نواندیشان اسلامی در ایران چه دیدگاه و تعاملی با آیینهای بابی و بهائی دارند، و ورای توجه به حقوق شهروندی بهائیان در سالهای اخیر، چقدر با تاریخ و اندیشههای بابی و بهائی، آشنایی دارند؟ این شناخت تا چه حد ضروری است؟ این پرسشها را با صدیقه وسمقی، اسلامپژوه و تحلیلگر مسائل اجتماعی، مطرح کردهایم.
شما در سالیان گذشته، به همراه تعدادی دیگر از نواندیشان دینی، به صورتی صریح از حقوق مدنی بهائیان ایران دفاع کردهاید. مبنای چنین دفاعی چه بوده است؟ به رسمیت شناختن حقوق مدنی گروههای مختلف دگراندیش شرط انکارناپذیری برای ایران دموکراتیک است. اما شاید آنچه گفتگو و تعامل میان گروههای مختلف را تسهیل میکند شناخت اعتقادی از یکدیگر است. با توجه به تجربهی مطالعهی آثار بابی و بهائی، تا چه اندازه چنین شناخت متقابلی را ضروری میدانید؟ چگونه میتوان زمینهی چنین گفتگویی میان نواندیشان دینی و بهائیان را فراهم کرد؟ با توجه به تجربهی شخصی شما از مطالعهی آثار بابی و بهائی، چنین مطالعاتی چگونه میتواند به گفتگوی میان نواندیشان دینی و بهائیان کمک کند؟ آیا چنین مطالعاتی میتواند تأثیر تبلیغات نادرست را از بین ببرد و به تعامل سازنده کمک کند؟
فارغ از زمینهی مشترکی که برای همکاری عملی میان گروههای مختلف، از جمله مسلمانان و بهائیان، وجود دارد، به نظر شما آیا حضور پررنگ موضوعات الهیاتی و کلامی در متون بابی و بهائی میتواند به نزدیکی و همکاریِ فکری میان بهائیان و نواندیشان دینی کمک کند؟
دانلود متن کامل گزارش <<< کلیک کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر