۱۴۰۰ بهمن ۱۷, یکشنبه

قتل های ناموسی

 خسته ام! از این همه وحشی‌گری که توی ایران وجود داره، توی دنیا وجود داره تنها به جرم زن بودن و جنس ضعیف و بی دفاع دیده شدن...

شاید واسه همینه که انقدر علاقه دارم بعد از اینکه کارهای زندگیم سر و سامون پیدا کرد اول یه کلاس ورزش رزمی برم تا از خودم دفاع کنم. چون حتی اینجا توی فرانسه، کشور جهان اولی هم توی خیابون بهم حمله شده و هیچ دوربنی یا پلیسی نبود که بتونم گزارش بدم... 

دیروز باز هم یه دختر ۱۷ساله قربانی افکار مریض شوهر و برادرش شد و سرش مثل زمان اعراب بدوی ۱۴۰۰سال پیش از تنش جدا شده و توی شهر سرش رو چرخوندن تا مثلا غیرتشون رو نشون بدن! چرا اون دختر کشته شده؟ معلوم نیست ولی احتمالا چون حجابش کامل نبوده یا اصرار کرده حداقل بتونه دیپلمش رو بگیره! که خب همچین چیزهایی توی ایران برای دخترهای بیچاره یعنی نافرمانی از جنس نر که برتره و جنس نر حق داره دختر بیچاره رو بکشه...

نهایت مجازاتی که در انتطارشونه ۵سال زندان شاید باشه در صورتی که همچین روانی هایی باید حکم حبس ابد بگیرن تا از جامعه دور باشن...

کاش خدا صدای این همه زن که مورد ظلم و خشونت خانگی قرار میگیرن بشنوه و رژیم عوض شه تا با قوانین جدید، زن ها تحت حمایت قانونی قرار بگیرن...

امروز خیلی ناراحت و عصبی ام...

۱۴۰۰ بهمن ۱۶, شنبه

-

 دختر نوجوان ۱۸ ساله اهل پاوه توسط دادگاه انقلاب این شهر به تحمل حبس و سه سال ممنوع‌الخروجی محکوم گردید.


براساس اطلاع هه‌نگاو، طی روزهای اخیر رویا محی‌الدینی، نوجوان ۱۸ ساله اهل پاوه توسط دادگاه انقلاب این. شهر به تحمل یک سال حبس تعزیری و ۳ سال ممنوع‌الخروج شدن از ایران محکوم شده است. به گفته یک منبع مطلع و نزدیک به خانواده محی‌الدینی، این حکم به به ریاست قاضی "یعقوب حبیبی‌شمس" و به اتهام "عضویت در حزب دمکرات کُردستان (حدک)" صادر شده است.

هه‌نگاو تایید می‌کند که پروسه رسیدگی قضایی به پرونده رویا محی‌الدینی بدون رعایت حداقل‌های حقوق یک متهم و بدون حق دسترسی به وکیل بوده است. بر اساس اطلاعات موجود رویا محی‌الدینی  تابستان گذشته پس از پنج ماه عضویت در حزب دمکرات کُردستان و جدایی از این حزب، به زادگاهش بازگشته بود و در مرز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و متعاقبا به مدت یک هفته هر روز خودش را به اداره اطلاعات پاوه معرفی کرده بود.


-

 بیانیه ۸ سازمان حقوق بشری در اعتراض به سفر سردار طلایی؛ کانادا نباید پناهگاه امنی برای ناقضان حقوق بشر باشد...

خبرگزاری هرانا – مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به همراه شمار دیگری از سازمان‌های حقوق بشری، طی بیانیه ای مشترک، ضمن ابراز نگرانی از سفر اخیر مرتضی طلایی، رئیس پلیس سابق تهران بزرگ و از چهره های ناقض حقوق بشر به کشور کانادا، از نخست وزیر این کشور خواستند تا از پذیرش فرماندهان سابق سپاه و تمامی ناقضین حقوق بشر در کانادا خودداری کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۸ سازمان حقوق بشری طی بیانیه ای مشترک، از ورود آزادانه مرتضی طلایی،  رئیس پلیس سابق تهران بزرگ و از چهره های ناقض حقوق بشر به کشور کانادا ابراز نگرانی کردند.

متن کامل این بیانیه در ادامه می آید:

کانادا نباید پناهگاه امنی برای ناقضان حقوق بشر باشد

ما، سازمان‌های حقوق بشری امضاکننده زیر، نگرانی‌های جدی خود را در مورد سفر اخیر مرتضی طلایی به کانادا، ناقض حقوق بشر، به اشتراک می‌گذاریم. ما از دولت کانادا می خواهیم که اقدامات فوری برای حفظ تعهد اعلام شده خود به قوانین شناخته شده بین المللی حقوق بشر را اتخاد نماید و به ناقضان حقوق بشر هشدار دهد که مصونیت از مجازات در کشور خود، به معنای معافیت از مجازات در خارج از کشور نیست. ورود آزادانه شخصی مانند مرتضی طلایی حاوی پیامی خطرناک است؛ پیامی که در حقیقت توهین به ایرانیانی است که به دنبال پناهندگی های موجه در کانادا هستند.

