تداوم بازداشت و بلاتکلیفی رسول بداقی در زندان اوین ...
خبرگزاری هرانا – رسول بداقی، بازرس کانون صنفی معلمان و عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، علیرغم گذشت ۶ روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی به سر میبرد. آقای بداقی در تنها تماس تلفنی خود پس از بازداشت، از انتقال خود به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز جمعه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۰، رسول بداقی، بازرس کانون صنفی معلمان و عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، علیرغم گذشت ۶ روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بیخبری به سر میبرد. آقای بداقی در تنها تماس تلفنی خود پس از بازداشت، از انتقال خود به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داده است. او در این تماس تلفنی اظهار داشته است: «نمیدانم کجا هستم اما به من گفتهاند، ۲۰۹ است.» رسول بداقی روز شنبه ۲۰ آذرماه، توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل شخصی خود بازداشت شد. نیروهای امنیتی در زمان بازداشت، ضمن ضرب و شتم آقای بداقی و تفتیش منزل وی، تمامی وسایل ارتباطی او و نیز تلفن همراه همسرش را ضبط کرده و با خود بردند. تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه این فعال صنفی معلمان اطلاعی در دسترس نیست.
علم الهدی، نماینده خامنه ای در خراسان و پدر زن رئیسی امروز گفت: بازگوکنندگان حرفهای دشمن در مطبوعات و فضای مجازی، لشکر دشمن هستند و باید تحت تعقیب قضایی قرار بگیرند.
دنبال اینها میخواهد عملیات کند. آشوب در داخل مملکت راه بیفتد. زمینه فراهم بشه از خارج مملکت حرکت کنند. آنها بیایند بر همه چیز ما مسلط بشوند.برادر من! نباید آرام بگیری بر تو واجب شرعی است یعنی اگر در مقابل فتنههای دشمن که از یکطرف در مذاکرات دارند مسأله را برمی گردانند، جنایت خودشان کردند، مذاکره را خودشان زدند، این قرارداد را خودشان بهم زدند، در عینحال آمدند تو فعالیتهای رسانه ای کاری میکنند. مطلب را برگردانند بهطرف ما و جریان را آنجوری که میخواهند خودشان شکل بدهند. خوب یک عده افراد ناآگاه هم در داخل کشور همان حرفهای آنها را بازگو میکنند. فکر میکنند که بایستی با این دولت باید مبارزه بکنند. فکر میکنند باید با این نظام بجنگند. آنها هم شروع میکنند همان حرفها را زدن. این را بایستی مسئولان قضایی ما و مسئولان اجرایی کشور ما بدانند اینهایی که بازگو کنند حرفهای این عناصر کفر از خارج به داخل هستند اینها ستون پنجم دشمن اند. این بازگو کنندگان حرفهای دشمن در مطبوعات داخل کشور یا در بعضی از رسانههای فضای مجازی اینها بایستی تحت تعقیب قضایی قرار بگیرند اینها لشکر دشمن هستند…
«به کییف که رسیدم، زنگ میزنم» عنوان کتابی است که منیرو روانیپور بهتازگی به قول خودش آن را به یاد «گلنثاران پرواز پیاس۷۵۲» نوشته است؛ داستان آن چه در کارگاه خاطرهنویسی گذشت، داستان «گریهها، حسرتها، خندهها و شادیها.»
منیرو روانیپور، نویسنده سرشناس ایرانی که نامش در عرصه جهانی نیز شناختهشده است، برای نخستین بار درباره این کتاب با بخش فارسی صدای آمریکا گفتوگو کرده است. او با انتقاد از عدهای که در آزادی غرب زندگی میکنند و چشمشان را به وقایع غمانگیز ایران میبندند، میگوید که به عنوان یک نویسنده وظیفه خود میداند دستکم به نسلهای بعد بگوید در کشورش چه خبر بوده است.
ده ماه پس از ساقط شدن هواپیمای اوکراینی با شلیک موشکهای سپاه پاسداران، منیرو روانیپور، نویسنده نامدار و استاد نویسندگی، برای جمعی از خانوادههای کشتهشدگان این هواپیما یک کارگاه خاطرهنویسی برگزار کرد.
خانم روانیپور در شرح چگونگی برگزاری این کارگاه در کتاب «به کییف که رسیدم، زنگ میزنم» مینویسد: «چطور میتوانم این انسانهای در آتش نشسته را رها کنم؟ چطور میتوانم این همه انسان سوخته را نبینم؟ ... کار شاقی بود، اما به یاد برادری که در شانزده سالگیاش انقلاب شد و در نوزده سالگی اعدام، باید این کار را میکردم. به یاد تمام مادران به سوگ نشسته.»
او با اشاره به «لحظات نفسبر» کارگاهها، مینویسد: «تبدیل یک عزادار به مبارز کار سادهای نیست. نیاز به تجربه و خلاقیت برآمده از زیست متفاوت دارد.»
منیرو روانیپور درباره رفت و برگشتهایی که در خلال این کتاب به دهه شصت میشود، میگوید: «من خیلی وقت است متوجه شدهام که برای نویسنده ایرانی فقط نوشتن داستان یا تدریس داستان کار شاقی است. ما با کسانی طرف هستیم که پر از داستانند و داستانهای خیلی هولناک. داستانهایی که شاید یک انسان غربی در عمرش ... فقط یکیاش را تجربه کند.»
