۱۴۰۱ خرداد ۲۳, دوشنبه

آزادگی

درباره آزادگی

نقض مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر و بخصوص آزادی بیان و اندیشه در ایران توسط شاهان و دولتمردان مذهبی، ما غـربت نشینان را بر آن داشت نشریه ای مستقـل و به دور از حزب، گروه و جریان های سیاسی ــ اجتماعی با اعتقاد به حقوق انسان پدید آوریم، که به دور از هر گونه سانسور، اندیشه، دیدگاه و رویدادها را به تماشای ذهن فارسی زبانان جهان بنشانیم .

همان گونه که چند الفبای جداگانه ( آ + ز + ا + د + گ + ی ) با همدستی، سرمشق آزادگی شده اند.

شاید این کوشش بتواند روزنه های تازه ای فرا راه شناخت، همبستگی و دادخواهی مردم سرزمین چند پاره ایران دیروز بگشاید و بر تجربه مردم سالاری و حق اندیشی بیافزاید !

بی تردید انتقاد به جا و پشتیبانی یکایک خوانندگان، این رسانه را پربار می سازد و ما را در گرد آواری و پخش آگاهی، کمک ارزنده می نماید.

خوب است که فعالان حقوق بشر،آزادیخواهان و میهن دوستان دور افتاده از وطن، دست به دست هم دهند و به اندازه توان، دادخواهان درون کشور را یاری رسانند.

-

 دادگاه انقلاب شیراز ۲۶ شهروند بهائی را به مجموعا ۸۵ سال حبس محکوم کرد ...


دادگاه انقلاب شیراز ۲۶ شهروند بهائی را مجموعا به تحمل ۸۵ سال حبس، ۲۴ سال تبعید، ممنوعیت خروج از کشور، و معرفی روزانه به اداره اطلاعات به مدت دو سال محکوم کرد. این احکام به تازگی به وکلای این شهروندان ابلاغ شده است...

گزارش از ایران وایر

۱۴۰۱ خرداد ۲۱, شنبه

-

شکنجه سفید؛ سیمایی دیگر از شکنجه در جمهوری اسلامی

شکنجه سفید عنوان کتابی است از نرگس محمدی که جلد دوم آن از سوی نشر باران در سوئد منتشر شده است. نرگس محمدی در این اثر در گفت‌وگو با پانزده زندانی سابق به انواع شکنجه‌هایی می‌پردازد که بر آنان در سلول‌ها اعمال شده است.



شکنجه ابزاری است که کارگزاران یک نظام بر فرد زندانی اعمال می‌دارند تا به شکلی بر وی تأثیر بگذارند. خشونت زبان شکنجه است و مهم‌ترین ابزار آن که بر جسم و روان زندانی برای دستیابی به اهدافی مشخص اعمال می‌شود. شکنجه از دیرباز تاریخ به کار گرفته می‌شد. نوع مدرن آن اما سازمان‌یافته و هدفمند مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در شکنجه جسمانی هدف دست یافتن به اطلاعات است. شتاب در دستیابی اطلاعات نشان از ارزش آن دارد. برای نمونه در زندان‌های رژیم شاه و یا زندان‌های دهه شصت و هفتاد جمهوری اسلامی، از آن‌جا که شخص بازداشت‌شده می‌بایست بسیار سریع «تخلیه اطلاعاتی» می‌شد، مورد شکنجه‌های وحشت‌آوری قرار می‌گرفت تا هرچه زودتر دست‌یابی به اطلاعات میسر گردد. شلاق، دستبند قپانی و آوایزان کردن زندانی ساده‌ترین و رایج‌ترین شکل بودند. گروه‌های سیاسی از عضو خویش می‌خواستند تا حداقل ۲۴ ساعت شکنجه را تاب آورند تا در این فاصله امکان جابه‌جایی اعضای بازداشت‌نشده فراهم آید. و این امر بر بازجویان آشکار بود، پس شکنجه می‌کردند تا دانسته‌ها نسوزد.

شکنجه سفید نوعی از شکنجه است که به شکل موقت و یا مُدام بر روان زندانی اعمال می‌شود تا روند کار آن را مختل سازد. شکنجه سفید بر جسم اعمال نمی‌شود و اثری از خود در ظاهر برجا نمی‌گذارد؛ بی‌خوابی، صداهای ناهنجار و آزارنده، نور دایم؛ کم و یا زیاد، تاریکی، بازداشتن از رفتن به توالت، دمای کم و یا زیاد هوا، اتاق نمناک و یا کثیف و آلوده، سر پا نگاه‌داشتن، اعدام مصنوعی، لخت کردن، محرومیت از خوراک، آشامیدنی، امکانات درمانی و بهداشتی، تحرک، به کار گرفتن چشم‌بند، توهین، ایجاد وحشت، ایجاد اختلال در حواس، اختلال در سیستم درک، تنها نگاه داشتن و قطع رابطه او با دیگران و ده‌ها مورد دیگر از جمله ابزاری هستند که برای تخریب هویت شخص زندانی به کار گرفته می‌شوند. کوشش به عمل می‌آید تا زندانی از نظم خویش خارج و از خود تهی گردد. بازجویی‌های بی‌برنامه بر این روند تأثیر مضاعف دارند.

در شکنجه روانی که به شکنجه سفید مشهور است، کوشش به عمل می‌آید تا شخص از هویت خویش تهی گردد. در این نوع از شکنجه فرد و نه گروه مورد توجه است.

شکنجه روانی بهترین شکل برای درهم شکستن زندانی است و در این راستا ایزوله کردن او در سلول‌های انفرادی می‌تواند هم‌چون کتک زدن، گرسنه نگاه داشتن و بی‌خواب کردن تأثیر داشته باشد. وقتی تمامی روابط زندانی با جهان بیرون قطع گردد، او وارد مرحله‌ای از زندگی می‌شود که یک سوی آن هراس و اضطراب‌های مُدام (استرس) است و سوی دیگر آن احساس گناه. زندانی در چنین موقعیتی بیش از پیش در خود فرومی‌رود.