از زمان قطع روابط دیپلماتیک با ایران در سال ۲۰۱۳، بسیاری از ایرانیان همچنان با چالش هایی در این زمینه مواجه هستند قوانین اخذ ویزای کانادا که ظاهراً برای پرونده مهاجرتی فرمانده سابق سپاه صدق نمی کند. وقتی ازیکی از ایرانیان در خصوص حضور طلایی در کانادا پرسش شد که چه احساسی به او دست داده است ، در پاسخ گفت: احساس می کنم توسط دولت کانادابه من خیانت شده است . کانادا کشوری است که من اکنون آن را خانه می نامم پس چرا دولت باید به افرادی که ما را در ایران سرکوب کرده اند اجازه حضور در کانادا را داده است . در سال ۲۰۱۷، کانادا قانونی را به نام مگنیتسکی تصویب کرد. منظور این قانون عدالت برای قربانیان مقامات خارجی فاسد می باشد . بر مبنای این قانون می توان مقامات خارجی که درنقض حقوق بشر با یکدیگر تبانی کرده اند را شناسایی کرد. این قانون در حقیقت برای محافظت از پناهندگان در برابر اینگونه مقامات طراحی شده است . ما از دولت کانادا می خواهیم که درباره پرونده مرتضی طلایی تحقیق کند . به ویژه برای نقض فاحش حقوق شناخته شده بین المللی افرادی که در کشورهای خارجی خواستار حقوق بشر و آزادی های شناخته شده بوده و از این حقوق دفاع می کنند .

سازمان‌های حقوق بشر نقض‌های به ظاهر مستمر ناشی از عدم تحمل و بی‌رحمی طلایی را مستند کرده‌اند. طلایی به عنوان رئیس سابق پلیس تهران، فرماندهی نیرویی را بر عهده داشت که به دستگیری های دسته جمعی، ضرب و شتم و شکنجه شهرت داشت و فرد بدنامی است . او سرکوب گسترده تظاهرات مسالمت آمیز مردم از جمله دانشجویان معترض را سازماندهی کرده است . زهرا کاظمی شهروند ایرانی کانادایی است که در اثر شکنجه های شدید در دوران فرماندهی این شخص کشته شد . گفته می شود تحقیقات در مورد مرگ این زن توسط پلیس تهران انجام شده است. طلایی همچنین بنیانگذار نهادی است که برخی آن را «پلیس حجاب» تهران می‌خوانند، نیرویی که متعهد به مبارزه با آنچه او « بدحجابی» می‌خواند می پردازد، علاوه برآن او به عنوان یک فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است . نهادی که به طور گسترده به دلیل نقض جدی حقوق بشر تحریم شده است، و باید دانست که خشونت ها و بی رحمی های او ریشه ای عمیق دارند. نخست وزیر. کانادا را پناهگاه امنی برای «کسانی که از آزار و اذیت، ترور و جنگ می گریزند» اعلام کرده است، جایی که «همه انسان ها مقدمشان گرامی است». بنابراین این کشور نباید یک پناهگاه امن برای تحت تعقیب هایی مانند مرتضی طلایی باشد. ناقضان حقوق بشر نباید در کارزار نخست وزیر به اصطلاح «همگان خوش آمدند» قرار بگیرند.

اسامی سازمان‌های حقوق بشری امضا کننده این بیانیه در پی می‌آید: ۱.بنیاد عبدالرحمن برومند ۲.مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ۳. سازمان حقوق بشر ایران ۴.بنیاد سیامک پورزند ۵. سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ۶. انجمن حمایت از حقوق بشر آذربایجانی ها در ایران ۷. ایمپکت ایران ...


حق تحصیل بهاییان

 ‏ثبت نام کنکور 1401 فردا به پایان میرسد و همچنان در دفترچه کنکور اولین شرط عمومی "اعتقاد به اسلام و يا يكی از اديان رسمی مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران" است.جمهوری اسلامی به طور سیستماتیک بهاییان و سایر اقلیت های مذهبی غیررسمی را از ‎#حق_تحصیل محروم میکند و لعنت به این ظلم

۱۴۰۰ بهمن ۱۵, جمعه

-

 مژگان کشاورز بصورت مشروط آزاد شد...

خانم کشاورز که از مهرماه سال جاری در مرخصی به سر می‌برد در پی موافقت با آزادی مشروط، حدود ۱۰ روز قبل رسما از زندان آزاد شد. مژگان کشاورز، روز چهارشنبه ۱۴ مهرماه سال جاری، از زندان قرچک ورامین به مرخصی اعزام شده بود.

مژگان کشاورز در تاریخ ۵ اردیبهشت ۹۸ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در منزل شخصی خود بازداشت و در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۹۸ با پایان بازجویی‌ها از بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین به زندان قرچک ورامین انتقال یافت. وی نهایتا در تاریخ ۲۲ مرداد ۹۸ به بند زنان زندان اوین منتقل شد. خانم کشاورز در تاریخ ۱۵ آذرماه ۱۳۹۹، از بند سیاسی زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین تبعید شد. این فعال مدنی در سال ۹۸، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری، از بابت اتهام تشویق و فراهم نمودن موجبات فساد و فحشا به ۱۰ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام توهین به مقدسات نیز به ۷ سال و شش ماه حبس تعزیری و مجموعا به ۲۳ سال و شش ماه حبس محکوم شد.

این حکم نهایتا توسط شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی حسن بابایی، به ۱۲ سال و ۷ ماه حبس تقلیل یافت. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال و شش ماه حبس تعزیری از بابت اتهام “تشویق و فراهم نمودن موجبات فساد و فحشا” در خصوص خانم کشاورز قابل اجرا خواهد بود.  مژگان کشاورز، ۳۸ ساله و مادر یک دختر ۱۰ ساله است.

-

 

فقر و احتیاج و شغل‌های کاذب این دوره و زمانه...