او با بیان این که «به این فکر میکردم که من چه میتوانم از این فرهنگ و دانش غربی بگیرم که بتوانم کمک کنم» میگوید: «کلاسهای من تمامش، به خصوص در کلاسهای خاطرهنویسی،کوچینگ یا رهیابی هست.»
او اینگونه رفتارها و توجیه کردنها را «شیره مالیدنها» و «ترفندهای مضحک و مسخره که متأسفانه خیلی وقتها هم اجرا شده و برای آنها جواب داده» توصیف کرد و گفت: «من در کلاسها با این چیزها مقابله میکردم. در این کلاسها با سیستم منحط به اسارت گرفتن روح و روان انسان مبارزه میکردم و مبارز ساختن و میکنم، و مبارز ساختن! هر چه افسردهتر و نابودتر باشی و بگویی من نمیتوانم کاری بکنم، تبدیل به هیچ میشوی و نمیتوانم. جلسه هفتم یا هشتم (کارگاه) را درباره این حرف میزنم که ناتوانی هم آموختنی است.»
مردی در شهر ری که دو سال پیش با انگیزه ناموسی همسرش را به قتل رسانده بود، در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده تا افرادی که مرتکب “قتلهای ناموسی” میشوند را از مجازاتهای سنگین معاف کند.
بر اساس این گزارش، سال ۹۸، مأموران پلیس تهران از قتل زن جوانی در یک منزل مسکونی در شهرری باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند با جسد زنی جوان به نام راضیه ۳۰ ساله روبهرو شدند که گلوی او بریده شده بود.
باید بخاطر وجود اینترنت و مطلع شدن از این همه قتل های ناموسی خوشحال باشیم که این همه آدم توی سکوت کشته نمیشن یا وحشت کنیم از این همه بی وجدانی و تفکرات غلط و اشتباه که ما از کگتر از نصفشون مطلع میشیم؟
مجمع عمومی سازمان ملل روز پنجشنبه ۲۵ آذرماه قطعنامه محکومیت وضعیت حقوق بشر در ایران را با ۷۸ رای موافق، ۳۱ رای مخالف و ۶۹ رای ممتنع تصویب کرد.
این قطعنامه پیشتر در ۲۶ آبان ماه سال جاری در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسیده بود. این قطعنامه محکومیت نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر در ایران را کانادا به سازمان ملل ارائه و ۴۷ کشور دیگر نیز از آن حمایت کرده بودند. این قطعنامه به تعداد بسیار نگرانکننده احکام اعدام، دستگیریهای گسترده و سیستماتیک و بازداشتهای خودسرانه، محرومیت عمدی زندانیان از دسترسی به درمان و خدمات پزشکی، بدرفتاری با زندانیان در زندان اوین، آزار و اذیت و ارعاب مخالفان و مدافعان حقوق بشر، استفاده از شکنجه برای گرفتن اعتراف و مرگهای مشکوک زندانیان اشاره کرده است. این قطعنامه سازمان ملل بر لزوم تحقیقات معتبر، مستقل و بیطرفانه در پاسخ به همه موارد شدید نقض حقوق بشر در ایران از جمله ناپدید شدن اجباری، اعدامهای غیرقانونی و حذف شواهد اینگونه جرایم تاکید کرده و خواستار پایان دادن به مصونیت از مجازات برای چنین جنایاتی در جمهوری اسلامی شده است.
در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل همچنین نگرانی جدی از ادامه اجرای مجازات اعدام در جمهوری اسلامی ایران برای افراد زیر سن قانونی، ابراز شده و از جمهوری اسلامی ایران خواسته شده است که اجرای مجازات اعدام علیه افراد زیر سن قانونی را متوقف کند، از جمله افرادی که در زمان وقوع جرم سن آنها زیر ۱۸ سال بوده است. در این قطعنامه تصریح شده است که اعدام افرادی که در زمان وقوع جرم زیر ۱۸ سال سن داشتهاند٬ نقض کنوانسیون بین المللی حقوق کودک است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد همچنین از حکومت ایران خواسته است تا به تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی و دینی در این کشور از جمله جامعه بهایی پایان دهد.
قطعنامههایی درباره «وضعیت حقوق بشر ایران» از اوایل دهه ۱۹۸۰ به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه و تصویب شده است و وضعیت نقض حقوق بشر در این کشور همواره از نگرانیهای حقوق بشر سازمان ملل بوده است. دیان علائی، نماینده جامعه جهانی بهایی، با اشاره به تصویب این قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل٬ گفت٬ جامعه بین المللی بار دیگر از بالاترین مجمع خود استفاده کرده است تا جمهوری اسلامی را به پایبندی به تعهدات حقوق بشری خود و احترام به حقوق بهائیان دعوت کند. در چهار دهه گذشته گزارشهای متعددی درباره محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاهها و حق امرار معاش منتشر شده و حتی گورستانهای پیروان این آیین مورد بیاحترامی قرار گرفته است. بنا بر گزارشها بیش از ۲۰۰ بهایی پس از انقلاب بهمن ۵۷ در ایران اعدام شدهاند...
بهائی ستیزی؛ تشکیل کارگاه پوستر سازی در شیراز با هدف نفرت پراکنی علیه بهائیان ...