رابطه فرد با دنیای خارج که قطع شود، او دچار یک خلاء بزرگ می‌شود. بر زندانی نظمی را تحمیل می‌کنند خارج از هر منطقی و او مجبور به رعایت آن است. و همین‌جاست که روند عادی زندگی به‌هم می‌ریزد و دستگاه روانی او آسیب می‌بیند. اگر شکنجه جسمانی در ابتدای بازداشت و بیشتر با هدف کسب اطلاعات صورت می‌گیرد، در شکنجه روانی سرعت فوریت ندارد. برای درازمدت سازماندهی می‌شود.زندان انفرادی را به عنوان شاخص‌ترین نمونه از شکنجه سفید، گاه ابزاری دیگر از شکنجه روانی تشدید می‌کند. قطع رابطه با بیرون از زندان نیز بر آن تأثیر می‌گذارد و این‌جاست که زندانی به آشفتگی دچار می‌گردد. با روانی پریش احساس ناامنی و ناتوانی می‌کند. با هراسی فزاینده آینده‌ای نامعلوم را منتظر است. افکار گذشته به ذهن هجوم می‌آورند و او احساس می‌کند به دامچاله‌ای بی‌انتها گرفتار آمده است.

شکنجه سفید به این علت سفید نامیده می‌شود که اثری بر جسم به‌جا نمی‌گذارد. حس‌های انسان را دچار محرومیت می‌کند و در این راستا در سیستم ادراک او اختلال ایجاد می‌کند. شکنجه سفید اثری بس ژرف بر روان آدمی به‌جا می‌گذارد که گاه سالیان دراز و یا شاید تا پایان عمر موجب آزار فرد می‌گردد. در شکنجه سفید بازجویان می‌کوشند روان زندانی را درهم ریزند. در بازجویی‌های بی‌پایان و نامنظم مکانیسم‌های دفاعی زندانی را درهم می‌شکنند و با تأثیر بر روان و رخنه در هویت‌اش شخصیت او را دچار اختلال می‌کنند. زندانی در چنین موقعیتی از هرگونه رمز و راز زندگی تهی می‌شود، درون خویش افشا می‌کند و چه بسا تمامی هستی خود آشکار می‌سازد و در شرایطی حتا آن‌چه را که بازجو به عنوان حقیقت بر وی تلقین می‌کند، می‌پذیرد و یا شاید در موقعیتی قرار می‌گیرد که ترجیح می‌دهد که بپذیرد. زندانی که بی‌راز شود، از «من» خویش نیز تهی می‌شود. می‌گویند که سازمان سیا (CIA) نخستین‌بار آن را در دهه پنجاه میلادی به کار گرفت ولی واقعیت این است که در نظام هیتلری پزشکان نازی سال‌ها در آزمایشگاه‌های خویش بر روی تن و روان بازداشت‌شدگان و اسیران انواع آزمایش‌ها را تجربه می‌کردند. کلینیک والدهوف (Heiligen Haus) مشهورترین مکان این‌گونه از پژوهش‌ها بود و جالب این‌که بخشی از اسیران در این مجموعه از نیروهای نظامی آمریکایی و انگلیسی بودند که در بازداشت‌به سر می‌بردند...

ادامه گزارش و دانلود کتاب : دویچ وله آلمان


۱۴۰۱ خرداد ۲۰, جمعه

-

 سانسور اعتراضات ایران در اینستاگرام؛ سه گروه حقوق بشری خواستار تغییر 

سیاست «متا» شدند ...


سه گروه حقوق بشری روز پنجشنبه ۱۹ خرداد از شرکت «متا»، مالک شبکه‌های اجتماعی اینستاگرام و فیس‌بوک، خواستند که در سیاست‌های مربوط به محتوای فارسی‌زبان برای ایران بازنگری کند. گروه مدافع آزادی بیان «آرتیکل ۱۹» مستقر در بریتانیا همراه با گروه مدافع حقوق دیجیتال «اکسس ناو» و «مرکز حقوق بشر ایران» مستقر در نیویورک، در دیدار با یک مقام ارشد شرکت متا، از محدودیت‌های اعمال شده در اینستاگرام و فیس‌بوک برای اطلاع‌رسانی ایرانی‌ها در جریان اعتراض‌های اخیر شکایت کردند. در هفته‌های اخیر گزارش‌های زیادی از ایجاد محدودیت توسط اینستاگرام بر پست‌های مربوط به اعتراضات ایران منتشر شده بود. از جمله این محدودیت‌ها می‌توان به حذف برخی پیام‌ها و ویدئوهای مربوط به تظاهرات اعتراضی اشاره کرد. در حال حاضر، شبکه‌های اجتماعی تلگرام، یوتیوب، فیس‌بوک و توئیتر در ایران مسدود هستند و تنها اینستاگرام برای عموم ایرانی‌ها در دسترس است. سه گروه مدافع حقوق بشر در دیدار با رئیس سیاستگذاری محتوای شرکت متا اعلام کردند که این شرکت باید خط‌مشی‌های مربوط به محتوای بالقوه حساس و نظارت انسانی و اتوماتیک را تغییر دهد. آن‌ها افزودند که از «اعتماد و شفافیت» اینستاگرام نزد کاربران فارسی‌زبان کاسته شده است و متا باید اطمینان حاصل کند که «روش‌های تعدیل محتوای آن از حقوق بشر و آزادی بیان حمایت و محافظت می‌کند». ایران طی هفته‌های گذشته ایران شاهد اعتراضات گسترده‌ای به افزایش قیمت‌ها و سوء مدیریت‌ها تحت حکومت آیت‌الله علی خامنه‌ای بوده است. فعالان حقوق بشری از متا شکایت دارند که برخی از پست‌های اینستاگرامی آن‌ها با محتوای پوشش مستند اعتراضات مردمی را حذف کرده است که این باعث شده تا کاربران از دستیابی به منابع کلیدی برای اطلاع یافتن از حوادث ایران محروم شوند.