ماهنامه خط صلح – بیش از شش سال پیش بود که رسانه‌های رسمی در جمهوری اسلامی ایران خبر از انفجار تاریخی مشاغل کاذب در بازار کار دادند. این رسانه‌ها از بیست‌وسه‌میلیون شاغل در بازار کار ایران خبر دادند که بنا به گفته‌ی وزیر وقت کار هفت‌میلیون از این‌ها در بازار مشاغل کاذب مشغول به کار بودند.(۱) این عدد در طی این سال‌ها بیش‌تر نیز شده. امروز کار به جایی رسیده که اقتصاددانان می‌گویند هشتاد تا نود‌درصد مردم ایران قدرت مصرف ندارند؛ اقلیتی سه‌درصدی دارای ثروتی‌اند که برای آن زحمت نکشیده و سرمایه‌گذاری نکرده‌اند و اکثریتی نودوهقت‌درصدی که هر روز فقیرتر می‌شوند. در واقع در شرایطی قرار داریم که «جوان‌ها ترجیح می‌دهند در خانه بمانند یا به مشاغل کاذب و پاره‌وقت روی بیاورند».(۲)

این در حالی است که وزیر کار دولت سیزدهم از امکان تولید شغل با یک‌میلیون تومان خبر داده و گفته: «سه سال پیش مطرح کردیم که با یک‌میلیون تومان هم می‌شود شغلی ایجاد کرد و اکنون با وجود گذشت چند سال و گرانی مواد اولیه هنوز هم می‌توان با یک‌میلیون تومان شغلی را ایجاد کرد».(۳) گویی شده داستان ملانصرالدین و چهل‌سالگی او و جمله‌ی معروف «حرف مرد یکی است!»

پرسش این‌جاست که این شغل کاذب چیست که همه درگیر آنند؟ تعریف آن چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت شغل کاذب به شغل‌هایی گفته می‌شود که نه تولید می‌کنند و نه خدماتی ارائه می‌دهند. فعالیت و درآمد آن‌ها هم شفاف نیست و بر آن‌ها نظارتی صورت نمی‌گیرد، و مالیاتی هم به حاکمیت نمی‌پردازند.(۴) چنین شغل‌هایی یکی از نتایج افزایش تورم و افسارگسیختگی اقتصاد کشور است و به اتلاف نیروی انسانی می‌انجامد.(۵)

در سال‌های اخیر اما ما با شغل‌های کاذب عجیب و غریبی در ایران روبه‌روییم که هر ناظری را به شگفت می‌آورد؛ در واقع شغل‌هایی ناشی از فاجعه‌ی اقتصادی در ایران، قوانین نادرست در آن و فرصت‌طلبی و سودجویی جماعتی که با خلاقیتشان کارهایی می‌کنند که گاه آدمی از دیدنشان شوکه می‌شود. در زیر تلاش شده تعدادی از این مشاغل کاذب گردآوری شود؛ گرچه این آمار می‌تواند بسیار بلندتر باشد و این‌جا به دلیل تلاش برای عدم اطاله کلام همه‌ی آن‌ها ذکر نشده.

   : زباله‌‌گردی

روزانه در اقصی‌نقاط شهرهای مختلف ایران دیده می‌شوند؛ آدم‌هایی در سنین مختلف که سر در سطل‌های زباله‌ی شهری کرده‌اند و دنبال مواد قابل استفاده مجدد یا قابل بازیافت می‌گردند تا یا دوباره آن‌ها را استفاده کنند یا بفروشند و پولش را به زخم زندگی بزنند. گاهی هم این افراد توسط پیمان‌کاران به کار گرفته می‌شوند تا در قبال دریافت مبلغی اقدام به تفکیک زباله کنند. خرداد ۱۳۹۸  مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان از حضور چهارده‌هزار زباله‌گرد، فقط در تهران خبر داد و گفت چهار‌هزاروهفتصد نفر از آنان کودکند.(۶) این در شرایطی است که دبیر مجمع ملی مطالبه‌گران مردمی مدیریت شهری در دی‌ماه سال جاری گفته: «شهرداری‌ها و مشخصاً شهرداری تهران نباید زمینه‌ی زباله‌گردی برای افراد سابقه‌دار یا گرفتار در دام اعتیاد را فراهم کند. در حال حاضر شهرداری‌ها اجیر مافیای زباله‌اند و روز‌به‌روز شاهد تولید زباله‌گرد در کشوریم».(۷)

درصف‌ماندن‌ــ‌نوبت‌گیر

از وقتی که یادمان است، در شهرهای ایران صف بوده؛ از صف‌های کوپن تا صف گوشت و مرغ و تلفن همراه؛ اما با شغلی به نام در‌صف‌ماندن، مسئله حل شده. جماعتی که پول می‌گیرند تا در صف به جای دیگران بایستند و نوبت بگیرند؛ به قول معروف جا بگیرند. اما این شغل کاذب تنها جنبه‌ی فردی ندارد و برای ذخیره‌ی زمان نیست. علاوه بر آد‌م‌ها ما با شرکت‌ها و مجموعه‌های اقتصادی‌ای مواجهیم که افرادی را اجیر می‌کنند تا در صف بایستند؛ مثلاً گوشت و مرغ دولتی بخرند و بعد آن را در بازار آزاد بفروشند؛ در واقع شغلی کاذب است با انواع و اقسام روش‌های سودجویی؛ البته این شغل دست‌کم پیش از کرونا درآمد خوبی هم داشت: چیزی حدود بیست تا چهل‌هزار تومان برای هر نوبت.

جاپارک‌گیر

سالانه هزاران خودرو به بازار ایران عرضه می‌شوند و شهرها هم نه به تعداد این ماشین پارکینگ دارند و نه امکان جا‌دادن آن‌ها در خودشان. از ترکیب این وضعیت و فقر در جامعه کاری درست شده به نام جاپارک‌گیر. به صورتی که یکی از خیابان‌ها در اختیار گروه‌های خاص است و به صورت پارکبان غیررسمی فعالیت می‌کنند.‌ نکته‌ی جالب‌تر این‌که بسیاری از مردم به این پارکبان‌های غیررسمی اعتماد می‌کنند و سوویچ را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند تا در صورت لزوم خودرو را جا‌به‌جا کنند. در سال ۱۳۹۹ هر جای پارک روزانه پانزده‌هزار تومان قیمت داشت.