خبرگزاری هرانا – همزمان با آغاز موج دیگری از فشارهای امنیتی و قضایی بر شهروندان بهائی در شهرهای مختلف کشور، کارگاه سه روزه طراحی پوستر در راستای نفرت پراکنی علیه پیروان آیین بهائی در شیراز برگزار شده است. در این کارگاه که توسط دبیرخانه جشنواره تجسمی موسوم به “مقدس نما” و دبیرخانه پوستر انقلاب و مجمع طراحان انقلاب اسلامی موسوم به “بیت” برگزار شده از طریق طراحی پوستر و در قالب یک تریبون یک طرفه از طریق کارهای گرافیکی، عقاید و باورهای مذهبی اعضای این جامعه دستمایه هجمه شده است. این برنامه که مصداق عینی نفرت پراکنی علیه پیروان یک آیین محسوب می شود اقدام دیگری از سوی حکومت ایران است که در چهار دهه گذشته بصورت روزمره و سیستماتیک حق شهروندی و انسانی پیروان این آیین را نقض کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روزهای ۲۴ الی ۲۶ آذرماه ۱۴۰۰، جشنواره تجسمی موسوم به “مقدس نما” و دبیرخانه پوستر انقلاب و مجمع طراحان انقلاب اسلامی موسوم به “بیت” اقدام به برگزاری کارگاه طراحی پوستر و کاریکاتور با هدف نفرت پراکنی علیه پیروان آیین بهائی کرده اند.
این موسسات که با بودجه دولتی پشتیبانی می شوند، با برگزاری این کارگاه از طریق طراحی پوستر و در قالب یک تریبون یک طرفه از طریق کارهای گرافیکی، عقاید و باورهای مذهبی اعضای این جامعه دستمایه هجمه کرده و جوایز میلیونی برای شرکت کنندگان در نظر گرفته اند. برگزاری این قبیل برنامه ها توسط حکومت جمهوری اسلامی در حالی است که شهروندان بهائی نه تنها در رسانه های رسمی کشور تریبونی جهت دفاع از خود ندارند بلکه هم اکنون ده ها تن از این شهروندان صرفا به دلیل اعتقاد به آئین بهائی و اظهار عقیده خود با احکام حبس در زندان های ایران و یا تحت بازداشت موقت به سر می برند.
این برنامه که مصداق عینی نفرت پراکنی علیه پیروان یک آیین محسوب می شود اقدام دیگری از سوی حکومت ایران است که در چهار دهه گذشته بصورت روزمره و سیستماتیک حق شهروندی و انسانی پیروان این آیین را نقض کرده است.
حجتالاسلام امیرحسین کامل نواب، به عنوان رئیس شورای سیاستگذاری، سید محمدرضا میری به عنوان دبیر بخش پوستر و مهدی یکه پسر به عنوان رئیس هیئتداوران، محمد رضا دوست محمدی، سید محمدرضا میری، علیرضا خاکپور و سید مهدی حسینی از جمله دست اندرکاران برگزاری این برنامه و نفرت پراکنی علیه شهروندان بهائی هستند. آنگونه که در وبسایت این برنامه حکومتی پیداست، نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شهرداری شیراز و حوزه هنری استان فارس نیز در برگزاری این برنامه مشارکت دارند.
پدیده ثابتی، سخنگوی دفتر جامعه جهانی بهائی در ژنو در رابطه با این موضوع در گفتگو با گزارشگر هرانا گفت: “تبلیغات ضد بهائی دولت ایران در یک جشنواره فرهنگی که باید عرصه ای برای به نمایش گذاشتن ارزشها ی والا و دستاوردهای فرهنگی ایران باشد باعث تاسف است. جامعه بهائی در تمام دنیا به عنوان یک جامعه فعال برای خدمت به بشریت شناخته شده است. در طی این چندین سال دولت ایران حتی یک مدرک هم برای اتهاماتی که به بهائیان نسبت می دهد ارائه نداده است. متاسفانه اطلاعات باطل و نفرت پراکنی به شکل روشمند یکی از ابزاری هست که دولت ایران از آن استفاده می کند تا جامعه بهائی را بد نام سازد. دولت ایران میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را امضا کرده و متعهد است که از شهروندان خود در برابر نفرت دینی محافظت کند در عوض خود حکومت محرک چنین نفرت پراکنی است”.
وی در ادامه اظهارات خود افزود: “سرانجام این دروغها چیزی جز حکایت چوپان دروغگو نیست و به اعتبار خود جمهوری اسلامی چه در ایران و چه در صحنه بین المللی صدمه خواهد زد. به تجربه ما تعداد زیادی از هموطنان ایرانی همواره با تحقیقات منصفانه و مستقل خودشان به این نتیجه رسیده اند که هیچیک از این اتهامات در مورد بهائیان صحت ندارد و بیشتر از همیشه محبت و حمایتشان را به جامعه بهائی ابراز می کنند”.
این اقدام موسسات حکومتی، علیه شهروندان بهائی اقدام تازه ای نیست؛ پیش از این نیز برنامه تلویزیونی «مثل ماه» با اجرای «رسالت بوذری» که از شبکه ۳ سیما پخش می شد اقدام به انتشار مطالبی با هدف نفرت پراکنی علیه شهروندان بهائی کرده بود.
رسالت بوذری، مجری برنامه «مثل ماه» که نام او پس از انتشار ویدئوی گفتگوی توهین آمیز با مهمان دارای معلولیت این برنامه بر سر زبان ها افتاده و اعتراض بسیاری را به همراه داشت علاوه بر اجرای این برنامه علیه شهروندان بهائی، به صورت مجازی نیز اقدام به تهیه گفتگویی دیگر با محوریت نفرت پراکنی علیه این شهروندان کرده بود.