خبرگزاری فرانسه می‌نویسد در غیاب پوشش اخبار حقوق بشری در رسانه‌های داخل ایران، فعالان حقوق بشری انتظار دارند که شبکه‌های اجتماعی بستری برای اطلاع‌رسانی باشد. اینستاگرام پیشتر نیز هشتگ «من شمعی روشن خواهم کرد» را که به یادبود قربانیان ساقط شدن هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران راه‌اندازی شده بود به‌صورت موقت مسدود کرده بود. این سه گروه مدافع حقوق بشر و آزادی بیان به شرکت متا گفته‌اند که برخی پست‌های اینستاگرامی حاوی شعار اعتراضی «مرگ بر خامنه‌ای» و شعار علیه دیگر رهبران جمهوری اسلامی حذف شده است. شرکت متا در ژوئیه پارسال برخی استثناها در رابطه با انتشار شعارهایی از این دست را قائل شد و اخیرا نیز انتشار چنین شعارهایی در رابطه با تهاجم روسیه به اوکراین را نیز مجاز دانسته است. این گروه‌های مدافع حقوق بشری با فراخوان برای هماهنگی در شرکت متا، ابراز نگرانی کردند که «فقدان این تفاوت ظریف... باعث حذف مشکل‌ساز پست‌ها یا پست‌های اعتراضی با ارزش خبری می‌شود که می‌تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم به تایید نقض حقوق بشر کمک کند». گروه‌های یاد شده خواستار «شفافیت بیشتر» در فرآیندهای خودکار شدند، جایی که بانک‌های رسانه‌ای برای حذف خودکار محتوا بر اساس عبارات، تصاویر یا صداهای خاص عمل می‌کنند. آن‌ها می‌گویند در پی ادعاهای مطرح شده در یک گزارش «بی‌بی‌سی فارسی» مبنی بر این‌که مقامات ایرانی تلاش کرده‌اند تا به عوامل فارسی‌زبان در یک شرکت پیمانکاری نظارت بر محتوا، مستقر در آلمان، رشوه بدهند، نگرانی‌هایی نیز «در مورد فرایندهای نظارت انسانی» مطرح شده است. متا در آن زمان هرگونه ارتباط با حکومت ایران را رد کرد و گفت که ناظران مجموعه‌ای تصادفی از محتوا را بررسی می‌کنند تا ببیند آیا قوانین نقض شده است یا نه.

گرارش از رادیو فردا


۱۴۰۱ خرداد ۱۸, چهارشنبه

-

دیده بان حقوق بشر اعدام‌های سال ۶٧ در ایران را 

"جنایت علیه بشریت" خواند .


سازمان دیدبان حقوق بشر، روز چهارشنبه ۱۸ خرداد (٨ ژوئن) ضمن انتشار یک سند، اعدام هزاران زندانی سیاسی در سال ١٣۶٧، توسط جمهوری اسلامی ایران را "جنایت علیه بشریت" خواند.

در سند منتشر شدە توسط دیدبان حقوق بشر آمده است : «شواهد زیادی برای این واقعه در دست است و مورخان ایران، پژوهش‌گران حقوق بشر، و تحلیل‌گران سیاسی بر سر وقوع این اعدام‌های دسته‌جمعی توافق دارند، و دیده‌بان حقوق بشر معتقد است این اقدام فاجعه‌بار مشمول تعریف جنایت علیه بشریت می‌شود.» این سازمان با اشارە بە برگزارشدن دادگاه حمید نوری، از متهمان اجرای اعدام زندانیان سیاسی سال ۶٧ در سوئد و وجود "اتهامات جدی" علیه ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران به عنوان "یکی از اعضای گروه موسوم به هیئت مرگ"، هدف از انتشار این سند را "رسیدگی به واقعیت‌های شناخته‌شده این اعدام‌های دسته جمعی، چرایی طبقه‌بندی این اعدام‌ها به عنوان جنایات علیه بشریت، و راه‌های احتمالی پاسخ‌گو کردن عاملان بازمانده" اعلام کردە است.

DW گزارش کامل در دویچه وله آلمان

-

 بررسی علل اقدام به خودکشی متأهلان و زنان در گفتگو با امیرمحمود حریرچی، جامعه‌شناس...

بررسی علل اقدام به خودکشی متأهلان و زنان در گفتگو با امیرمحمود حریرچی، جامعه‌شناس/ روشنک مهرآیین

آمار خودکشی و اقدام به خودکشی در ایران تغییر چندانی نکرده؛ هرچند آمار منتشرشده از سوی منابع جمهوری اسلامی قابل‌اعتماد نیست، اما به گفته‌ی عوامل و رسانه‌های حکومت مؤلفه‌های اثرگذار بر خودکشی تغییرات چشم‌گیری داشته؛ مثلاً اقدام به خودکشی در زنان و جوانان افزایش یافته یا بیش از پنجاه‌درصد اقدام به خودکشی‌ها در ارتباط با  مشکلات زناشویی و حول محور ازدواج رخ می‌دهد. افزایش این پدیده در میان متأهلان ازدواج را به بحرانی اجتماعی تبدیل و بخش بزرگی از جامعه‌ی کنونی ایران را درگیر کرده. درباره‌ی این موضوع با امیرمحمود حریرچی، جامعه‌شناسِ مددکاری اجتماعی به گفتگو نشستیم.