مانکن زنده

در سال‌های اخیر چندین بار خبر مانکن زنده شنیده شد؛ دختران و پسرانی که پول می‌گیرند و به عنوان مانکن زنده پشت ویترین مغازه‌ها می‌ایستند. نوعی برده‌داری مدرن، این‌بار در صنعت مد و با استفاده از فقر جامعه‌ی ایران. هر بار با آن برخورد شده، اما به دلیل تنگ‌دستی اقشار مختلف مردم به صورت غیرقانونی این کار ادامه دارد.

مخفی‌کردن پلاک خودرو

زمانی خرید و فروش طرح ترافیک در تهران خود پول‌ساز بود. افرادی با خرید و فروش طرح برای خود منبع درآمدی درست کرده بودند، اما ظاهراً این کار پیشرفت‌هایی کرده. این بار به جای خرید و فروش طرح افرادی اجیر می‌شوند تا در ورودی محدوده‌ی طرح دنبال ماشین بدوند و با بدن خودشان یا کارتن پلاک ماشین را بپوشانند. این کار تا جایی ادامه پیدا می‌کند که پلاک ماشین از محدوده‌ی دوربین‌های نظارتی دور شود. یکی از این افراد که این کار را با موتورسیکلت انجام می‌دهد (در سال ۱۳۹۹) در جایی گفته: «در روزهای طرح ترافیک و شلوغ تقریباً روزانه بین هفت تا ده خودرو را از دوربین‌های خیابان شهید مطهری عبور می‌دهم». او درباره‌ی درآمد این شغل گفت: «با توجه به کرونا و لغو طرح ترافیک درآمد این شغل تقریباً صفر شد، اما با بازگشت طرح ترافیک  برای هر خودرو سی تا پنجاه‌هزار تومان با توجه به مدل ماشین هزینه دریافت می‌کنیم». (۸)

شاهد اجاره‌ای در دادگاه‌ها

معمولاً شاهد باید واقعاً امری را دیده باشد. همه‌جای دنیا در دادگاه‌ها شاهد قسم یاد می‌کند که آن‌چه می‌گوید درست است. اگر هم دروغ بگوید یا امری را که نمی‌داند و ندیده بگوید، عملی مجرمانه مرتکب شده؛ اما در ایران بسیاری از افراد در نزدیکی مراجع قضائی حضور پیدا می‌کنند و با گرفتن مبلغی از فرد شاکی و متهم در دادگاه حاضر می‌شوند. اولویت با پول است. دست‌کم در سال ۱۳۹۹ هر شهادت بین صد تا سیصد‌هزار تومان قیمت داشت. شغل کاذبی که می تواند بلای جان یک سیستم قضایی باشد.

کتک‌خور

فیلم‌های قدیمی پیش از انقلاب پر است از آدم‌هایی که نقش کتک‌خور را در صحنه‌های دعواهای جاهلی بازی می‌کنند؛ اما در ایران امروز خود این کتک‌خوری و گاهی فحش‌خوری بدل به شغل شده و برای آن تبلیغ هم می‌شود. در این شغل اگر شما با فرد شاغل تماس بگیرید، باید او را در برابر مبلغی مورد ضرب‌وجرح قرار دهید و نباید فراموش کنید که ناسزاگفتن نیز قیمت جدایی دارد و باید برای فحش‌دادن نیز مبلغ دیگری بپردازید؛ هم‌چنین افرادی وجود دارند که برای کتک‌زدن پول می‌گیرند تا فرد مورد نظر شما را مورد گوش‌مالی قرار دهند. دست‌کم در سال ۱۳۹۹ قیمت کتک‌‌خور و کتک‌زن از صدوپنجاه‌هزار تومان تا چهارصد‌هزار تومان برآورد شده بود.

دادزن

فقط ایستادن در صف نیست که پول‌ساز است؛ دادزدن هم که زمانی عمل مذمومی بود، امروز در ایران بدل به منبع درآمد شده. همه‌جا دیده می‌شوند: در تهران از میدان انقلاب تا مقابل سینماها. در مشهد روبه‌روی عکاسی‌های اطراف حرم. داد‌زن‌ها داد می‌زنند و از صدای بلند خود نه برای آواز، بلکه برای جذب و جلب مشتری برای یک دکان و حجره استفاده می‌کنند. هر دادزن در سال ۱۳۹۹ روزانه بین پنحاه‌ تا نودهزار تومان کسب درآمد داشت.

بنزین‌فروش‌های موتورسوار بین راهی

قدیم اگر ماشین کسی بین راه در اتوبان یا خیابانی بنزین تمام می‌کرد، با دبه‌ای می‌ایستاد تا مگر راننده‌ای برسد و از باک ماشینش بنزین بکشد و به او بدهد تا آن فرد به راه ادامه دهد؛ اما با شغل کاذبی به نام بنزین‌فروش‌های موتورسوار بین ‌راهی ظاهراً مسئله در حال حل‌شدن است. این افراد با موتورسیکلت یا با خودرو در اتوبان‌های تهران یا بین جاده‌ها حرکت می‌کنند و خودروهایی را که بنزین تمام کرده‌اند، مورد هدف قرار می‌دهند. قیمت هر لیتر بنزین هم همان قیمت آزاد است و موتوری بنزینی تنها کمیسیون نقل‌و‌انتقال بنزین را می‌گیرد.

شَرخری

این یکی از شغل‌های کاذب قدیمی است که هم‌چنان هست؛ افرادی گردن‌کلفت که چک‌های برگشتی را با کتک و زور نقد می‌کنند. این شغل آن‌قدر قدیمی است که حتی برای آن فیلم‌هایی هم ساخته شده. سامورایی در برلین، ساخته‌ی مهدی نادری قصه‌ی یکی از همین شر‌خرهاست که البته مسافر خارج می‌شود و به برلین می‌رود.

