبورکردن دیگران به اعمال خشونت می‌تواند در زمره‌ی انواع خشونت قرار گیرد. خشونت عریان که می‌توان در دسته‌بندی انواع خشونت آن را در دسته‌ی خشونت شخصی قرار داد، توسط یک بازیگرِ قابل شناسایی آغاز می‌شود و تهدیدی برای زندگی، نیازهای اساسی یا رفاه شخص یا گروه دیگر است. خشونت عریان معمولاً به راحتی قابل تشخیص است که ممکن است رسیدگی به آن را آسان‌تر کند. در مقابل موضوعی که در ایران بسیار با آن روبه‌روییم، خشونت ساختاری است که توسط یک بازیگر خاص انجام نمی‌شود، بلکه در عوض توسط یک ساختار اعمال می‌شود. نمونه‌ی بارز آن را در سیستم حقوقی ناعادلانه‌ی ایران می‌توان مشاهده کرد که مجازات‌های خشونت‌آمیزی برای تخلفات جزئی یا قوانین از نظر اخلاقی مشکوک اعمال می‌شود؛ علاوه بر این در ایران گاهی خشونت فرهنگی که با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی آمیخته شده، بروز می‌کند. اعمال خشونت‌های ساختاری و فرهنگی توسط گروه‌های اجتماعی خاص یا در مقیاس بزرگ‌تر طبقه‌ی حاکمی که مشروعیت مردمی را با خود همراه ندارد، توزیع نابرابر قدرت یا منابع را حفظ می‌کند و منجر به شانس‌های نابرابر زندگی در جوامع تحت خشونت ساختاری می شود...

۱۴۰۰ خرداد ۱۰, دوشنبه

بازداشت قاتلان محیط‌بانان


 شناسایی عامل قتل دو محیط بان و ارجاع پرونده به دادگاه در زنجان

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۳: حق حیات برای همه

ماده ۲۳: حق امنیت کار

رضا محمد حسینی

 ضرب و شتم رضا محمدحسینی،زندانی سیاسی توسط پزشک زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به علی اسحاق

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۸: رعایت حقوق انسانی توسط قانون

ماده ۱۹: حق آزادی بیان


اعتراضات معلمان

 معلمان خرید خدمت در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی واقع در تهران تجمع کردند.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۲۲: حق امنیت اجتماعی مالی و فرهنگی

ماده ۲۳: حق امنیت کار


زنان باردار و سوء تغذیه

 معاون حمایت و سلامت کمیته امداد استان البرز از شناسایی ۳۰۰ زن باردار و شیرده مبتلا به سوء تغذیه در این استان خبر داد.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۲۵: حق خوراک،مسکن،مراقبتهای طبی و خدمات اجتماعی لازم


کولبران

 در پی تیراندازی نیروهای نظامی در مناطق مرزی شهرستان بانه، یک کولبر زخمی شد.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۶: ارزش انسانی در همه جا

ماده ۲۳: حق امنیت کار


سیامک میرزایی

 سیامک میرزایی، فعال ترک آذربایجانی با پایان مرخصی به زندان اوین بازگشت

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۹: عدم توقیف حبس یا تبعید غیرقانونی

ماده ۱۹: حق آزادی بیان


تجمعات اعتراضی

 تجمع اعتراضی بازنشستگان صنایع فولاد در استان خوزستان به افزایش حقوق مستمریشان مقابل ساختمان استانداری در اهواز

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۲۲: حق امنیت اجتماعی مالی و فرهنگی

ماده ۲۳: حق امنیت کار


قتل های ناموسی

 یک زن جوان در تهران با انگیزه ناموسی توسط شوهرش به قتل رسید. متهم پس از ارتکاب قتل خود را به کلانتری معرفی کرده و دستگیر شد.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۳: حق حیات برای همه

ماده ۲۲: حق امنیت اجتماعی مالی و فرهنگی



۱۴۰۰ خرداد ۷, جمعه

یاسین قاسمی بجد

 برگزاری دومین جلسه دادگاه و ارجاع پرونده یاسین قاسمی بجد به دادیاری سراوان

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۹: عدم توقیف حبس یا تبعید غیرقانونی

ماده ۱۰: حق محاکمه ی قانونی برای همه


رهایی از اعدام

 یک زندانی در عسلویه که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با گذشت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۳: حق حیات برای همه

ماده ۱۰: حق محاکمه ی قانونی برای همه


اهل سنت

 احمد الهی، شهروند سنی مذهب اهل سنت از زندان ارومیه آزاد شد.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۹: عدم توقیف حبس یا تبعید غیرقانونی

ماده ۱۸: حق آزادی عقیده


۱۴۰۰ خرداد ۶, پنجشنبه

کارگران

 اسعد فضلی، کارگر نقاش ساختمان اهل روستای اویهنگ از توابع سنندج در پی سقوط از ارتفاع جان خود را از دست داده است.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۳: حق حیات برای همه


محکومیت به زندان

 دادگاه شعبه انقلاب سقز طی حکمی محمود صالحی را به ۳ ماه و عثمان اسماعیلی را به ۶ ماه زندان محکوم کرد.

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :

ماده ۹: عدم توقیف حبس یا تبعید غیرقانونی


مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...