 چندی پیش خبرگزاری ایلنا در نشست «بررسی خودکشی در ایران» آماری منتشر کرد، مبنی بر این‌که حدود شصت تا هفتاد‌درصد اقدام به خودکشی‌ها در کشور حول محور ازدواج و مشکلات آن رخ می‌دهد. چرا خانواده‌ها و جامعه هم‌چنان در رابطه با مسئله‌ی ازدواج سنتی برخورد می‌کنند و افراد را تا جایی که دست به خودکشی می‌زنند، تحت فشار قرار می‌دهند؟

ما با دو موضوع مواجهیم؛ یکی اقدام به خودکشی است و یکی مرگ‌ومیر ناشی از آن. ایران خیلی از آمار جهانی فاصله ندارد. در ایران در ازای هر صدوبیست‌هزار نفر حدوداً صدوبیست نفر اقدام به خودکشی می‌کنند که شش تا هفت مورد منجر به مرگ می‌شود؛ این داده با آمار جهانی فاصله‌ی چندانی ندارد. بیش از نیمی از اقدام به خودکشی‌ها در ایران توسط افراد متأهل رخ می‌دهد. از طرفی خودکشی در ایران زنانه است و گرایش جوانان هم نسبت به آن بالاست. این مسائل خودکشی را در کشور ما مهم می‌کند. سن خودکشی در ایران پایین آمده، بیش‌تر زن‌ها اقدام به خودکشی می‌کنند و متأهل‌ها بیش‌تر دست به این کار می‌زنند. آمار اقدام به خودکشی زنان چهاربرابر بیش‌تر از مردان است؛ در صورتی که خودکشی منجر به مرگ بیش‌تر توسط مردان رخ می‌دهد. مردان دو برابر بیش‌تر فوت می‌شوند؛ یعنی مردان در خودکشی جدی‌ترند.

رویکرد جامعه‌ی ما نسبت به ازدواج حتی در طبقات و لایه‌های برخوردار، سنتی و مذهبی است. افراد در جامعه‌ی ما فرصت شناخت ندارند؛ یعنی ازدواج فاقد شناخت طرفین از یکدیگر است. هم‌چنین موضوع کودک-‌همسری در لایه‌های فرودست که اغلب حاشیه‌نشینند، اتفاق می‌افتد. این طبقات کودکان و دخترانشان را به علت فشار اقتصادی می‌فروشند. این مسئله با آن ازدواج زودهنگاهی که در گذشته وجود داشت، تفاوت دارد؛ زیرا این طبقات نابرخوردار از سر ناچاری چنین کاری می‌کنند. حدود نیم‌قرن پیش شرایط دیگری بر جامعه حاکم بود و خانواده در ازدواج‌های زودهنگام تا حدود زیادی از دختر و فرزندان خود حمایت می‌کرد. امروز بسیاری از خانواده‌ها تنش دارند و پدر و مادر در خانه دچار مشکلند و نمی‌توانند به شکل قبل از فرزندانشان حمایت کنند. در بهترین شرایط می‌توانند امکانات مادی مهیا کنند، اما چون خودشان از نظر روحی و ذهنی درگیرند، حامی فرزندانشان نیستند. ساختار خانواده‌ی امروز تحت‌ تأثیر شرایط اقتصادی و فرهنگی دچار تنش است و نمی‌خواهد رویکردش را نسبت به ازدواج عوض کند. وقتی آمار طلاق بالاست و هنوز جامعه نمی‌داند باید با این موضوع چه کار کند، آن‌وقت متأهلانی که دچار طلاق عاطفی می‌شوند یا شرایط طلاق حقوقی را ندارند، دست به خودکشی می‌زنند...

ادامه گزارش : ماهنامه خط صلح


۱۴۰۱ خرداد ۱۵, یکشنبه

-

 در تاریخ جمهوری اسلامی، نام «فروهرها» یادآور «داریوش» و «پروانه فروهر» است؛ زوج سالمندی که به دلیل دگراندیشی توسط ماموران وزارت اطلاعات در پاییز ۱۳۷۷ به قتل رسیدند. اما ۱۶ سال پیش از قتل این دو، زوج دیگری هم‌نام با ایشان در زندان‌های جمهوری اسلامی اعدام شدند. در ادامه، روایت زندگی «محمود» و «اشراقیه فروهر»، زوج سالمند بهایی را که به دلیل اعتقادات مذهبی‌شان پس از چند ماه شکنجه و آزار بدون محاکمه در زندان کرج تیرباران شدند، می‌خوانیم.


فروهرها که بودند؟ «اشراقیه کامبین» (فروهر) در سال ۱۳۰۳ شمسی در شهر تهران در خانواده‌ای بهایی به دنیا آمد. پدرش، «میرزا شعبان میثاقیان» نام داشت. او در اواخر دهه سی زندگی به اتهام تبلیغ آیین بهایی دستگیر شد و چون کتباً به داشتن دیانت بهایی اقرار کرد، به زندان محکوم و محبوس شد. پس از چندی میثاقیان به کمک دوستان متنفذ خود از زندان آزاد شد؛ ولی سختی‌های زندان موجب بیماری قلبی او شده بود و پس از چند ماه بستری شدن در سال ۱۳۱۷ در سن چهل و دو سالگی درگذشت. پس از فوت پدر، مادر به تنهایی سرپرستی و تربیت پنج فرزندش از جمله اشراقیه را به عهده گرفت. آنان یک سال و نیم در تهران ماندند و پس از ازدواج به همراه دختر بزرگ‌تر به تویسرکان در استان همدان نقل مکان کردند؛ ولی دیری نپایید که مجبور به بازگشت شدند و اشراقیه در تهران از دبیرستان نوربخش فارغ‌التحصیل شد. «محمود فروهر» در سال ۱۲۹۶ شمسی در شهر آباده از پدر و مادری بهایی به دنیا آمد. او پدر خود را در کودکی از دست داد و در دامان مادر تربیت و بزرگ شد. فروهر پس از پایان تحصیلات متوسطه در شیراز و آبادان به تحصیل زبان انگلیسی پرداخت و سپس در بانک شاهی در تهران مشغول به کار شد. در سال ۱۳۲۴ شمسی، محمود و اشراقیه فروهر با یک‌دیگر ازدواج کردند. این زوج بهایی در اوایل ازدواج صاحب فرزندی شدند؛ ولی طفل به ثمر نرسید و پس از آن دیگر بچه‌دار نشدند.پس از چندی، محمود فروهر به استخدام شرکت نفت در تهران در‌آمد. او در دوران کار در شرکت نفت از طریق مکاتبه‌ای موفق به دریافت لیسانس حسابداری از یکی از دانشگاه‌‌های آمریکا شد. در سال ۱۳۴۹، محمود فروهر بازنشسته شد و با همسرش در شهرک کوچک تازه تاسیس گوهردشت ساکن شدند. در ابتدا، آن‌ها تنها بهاییان گوهردشت بودند. اما یک سال بعد، «هوشنگ محمودی» و همسرش، «ژینوس محمودی» ساکن گوهردشت شدند و کم کم بر تعداد بهاییان گوهردشت افزوده شد. هوشنگ و ژینوس محمودی از اعضای شورای مدیران جامعه بهایی ایران موسوم به «محفل روحانی ملی» بودند که هر دو تن پس از انقلاب، دستگیر و بازداشت شدند. محمود فروهر، بیشتر اوقات خود را صرف سرکشی به اطراف کرج و هم‌نشینی و گفت‌وگو با مردم می‌گذراند و اشراقیه هم مشغول فعالیت در زمینه سوادآموزی بانوان اطراف تهران و کرج بود. او به دیدار افراد مسن و بیماران می‌رفت، از آن‌ها نگهداری می‌کرد، غذا برای آنان می‌پخت و لباس‌های‌شان را می‌شست. 

گزارش کامل از ایران وایر


-

 مقام سازمان ملل خواستار آزادی نیلوفر بیانی و فعالان محیط‌زیست شد ...

نیلوفر بیانی نفر اول ردیف اول از سمت چپ، به همراه فعالان محیط زیست که در سال ۱۳۹۶ بازداشت شدند.

اینگر آندرسن، مدیر اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، روز شنبه ۱۴ خرداد در آستانه روز جهانی محیط زیست٬ خواستار آزادی نیلوفر بیانی و دیگر فعالان محیط زیست زندانی در ایران شد.

۱۴۰۱ خرداد ۱۴, شنبه

-

دیوار نویسی و شعارهای معترضین ملت شریف ایران 

دروغ میگن آمریکاست ... دشمن ما همین جاست...


-

 یک روز پس از سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی، علی خامنه‌ای درباره بازگشت خانواده سلطنتی هشدار داد و بازگشت به حکومت پهلوی را «ارتجاع» خواند. رهبر جمهوری اسلامی در مراسم سی و دومین سالگرد مرگ روح‌الله خمینی، تبعیت کردن از سبک زندگی غربی در سیاست و سبک زندگی را «ارتجاع» خواند.

خامنه‌ای که پس از دو سال در مراسم سالگرد مرگ بنیانگذار جمهوری اسلامی سخنرانی کرد، گفت: «در دوران پهلوی سبک زندگی غربی حاکم بود. انقلاب آن را پس زد. هر کسی که به سمت زندگی و فرهنگ غربی برود مرتجع است. نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برود.» او همچنین با مقایسه انقلاب سال ۵۷ ایران با انقلاب‌های فرانسه و روسیه گفت: «در فرانسه پس از انقلاب، همان خانواده‌ای که انقلاب علیه آن‌ها انجام شده بود به دلیل حضور نداشتن مردم در صحنه، به قدرت برگشتند.» این سخنان یک روز پس از سخنرانی و نشست خبری شاهزاده رضا پهلوی بیان شد که در آن تأکید کرد حکومت جمهوری اسلامی «رفتنی» است. شاهزاده رضا پهلوی با تأکید بر اینکه میزان آمادگی مردم برای مقابله با حکومت و از سوی دیگر درماندگی حکومت به بیشترین حد رسیده، خواستار راه‌اندازی سریع ساز و کار هماهنگی برای مدیریت جنبش‌های اعتراضی و اعتصابات در ایران شد.

شاهزاده رضا پهلوی روز جمعه ۱۳ خرداد در یک سخنرانی و نشست مطبوعاتی گفت امروز خانواده‌ای نیست که رژیم جمهوری اسلامی، عزیزی را از او نگرفته باشد. او گفت که این حکومت از تأمین نان مردم عاجز مانده و رفتنی است. شاهزاده رضا پهلوی با تأکید بر اینکه میزان آمادگی مردم برای مقابله با حکومت و از سوی دیگر درماندگی حکومت به بیشترین حد رسیده، خواستار راه‌اندازی سریع ساز و کار هماهنگی برای مدیریت جنبش‌های اعتراضی و اعتصابات در ایران شد. او در نشست مطبوعاتی خود در پاسخ به سوال ایران اینترنشنال درباره مکانیزم هماهنگی بین نیروهای مبارز، وضعیت فعلی کشور را شبیه به رمان بینوایان ویکتور هوگو توصیف کرد و گفت که حکومت از تأمین نان شب مردم عاجز شده و کارد به استخوان رسیده است. شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرد که در حال حاضر مهم‌ترین موضوع، پر کردن خلأ پس از فروپاشی جمهوری اسلامی است و وضعیت آینده، بستگی به نقش مردم دارد اما نیاز به رهبری هم وجود دارد. به گفته او، این رهبری مانند سابق نیست که یک نفر همه دستورات را بدهد و به همین دلیل باید شرایطی را فراهم کرد تا همه نیروها، وضعیت را برنامه‌ریزی و مدیریت کنند. شاهزاده رضا پهلوی گفت که اگر نیروها و رهبران سیاسی خود را برای ایفای نقش در آینده آماده نکنند باز کار نیمه کاره خواهد ماند. او در ابتدای سخنان خود ضمن همدردی با خانوادگان سوگوار متروپل و جان‌باختگان اعتراضات ماه‌های اخیر، دی ۹۶ و آبان ۹۸، مقاومت مردم در اعتراضات ماه‌های اخیر را شبیه به ایستادگی مردم در مقابل صدام در جنگ هشت ساله دانست. شاهزاده رضا پهلوی خطاب به مردم گفت: «این بار شما با دستان خالی در مقابل دشمنی قرار دارید که نه در بغداد، بلکه در بیت فساد و جنایتش در تهران نشسته است.»

۱۴۰۱ خرداد ۱۲, پنجشنبه

-

 «بیش از ۵ هزار دوربین کنترلی و ۱۵۰ سایت و سامانه» شهرداری تهران هک شد...