گریه‌کن

فیلم قدیمی چند می‌گیری گریه کنی؟ با بازی زنده‌یاد منوچهر نوذری خاطرتان است؟ آن فیلم بود؛ اما این کار واقعاً وجود دارد. افرادی وجود دارند که پول می‌گیرند و در مراسم مرحوم اشک می‌ریزند. هرچه پول بیش‌تر، ضجه و ناله و گریه هم بیش‌تر!

مجلس‌گرم‌کن عروسی

فقط ختم و مراسم مرگ نیست که شغل کاذب دارد؛ عروسی‌ها هم از این قاعده مستثنا نشده‌اند. افرادی وجود دارند که پول می‌گیرند تا به مراسم شور بدهند و مهمانان را شاد کنند. هرچه شادتر، پول بیش‌تر!

همراه بیمار

سالم و بیمار، مرده و زنده‌ی آدم‌ها از تولیدکنندگان مشاغل کاذب در امان نیستند. در بسیاری از بیمارستان‌ها افرادی مستقرند که از طرف پرستاران به بیمارانی که همراه‌ نیاز دارند، معرفی ‌می‌شوند تا در صورت تمایل به ‌عنوان همراه مریض کنار آن‌ها بمانند؛ در واقع در هر شرایطی، از مرگ تا عروسی و تا بیماری، پول که باشد، ظاهراً آدمی‌زاد در ایران تنها نمی‌ماند.

رنگ‌کار مرکبات

کار این افراد سرخاب‌ــ‌سفیداب‌کردن میوه‌هایی است که رنگ و روی آن‌چنانی ندارند. کار رنگ‌کار مرکبات این است که با کمک مواد شیمیایی مانند گاز اتیلن و بخار آب کافی به محصولات نارس چیده‌شده رنگ و ظاهری طبیعی ببخشد و کاری کند که این میوه‌ها کاملاً رسیده به نظر برسند و نظر مشتریان را جلب کنند.( ۹)

به همه‌ی این شغل‌های کاذب می‌توان دعانویسی، دست‌فروشی، نویسندگی پایان‌نامه و شغل‌های عجیب و غریب دیگر را هم اضافه کرد. برخی از ناظران می‌گویند که حتی بنگاه‌داری معاملات ملکی و بقیه‌ی واسطه‌گری‌های این‌چنینی را هم می‌توان به عنوان شغل کاذب در نظر گرفت. در کنار این‌ها هم شغل‌هایی چون کولبری، سوخت‌بری، شوتی‌ها و… از جمله شغل‌های کاذب زاده‌ی فقر در استان‌های مختلف کشورند که گرچه روزی بخشی از مردم را تأمین می‌کنند، اما برای اقتصاد کشور مضرند و نه تولید دارند و نه خدمات؛ البته به شاغلان این شغل‌های کاذب نمی‌توان خرده گرفت. آن‌ها در پی نان برای خانواده‌اند و محصور در فساد سیستماتیک اقتصادی در ایران و قربانی آن. مقصر این‌همه شغل کاذب و این‌که مردم از راهی به دنبال درآوردن نانند، حاکمیتی است که این فقر را بر اکثریت مردم تحمیل کرده. آدم ناچار برای زنده‌ماندن به هر کاری دست می‌زند. شغل‌های یادشده مصداق همین ناچاری است و ناشی از تلخی فقر در ایران امروز؛ ایرانی که وزیر کارش هنوز نمی‌داند که با یک‌میلیون تومان نمی‌شود در آن شغل ایجاد کرد.


۱۴۰۰ بهمن ۱۴, پنجشنبه

صبا سفیدی، شهروند بهایی

‏خانواده ‎#صبا_سفیدی شهروند بهایی که از 22 روز پیش بازداشت شده، جز چند تماس کوتاه هیچ اطلاعی از وضعیت او ندارند. بازداشت شدن در ایران بیشتر شبیه به آدم رباییه، در نهایت هم آدم رباها از خانواده ها باج (وثیقه) میخواهند تا فرد رو آزاد کنند. البته دیگه عادت کردن که از جیب مردم مخارج زندگیشون رو در بیارن.

...

-

باب منندز، از بایدن خواست تحریم ها علیه رژیم ایران را به شدت اجرا کند.

 باب منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا با ادامه مذاکرات وین مخالفت کرد.

سناتور ارشد دمکرات، از دولت بایدن خواست سیاست جدیدی برای مقابله با حکومت ایران در پیش گیرد.
منندز: رژیم ایران برای ساخت سلاح هسته ای کمتر از سه تا چهار هفته فاصله دارد.
رژیم ایران می‌تواند طی حدود
۴ماه مواد لازم برای ساخت بمب دوم را تولید کند.

۱۴۰۰ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

-

 فیلم درس آزادگی ـ

 سخنرانی یک خانم معلم شجاع در شیراز «در ۶۰ ثانیه»

-

 تبعید زندانیان سیاسی یکی از روشهای شکنجه فیزیکی زندانی و شکنجه روحی خانواده زندانی است که قضاییه جمهوری اسلامی، در سالهای اخیر تلاش کرده هرچه بیشتر از این اهرم فشار برعلیه زندانیان و خانواده‌های آنها استفاده کند.


در تعریف تبعید چنین آمده است:

«اجبار کردن شخصی توسط یک حکومت برای زندگی در یک محل خاص را تبعید می‌نامند. در زمان تبعید شخص باید هر ۲۴ ساعت یک بار خود را به مقامات تعیین شده معرفی کند و نباید در تمام مدت زمان تبعید اقدام به ترک محل تبعید نماید». تبعید زندانیان سیاسی یکی از روشهای شکنجه فیزیکی زندانی و روشی است که برای شکنجه روحی خانواده و بستگان وی بکار گرفته می‌شود. ...


-

 کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰، به نقل از شورای هماهنگی معلمان، جعفر ابراهیمی معلم و بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، توسط شعبه چهارم دادگاه انقلاب کرج به چهارسال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.