چهار کشور کانادا، سوئد، اوکراین و بریتانیا اعلام کردند که به ایران گفتهاند تا روز ۱۵ دیماه فرصت دارد به سوالات مربوط به سرنگونی هواپیمای اوکراینی پاسخ دهد، وگرنه این گروه سایر اقدامات را مدنظر قرار خواهد داد.
این کشورها که شماری از اتباع آنها در این هواپیما جان باختهاند، روز پنجشنبه ۲۵ آذر در اطلاعیهای تصریح کردند که صبر آنها بهدلیل امتناع تهران از پاسخ به تقاضاهایشان برای توضیح در مورد سرنگونی هواپیمای اوکراینی به سر آمده است.
این گروه هشدار داده است اگر ایران تا ۱۵ دیماه به سوالات آنها پاسخ ندهد «به طور جدی سایر اقدامات را برای حل این مسئله در چارچوب مقررات بینالمللی دنبال خواهند کرد». آنها توضیح بیشتری در این زمینه ندادهاند.
پرواز پیاس ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین بامداد ۱۸ دی ۱۳۹۸ به فاصله کوتاهی پس از پرواز از فرودگاه بینالمللی تهران با شلیک دو موشک پدافند سپاه پاسداران سرنگون شد و تمامی ۱۷۶ سرنشین آن از جمله ۱۶۴ ایرانی جان باختند.
جمهوری اسلامی ایران پس از چند روز پنهانکاری و اظهارات متناقض، سرانجام اذعان کرد که پدافند ضدهوایی سپاه به این هواپیمای مسافربری شلیک کرده، اما دلیل شلیک «خطای انسانی» است.
اوکراین، کانادا و برخی ناظران میگویند این ادعا را قبول ندارند و حکومت ایران در حال لاپوشانی دلایل اصلی این ماجرا است...
پناهنده شدن ورزشکاران ایرانی همچنان ادامه دارد. ورزشکاران ایرانی به دلیل شرایط سخت و محدودیتهای زیادی که حکومت برای آنان ایجاد میکند، ترجیح میدهند که ایران را ترک کرده و در کشورهای اروپایی پناهنده شود.
پناهنده شدن شقایق باپیری هندبالیست تیم بانوان ایران
به گزارش خبرگزاری ایلنا، شبکه ورزشی دولتی دانمارک از ناپدید شدن یکی از اعضای تیم ملی هندبال بانوان ایران خبر داد. شقایق باپیری که یکی از بهترین بازیکنان تیم ملی ایران بود از اردوی تیم ملی ایران جدا شده است.
ژائوم فورت مدیر کمیته اجرایی جام جهانی میگوید «روز گذشته این موضوع مشخص شد و همان کاری را که در مورد چهار نفر از بازیکنان تیم کامرون انجام دادیم و در این خصوص به پلیس اطلاع دادهایم. وی در ادامه میگوید کار دیگری نمی توانیم انجام دهیم و پلیس در حال بررسی این پرونده است».
بنا به گزارشات متعدد رسانه ها این اولین باری نیست که ورزشکاران ایرانی در جریان مسابقات ورزشی بین المللی اردوی تیم ملی را ترک میکنند. این اقدام اغلب برای درخواست پناهندگی صورت میگیرد.
در همین رابطه یکی دیگر از بازیکنان در جام جهانی هندبال اسپانیا از اردو خارج شده و اخبار واصله حاکی است که وی به منظور پناهندگی اردوی تیم ملی را ترک کرده است. لازم به یادآوری است که شقایق باپیری مدافع راست با ۲۸۵ بازی ملی بیشترین بازی ملی در تیم ایران برای جام جهانی را به خود اختصاص داده است.
پناهنده شدن ایرانیان و فرار کردن از زیر حاکمیت سیاه ولایت فقیه به یک روال معمول تبدیل گردیده است. علاوه بر ورزشکاران به دلیل فشارهای اقتصادی و تضییقات زیادی که از جانب حکومت روی شهروندان ایرانی بخصوص متخصصین و پزشکان و پرستاران صورت میگیرد، ترجیح میدهند که از زیر حاکمیت سیاه ایران خارج شده و با پذیرش سختیها و تحمل دوری از خانه و کاشانه درخواست پناهندگی کنند. این وضعیت گویای شرایط دردناکی است که مردم ایران در آن بسر میبرند.
معلمان سراسر ایران برای سومین روز متوالی در اعتراض به عدم اجرای طرح رتبهبندی و عدم اجرای طرح همسانسازی در دهها شهر دست به اعتصاب زدند.
در تهران مأموران امنیتی به تجمع آنها در مقابل مجلس حملهور شدند و معلمان علیه مأموران شعار سر دادند. شمار معلمان اعتصابی در تصاویر منتشر شده، بیشتر از روزهای گذشته بود. ...
بهگزارش کانون صنفی معلمان دوشنبه ۲۲ آذر برای سومین روز متوالی در استانهای مختلف ایران از جمله تهران، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، فارس، اصفهان، خوزستان، لرستان، کردستان، کرمانشاه، یزد، بوشهر، مرکزی، قزوین، مازندران، کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، چهار محال و بختیاری، سمنان، قم، کرمان، سیستان و بلوچستان، گیلان، اردبیل، خراسان رضوی، گرگان، همدان و زنجان تجمع اعتراضی برپا کردند.
کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران گزارش داد که در تجمع معلمان تهران و کرج در مقابل مجلس شورای اسلامی مأموران امنیتی به معلمان معترض حمله کردند و معلمان با فریاد زدن «بیشرف» به آنها پاسخ دادند. هنوز گزارشی از شمار بازداشتشدگان این تجمع منتشر نشده است.