سازمان مجاهدین خلق روز پنج‌شنبه ۱۲ خرداد گفت که افراد این سازمان از گروهی موسوم به «قیام تا سرنگونی» با نزدیک شدن تاریخ مرگ روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، «۵۱۳۸ دوربین کنترلی» در شهرداری تهران را هک و از دسترس خارج کرده‌اند. خبرگزاری صدا و سیما نیز در همین روز در خبری نوشت که «اختلال عمدی در صفحه داخلی سامانه داخلی شهرداری تهران برای دقایقی این سامانه را با انتشار تصویری موهن از دسترس همکاران خارج کرد.» باشگاه خبرنگاران جوان نیز در پیامی توئیتری در این باره نوشت که «براساس پیگیری‌های صورت گرفته، بخشی از شبکه دوربین‌های نظارتی شهرداری و همچنین زیرساخت‌های خدماتی همچون سایت تهران من، سایت شهرداری تهران و نیز بخشی از سامانه‌های داخلی همچون اتوماسیون داخلی و دیگر سامانه‌های ارتباطی کارکنان شهرداری تهران مختل شده‌است.» سازمان مجاهدین خلق با انتشار کلیپی گفت که در جریان این هک بر روی وب‌سایت شهرداری و دیگر نهادها شعارهایی علیه سران جمهوری اسلامی و در تمجید از رهبران مجاهدین خلق را قرار داده است.

-

 ایران رکورد دار اعدام در جهان در سال ۲۰۲۱

سازمان عفو بین‌الملل، ایران را رکورد دار اعدام در جهان در سال 2021 معرفی کرد. عفو بین الملل گفت ایران در دوران رئیسی بالاترین اعدام‌ها را از سال 2017 تاکنون داشته و اعدام‌ها باید بیشتر از ارقام رسمی منتشر شده باشد. در حاکمیت دیکتاتوری ولایت فقیه، کمتر روزی را سراغ داریم که بساط دار و اعدام برپا نباشد؛ چرا خامنه‌ای به رغم آگاهی نسبت به هزینه سیاسی و بین‌المللی هر اعدام، دست از اعدام بر نمی‌دارد؟

اما پرسش اصلی این است که در برابر همگان قرار دارد، این است که علت این همه اعدام در این رژیم برای چیست؟ پاسخ را میتوان در مؤلفه‌های زیر جستجو نمود:

۱. این حاکمیت به دلیل فقدان مشروعیت اجتماعی و ناتوانی در حل مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛ برای حفظ نظام جز سرکوب و اعدام، راه دیگری ندارد. سرکوب به صورت کلاسیک روی تولید ارعاب سوار است و ابزار اصلی برای ارعاب؛ اعدام و زندان است.

۲. برای نظام‌های دیکتاتوری؛ اعدام و زندان شاخص ادامه حکومت و تعادل برتر دستگاه سرکوب است؛ از این رو سقوط این دو شاخص به منزله پایان نظام است. همانگونه که در انقلاب کبیر فرانسه، حاکمیت با سقوط زندان باستیل سرنگون شد و در انقلاب سال ۵۷ سقوط اوین به منزله پایان کار نظام سلطنتی و شاه بود.

خبر از سایت جوانه ها


-

 در پی نمایش موفقیت‌آمیز دو فیلم «عنکبوت مقدس» و «برادران لیلا» در جشنواره کن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران گفت «کسی از داخل کشور با "عنکبوت مقدس" همکاری کرده باشد مجازات می‌شود». فروزان جمشیدنژاد، از بازیگران «عنکبوت مقدس» در واکنش به این اظهارات، به بی‌بی‌سی گفت یک عده از این قضیه دارند به نفع خود استفاده می‌کنند تا در مقابل فساد اقتصادی و فقر موجود در جامعه، با افکار عمومی بازی کنند.

محمدمهدی اسماعیلی،‌ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، فیلم «عنکبوت مقدس» را فیلمی «مشمئزکننده، زشت و غیرواقعی» خواند. نمایش فیلم «عنکبوت مقدس» در جشنواره کن توجه بسیاری را به خود جلب کرد. زر امیر ابراهیمی برای بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر زن کن را دریافت کرد. فروزان جمشیدنژاد، بازیگر نقش همسر سعید حنایی، قاتل زنجیره‌ای زنان کارگر جنسی در این فیلم، می‌گوید به این تهدیدها اهمیتی نمی‌دهد هرچند تهدیدها زیاد است و در صفحات مجازی عوامل فیلم تهدید جانی شده‌اند و به آنها گفته‌اند «سرتان را زیر آب می‌کنیم.» خانم جمشیدنژاد که مقیم اسلو، پایتخت نروژ است، به برنامه شصت دقیقه بی‌بی‌سی فارسی گفت عده‌ای که در ایران واکنش نشان داده و عوامل فیلم را تهدید کرده‌اند، هیچ کدام اصل فیلم را ندیده‌اند که نمایشی از واقعه‌ای است که در مشهد اتفاق افتاده و در آن «به امام رضا هیچ توهینی نشده است.» او اعتقاد دارد که دلیل اصلی این تهدیدها این است که «عده‌ای دارند از این موضوع به نفع خود استفاده می‌کنند.» خانم جمشیدنژاد اینگونه توضیح داد: «در شرایطی که مردم جنازه عزیزانشان را در آبادان از زیر آوار بیرون می‌کشند و مردم با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و فساد اقتصادی و مسائل دیگر [وجود دارد]، این مساله بهانه‌ خوبی شده که با افکار عمومی مردم بازی شود.» آقای اسماعیلی،‌ وزیر ارشاد ایران گفته است که حضور این فیلم در جشنواره کن «یک انتخاب غلط، سیاسی و جهت‌دار برای نشان دادن یک چهره سیاه از جامعه ایرانی است».

مصاحبه با فروزان جمشید نژاد در برنامه ۶۰ دقیقه بی بی سی
توضیح تصویر،

مصاحبه با فروزان جمشیدنژاد در برنامه ۶۰ دقیقه بی‌بی‌سی

آقای اسماعیلی گفته «عوامل فیلم مقیم خارج از کشور هستند و اگر داخل کشور بودند برنامه تنبیه روی آنها اعمال می‌شد و اگر عناصری در داخل کشور با این فیلم موهن همکاری کرده باشند، مشمول مجازات‌های تنبیهی سازمان سینمایی خواهند شد.» او همچنین درباره فیلم ایرانی دیگر در جشنواره گفت: «فیلم "برادران لیلا" بدون دریافت مجوز اکران به جشنواره کن رفت و عوامل آن به دلیل عدم رعایت قانون مشمول ضوابط تنبیهی می‌شوند».