آقای جعفر ابراهیمی در حکمی که به تازگی به وی ابلاغ شده، با اتهاماتی از قبیل «تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت کشور» توسط شعبه چهارم دادگاه انقلاب کرج به چهار سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.

۱۴۰۰ بهمن ۱۱, دوشنبه

-

 بازداشت دستکم ۷ معلم و فعال صنفی در جریان تجمع سراسری معلمان کشور...

خبرگزاری هرانا – امروز دوشنبه ۱۱ بهمن ماه، در جریان تجمع سراسری معلمان کشور دستکم ۷ فعال صنفی معلمان و معلم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. امروز به دنبال فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته در شهرهای مختلف کشور در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به تجمعات اعتراضی زدند. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰، در جریان تجمع سراسری معلمان کشور دستکم ۷ تن از معلمان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

محمد حبیبی سحنگوی کانون صنفی معلمان در صفحه شخصی خود تا این لحظه از بازداشت محمد علی زحمتکش، اصغر امیرزادگان و قهرمان کیانی در شیراز، احمد حیدری، احمدی و داودی در تهران و جبار دوستی در مریوان خبر داده است.

امروز دوشنبه ۱۱ بهمن ماه به دنبال فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته در شهرهای مختلف کشور در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به تجمعات اعتراضی زدند. روز گذشته نیز شعبان محمدی، عضو انجمن صنفی معلمان کردستان-مریوان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

۱۴۰۰ بهمن ۸, جمعه

-

 تعیین زمان و شعبه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۸ نوکیش مسیحی...

خبرگزاری هرانا – جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۸ نوکیش مسیحی به نام های بهنام اخلاقی، بابک حسین‌زاده، شهروز اسلام دوست، مهدی خطیبی، خلیل دهقان پور، حسین کدیور، کمال نعمانیان و محمد وفادار در تاریخ ۳ اسفندماه در شعبه ۳۴ دادگاه انقلاب تهران برگزار خواهد شد. پیشتر درخواست اعاده دادرسی این افراد در دیوان عالی کشور پذیرفته و پرونده آنها جهت رسیدگی مجددا به شعبه هم عرض ارسال شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زمان و شعبه جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات بهنام اخلاقی، بابک حسین‌زاده، شهروز اسلام دوست، مهدی خطیبی، خلیل دهقان پور، حسین کدیور، کمال نعمانیان و محمد وفادار تعیین شد.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این نوکیشان مسیحی در تاریخ ۳ اسفند ۱۴۰۰ در شعبه ۳۴ دادگاه انقلاب تهران برگزار خواهد شد. یک منبع مطلع با اشاره به اینکه در این احضاریه نام عبدالرضا (متیاس) علی حق نژاد نهمین متهم این پرونده نوشته نشده است عنوان کرد که این موضوع باعث نگرانی خانواده وی شده است. عبدالرضا علی حق نژاد در تاریخ ۲۵ دی‎‌ماه، پس از احضار به دادسرای انزلی بازداشت شد. گفته میشود که بازداشت این شهروند در خصوص پرونده ای است که پیشتر از بابت اتهامات آن تبرئه شده بود و اخیرا این حکم در دیوان عالی کشور نقض شده است. دیوان عالی کشور، در ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۰، در رای بی‌سابقه‌ای در ارتباط با این ۹ نوکیش مسیحی، اعلام کرد که تبلیغ مسیحیت و تشکیل کلیسای خانگی نه جرم بوده و نه تبانی برای برهم زدن امنیت کشور است.
بهنام اخلاقی، بابک حسین‌زاده، عبدالرضا علی حق نژاد، شهروز اسلام دوست، مهدی خطیبی، خلیل دهقان پور، حسین کدیور، کمال نعمانیان و محمد وفادار همگی اعضای یک کلیسای خانگی موسوم به «کلیسای ایران» در شهر رشت هستند، که مهر ماه ۹۸، متهم به «اقدام علیه امنیت کشور از طریق تشکیل کلیسای خانگی و تبلیغ مسیحیت تبشیری و صهیونیستی» شده و هر یک به پنج سال زندان محکوم شدند. در رأی هیئت رسیدگی در شعبه ۲۸ دیوان عالی کشور، به ریاست سیدعلی ایزپناه شهری، درخواست اعاده دادرسی این ۹ نوکیش مسیحی وارد دانسته شده و تصریح شده‌است که صرف تبلیغ خانگی مسیحیت و ترویج فرقه صهیونیستی تبشیری که ظاهراً هر دو به معنای تبلیغ و ترویج مسیحیت از طیق برگزاری جلسات خانوادگی (خانگی) است نِمود در اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت کشور چه داخلی و چه خارجی ندارد و از طریق تشکیل جمعیت و دسته و شعبه جمعیتی موضوع ماده ۴۹۸ و ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ و دیگر قوانین جزایی قرار نمی‌گیرد و تبلیغ مسیحیت و تشکیل کلیسای خانگی نیز در قوانین جرم انگاری نشده‌است.» دیوان عالی کشور ضمن پذیرش اعاده دادرسی، پرونده آنها را برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع داده بود.

سخنان صافی گلپایگانی در مورد بهاییان

کپی از توییت یکی از کاربران توییتر

 ‏صافی گلپایگانی خطاب به بهائیان: «انتظاری نداشته باشید که حقوق شهروندیتان به رسمیت شناخته شود.» 

بعضی از اصلاح‌طلبان چنین شخصی را «نیکومرد می‌خوانن و از «فضائل» او یاد می‌کنند! بر اساس فتواهای این مرجع تقلید، اگر مسلمانی یک بهائی را به قتل برساند‌، نباید دیه بپردازد زیرا 

‏«بهائی‌ها اهل ذمّه نیستند و دیه ندارند»؛ بهائیان حق درخواست انحصار وراثت ندارند زیرا «توارث بین آنها مشروعیت ندارد» (و اموال یک بهائی باید به ورثۀ مسلمان یا حکومت اسلامی برسد!)، «ثبت‌نام» و تحصیل بهائیان در موسسات آموزشی «جایز نیست و خلاف مصالح اسلامی و اصول و ارزش‌های انقلاب

‏اسلامی است» و «اظهار دوستی با بهائی، یا دست دادن و صورت‌های دیگر جایز نیست.»