در روز نخست این دور از اعتصابهای معلمان نیز نیروهای امنیتی رسول بداقی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان اسلامشهر را بازداشت و آمانج امینی، از اعضای انجمن صنفی معلمان کردستان را به اداره اطلاعات سقز احضار کردند. در برخی شهرها نیز مأموران حراست و نهادهای امنیتی، معلمان متحصن را به تشکیل پرونده و اخراج تهدید کردند...
روز دوشنبه در برخی از شهرها شمار تجمعکنندگان بسیار چشمگیر بود، بهویژه در شیراز که تعداد شرکتکنندگان «هزاران نفر» گزارش شده است.
رئیس و سخنگوی هیات مدیره خانه موسیقی در اعتراض شدید به اظهارات یک نماینده مجلس درباره ممنوعیت ورود آلات موسیقی به کشور گفت: سیاستمداران مهمانان تاریخ هستند و ما هنرمندان میزبانان تاریخ، آقای نماینده! آنهایی که رفتنی هستند شما هستید نه ما!
داریوش پیرنیاکان در واکنشی تند و اعتراض شدید به صحبتهای کاظم موسوی، عنوان کرد: نباید مساله معیشتی مردم را با ورود ساز مقایسه کرد. ورود سازها به خاطر تفنن نیست، موسیقی غذای روح است و باید مردم آن را داشته باشند و تصمیمگیرنده آن شما نیستید!
وی افزود: شما چه کاره هستید؟ به شما چه ربطی دارد؟ شما نمایندهای هستید که معلوم هم نیست، با چند رای آمدهاید. باید تحقیق شود که شما با چند رای آمدید و در مجلس نشستید. به شما چه ربطی دارد که میگویید؛ کسانی که دنبال موسیقی هستند از کشور بروند؟
رییس هیات مدیره خانه موسیقی ایران تاکید کرد: باز هم تکرار میکنم که شما هیچ کاره هستید و به شما ربطی ندارد کسی در این کشور باشد یا نباشد. ما بار دیگر اعتراض شدید خود را اعلام میکنیم. باید به این آقای نماینده بگویم؛ آنهایی که رفتنی هستند شما هستید نه ما...
علیرضا فرشی، فعال ترک محبوس در زندان تهران بزرگ روز یکشنبه ۲۱ آذرماه اعتصاب غذا کرد.
آقای فرشی همزمان با انتشار یادداشتی دلیل این اعتصاب را اعتراض به نقض حقوق اقلیتهای قومی و زبانی در کشور و محرومیت آنان از حقوقی همچون آموزش زبان مادری و حق تعیین سرنوشت اعلام کرده است. این اعتصاب غذا به مدت ۳ روز تا تا بامداد روز بیست و چهارم آذرماه ادامه خواهد یافت.
«اگر بنده به عنوان وزارت اطلاعات انتخاب شوم و نمایندگان محترم به بنده رای اعتماد بدهند این را بدانند که آیندهای که تاریک میشود، آینده ضدانقلاب است که همین الان تاریک است و آیندهاش تاریکتر خواهد شد.»
این جملات کلیدی علی فلاحیان قائم مقام وقت وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۸ است که در سخنرانیاش در جلسه رأی اعتماد به وزرای اولین کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی در مجلس شورای اسلامی به زبان آورد.
فلاحیان پس از این سخنرانی، با ۱۵۸ رأی موافق نمایندگان مجلس، به عنوان دومین وزیر اطلاعات تاریخ جمهوری اسلامی بر مسند وزارت اطلاعات تکیه زد. او حتی توانست چهار سال بعد، در کابینه دوم هاشمی رفسنجانی با به دست آوردن تعداد بیشتری از آرای موافق نمایندگان (۲۰۴ رأی موافق)، بار دیگر به مدت چهار سال وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی شود.
بر اساس گزارشهای نهادهای غیردولتی و بینالمللی و حتی سازمانهای دولتهای خارجی، جمهوری اسلامی از زمان استقرارش پس از پیروزی انقلاب ایران، بیوقفه و بیامان، به کشتار، اعدام و قتل مخالفان سیاسی خود، به عنوان اولین ابزار تحکیم قدرت پرداخته است.
اما بر اساس همین آمارها و گزارشهای موجود، دوره هشت ساله وزارت اطلاعات علی فلاحیان اوج قتلهای سیاسی و حملات تروریستی جمهوری اسلامی به ویژه در خارج از کشور است که اغلب آنها با «چاقو» انجام شده است.
به تازگی بنیاد عبدالرحمان برومند در گزارشی اعلام کرد که تعداد قتلهای سیاسی فرامرزی جمهوری اسلامی با حدود ۴۰۰ فقره در دهه ۱۹۹۰ (دهه ۱۳۷۰) به اوج خود رسید.
علی فلاحیان تنها متهم خیل پروندههای قتلهای سیاسی در جمهوری اسلامی نیست؛ پروندههایی که برای برخی قتلها و حملات در خارج تشکیل شد و برای برخی نیز هرگز تشکیل نشد. اما بدون تردید، به سبب جایگاهی که فلاحیان در سازوکار سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی در آن دوران داشت، او را میتوان در ردیف اول متهمان این پروندهها دانست.
اگر سعید امامی از معاونان فلاحیان در وزارت اطلاعات با «خودکشی» در زندان و چند سال بعد، اکبر هاشمی رفسنجانی با «عارضه قلبی» در استخری در شمال تهران، جان خود را از دست دادند، اما فلاحیان ۷۲ ساله همچنان زنده است و از کارنامه امنیتی خود دفاع میکند...
اینها میخواهند خروج از ایران را به رویا تبدیل کنند...
روزنامه آفتاب یزد نوشت: براساس لایحه بودجه منتشر شده از سوی دولت درآمد دولت از عوارض خروج از کشور هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. رقم عوارض خروج از کشور همیشه موضوعی بسیار بحث برانگیز بوده است. برای مثال روزگذشته خبری منتشر شد که حاکی از افزایش چند برابری عوارض خروج از کشور در لایحه بودجه کشوری بود. به عبارتی بر اساس این خبر و بودجه اعلامی رقم عوارض خروج از کشور از ۴۰۰ هزارتومان به حدود ۵ میلیون تومان افزایش مییابد.
اما رئیس سازمان برنامه و بودجه در نشست خبری خود این موضوع را تکذیب کرد. میرکاظمی گفت: «پیشنهاداتی مبنی بر افزایش عوارض خروج از کشور به صورت درصدی از بلیت مطرح شد که هنوز وارد دولت نشده است. اما این ارقام مطرح شده صحت ندارد و هنوز تصمیمی در این باره نگرفتیم.» اما در عین حال، رقمی که در بودجه مطرح شده است نشان دهنده آن است که ما با افزایش رقم عوارض خروج از کشور مواجه خواهیم شد، ولی میزان افزایش آن هنوز مشخص نیست. این کار شاید نوعی مانع تراشی باشد بر سر اینکه مردم برای تفریح خود و انجام سایر امور از کشور خارج نشوند. باتوجه به وضعیت بودجه دولت از منظر کارشناسان گردشگری آیا باید رقم عوارض خروج از کشور افزایش پیدا کند و اگر افزایش یابد این کار چه صدمهای به گردشگری خارجی و آژانسهای مسافرتی میزند؟ قم به صورت تصاعدی افزایش پیدا کند. دولت به دلیل کمبود منابع این کار را انجام میدهد و آن را توجیه میکند. یعنی الان علت این مسئله در حقیقت رفع کمبود مالی بودجه دولت است که به این نوع کارها روی آورده است و از هر روشی سعی میکند درآمد کسب کند. از نظر بحث گردشگری و رونق آن این کار درستی نیست. ما همانطور که علاقمند هستیم که گردشگران از کشورهای دیگر به کشور ما بیایند باید راه را باز بگذاریم تا گردشگران ما هم به کشورهای دیگر سفر کنند. این در حقیقت یک بحثی است که ما باید طراز گردشگری را در این صنعت ببینیم. طراز گردشگری به این معنا است که تعداد ورودیها و خروجیهای ما در درجه اول برابر باشد. اگر بخواهیم رونق گردشگری ایجاد کنیم باید تعداد ورودیهای ما بیشتر از خروجیها باشد، اما نه از طریق ایجاد مانع سر راه تردد گردشگران بلکه از لحاظ ایجاد جاذبه از مناظر متعدد باید به این موضوع توجه داشته باشیم. اینکه ما مانع ایجاد کنیم که کسی از کشور خارج نشود راهکار درستی نیست و رونق گردشگری از این مسیر حاصل نمیشود. طراز گردشگری دو بعد دارد: یک بعد آن طراز گردشگری از لحاظ تعداد است که پیشتر اشاره کردم و بعد دیگر به لحاظ درآمد حاصل از گردشگری است. کسانی که به خارج از کشور میروند یک مقدار ارزی را از کشور خارج میکنند. از سوی دیگر کسانی که از کشورهای دیگر به ایران میآیند مقداری ارز را وارد کشور میکنند.»
یکی از فعالین مدنی ساکن روستای تنگیسر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد .
برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، بامدار روز یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ (۱۲ دسامبر ۲۰۲۱)، کژال نصری ۲۶ ساله و از فعالین مدنی اهل روستای تنگیسر از توابع سنندج توسط نیروهای اداره اطلاعات این شهر بازداشت شده است. به گفته یک منبع مطلع، نیروهای اداره اطلاعات بدون ارائه هرگونه برگه قضایی به منزل پدری کژال نصری هجوم و ضمن تفتیش منزل، اقدام به بازداشت وی کردهاند. تا زمان تنظیم این خبر هیچ اطلاعی از دلایل بازداشت و اتهامات وارده به کژال نصری توسط نهادهای امنیتی و همچنین محل نگهداری وی در دسترس نیست.
گفتنیست که بهار امسال نیز کژال نصری به اداره اطلاعات سنندج احضار و به مدت چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود. همزمانفرهنگ عیوضیاز فعالین مدنی و زیستمحیطی اهل روستای تنگیسر توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شده است.
حکم اعدام یک زندانی که پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود، در زندان اصفهان به اجرا درآمد.
هویت این شهروند ،عبدالسلام براهویی، ساکن زاهدان، فرزند علی بیک و ۳۳ ساله احراز شده است. کلا فقط راه حل اعدامه. علاقه ی شدیدی به کشتن و ریختن خون و گرفتن نفس دیگران برای همیشه دارن...
خب لعنتی هر جقدر کهمواد مخدر داشتهحکم حبسش رو بیشتر کن! چرا میکشی؟
بودجه برای نگهداری زندانی ها نمیخوای بدی خب زندانی هارو مجبور به کار توی زندان بکن!