۱۴۰۱ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

-

 اگر در دين اجباري نيست پس مجازات ارتداد

( برگشتن از اسلام يا ترك اسلام) و بهائي شدن ...

 اگر در دين اجباري نيست پس مجازات ارتداد

( برگشتن از اسلام يا ترك اسلام) و بهائي شدن : " دزديدن و شكنجه و قتل و زندان، ترور و دار و تيرباران، سوزاندن و گرفتن جان انسان،آتش زدن اموال و منازل ، غصب اماكن مقدسه، مصادره شهر و ده و وطن مألوف و خانه و كاشانه و اراضي و باغات، تخريب گورستانها و نبش قبور مردگان، و تحريم دفن و كفن درگذشتكان بهائي و پلمپ مغازه و محل كسب و مبارزه با تحصيل آنها و... " ) بهر چيست!!!


-

 «به چالش کشیدن تبعیض علیه اقلیت‌ها ، سایر پیروان دینی و قومی در ایران»

«به چالش کشیدن تبعیض علیه اقلیت‌ها در ایران» عنوان کنفرانسی بود که روز چهارشنبه، ۱۱ ماه مه، در پارلمان اروپا در بروکسل برگزار شد. فابیو ماسیمو کاستالدو، یکی از نمایندگان کشور ایتالیا در پارلمان اروپا، میزبان این کنفرانس بود و چند سازمان از جمله «سازمان ملت‌ها و اقلیت‌های غیررسمی» و «گروه‌ بین‌المللی مدافع اقلیت‌ها» این نشست را سازماندهی کردند.

سخنرانی‌ها در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، ساختار وایدئولوژی  مذهبی حکومت، وضعیت اقلیت‌های قومی و نقض حقوق آنها متمرکز بود. اشارات بسیار مختصری هم در صحبت‌ها به اقلیت‌های دینی و مذهبی از جمله بهاییان، دراویش، مسیحیان، زرتشیان و یهودیان شد.

فابیو کاستالدو، جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران و رها بحرینی از سازمان عفو بین‌الملل از جمله سخنرانان «به چالش کشیدن علیه اقلیت‌ها» بودند که به صورت مجازی در این نشست شرکت کردند. نماینده ایتالیایی پارلمان اروپا که اولین سخنران بود، یادآورشد که فعالان حقوق بشر در ایرانُ زندگیشان را به خطر می‌اندازند. وی تأکید کرد که «اروپا باید از همه ابزارها برای حمایت از حقوق بشر در ایران، استفاده کند.»

جاوید رحمان نیز خاطرنشان کرد که ایدئولوژی سیاسی اسلامی حکومت ایران، که نه پاسخگو اعمالش است و نه به حقوق افراد احترام می‌گذارد، وضعیت تبعیض آمیز علیه اقلیت‌ها را در ایران به وجود آورده است. این امر ربطی به دوگانگی «اکثریت «در مقابل «اقلیت‌ها» که برخی عنوان می‌کنند، ندارد.

وی مانند نماینده پارلمان اروپا و رها بحرینی افزود که ایران از فرهنگ‌ها، قومیت‌ها و ادیان مختلف شکل گرفته است. آقای رحمان به گزارش‌های خود اشاره کرد که به صراحت به وضعیت اقلیت‌ها و نقض حقوق بشر پرداخته است. خانم بحرینی نیز در مورد یکی از گزارش‌های اخیر سازمان عفو بین‌الملل دربارهٔ ۹۶ مورد مرگ زندانیان در زندان‌های ایران صحبت کرد. این مرگ و میر در اثر محروم کردن عمدی زندانیان از مراقبت‌های پزشکی رخ داده‌اند. وی افزود افراد متعلق به اقلیت‌های قومی تعداد زیادی از این قربانیان را تشکیل می‌دهند.

خانم بحرینی همچنین  به قتل‌های غیرقانونی کولبرها اشاره کرد. دکتر عیدالستار دوشوکی، مدیر مطالعات بلوچستان در لندن و تیمور الیاسی، هم‌بنیان‌گذار انجمن حقوق بشر کردستان در ژنو، در مورد تبعیض و سرکوب حکومتی علیه اقلیت‌های بلوچ و کرد در ایران صحبت کردند. در زمان پرسش و پاسخ، همکار سازمان «ماده ۱۸»، ابتدا درباره اظهارات یکی از سخنرانان که گفته بود «مسیحیان حق داشتن عبادتگاه‌ را دارند اما سنی‌ها که مسلمان هستند، چنین حقی را ندارند، گفت «ارمنی‌ها و آشوری‌ها چنین حقی را دارند و نه نوکیشان مسیحی یا مسیحیان فارسی‌زبان که برای تجمعات مسالمت‌آمیز برای دعا یا عبادت به زندان فرستاده می‌شوند.» کمپین «کلیسا حق همه مسیحیان است» که با همت گروهی از نوکیشان مسیحی آزار دیده و زندانی در ایران، و راه‌اندازی شده، از حکومت جمهوری اسلامی می‌خواهد تا به حق شهروندان مسیحی فارسی‌زبان برای داشتن محل عبادت احترام گذارد. بسیاری از نوکیشان مسیحی با پیام‌های ویدیویی و نامه، با حمایت از این کمپین، از حکومت ایران پرسیده‌اند که «یک مسیحی فارسی‌زبان کجا باید عبادت کند تا کارش به زندان ختم نشود.»