ای کاش اصلاح‌طلبان بفرمایند که در کدام واژه‌نامه‌ای غیر از «قاموس ارتجاع» چنین اندیشه‌هایی را از مصادیق «نیکی» و «فضیلت» شمرده‌اند!


 

۱۴۰۰ بهمن ۶, چهارشنبه

-

بازداشت موقت ، امکانی حقوقی یا
ابزاری سرکوب‏گرانه؟

به‌کارگیری مکانیسم قانونیِ «بازداشت موقت» به‌عنوان ابزاری برای اعمال فشار مضاعف بر زندانیان سیاسی از آغاز شکل‌گیری حکومت جمهوری اسلامی ایران تاکنون، در دستور کار نهادهای امنیتی و مراجع قضایی بوده است.
اعدام‌‌های جمعی هزاران نفر از زندانیان عقیدتی-سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ و به‌ویژه در تابستان ۱۳۶۷ اتفاق افتاد. نوشته‌‌ها و فعالیت‌های بازماندگان آن دوره نشان می‌‌دهد در طول دهه ۶۰ و به ‌ویژه در تابستان سال ۶۷ ده‌ها هزار زندانی سیاسی وابسته به سازمان مجاهدین خلق، سازمان فدائیان خلق، حزب توده، سازمان پیکار و چند گروه و سازمان سیاسی دیگر، بدون محاکمه به جوخه‌‌های اعدام سپرده شده و در گورهای بی‌نشان دفن شدند.
بسیاری از این زندانیان سیاسی در حالی اعدام شدند که ماه‌ها به‌صورت بلاتکلیف در انتظار برگزاری یک دادگاه عادلانه بودند. این زندانیان اما در یک روند به‌شدت ناعادلانه و بدون دسترسی به وکیل تعیینی، در دادگاه‌های چند دقیقه‌ای به اعدام محکوم شدند...

-

 روز دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ آتنا دائمی از زندان لاکان رشت آزاد شد.

آتنا دائمی نخستین بار در مهر سال ۹۳ بازداشت شد.

روز ۱۴ تیر۹۹ حکم آتنا به پایان رسید اما پرونده سازی های متعدد باعث شد او تا امروز در زندان باشد.
آتنا دائمی در مجموع ۷سال زندان را با سر فرازی و پایداری پشت سر گذاشت.
آزادی آتنا دائمی را به خانواده دائمی و همه مشتاقان آزادی تبریک می‌گوییم.
آتنا دائمی آزاد شد اما هنوز هزاران زندانی آزادیخواه در بند دژخیمان هستند.
برای آزادی همه زندانیان سیاسی باید دیکتاتور را واژگون کنیم.

۱۴۰۰ بهمن ۴, دوشنبه

-

 تداوم بازداشت و بی خبری از وضعیت دو نوکیش مسیحی در فولادشهر...

خبرگزاری هرانا – منصور و محمود مردانی خراجی، نوکیشان مسیحی علیرغم گذشت بیش از یک ماه از زمان دستگیری کماکان در بازداشت و بی خبری به سر می برند. این شهروندان پیشتر در تاریخ ۱ دی ماه در یک کلیسای خانگی در فولادشهر اصفهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از محبت نیوز، امروز دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰، منصور و محمود مردانی خراجی، نوکیشان مسیحی علیرغم گذشت بیش از یکماه از زمان دستگیری کماکان در بازداشت و بی خبری به سر می برند. علیرغم پیگیری خانواده این نوکیشان مسیحی تاکنون اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت آن ها به دست نیامده است. این شهروندان پیشتر در تاریخ ۱ دی ماه در یک کلیسای خانگی در فولادشهر اصفهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است: “در این کلیسا حدود ۱۰ نوکیش مسیحی در مراسم زاد روز عیسی مسیح دور هم جمع شده بودند که با ورود نیروهای سازمان اطلاعات سپاه که از پیش محل را زیر نظر گرفته بودند، مواجه شدند. ماموران امنیتی که لباس شخصی بر تن داشتند پس از بازرسی بدنی حاضرین، تلفن‌های همراه آنها را ضبط و توقیف کردند. سپس اسم و مشخصات تمام افراد را ثبت کرده و شروع به بازجویی از آنها کردند”. منصور مردانی خراجی ۴۲ ساله و محمود مردانی خراجی ۴۰ ساله هستند و هر دو به گچکاری ساختمان اشتغال دارند. لازم به اشاره است علیرغم اینکه طبق قانون مسیحیان به عنوان یک اقلیت دینی به رسمیت شناخته می‌شوند، با این حال دستگاه‌های امنیتی مسئله‌ی گرویدن مسلمانان به مسیحیت را با حساسیت خاصی دنبال می‌کنند و برخورد قهرآمیزی با فعالان این عرصه دارند.

برخورد با نوکیشان مسیحی در ایران در حالی صورت می گیرد که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

-

 فرهام ثابت و فرزان معصومی، شهروندان بهائی جهت تحمل حبس راهی زندان عادل آباد شیراز شدند

خبرگزاری هرانا – فرهام ثابت و فرزان معصومی، شهروندان بهائی ساکن شیراز روز یکشنبه ۳ بهمن‌ماه جهت تحمل حبس راهی زندان عادل آباد شیراز شدند. این شهروندان پیشتر توسط دادگاه انقلاب شیراز به مجموعا ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند. این محکومیت در مرحله تجدیدنظر به ۲ سال زندان برای هر یک تقلیل یافت.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۰، فرهام ثابت و فرزان معصومی، شهروندان بهائی ساکن شیراز جهت تحمل حبس راهی زندان عادل آباد شیراز شدند. این شهروندان در سال ۹۵ توسط نیروهای امنیتی در شیراز بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شدند.