لازم بود از این مادر دل شکسته زهرچشمی گرفته شود!؟ ...
آخوند غضنفرآبادی، رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی و رئیس سابق دادگاه انقلاب تهران با اشاره به حمله موتور سواران ناشناس به گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، در مورد امکان شناسایی این افراد گفت: ممکن است امکان شناسایی موتور سواران ضارب وجود نداشته باشد.
مادر ستار بهشتی، روز پنج شنبه هنگام رفتن بر سر مزار فرزندش در رباط کریم تهران مورد حمله قرار گرفت و از ناحیه سر و صورت مجروح شد.
آذر منصوری، دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران در یادداشتی نوشت: نمی دانم چه کسانی به مادر ستار بهشتی حمله و او را مجروح کردهاند. گوهر خانم هم هویت آنها را تشخیص نداده است. اما حمله به نحوی بوده که آثار به جا مانده آن بر صورتش گواه شدت آن است. یعنی افرادی بودهاند که با هدف ضرب و شتم و آسیب زدن به او حملهور شدهاند. او مال و منالی ندارد که به قصد دزدی به سویش آمده باشند و از آنجا که راه مزار تکپسرش مورد حمله قرار گرفته حدس زدنِ ماجرا چندان سخت نیست. و هرچه از زوایای مختلف به این اتفاق تلخ نگاه میکنم، تنها یک نتیجه میگیرم؛ لازم بود از این مادر زهر چشمی گرفته شود!
او که دادخواه خون فرزندش است، با همان سادگی حاشیهنشینیاش. با همان حس غریزی مادرانهای که فقط باید مادر باشی تا آن را درک کنی. کوتاه هم نمی آید. قرار نیست بیاید. مادر اگر مادر است چیزی ندارد که از دست بدهد. جانش را با همین ضرب و شتم گرفته و برده و پسش ندادهاند. چه پروایی دیگر از ضرب و شتم برایش مانده است؟ گوهر عشقی نماد یک مادر ایرانیست. اینکه همه انگشتها پس از این حمله به سمت شما گرفته میشود، خود یکی از همان نشانههاست. نشانهها را دریابید.
به نوشته روزنامه جمهوریت چاپ ترکیه، رجب طیب اردوغان در پیام ویدئویی به همایش ارتباطات راهبردی بین المللی که شنبه (دیروز) در استانبول برگزار شد، گفت: با گسترش کانال های فضای مجازی شاهد افزایش انتشار خبرهای جعلی، اطلاعات نادرست و دروغ در فضای مجازی هستیم.
وی گفت: انتشار اطلاعات نادرست نه تنها مسئله ای برای امنیت ملی است بلکه تبدیل به مسئله ای برای امنیت جهانی شده است.
رئیس جمهور ترکیه کنترل فضای مجازی را ضروری دانست و هشدار داد به علت انتشار خبرهای نادرست زندگی میلیون ها انسان آسیب می بیند . روشن است که هراس اصلی اردوغان همچون خامنه ای از انعکاس نظرات مخالف مردم نسبت به حاکمیتشان، انعکاس اعتراضات آنها در فضای مجازی، و همچنین نگرانی از بازتاب فعالیتهای افشاگرانه در فضای مجازی است. چون مردم بهطور روزمره هم مشکلات و بحرانهایی را که حاکمیت این دو در ایران و ترکیه گریبانگیر آنها کرده در فضای مجازی منعکس میکنند و هم در این عرصه تنفر و کینه خود را نسبت به آنان ابراز میدارند. این ابراز نگرانیها بهدلیل این واقعیت است که حاکمیت استبدادی و دیکتاتوری از فضای مجازی و کارزاری که در این عرصه علیه آن توسط مردم صورت میگیرد به جد ضربه خورده است.
مدیریت مورد نظر اردوغان نیز همچون خامنهای اساسا ناظر بر سانسور و فیلتر کردن مواردی در فضای مجازی است که امنیت و موجودیت نظام آنها را به خطر میاندازد.
افزایش کودک مادری در سایه رشد کودک همسری " خشونت علیه زنان در ایران"
کودک همسری یکی از مصادیق بارز خشونت علیه زنان است اما جامعه ایران در حاکمیت رژیم ملایان شاهد رشد کودک همسری است. کودک همسرییعنی تجاوز، وقتی که یک مرد با کودکی ازدواج می کند باعث آزار آن کودک است. ازدواج باید بعد از پایان بلوغ باشد والا تعبیری جز تجاوز نمی تواند داشته باشد. اینها اظهارات سیما فردوسی پور، روانشناس و استاد دانشگاه در تهران است. او بهترین سن برای ازدواج دختران را ۲۱ سال به بالا می داند. وی تصریح کرد با توجه به آثار شوم چنین ازدواج هایی سن ازدواج زیر ۲۰ سال باید ممنوع شود. (سایت حکومتی خبر فوری- ۷ مرداد ۱۴۰۰)
نیم میلیون ازدواج کودکان در هر سال
علی کاظمی، مشاور معاون حقوقی قوه قضائیه پیشتر اعلام کرده بود، «سالانه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰هزار کودک ازدواج می کنند. اینها به طور رسمی ازدواج کرده اند اما مشکل عمده ما افرادی هستند که خارج از فرآیند رسمی ازدواج می کنند.» (روزنامه حکومتی انتخاب- ۱۳ اسفند ۱۳۹۷)
محمد مهدی تندگویان، معاون وزیر جوانان از افزایش آمار سالانه کودک همسری به دلیل افزایش وام ازدواج خبر داد. وی گفت: «در ازدواج سنین پایین به ویژه دختران زیر ۱۳سال هر سال آمار افزایشی داریم.» (خبرگزاری حکومتی ایلنا – ۱۵ تیر ۱۴۰۰)
محمدرضا محبوب فر، یک پژوهشگر آسیب های اجتماعی، آمارهای اعلام شده توسط مرکز آمار ایران را «نوک کوه یخ آمارهای کودک همسری» خواند. وی اضافه کرد رقم کودک همسری ۵ تا ۶ برابر آمار اعلام شده می باشد. (خبرگزاری حکومتی رکنا – ۳ مرداد ۱۴۰۰)
وی در مصاحبه دیگری فاش ساخت: «اکنون هر شبانه روز ۱۰۰ ازدواج زیر ۱۵ سال در کشور ثبت می شود و برآورد می شود تا پایان امسال حدود ۴۰ هزار ازدواج کودک همسری در کشور اتفاق بیافتد.» (روزنامه حکومتی آرمان ملی – ۵ مرداد ۱۴۰۰)
بازداشت وکلای دادگستری، تجاوز به حقوق سیاسی و مدنی این شهروندان است...