۳۳ کلیسای ایرانی از ده کشور مختلف، از جمله کلیساهای ایرانی همگام، که مقرش در لندن است، نیز با انتشار بیانیه‌ای پشتیبانی خود را از «کمپین کلیسا حق همه مسیحیان است»، اعلام کردند. «سازمان ماده ۱۸» این پرسش را مطرح کرد که «اگرچه واقعاً تلاش اروپا برای مطرح کردن مسائل اقلیت‌های مذهبی با مقامات ایرانی بسیار عالی است، اما چرا کشورهای اروپایی از اعطای پناهندگی به اعضای متعلق به اقلیت‌های دینی مانند نوکیشان مسیحی خودداری می‌کنند.» وی افزود برای مثال به‌طور مرتب نوکیشان مسیحی ایرانی در استکهلم برای چنین حقی دست به گردهم آیی می‌زنند. جاوید رحمان در پاسخ گفت که مأموریت او مربوط به آنچه در ایران است و نه در خارج از کشور اختیاری از سوی سازمان ملل ندارد. دیگر سخنرانان عبارت بودند از دکتر افشین شاهی از دانشگاه برادفورد، سویل سلیمانی از انجمن دفاع از حقوق بشری آذربایجانیها در ایران (آهراز) و رافایل چنویل هزان ، مدیر اجرایی سازمان ای سی پی ام (با هم علیه اعدام) .

گزارش از : سایت ماده 18


۱۴۰۱ خرداد ۹, دوشنبه

-

 حدود ۱۰۰ سینماگر ایرانی از نظامیان خواستند سلاح‌هایشان را بر زمین بگذارند...

حدود ۱۰۰ تن از سینماگران ایرانی روز یکشنبه هشتم خرداد در بیانیه‌ای از نظامیان جمهوری اسلامی خواستند که سلاح‌های‌شان را زمین بگذارند و به سرکوب مردم معترض ایران پایان دهند.

امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به این‌که «فوج خروشان مردم ستم‌دیده از جای جای ایران فریاد همراهی و همدلی با مردم دردمند آبان سر داده‌اند» گفته‌اند: «اکنون که خشم عمومی از فساد، دزدی، ناکارآمدی سرکوب و خفقان، امواج همبسته‌ای از اعتراضات مردمی را به دنبال داشته است از همه افرادی که در یگان‌های نظامی تبدیل به عامل سرکوب مردم شده‌اند می خواهیم سلاح های خود را بر زمین گذاشته و به آغوش ملت بازگردند». از جمله امضاکنندگان این بیانیه می‌توان به مهناز افضلی، مجید برزگر، جعفر پناهی، لیلا حاتمی، پوران درخشنده، ابوالحسن داوودی، محمد رسول‌اف و کتایون ریاحی، مونا زندی، سامان سالور، علی مصفا و تهمینه میلانی اشاره کرد.

گزارش کامل رادیو فردا

۱۴۰۱ خرداد ۸, یکشنبه

-

تبعات طرح فرزندآوری خامنه ای و محدودیت های اعمال شده بر جمعیت... 

سلام فرمانده !!!???

حدود 5000 نوزاد رها شده طی ۱۰ روز در خیابان های سراسر ایران خبر از یک فاجعه اجتماعی در ایران می دهد. این آمار تکاندهنده از هزاران نوزاد رها شده را محمدرضا محبوب فر، کارشناس و پژوهشگر حوزه برنامه‌ریزی توسعه و آسیب‌های اجتماعی، در مصاحبه به رسانه های حکومتی فاش ساخت. 

۵۰۰۰ نوزاد رها شده طی ۱۰ روز به این معنی است که روزانه ۵۰۰ جنین تازه متولد شده در خیابان و بدون سرپرست رها شده اند! «در شرایطی که در تهران و سایر شهرهای بزرگ کشور خط فقر مسکن به ۸۰ یا ۹۰درصد رسیده است، ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور حاشیه نشین یا بد مسکن شده اند. ۳۰میلیون نفر از جمعیت ایران اجاره نشین هستند که ۵۰درصد درآمدشان صرف تأمین مسکن می شود. با احتساب این مخارج چیزی برای آموزش، بهداشت و درمان و تفریح باقی نمی ماند. در نتیجه می توان گفت وسایل پیشگیری از بارداری از دسترس این ۴۰میلیون نفر خارج شده است.»

(سایت حکومتی رویداد ۲۴ – ۷ خرداد ۱۴۰۱)


-

 کانون نویسندگان ایران: نخستین واکنش حاکمیت به فاجعه متروپل، گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بود!!!

کانون نویسندگان ایران، روز شنبه هفتم خرداد ماه، با انتشار بیانیه‌ای به سرکوب اعتراضات خوزستان و «فاجعه متروپل آبادان» واکنش نشان داد.

کانون نویسندگان ایران در این بیانیه حکومت جمهوری اسلامی را به «پنهان‌سازی حقایق و انتشار اخبار نادرست» متهم کرده و نوشته است:‌ «اخبار و تصاویری که توسط مردم، با عبور از سد سانسور دست‌به‌دست می‌شود، از ابعاد فجیع این ویرانی پرده برمی‌دارد و نشان می‌دهد این ساختمان نه تنها نیمه‌کاره نبوده است بلکه چند بخش آن راه‌اندازی شده و در زمان فروریختن، مردم بسیاری در آن بوده‌اند.» کانون نویسندگان ایران در بیانیه تازه خود همچنین افزوده است که «این‌بار هم نخستین واکنش حاکمیت به این فاجعه، نه اعزام نیروهای امدادگر، بلکه گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بوده است».کانون نویسندگان در بیانیه خود تأکید کرده که «صدای اعتراض مردم بلندتر از سرکوب و انسداد است و حقایق را می‌توان از دهان مردم داغ‌دیده شنید؛ مردمی که زیر ضرب گلوله و باتوم و گاز اشک‌آور، خودشان هم دست‌به‌کار آواربرداری و امداد شده‌اند». این کانون از همه آزادی‌خواهان نیز خواسته است که صدای مردم ستم‌کشیده و سرکوب‌شده باشند. همزمان کانون کارگردانان سینمای ایران در پی ریزش ساختمان متروپل در پیامی این حادثه را به مردم آبادان تسلیت گفته است.



-

سلام فرمانده ... 

بدون شرح

کارتونی از مانا نیستانی


مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...