آنان خردادماه سال گذشته توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی سید محمود ساداتی از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در گروه‌های مخالف نظام” هر یک به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شدند. این محکومیت در مرحله تجدیدنظر به ۲ سال زندان برای هر یک تقلیل یافت.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.


نفرت پراکنی علیه بهاییان

 با نفرت پراکنی علیه بهاییان فقط بیشتر خودتون رو از چشم میندازید. اینکه با تمام عالم و آدم دشمنی دارید ولی حرف از حقوق بشر و ارزش انسانی می‌زنید که حتی یک درصد هم بهش اعتقاد ندارید...

حالا شما هی با جا انداختن افکار غلط بخواید مردم رو علیه خودشون به جون هم بندازید ولی در اخر تشت رسواییتون میریزه.




۱۴۰۰ بهمن ۳, یکشنبه

-

فراز و فرودهای برابری جنسیتی در سال ۲۰۲۱/ الهه امانی

فراز و فرودهای برابری جنسیتی در سال ۲۰۲۱/ الهه امانی

سال ۲۰۲۱ یکی از چالش‌برانگیزترین سال‌ها برای زنان در جهان بود. همه‌گیری کرونا آسیب‌پذیری زنان را بیش‌تر کرد و شکاف‌های اقتصادی، اجتماعی را تعمیق بخشید. در سطح جهان شرایط کار برای زنان در پرتوی افت اقتصادی محدودتر شد. مشاغل زنان در بخش‌های خدماتی در کنار ریزش شدید مشارکت اقتصادی زنان در بخش غیررسمی اقتصاد بیش‌ترین آسیب‌ها را در بر داشت. علاوه بر بار اقتصادی مصائب و فرایندهای همه‌‌گیری، میزان مراقبت‌های بدون دست‌مزد و فشار کار در منزل به دلیل بازماندن کودکان از مدرسه، نیازهای مراقبتی از افراد مسن و بیماران، مسئولیت رسیدگی به آموزش در فضای مجازی و غیره زنان جهان را در تمام کشورهای جهان با شرایطی سخت‌تر و چالش‌بارتر از گذشته مواجه کرد. سازمان ملل در یک گزارش آماریِ بیست‌ونه صفحه‌ای به بررسی بار اقتصادی‌ــ‌اجتماعی کرونا بر زنان و تعمیق شکاف‌ها و پررنگ‌کردن تبعیض‌های جنسیتی در چهل‌وپنج کشور جهان، در پنج حوزه به تعمیق این شکاف‌ها پرداخته:

۱. مشکلات اقتصادی و حضور کم‌رنگ‌تر در بازار کار ، ۲. مراقبت از بیماران و کار خانگی بدون دست‌مزد ، ۳. رفاه و سلامت عاطفی و جسمی ، ۴. دسترسی به کالا و خدمات ، ۵. اقدامات امدادی و حمایت‌های اجتماعی

در این گزارش جامع به روشنی نشان داده شده که بار گران این پنج حوزه به طرز چشم‌گیری بر دوش زنان سنگینی می‌کند و گام‌های آهسته و کوچک در زمینه‌ی کاهش این شکاف‌ها در طول دو سال گذشته پاسخ‌گوی نیازها نبوده. زنان در سطح جهان در طول دوازده ماه اول همه‌گیری کرونا هشتصد‌میلیارد دلار به علت ریزش مشارکت اقتصادی از دست داده‌اند. مدیر اجرایی آکسفام (OXFAM) بین‌المللی که یکی از نهادهای سازمان ملل است که روی عدالت اجتماعی، فقر و محیط زیست فعالیت می‌کند، برآورد می‌کند که اگر زنان جهان شصت‌وچهار‌میلیون شغل در سال ۲۰۲۰ از دست داده‌اند، انتظار می‌رود آمار ازدست‌دادن مشاغل زنان در سال ۲۰۲۱ نیز آهنگ رشد فزاینده‌ای داشته باشد. (۱)

اگر شکاف ریزش مشارکت اقتصادی در مقایسه بین زنان و مردان در بازار رسمی کار حدود دو‌درصد باشد، در بخش غیررسمی اقتصاد که هفتاد‌درصد صنایع خدماتی، مراقبت‌های اجتماعی، بهداشتی و کارهای باحقوق و دست‌مزد پایین را شامل می‌شود، ریزش مشارکت زنان به مراتب فزون‌تر است؛ هم‌چنین بر اساس گزارش مشروح مؤسسه‌ی مکنزی (McKinsey & Co) در طول دوران کرونا زنان شاغل سه برابر مردان در فضای خصوصی خانه مسئولیت داشته‌اند و به علت فشار این مسئولیت‌ها از هر چهار  زن، یک زن ‌ــ‌چنان‌چه شاغل بوده‌ــ به ترک مشاغل خود فکر کرده‌. از این‌رو اگرچه کاهش چشم‌گیر مشارکت اقتصادی زنان در سطح جهان عمدتاً به دلیل وزنه و حضور سنگین زنان در بخش‌هایی از اقتصاد است که بیش‌ترین صدمه را دیده‌اند، فشار سنگین و نابرابر بار مسئولیت‌ها در حوزه‌ی خصوصی خانواده نیز می‌تواند در این کاهش و افزایش سهم داشته باشد.

ادامه در ماهنامه "خط صلح"



مسمومیت مشکوک دانش آموزان ایران؛ «بمبک بدبوی» وزارت اطلاعات

IRANWIRE پنج ماه پس از شروع مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان خصوصا دختران در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی طی بیانیه‌ای در مورد مسمومیت‌ها...