خبرگزاری هرانا – جمعی از فعالان مدنی و سیاسی، با انتشار بیانیه ای ضمن اعتراض به بازداشت تعدادی از وکلای دادگستری و فعالان مدنی، خواستار آزادی این شهروندان و برخورد با عاملان این بازداشت غیرقانونی شدند. در بخشی از این بیانیه آمده است: “غیرقانونی بودن بازداشت وکلا و فعالین مدنی چنان بدیهی است که حتی کارآموزان مبتدی حقوق مدنی می دانند که «قصد ارتکاب جرم» هم جرم نیست، چه رسد به «قصد طرح شکایت» از عاملان تاخیر و تعلل فاجعهبار در تامین به موقع واکسن کرونا”. روز شنبه ۲۳ مردادماه، گروهی از وکلا و فعالان مدنی در جریان برگزاری جلسه ای بازداشت شدند که از میان آنها آرش کیخسروی، مصطفی نیلی، مهدی محمودیان، محمدرضا فقیهی و مریم افرافراز کماکان در بازداشت به سر می برند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از امتداد، جمعی از فعالان مدنی و سیاسی، با انتشار بیانیه ای ضمن اعتراض به بازداشت تعدادی از وکلای دادگستری و فعالان مدنی، خواستار آزادی این شهروندان و برخورد با عاملان این بازداشت غیرقانونی شدند.
متن کامل این بیانیه عینا در پی میآید :
بیش از یک هفته از بازداشت پنج وکیل، فعال حقوق بشر و روزنامهنگار (مریم افرافراز، محمدرضا فقیهی، آرش کیخسروی، مهدی محمودیان و مصطفی نیلی) در دفتر انجمن حمایت از حقوق شهروندان در تهران گذشته و هنوز اتهام رسمی آنها اعلام نشده است.
قبل از بازداشت، این فعالان در حال برگزاری جلسهای به منظور طرح شکایت از بنیاد برکت و مسئولانی بودهاند که با اهمال و تعلل و تاخیر در تامین واکسن کرونا به فوریت و به مقدار کافی، زمینهساز مرگ اجتنابپذیر دهها هزار نفر در ایران بودهاند. طبق شواهد موجود بازداشت این افراد به دلیل قصد آنان برای دادخواهی جمعی در این زمینه بودهاست.
ثبت رسمی شکایت در دستگاه قضا به منظور دادخواهی طبق اصل ۳۴ قانون اساسی حق همهٔ شهروندان است و قوهٔ قضاییه نیز مطابق اصل ۱۵۶ قانون اساسی موظف است که به این شکایات رسیدگی کند. اینکه تنی چند از شهروندان از سر خیرخواهی و به دلیل قصد طرح شکایت قضایی بازداشت شوند، به طور آشکار، حقوق شهروندی و آزادیهای مصرح در قانون اساسی و قوانین موضوعه را نقض میکند و شکل جدید و نگرانکنندهای از تجاوز به حقوق سیاسی و مدنی شهروندان محسوب میشود. غیرقانونی بودن بازداشت نامبردگان چنان بدیهی است که حتی کارآموزان مبتدی حقوق مدنی می دانند که «قصد ارتکاب جرم» هم جرم نیست، چه رسد به «قصد طرح شکایت» از عاملان تاخیر و تعلل فاجعهبار در تامین به موقع واکسن کرونا. ما، جمعی از فعالان مدنی و سیاسی ایران، ضمن محکوم کردن بازداشت غیرقانونی مذکور، خواستار آزادی فوری فعالانی هستیم که از سر دلسوزی و احساس مسئولیت در فکر اقدام حقوقی از مجاری قانونی بودهاند . همچنین از قوهٔ قضائیه میخواهیم به جای نقض حقوق کسانی که به مدیریت پرآسیب کرونا نقد دارند، با عاملان این بازداشت غیرقانونی برخورد کند و بر اساس مادهٔ ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی و قاعدهٔ تسبیب، کسانی را که باعث تاخیر و تعلل در تامین و واردات واکسن شدند و بی شک در مرگ اجتنابپذیر دهها هزار شهروند دخیل و سهیم بودهاند، تحت پیگرد قانونی قرار دهد.” ...